رز

اختلاف

از اوایل زندگی مشترکم با شوهرم .شوهرم خونه بنام من زد ولی با محبت زیاد منو خام کرد و به بهانه وام خونه رو بهش برگردوندم .بعد از اون کلا رفتارش رو عوض کرد و اذیتم میکرد.سیگاری نبود ولی میکشید یا به خانواده ام اجازه نمیداد ببان خونه امون و در رو روی بابام میبست.تلفن رو قطع میکرد وسایلم رو میگشت .شام و نهار نمیومد خونه .....و خیلی چیزهای دیگه اینا توی هفده روز اول عروسیمون پیش اومد و بعد از اون منو فرستاد خونه بابام و نیومد دنبالم.بعد از هشت ماه هفد روز عروسیمون با حق طلاق برگشتم اما اعتمادی بین ما نبود هیچ چیز رو خونه نمیاوردیم.اون وسایلش رو خونه مادرش یا محل کارش میزاشت یا خونه جاهای عجیب غریب قایم میکرد .الان که سیزده سال از اون موقع گذشته هنوز همینجوره ....فیش حقوقی اشو تا حالا یه بار تو جیب شلوارش موقع شستن دیدم که بعد گفته تو وسایلم رو میگردی 😞.یا وسایل رو تو ماشین قایم میکنه و سویچ همیشه باهاشه .حتی مهمونی میریم میوه تو صندوق عقب میزاره قایمکی بهشون میده میگه منظوری نداشتم .پول به خانواده ش قرض میده من از جاری هام میشنوم .یا کولر براشون میخره یا وام میگیره تعمیرات خونه اشون رو میده و به من اصلا نمیگه و از هم عروسم میشنوم.یا اگه یه وسیله برا خودمون میخره میگه مال مادرمه بعد که پشیمون میشه میگه مال خودمونه .راستش نمیدونم چکنم اون بنای بی اعتمادی رو تو خونه گذاشته من دارم تاوانش رو میدم بهش میگم چرا اینجور از من پنهون میکنی الان ۱۳ سال گذشته منم دوست دارم زندگی سالم و عادی داشته باشم میگه تقصیر خودته ...میگم فک میکنم دزدم که اینجور باهام برخورد میکنی میگه آره دزدی .ببین چه کردی .نمیدونم چکنم .از پنهون کاری ها خسته شدم .اون الان هشت ماه هست اجازه نمیده خونه مادرش برم .میگه خانواده ام ناراحت میشن فقط خودش میره و پسر شش ساله ام .خسته شدم میتونم از حق طلاق استفاده کنم و طلاق بگیرم اما میترسم جرات ندارم.از اینده پسرم و تاثیرات اون روی زندگی خواهر و برادرام میترسم .نمیدونم دلیل این پنهانکاری چیه آیا بیماری حساب میشه...و درمان داره
چهارشنبه، 28 تير 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: حسن نجفی
موارد بیشتر برای شما

رز

اختلاف

رز ( تحصیلات : لیسانس ، 32 ساله )

