ناشناس
سیر شدن از زندگی
سلام
من لیسانس مهندسی مکانیک دارم و بعد ازینکه دانشگاهم تموم شد رفتم سربازی و بعد از سربازی بعلت اینکه علاقه ای به نوع و محل کار های رشته مکانیک نداشتم نتونستم شغلی پیدا کنم و الان که حدود یک سال از تموم شدن سربازیم میگذره...هنوز شغلی ندارم و تمام مدت در منزل هستم و هیچ انگیزه ای برای هیچ کاری ندارم! یک سری مشکلات دیگه از قبیل اینکه در خونوادم و فامیل ها، بشدت احساس تنهایی میکنم باعث شده حسابی بهم بریزم و اصلا علاقه ای به زندگی کردن ندارم و قطعا اگه خودکشی گناه نبود، تا حالا دست بهش زده بودم کما اینکه تا حالا چندین بار بهش فکر کردم.
اصلا رابطه صمیمانه ای وجود نداره بین خونواده و تنها دوستی که دارم هم یکی از دوستان دوران دانشگاه ام هست که هفته ای یکبار می بینمش فقط.
از پدر و مادر بشدت زده شدم و همیشه سعی میکنم ازشون دوری کنم!!! طبیعیه که دلم نمیخاد اینطوری باشه اوضاعم بنابراین یکی از تیر هایی که توی تاریکی رها میکنم همینه که با شما در میون بزارم ولی نمیدونم چقدر مفید میتونه باشه!
مشاور: خانم طیبه قاسمی
با عرض سلام و احترام خدمت شما برادر گرامی برادر عزیز ،همین حالا که از وضعیت آینده خود احساس نگرانی کردهاید، قدم اول را برای موفقیت برداشتهاید و با توجه به برخورداری از ویژگیهایی مانند تجربه و تحصیلات، به یک برنامه ریزی درست برای رسیدن به موفقیت در زندگی نیاز دارید. قبل از هر چیزی بگویم این که عده ای به کمک پول یا پارتی میانبر می روند دلیل نمی شود شما دست روی دست بگذارید و میدان را به آنها واگذار کنید. موفقیتی که به کمک پول یا پارتی بدست آید هیچ ارزشی ندارد. این موفقیت مال آنها نیست نمی توانند به آن افتخار کنند هر چقدر که بزرگ باشد. این مانند یک تقلب است و خود می دانید که جامعه به این گونه افراد چگونه نگاه می کند.اما برای اینکه روی پای خود بایستید باید از نظر روحی قوی باشید و به خود ایمان داشته باشید. باید باور داشته باشید که توانایی های شما آنقدر ارزشمند خواهد بود که دیگران به شما نیاز خواهند داشت. اگر فکر می کنید توانایی های شما کافی نیست باید درصدد تقویت و تکمیل مهارت های خود باشید. و البته این حقیقتی است که هر کس منحصر به فرد است و توانایی های منحصر به فرد خودش را دارد. می توانید در گوشه ای بنشینید، ناله کنید، از همه شاکی باشید و بدنبال مقصر بگردید یا اینکه تصمیم بگیرید خودتان کاری انجام دهید به جای اینکه به دنبال کسی بگردید که او را سرزنش کنید، مسولیت کارهایتان را خود قبول کنید. این شرط اول موفقیت در هر کاری است. واقعا رسم بدی است که در جامعه ما رواج پیدا کرده است همه ناله و شکایت می کنیم و از مشکلات مختلف گله داریم. ولی خود هیچ کار جدی و محکمی در جهت رفع آن انجام نمی دهیم. بی تعارف می گویم که موفقیت با شماست اگر با چشمان باز تلاش کنید و به خود زمان کافی بدهید. و باور داشته باشید که موفق خواهید شد. شما باید از جایی شروع کنید و اگر امروز شروع کنید بهتر از فردا است.این مهم نیست که اکنون کجا قرار دارید مهم این است که شروع کنید و باور داشته باشید می توانید.هدف خود را روشن، واضح و دقیق مشخص نمایید.اگر یک موفقیت بلند مدت، محکم، پایدار و مطمئن می خواهید امکان پذیر نیست مگر اینکه هدف داشته باشید و البته هدفی واضح و روشن می تواند شما را به موفقیت برساند. تلاش و کوشش بدون هدف نتیجه تصادفی به بار خواهد آورد.این حقیقتی است که انسان یکبار زندگی می کند و عمر به سرعت می گذرد. و چه خوب است که در جوانی به این حقیقت پی ببرید که ده سال بعد در همان نقطه ای هستید که اکنون آرزویش را دارید. البته در صورتیکه برای آن تلاش کنید و متناسب با هدف خود زحمت بکشید. حقیقت این بود که من می توانستم در جایگاه بهتری باشم ولی در حقیقت کمتر خواسته بودم و طبیعی بود که کمتر هم تلاش کرده بودم. توجه داشته باشید که منظورم از خواستن، توقع داشتن از خود است نه این که از همه طلبکار باشید.