ناشناس

اشتباه خواهر کوچکترم

سلام یه خواهر کوچکتر دارم. من پدرم تو یه مسجدی مداحی میکنه.خب چند سالیه که من و خواهرم میریم اونجا. یه پسر هر شب میومد مسجد. اون همیشه زیر چشمی به خواهرم نگاه میکرد و من و خواهرم همیشه با هم به شوخی میگفتیم که اون پسر خواهرمو دوست داره. روز سال نو بود که فهمیدم خواهرم ایدی اون پسر رو از گروه هیت بابام تو گوشیش پیدا کرده و باهاش در ارتباطه. البته این ارتباطشون به خاطر یکی از دوستای خواهرم شروع شد. وقتی خواهرم ایدی اون پسر رو پیدا میکنه، قصد نداشته بهش پی ام بده. خواهرم اون ایدی رو به دوستش میده تا عکس پروفایل پسره رو چک کنه ولی دوستش شماره خواهرمو میده به پسره و اونم هی اس ام اس میده و تو تلگرام با خواهرم ارتباط برقرار میکنه. روز عید بود که خود پسره بهم پی ام داد و گفت خواهرمو دوست داره. من سریع ارتباطش رو با خواهرم قطع کردم. برام عجیب بود که دیگه براش مزاحمت ایجاد نکرد. الان هزارتا سوال ذهنم رو درگیر کرده. که یعنی من کار درستی کردم که مانع ارتباطشون شدم یا نه؟ پدرم چی؟ الان اون پسر محرم که پدر منو میبینه راجع بهش چه فکری میکنه؟ اینکه پدر من یه پدر بی تفاوته؟ اگه سعی کنه حقیقتو به پدرم بگه چی؟ به نظرتون حقیقت رو به مادرم بگم یا صبر کنم که شاید اون پسر خودش کلا بی خیال شده باشه؟من به شدت استرس دارم. کمکم کنید لطفا.

سه‌شنبه، 13 تير 1396

تخمین زمان مطالعه:

پدیدآورنده: حسن نجفی

موارد بیشتر برای شما

ناشناس

اشتباه خواهر کوچکترم

ناشناس ( تحصیلات : دبیرستان ، 16 ساله )

سلام
یه خواهر کوچکتر دارم. من پدرم تو یه مسجدی مداحی میکنه.خب چند سالیه که من و خواهرم میریم اونجا. یه پسر هر شب میومد مسجد. اون همیشه زیر چشمی به خواهرم نگاه میکرد و من و خواهرم همیشه با هم به شوخی میگفتیم که اون پسر خواهرمو دوست داره. روز سال نو بود که فهمیدم خواهرم ایدی اون پسر رو از گروه هیت بابام تو گوشیش پیدا کرده و باهاش در ارتباطه. البته این ارتباطشون به خاطر یکی از دوستای خواهرم شروع شد. وقتی خواهرم ایدی اون پسر رو پیدا میکنه، قصد نداشته بهش پی ام بده. خواهرم اون ایدی رو به دوستش میده تا عکس پروفایل پسره رو چک کنه ولی دوستش شماره خواهرمو میده به پسره و اونم هی اس ام اس میده و تو تلگرام با خواهرم ارتباط برقرار میکنه. روز عید بود که خود پسره بهم پی ام داد و گفت خواهرمو دوست داره. من سریع ارتباطش رو با خواهرم قطع کردم. برام عجیب بود که دیگه براش مزاحمت ایجاد نکرد.
الان هزارتا سوال ذهنم رو درگیر کرده. که یعنی من کار درستی کردم که مانع ارتباطشون شدم یا نه؟ پدرم چی؟ الان اون پسر محرم که پدر منو میبینه راجع بهش چه فکری میکنه؟ اینکه پدر من یه پدر بی تفاوته؟ اگه سعی کنه حقیقتو به پدرم بگه چی؟ به نظرتون حقیقت رو به مادرم بگم یا صبر کنم که شاید اون پسر خودش کلا بی خیال شده باشه؟من به شدت استرس دارم. کمکم کنید لطفا.

