الیا
…
سلام خسته نباشید
من با یه پسر ۲۲ساله که هم کلاسیم بود ارتباط تلگرامی شروع کردم اون قبلا عاشق یکی دیگه بود و منم قبلش با کسی بودم ک بعد خیلی ناراحتم کرد و جدا شده بودیم و من برای این اقا دردو دل میکردم اونم یکم از اون دختر بهم گفته بود بعد از یه سال ارتباط ما شروع شد خیلی جدی حالا دیگه نه من با کسی بودم نه اون فقط باهم بودیم حدود ده ماه باهم در ارتباط بودیم تا اینکه من مشکلاتم زیاد شد و سرد شده بودم کلا به زندگی و این اقا هم فشار کاریش بیشتر شده بود یه شب حرف کسایی ک قبلا باهاشون بودیم پیش اومد و همه چیز ریخت به هم… الان چن روزه ک میگذره و ارتباطمون سرد شده اون تو انتخابش شک کرده و گفته یدفه ببینمت تا قطعی بهت بگم خیلی داغونم
احساسمیکنم اعتمادم از دست رفته اینکه بعد از ده ماه بگه بهم نمیدونه چه حسی داره هر دیقه یچیز بگه یدفه میگه هیچ حسی یدفه میگه بدون تو نمیتونم واقعا سردرگم شدم کمکم کنید توروخدا من باید چیکار کنم ؟ بهش ابراز محبت کنم؟ برمیگرده اینجوری؟ دلم میخواد بهم بگه که همه اون حرفا بخاطر فشار کاریش بوده و منو دوس داره اگه این رابطه اینجوری تموم.شه دیگه به هیچکسی نمیتونم اعتماد کنم و دل ببندم تو رو خدااااا کمکم کنید همه چیز بین ما خوب بود هیچ مشکلی نبود نمیدچنم چرا یهو یه شبه همه چیز بهم ریخت من باید چی بهش بگم الان که برا رابطه خوب باشه؟!!!
مشاور: خانم مولوی زاده
با سلام خدمت شما دوست عزیز؛ متأسفانه رابطه های امروزی در جامعه ما به دلیل نداشتن پشتوانه و پنهان کاری از خانواده ها، تضمینی بر دوام و بقای آن نبوده و ما نمی توانیم کنترلی در برابر آسیب های احتمالی وارد آمده در چنین روابطی داشته باشیم. چرا که یک رابطه بدون پایه و اساس شکل گرفته که تنها مقصر آن خودمان می باشیم. چنین رابطه هایی مانند خانه عنکبوت است که با تلنگری از بین می رود و همیشه در اضطراب از دست دادن این رابطه و طرد طرف مقابل زندگی ما سپری می گردد. در اینجا دختران جوان ما به مراتب از پسران بیشتر متضرر گردیده چرا که طلای جوانی خود را به بهایی اندک (شور و هیجان موقت به دور از دوام و استحکام) فروخته و در جریان یک رابطه احساسی و عاطفی موقتی با قطع این ارتباط و به دنبال آن با از دست دادن اعتماد نسبت به جنس مخالف و خشمی همیشگی در وجود خود امکان ازدواج را گاهی برای همیشه از خود سلب کرده و حاصلی جز بی اعتمادی، کینه توزی، خشم و در نهایت تنهایی برای آنها نخواهد داشت. به جرأت می توان گفت که هیچ کس جز خودمان مسئول از دست رفتن اعتماد و بروز این نگرانی ها و تشویش ها نبوده و باید مسئولیت آن را خودمان نیز بپذیریم. در اینجا ضمن اظهار همدردی با شما دوست عزیز و درک رنج شما در خصوص بروز این مشکل به شما دوست عزیز عرض می کنم که در صورت راهنمایی به شما جهت خوب شدن رابطه این عمل نقش یک مسکّن را ایفا کرده و رابطه ای که از پایه و اساس برخوردار نباشد دیر یا زود دچار این وضعیت گردیده و دوامی نمی توان بر آن متصور بود. در اینجا توصیه می نمایم که شما دوست عزیز با قاطعیت تمام، ارتباط را در همین جا متوقف نموده و در صورت بازگشت ایشان، ادامه ارتباط را منوط به آگاهی خانواده ها و انجام اقدامات لازم جهت ازدواج(مشاوره و...) دانسته و چنانچه ایشان نسبت به این موضوع مقاومت نمود از تلاش برای حفظ این رابطه دست کشیده و عزت نفس خود را دچار آسیب نکرده چرا که انجام این گونه اعمال (تلاش جهت حفظ و ادامه رابطه) آسیب های روانی جدی برای شما به همراه خواهد داشت. از طرفی ممکن است بهانه جویی های فرد مورد نظر شما درجهت هدفی بوده و قصد سوء استفاده از شما در میان باشد. بنابراین هوشیاری شما را طلبیده و اینکه بسیار مراقب باشید که با شما وارد معامله نگردند چرا که ایشان نیز متوجه اهمیت این رابطه و حفظ آن در نزد شما گردیده و ممکن است قصد سوء استفاده در آن باشد. نهایتا شما دوست عزیز به هوش باشید که از نقطه ضعف شما سوء استفاده نگردیده و با موکول کردن ادامه این ارتباط به آگاهی خانواده ها از ادامه آن پرهیز نموده و مراقبت بیشتری از خود در برابر آسیب های احتمالی در چنین روابطی بنمایید. آسیب های جسمی و روانی که گاه به هیچ عنوان جبران پذیر نخواهد بود و یا جبران آن هزینه های روانی و مالی زیادی به همراه خواهد داشت. با آرزوی موفقیت و خوشبختی برای شما دوست عزیز