ناشناس

مشکلات خواهرشوهر

با سلام من ۴ ساله که ازدواج کردم و توی این مدت مشکلاتی با خواهرشوهرم داشتم که ایشون و همسرم بخاطر وابستگی زیادی که به هم دارند دوست دارند همیشه در کنار هم باشند و حتی اگر ما با خانواده همسرم مسافرت بریم ایشون با ماشین ما هستند و هر زمانی هر جایی که ما با خانواده همسرم باشیم ما۳نفر باید با هم باشیم و این خیلی منو آزار میده که تمام مدت همراه ماست حتی اولین مسافرت بعد از ازدواج که ما با خاتواده شوهرم بودیم بمدت ۱۰ روز کنار ما بود دریغ از لحظه ایی خلوت . خواهر شوهر من مجرده و شهرستان زندگی میکنن زمانی که به تهران میان بین من و همسرم خیلی مشکل بوجود میاد اما اصلا به ایشون منتقل نمیکنیم و در جریان نیستند که چه مشکلاتی برای ما بوجود میارن بصورتی که اخرین باری که منزل ما بودن و رفتن من و شوهرم یک و ماه ونیم با هم قهر بودیم حتی جدای از هم میخوابیم.الان من و همسرم همچنان ارتباط خوبی با هم نداریم و خواهر شوهرم باز هم میخواد بیاد خونه ما.نمیدونم چکار کنم چون باعث بوجود اومدن اختلاف بین ما شده اصلا دلم نمیخواد ببینمش ولی آدمی هم نیستم که صحبتی بکنم وناراحتیمو منتقل بکنم تمام غر ها رو سر شوهرم میزنم و هچی رو به ایشون منتقل نمکنم.اما الان واقعا نمیدونم چکارش کنم.ممنون میشم کمک کنید تا این مشکل رو حل کنم چون تاثیر خیلی خیلی زیادی روی زندگیم و ارتباطم با همسرم گذاشته
چهارشنبه، 14 تير 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: حسن نجفی
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

مشکلات خواهرشوهر

ناشناس ( تحصیلات : لیسانس ، ۳۰ ساله )

با سلام من ۴ ساله که ازدواج کردم و توی این مدت مشکلاتی با خواهرشوهرم داشتم که ایشون و همسرم بخاطر وابستگی زیادی که به هم دارند دوست دارند همیشه در کنار هم باشند و حتی اگر ما با خانواده همسرم مسافرت بریم ایشون با ماشین ما هستند و هر زمانی هر جایی که ما با خانواده همسرم باشیم ما۳نفر باید با هم باشیم و این خیلی منو آزار میده که تمام مدت همراه ماست حتی اولین مسافرت بعد از ازدواج که ما با خاتواده شوهرم بودیم بمدت ۱۰ روز کنار ما بود دریغ از لحظه ایی خلوت .
خواهر شوهر من مجرده و شهرستان زندگی میکنن زمانی که به تهران میان بین من و همسرم خیلی مشکل بوجود میاد اما اصلا به ایشون منتقل نمیکنیم و در جریان نیستند که چه مشکلاتی برای ما بوجود میارن بصورتی که اخرین باری که منزل ما بودن و رفتن من و شوهرم یک و ماه ونیم با هم قهر بودیم حتی جدای از هم میخوابیم.الان من و همسرم همچنان ارتباط خوبی با هم نداریم و خواهر شوهرم باز هم میخواد بیاد خونه ما.نمیدونم چکار کنم چون باعث بوجود اومدن اختلاف بین ما شده اصلا دلم نمیخواد ببینمش ولی آدمی هم نیستم که صحبتی بکنم وناراحتیمو منتقل بکنم تمام غر ها رو سر شوهرم میزنم و هچی رو به ایشون منتقل نمکنم.اما الان واقعا نمیدونم چکارش کنم.ممنون میشم کمک کنید تا این مشکل رو حل کنم چون تاثیر خیلی خیلی زیادی روی زندگیم و ارتباطم با همسرم گذاشته