از اوایل زندگی مشترکم با شوهرم .شوهرم خونه بنام من زد ولی با محبت زیاد منو خام کرد و به بهانه وام خونه رو بهش برگردوندم .بعد از اون کلا رفتارش رو عوض کرد و اذیتم میکرد.سیگاری نبود ولی میکشید
یا به خانواده ام اجازه نمیداد ببان خونه امون و در رو روی بابام میبست.تلفن رو قطع میکرد وسایلم رو میگشت .شام و نهار نمیومد خونه .....و خیلی چیزهای دیگه اینا توی هفده روز اول عروسیمون پیش اومد و بعد از اون منو فرستاد خونه بابام و نیومد دنبالم.بعد از هشت ماه هفد روز عروسیمون با حق طلاق برگشتم اما اعتمادی بین ما نبود هیچ چیز رو خونه نمیاوردیم.اون وسایلش رو خونه مادرش یا محل کارش میزاشت یا خونه جاهای عجیب غریب قایم میکرد .الان که سیزده سال از اون موقع گذشته هنوز همینجوره ....فیش حقوقی اشو تا حالا یه بار تو جیب شلوارش موقع شستن دیدم که بعد گفته تو وسایلم رو میگردی 😞.یا وسایل رو تو ماشین قایم میکنه و سویچ همیشه باهاشه .حتی مهمونی میریم میوه تو صندوق عقب میزاره قایمکی بهشون میده میگه منظوری نداشتم .پول به خانواده ش قرض میده من از جاری هام میشنوم .یا کولر براشون میخره یا وام میگیره تعمیرات خونه اشون رو میده و به من اصلا نمیگه و از هم عروسم میشنوم.یا اگه یه وسیله برا خودمون میخره میگه مال مادرمه بعد که پشیمون میشه میگه مال خودمونه .راستش نمیدونم چکنم اون بنای بی اعتمادی رو تو خونه گذاشته من دارم تاوانش رو میدم بهش میگم چرا اینجور از من پنهون میکنی الان ۱۳ سال گذشته منم دوست دارم زندگی سالم و عادی داشته باشم میگه تقصیر خودته ...میگم فک میکنم دزدم که اینجور باهام برخورد میکنی میگه آره دزدی .ببین چه کردی .نمیدونم چکنم .از پنهون کاری ها خسته شدم .اون الان هشت ماه هست اجازه نمیده خونه مادرش برم .میگه خانواده ام ناراحت میشن فقط خودش میره و پسر شش ساله ام .خسته شدم میتونم از حق طلاق استفاده کنم و طلاق بگیرم اما میترسم جرات ندارم.از اینده پسرم و تاثیرات اون روی زندگی خواهر و برادرام میترسم .نمیدونم دلیل این پنهانکاری چیه آیا بیماری حساب میشه...و درمان داره