پس یک هدف انتخاب کنید یک هدف بزرگ و ارزشمند که ارزش جنگیدن را داشته باشد.هدف والای خود را به اهداف کوچکتر تقسیم کنید.برای رسیدن به هدف باید بتوانید هدف خود را به اهداف کوچکتر و دست یافتنی تقسیم کنید. و با توجه به توان در هر مرحله زمان کافی به خود بدهید. ابتدا به استعداد، توانمندی و علاقههای خود برای یافتن شغلی مناسب توجه کنید. حرفه و شغل شما باید متناسب با آنها باشد و جامعه به آن نیاز داشته باشد. توصیه میشود با گذراندن دورههای مهارت آموزی فنی و حرفهای یا یادگیری مهارتهای مورد علاقه، کاری را با شرایط ساده و حتی حقوق کم شروع کنید تا به مرور زمان و با افزایش تجربه و مهارت، جایگاه خود را در بازار کار بازیابید. بعد از تثبیت موقعیت کاری، بهتر است تصمیم به ازدواج و تشکیل خانواده بگیرید تا بهتر از قبل، سر و سامان بگیرید و با در آمدن از بلا تکلیفی و احساس مسئولیت در قبال خانواده و زندگی مشترک، میزان کارایی و موفقیت خود را افزایش دهید. بیشتر افراد موفق در شروع کار سرمایه یا دارایی هنگفتی ندارند. برای اینکه برای خود کاری راه بیندازید و در این زمینه موفق هم باشید و حتی به ثروتی دست یابید اولین چیزی که نیاز دارید دانش و مهارت کاربردی است. چند نکته هست که باید در شروع کار به آنها توجه داشته باشید:اول اینکه فقط به دنبال استخدامی به خصوص در شرکت های بزرگ و ادارات دولتی نباشید هر چند می تواند یکی از گزینه های شما باشد.دوم برای اینکه مهارتی کسب کنید در شروع کار بدنبال دستمزد بالا نباشید و فقط جایی را برای کار کردن بیابید که بتوانید مهارت های لازم را کسب کنید و در این میان نقش خود شما بسیار اهمیت دارد که بدنبال یادگیری باشید یا اینکه منتظر باشید کسی به شما آموزش دهد. حتی توصیه بنده این است که اگر مهارت ارزشمندی را می توانید بیاموزید رایگان کار کنید. کار کردن از دوره های آموزشی بسیار با ارزش تر هستند چون در کنار مهارت تخصصی فرصت دارید بسیار مهارت های مورد نیاز بازار را بیاموزید. خوشبختانه اکنون در فضای اینترنت، امکانات بسیار زیادی برای شروع کسب و کار و درآمدزایی افراد با مهارت ها و تخصص های مختلف ایجاد شده است که بسیاری از آنها کاملاً رایگان است .میتوانید از انها نیز بهره ببرید .سوم فرایند موفقیت شغلی یک فرایند بلند مدت است و آنهایی را که اکنون می بینید در حرفه خود موفق هستند ده سال قبل این موقعیت را تصور کرده اند و همه این سال ها برای آن تلاش کرده اند. اکنون خود را در 10 سال بعد تصور کنید که در اوج موفقیت هستید و برای رسیدن به آن تلاش کنید. ولی خیلی طول نخواهد کشید که بتوانید با مهارتی که می آموزید بتوانید زندگی خود را اداره کنید و حتی از متوسط هم فراتر روید.چهارم برای موفقیت باید حداقل در یک مهارت یا مزیت نسبت به رقبا برتر باشید و روی آن بسیار کار و تلاش کنید.پنجم در هر زمینه ای که کار کنید باید روی مهارت های خود در زمینه بازاریابی فعالیت کنید و بتوانید مشتریان بیشتری جذب و حفظ کنید همین یک مهارت برای ثروتمند شدن کافی است.