مشاور: خانم دکتر طیبه قاسمی

با عرض سلام خدمت شما خواهر گرامی خواهر عزیزم ، گاهی اوقات بین یک خواهر و برادر رابطه عاطفی عمیق تری نسبت به همیشه وجود دارد که در طی سالها شکل گرفته و نمیشه انتظار داشت که با گذشت چند سال تمام روابط گذشته فراموش شود برای ایجاد تغییر باید به خودو همسرتان زمان دهید در مرحله اول سعی کنید حساسیت خودتان را نسبت به این مساله کاهش دهید و روبروی خانواده همسر خود موضع نگیرید و با رفتار مثبت و محبت نسبت به خواهر شوهر و خانواده همسر خود به همسرتان نشان دهید که قصد شما جدا کردن آنها را ندارید .محبت به همسر می تواند باعث رابطه صمیمانه و خوشایند شود اما نمی تواند ویژگی های شخصیتی او را تغییر دهد مگر همسر داوطلبانه در پی تغییر باشد و عشق و محبت موجود در رابطه زناشویی او را در این مسیر دلگرم کند.زندگی مستقل در کنار فرد وابسته دشوار است اما خستگی شما شاید ناشی از وابستگی شدیدتان به همسر و تلاش ناموفق برای گسستن پیوند وابستگی ناسالم همسر به خواهرش باشد که شرایط پرفشاری است و بسیار دشوار تر از زندگی مستقل در کنار فرد وابسته است. به دنبال قطع این وابستگی و ایجاد فشار بر همسرتان با انتقاد، تحقیر و سرزنش نباشید تا ایشان مایل به تغییر نباشند تلاش برای تغییر بی ثمر بوده و شما را نیز خسته می کند. وابستگی نامتوازن شما به همسرتان شرایط را دشوارتر و استرس هارا بیشتر می کند. بر استقلال خود تمرکز کنید. توقع استقلال همسر را در خودتان متجلی کنید و از وابستگی بیش از حد به همسرتان رها شوید. رهایی از وابستگی ناسالم تدریجی است و باید با پذیرش اتفاق بیفتد. اگر با رنجش و کدورت تظاهر به استقلال کنید و موقتا از گلایه دست بردارید و کار به کار همسرتان نداشته باشید،نبود پذیرش حقیقی وکدورت و رنجش نهفته در دلتان همواره آزارتان خواهد داد و نمی گذارد شاد زندگی کنید و در آینده مادر مناسب و مهربانی برای فرزندان باشید. با پذیرش حقیقی، ترک رفتارهای مخرب مثل کنترل گری، تحقیر و سرزنش و رهایی از وابستگی ناسالم به همسرتان، او به ارتباط صمیمانه و گرم تر با شما رغبت بیشتری یافته و از وابستگی ناسالمی که به خواهر خویش دارد تا حدودی رها می شود. تلاش شما برای رهایی از وابستگی به همسرتان نباید ایفای یک نقش برای تغییر ایشان باشد. برای کسب آرامش بیشتر الگوهای رفتاری خودرا تغییر دهید. در این مورد اصرار شما و حساس بودن شما بیشتر خودتان را ناراحت می کند. شما باید ببینید آیا این نحوه رفتار او باعث می شود از شما دور شود یا خیر. اگر این طور هست باید در رفتارهای خواهرش دقت کنید که چه چیزی باعث کشش او بسمت خواهرش می شود. سپس سعی کنید رفتارهایی را نشان دهید که همسرتان دوست دارد. شما باید بیشتر و بیشتر به او محبت کنید و جذابیت بیشتری به روشهای گوناگون از خود نشان دهید تا او را بسمت خود جذب کنید. دور کردن او از خواهرش دردی را دوا نمی کند بجز اینکه او بصورت پنهانی این کار را ادامه دهد. به جز رفتارهای محبت آمیز و دوستانه سعی کنید با صمیمیت و مهربانی و بدون مشاجره از او بخواهید که به این مساله توجه کند که رفتار بسیار صمیمی او با خواهرش ممکن است باعث شکستن حدودی بشود. مثلا از او بپرسید آیا رفتار مشابه شما با برادرتان برای او خوشایند است؟ با همسرتان ارتباط صمیمی‌تری داشته باشید تا او شما را محرم بداند و احساس نزدیکی بیشتری با شما بکند. با او صحبت کنید تا او نیز تشویق شود حرف‌هایش را به شما بزند. همسر خود را در قبال رفتار و گفتار، خواهر و يا فاميلش مقصّر ندانسته و او را بابت اينگونه مسائل مؤاخذه نكنيد. در حقيقت جا دارد برخلاف برخي از همسران جوان و بيتجربه كه شريك زندگي خود را مسئول رفتارهاي خويشاوندانش قلمداد مينمايند، عمل نكرده، بلكه منطقي بوده و روي اين مسأله بينديشيد كه همسر شما چقدر توانايي و اختيار دارد رفتار خويشاوندان خود را كه باعث رنجش خاطر شما ميگردد، تغيير دهد؟ از سوي ديگر آيا عاقلانه است كه براي رفتار نامناسب خويشاوند همسر، رابطه عاطفي خود را با همسر از طريق گله و ... سست كرد؟خويشاوندان همسر از جمله مادر شوهر، خواهر شوهر و ... را اگر چه در تعاملات خود آداب اجتماعي مورد نظرتان را رعايت نميكنند، همان گونه كه هستند، بپذيرند و در حد وسع خود و با رعايت نكات اخلاقي و ديني ( فقط براي عشق و علاقه به همسر خود) به آنها احترام كامل بگذاريد و از خطاها و آزار آنها چشم پوشي كنيد. آيا عشق و علاقه به همسر نمي ارزد كه كمي صبوري كرده و رفتار نامناسب خويشاوند همسر را تحمل كنيد؟! آيا استحكام زندگي زناشويي خودتان مهمتر از عكس العمل در مقابل رفتار نامناسب خويشاوند همسر، نيست؟! هيچ گاه به صورت مستقيم به رفتارهاي نادرست انان پاسخ ندهيد. به عنوان مثال چنانچه احساس مي كنيد او با رفتارهاي خود باعث كشمكش بين شما و همسرتان مي شود؛‌ سعي كنيد با درايت و مديريت روابط خود با همسرتان از اين كار جلوگيري كنيد. زماني كه مي خواهيد در برابر صحبت ها و رفتارهاي او نزد شوهرتان از خويش دفاع كنيد به گونه اي صحبت كنيد كه شوهرتان شما را انسان منصفي بداند و احساس كند كه موضع گيري شما ربطي به دعواهاي عروس و خواهر شوهر ندارد.با او مانند خواهر خود رفتار كنيد؛ محبت كليد مشكل شماست؛‌ با محبت مي توانيد او را با خود همراه كنيد. كافي است در برخي از مناسبتها براي او هديه اي تهيه كنيد و به او تقديم كنيد و خواهر شوهرتان را ترغیب به ازدواج کنید چرا که با ازدواج خواهر شوهرتان از شدت وابستگی ایشان به برادرشان کاسته خواهد شد .اقوام انسان دست و بازوي انسان محسوب مي شوند كه در سختي ها به كمك به او مي آيند؛ بنابراين انسان تحت هيچ شرايطي نبايد آنان را از دست بدهد؛‌پس سعي كنيد با داشتن روابط سازنده با اقوام شوهرتان از آنان به عنوان بازو استفاده كنيد. بي ترديد نكات مثبتي در خواهر شوهرتان وجود دارد، اين نكات مثبت و ويژگيهاي پسنديده او را يادداشت و به آن فكر كنيد.دايم به اين فكر نكنيد كه آنها قصد و غرضي دارند و نيش و كنايه مي زنند، ممكن است طرز فكر شما كمي هم به خاطر تلقين خودتان باشد.هنگام ديدار خواهر شوهرتان ، بدترين برخورد را توقع داشته باشيد تا فشار رواني كمتري را احساس نماييد.بي ترديد اگر بر اشتباهات رفتاري خواهر شوهرتان چشم بپوشيد و با او رابطه خوبي داشته باشيد، همسرتان نيز از شما در مقابل او دفاع خواهد نمود.چرا که شما را فردی منصف و منطقی میداند . با آرزوی خوشبختی و آرامش در زندگی در کنارهمسرتان



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.