مشاور: خانم طیبه قاسمی

با عرض سلام خدمت شما خواهر گرامی خواهر عزیزم ،باید بررسی کنید همسر شما فقط در زندگی با شما اینگونه است یا در تمام شرایط و در محیط های دیگر مانند محیط کاری و دوستان و... نیز این پنهان کاری و اضطراب را دارد ،اگر در محیط های دیگر نیز اینگونه است ،ایشان حتما باید یک چکاب کامل روانپزشکی بشوند و مشکوک به اختلال وسواس فکری و یا پارانوئید میباشند که البته میتواند ناشی از مصرف سیگار نیز باشد ، و قابل درمان میباشد و باید دارو مصرف کنند .ولی اگر تنها با شما اینگونه هستند ،باید در رفتارهای خود یک بازنگری داشته باشید .شما و همسرتان احتیاج یه یک خانواده درمانی طولانی مدت دارید تا دلایل این کار همسرتان ریشه یابی شود . گاه اتفاق می‌افتد به دلیل حساسیت‌های بیش از حد، فرد نسبت به همسر خود مشکوک می‌شود و هر نوع رفتاری از او را که نشانی از ابهام داشته باشد به مخفی کاری برداشت می‌کند که در اینجا همان‌گونه که خود شما هم اشاره کردید، تاکید می‌کنیم که حتما این مساله را مد نظر داشته باشید و حساسیت‌های بی‌جا را کنار بگذارید.این‌گونه نیست که فردی که تمام مسائلش را با همسر خود در میان می‌گذارد بهترین همسر است. در این زمینه بهترین معیار اعتماد است یعنی کسی نمی‌گوید همه امور را باید به صورت شفاف با همسر درمیان گذاشت(چرا که بیان برخی مسائل خود بر روابط زناشویی تاثیر منفی دارد) ولی باید پذیرفت که میزان مخفی کاری نباید به حدی باشد که به اعتماد میان دو طرف آسیب وارد کند مثلا مرد گاهی ممکن است برخی مسائل کاری را که سبب درگیری ذهنی همسر خود می‌شود مخفی سازد و بیان نکند ولی این بدان معنا نیست که این مخفی کاری به هر قیمتی قابل پذیرش باشد.نکته دیگری که باید بدان توجه داشته باشید این است که اگر در زمینه‌ایی احساس مخفی کاری کردید و یا حتی برای شما ثابت شد، این مساله را به امور دیگر تسری ندهید و با یک نگاه واقع‌بینانه به مساله نظر بیندازید و به عبارتی منفی باف نباشید.اگر مشکل از نوع تربیت خانوادگی همسرتان باشد که عادت به مخفی‌کاری دارد و در این مسیر حتی از دروغ نیز استفاده می‌نماید، باید گفت که تغییر ایشان کار چندان ساده‌ایی نیست چرا که در او نهادینه شده است و تا خود ایشان نخواهد اقدام خاصی نمی‌توان انجام داد. گاهی عمده مشکل از همینجا ناشی می‌شود که مرد به همسر خود اعتماد ندارد و یا مشکلی دارد که می‌داند نمی‌تواند با شما مطرح کند اعم از این‌که این ظرفیت را به اشتباه در شما نمی‌بیند و یا مشکل از جانب خود اوست.محبت داشتن و نگاه دلسوزانه (البته نه به صورت خیلی شفاف)در کنار همان ظرفیتی که از خود به خرج می‌دهید بهترین مامن و ماوا برای همسرتان است تا برای گفتن سخنانش شما را قابل اعتماد بداند.انجام وظایف همسری فارغ از این‌که بخواهید آن را منوط به درست شدن رفتار همسرتان قرار دهید؛ در جذب همسرتان بسیار راهگشاست. به همسرتان اعتماد كنيد تا وي نيز به شما اعتماد كند. در واقع با انتقال اين احساس مثبت به همسرتان همين احساس را از سوي وي دريافت خواهيد نمود. توجه داشته باشيد كه اين احساس هر قدر صادقانه تر باشد همان قدر قويتر و ارضا كننده تر مي باشد. توضيح اينكه اصولاً هر خصلتي را با كمي تلقين و دادن واكنش مناسب، مي توان در اشخاص ايجاد كرد. وقتي به كسي مي گوييد: «چون به تو اطمينان دارم...» فرد ناخودآگاه از خود انتظار يك فرد مطمئن را دارد مگر آن كه از لحاظ شخصيتي آدم بي وجداني باشد. اعتماد متقابل يكي از رموز روابط صميمي و صادقانه همسران است. قانون طبيعت اين است كه اگر در مقابل اعتماد ديگري نسبت به او بي اعتماد شويد قدر مسلم كم كم اعتماد او نيز نسبت به شما كمرنگ خواهد شد. هر فردي دوست دارد در مقابل كنش هاي مثبتش نسبت به ديگري واكنش هاي مثبت دريافت كند. انسان از اين كه مورد اعتماد همسرش قرار گيرد به خود باليده و از اين كه همسرش وي را به ديگران ترجيح داده و محرم اسرار خود نموده، احساس غرور مي كند، اينجاست كه شما با انتقال احساس مثبت خود به همسرتان همين احساس را از سوي وي دريافت خواهيد نمود.