مشاور: خانم دکتر طیبه قاسمی

با عرض سلام خدمت شما دختر عزیزم دختر گلم ،شما کار درستی انجام دادید و مانع ارتباط آن پسر با خواهر کوچکتان که هنوز قدرت تشخیص درست و نادرستی را در این موارد ندارد ،شدید. این دو هنوز شرایط سنی و بلوغ هیجانی را در زندگی پیدا نکرده اند و این علاقه مسموم میباشد و مانع از شکوفایی استعدادهای هر دو آنها خواهد شد. آن پسر شروع کننده رابطه بوده پس نباید نگران افکار و برداشت های ناپخته پسر راجع به پدرتان باشید ، خواهر شما تنها یک کنجکاوی بی مورد داشته است ،دختر گلم شما با تغییر شماره خواهرتان به بهانه ایجاد مزاحمت یک فرد ناشناس ،از ادامه رابطه آنها جلوگیری کنید ،با تذکر دادن به خواهرتان و عواقب این دوستی ها و نهایت ضربه های روحی و جه بسا جسمی که این روابط ایجاد میکند را به ایشان یادآوری کنید در صورتی که خواهر شما متقاعد شد و این ارتباط را کامل تمام شده دانست نیازی به گفتن شما به پدرو مادرتان نیست چرا که خواهرتان را متقاعد کرده اید و حساسیت بی جا والدینتان را دامن نزده اید و ممکن است با دانستن این مشکل خواهر شما را به طور غیر منطقی محدود کنند و یا زمینه لجبازی بیشتر او را فراهم سازند و باعث ارتباط مخفیانه او با آن پسر شوند چرا که خواهر شما برای فرار از محدودیت ها به سمت آن پسر خواهد رفت ولی در صورت ادامه دار شدن این ماجرا توسط خواهرتان و یا آن پسر ، بعد از تذکر مجدد به خواهرتان و ابراز اعلام کردن آن به پدر ومادرتان بار دیگر این فرصت را به او بدهید که دوباره فکر کند و تصمیم خود را بگیرد و بعد از آن در صورت سرپیچی حتما خانواده خود را درجریان قرار دهید چرا که با ادامه دار شدن این روابط ممکن است یک وابستگی مسموم بین این دو ایجاد شود که به مرور زمینه گناهان دیگر را ایجاد میکند و آن پسر ممکن است از خواهر شما سو استفاده کند و برای او با پیام های ارسالی سند سازی کند و شما با گفتن این مسئله به پدر و مادرتان جلوی اتفاقات ناشایست بعدی را خواهید گرفت . حتما به خواهرتان آموزش کنترل چشم و عدم نگاه خیره به نامحرم را آموزش دهید چرا که اکثر این روابط با یک نگاه آلوده شروع میشوند و این تمایل و کشش غریزی باعث نزدیک شدن دو جنس به یکدیگر میشود . واقعیت این است که از لحاظ روانی و فیزیولوژیکی، خیلی عجیب نیست که در این سنین، نوجوانان تمایل به برقراری ارتباط عاطفی داشته باشند. یعنی بعد از شروع بلوغ و ترشح هورمون های جنسی در دختر و پسر، تمایلات دگرجنس خواهانه هم در آنها شکل می گیرد. نوعی نیاز به برقراری ارتباط عاطفی و هیجانی و نیز ارتباط جسمی.این یک فرآیند طبیعی است و تا قرن های متمادی انسان ها وقتی به سن بلوغ می رسیدند اقدام به برقراری ارتباط برای تشکیل زندگی مشترک می کرده اند؛ بنابراین اینکه نوجوانی تمایل به برقراری ارتباط داشته باشد یا عاشق شود یا در ذهنش به این موارد فکر کند، اصلا چیز عجیبی نیست. ولی باید مدیریت کند .به جای تهدیدها یا نصیحت های مکرر، با در نظر گرفتن وضعیت خانوادگی، خط قرمزهایی را برای این ارتباط مشخص کنید. محدودیت های خانوادگی را با او در جریان بگذارید. محدودیت هایی مثل محدودیت های زمانی ارتباط، استفاده تلفنی و …مثلا می توانید کتاب های خوبی در این باره برای هدیه دادن به خواهرتان پیدا کنید. در دوستي های موجود بين دختران و پسران به علت مقاومت خانواده و جامعه در برابر اين مسئله، اين گونه دوستی ها با مخاطرات روانی گوناگون از جمله اضطراب و تشويش همراه است. وجود افكار ديگری چون احساس گناه و نگرانی از تهديداتی كه توسط پسر برای فاش كردن روابطش با دختر صورت می گيرد، يك تعارض درونی و اضطراب مستمر را دنبال خود دارد.با آگاه کردن هر چه بیشتر خود و خواهرتان نسبت به مخاطرات این دوستی و این ارتباط ها ،از ایجاد لغزش های آینده ،جلوگیری کنید . با آرزوی موفقیت و آرامش در زندگی برای شما