شک نکنید .براي همسرتان بهترين ها را انتخاب نماييد؛ اصلي ترين و محوري ترين راهكار جلب اعتماد همسرتان، اين است كه در برخورد با وي، خود را محور قرار داده و هر انتظاري كه از او داريد، همين انتظار را حق او از خود بدانيد. در واقع سعي نماييد هر چه برايتان دوست داشتني است و مي پسنديد كه همسرتان در برخورد گفتاري يا رفتاري با شما چنين باشد، همين انتخاب را براي وي داشته باشيد؛ زيرا اين مسأله خوش بيني وي را نسبت به شما تقويت نموده و در جلب اعتمادش نسبت به شما مؤثر خواهد افتاد .روابط همسرتان با ديگراني كه با آن ها قطع رابطه كرده و يا در روابطشان سوء تفاهماتي پيش آمده را اصلاح نماييد.در برخوردها و روابط متقابل بر همسرتان آسان بگيريد.تصديق وي را از خاطر مبريد؛ يكي از راهكارهاي جلب اعتماد همسر، تصديق سخن و ادعاي اوست. اگر اين اصل در روابط متقابل ميان زوجين رعايت نشود، زندگي برای هر دوي آنها مشكل مي شود؛ زيرا تصديق نكردن همسر، يعني بدگماني و محصول بدگماني، بي اعتمادي است. طبيعي است كه اگر زوجين از سوي همسرشان تصديق شوند، به يكديگر اعتماد پيدا كرده و همين اعتماد، زمينه ساز برخورد صادقانه آنان با يكديگر مي­شود.از همسرتان حمايت كنيد؛ راهكار ديگر براي جلب اعتماد همسر، دفاع و حمايت از همسر در حضور و غياب وي است. اگر فردی بنگرد كه همسرش با تمام جديت و تلاش از او در مقابل ديگران (جايي كه حق با اوست) حمايت و پاسداري مي نمايد، اعتمادش به او جلب خواهد شد.از دارايي همسرتان چشم پوشي كنيد؛شاید برایتان قابل قبول نباشد ولی باید بدانید نوعی زیرکی در این رفتار وجود دارد که در آینده با کمال میل همسرتان برای شما بیش از چیزی که تصور خواهید کرد به شما خواهد بخشید ،زنان با جلب اعتماد همسر خود ،میتوانند به راحتی به اهداف خود برسند . يكي از راهكارهاي جلب اعتماد همسر، چشم پوشي از دارايي هاي اوست. پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند : «از دنيا چشم بپوش تا خدا تو را دوست بدارد و از آنچه در دست مردم است، چشم بپوش تا مردم تو را دوست بدارند» .طبيعي است كه هر انساني به دست رنج خويش حساس بوده و طمع ورزي اطرافيان خود را بر نمي تابد. بخش زيادي از بي اعتمادي حاكم ميان همسران، معلول بدگماني هايي است كه به يكديگر در امور مالي دارند. اگر فرد به طور كلي از آنچه همسرش در اختيار دارد و از آن بهره مند است، چشم بپوشد و به آن ها بي رغبت باشد، همسرش به او اعتماد پيدا كرده و محبوبيت همسرش در نظر وي افزايش مي يابد. مردان عاشق قدرتند و از آن لذت مي‌برند. تا وقتي كه به اين حس شوهرتان پي نبرده باشيد بايد خواب خوشبختي را ببينيد. اگر قدرت شوهرتان را ناديده بگيريد و يا از آن انتقاد كنيد بدانيد در جايي در رابطه‌تان مشكل پيش مي‌آيد؛ چرا كه او دنبال كسي است كه به قدرت‌هايش ايمان داشته باشد.برای زندگی خود برنامه ریزی داشته باشید تفریحات دو نفره خود را افزایش دهید و به ورزش و رژیم غذایی خود اهمیت دهید با اصلاح روابط بین شما دو نفر ،به مرور روابط بین والدین شما نیز اصلاح خواهد شد . در نهایت این را بدانید آنچه مهم است سلامت جسمانی و روانی شما است. پس هر آنچه که انجام می دهید و هر صبوری که به خرج می دهید در ابتدا برای رسیدن به آرامش خودتان خواهد بود. همسر و خانواده همسرتان را همانگونه که هستند بپذیرید، به خوبی های همسرتان فکر کنید و سعی کنید او را به جایگاه قبلی اش در ذهنتان برسانید. با آرزوی خوشبختی و آرامش در کنار همسر و فرزند دلبندتان



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.