برادر عزیز ،از همین امروز امتحان کنید از خانه خارج شوید ،حتی اگر در روزهای اول برایتان سخت هست باز با خودتان مبارزه کنید ،ارتباطات خود را گسترش دهید حتی شده در خیریه ای به صورت رایگان شروع به فعالیت کنید تا انرژی مثبت آن به سمت زندگی شما جریان یابد و امید و انگیزه را برای شروع ورود به بازار کار پیدا کنید ، در کلاس های ورزشی ثبت نام کنید و با افراد جدید و با انگیزه طرح دوستی بریزید ، میتوانید به تدریس خصوصی در ابتدا فکر کنید با توجه به اینکه رشته شما ریاضی بوده میتوانید برای بچه های محله خود و یا کانون مسجد خود برنامه آموزشی درسی بگذارید و هزاران گزینه دیگر که به انتخاب و سلیقه و تمایل شما بستگی دارد ، آنقدر حیطه های کاری متنوع که شاید در دید عموم کارهای سطح پایینی باشند هست که شما میتوانید یکی را متناسب با تمایل و استعداد خود انتخاب کنید و برای شروع از آن استفاده کنید . اگر کسی، بیکار شد، چه از لحاظ این که شغلی نداشت و چه از لحاظ متّصل نشدن به خدا، گرفتار میشود. وقتی برایش فراغت به وجود آمد، وسوسهگر میآید و او را مشغول به چیز دیگری میکند. معلوم میشود ذات انسان دنبال تلاش است و تلاشگر میباشد. لذا اگر به این فطرت الهی خود جواب ندهد و تلاش نکند، طبیعی است نفس دون و شیطان، او را به ناامیدی وامیدارند. لذا باید به این فطرت، جواب داد.پیامبر عظیمالشّأن، محمّد مصطفی(ص) فرمودند: «إنَّ اللّهَ یُبغِضُ الصَّحیحَ الفارِغَ لا فی شُغلِ الدنیا ولا فی شُغلِ الآخِرَةِ»، پروردگار عالم، شخصی را که تندرست و صحیح و سالم است، ولی بیکار و فارغ باشد، دوست ندارد و از او، نفرت دارد و نسبت به او، بغض دارد که نه مشغول به دنیاست (یعنی کار نمیکند) و نه مشغول به آخرت.چون اگر انسان، مشغول به دنیا باشد، مثلاً نجّار یا بنّا یا نانواست و دارد کارش را انجام میدهد، یا دانشجو و طلبه است و دارد درسهایش را میخواند، یا استاد است و دارد درس میدهد و ...، فکرش به آن کارش، گره خورده است و مشغول به آن کارش هست. در همهی مشاغل اینطور است. چون اگر فکرش جای دیگر برود، معلوم است به هیچ عنوان نمیتواند کارش را جلو ببرد. پس مشغول به کارش هست، لذا خطوراتش کنترل شده است. شیطان، توفیق این را که بتواند بر او مسلّط شود، ندارد.امّا موقعی که بیکار شد، شیطان و نفس دون، بر فکر او مسلّط میشوند و او را به چیز دیگر مشغول میکنند.وقتی انسان، بیکار شد، ذهن، این طرف و آن طرف میرود.انسان وقتی کار دارد، وقت و حوصلهاش را ندارد که جواب کسی را بدهد. امّا وقتی بیکار شد، مینشیند راجع به این و آن حرف میزند و افکار نادرست نسبت به خود و عزیزانش میکند. امّا کسی که کار دارد، مشغول به کارش هست، وقتی ندارد که بخواهد راجع به کسی حرف بزند. امّا وقتی برایش فراغت بیاید، خدای ناکرده هر عادت و فکری در وجودش باشد، آن طرفی میرود. دلیل همهی این بدیها وناامیدی ها و بی انگیزگی ها و هوی و هوس، این فراغت است. اگر انسان، بیکار شد، شیطان و هوی و هوس و نفس دون، ذهن او را میگیرند. و فرد وارد یک چرخه معیوب میشود .لذا امیرالمؤمنین میفرمایند: این فراغت، عامل وسوسه است و تو را در هوی و هوس میبرد، «مِنَ الْفَرَاغِ تَکُونُ الصَّبْوَة». حضرت این مطلب را به نوعی دیگر نیز بیان فرمودند، فرمودند: «مَعَ الْفَرَاغِ تَکُونُ الصَّبْوَة»، با فراغت، هوسرانی پیش میآید. انسان بیکار که شود، به سمت هوی و هوس میرود. وقتی بیکاری به وجود آمد، پرخوابی به وجود میآید. وقتی پرخوابی به وجود آید، مریضیها به وجود میآید. شیطان و نفس دون، هر چه را میخواهد وسوسه کند، ضدّ آن را انجام دهید. مهمترین عامل بیکاری افراد، نه نبود سرمایه، نه نداشتن پارتی و نه خیلی چیزهای دیگری است که افراد برای بیکاری خود مطرح می کنند بلکه مهمترین عامل بیکاری این افراد "ترس" است.ترس از ناکامی، ترس از شکست و حتی ترس از موفقیت پس با تکیه بر تمامی استعدادهایی که خداوند درجود شما به امانت گذاشته و درآن دنیا بازخواست خواهید شد و مخصوصا از جوانی شما سوال میشود ، از همین امروز با انگیزه تقرب و نزدیکی به خداوند به دنبال کار بروید حتی در سطح پایین ، با خودتان روراست باشید و منتظر معجزه نباشید ، کسی جز خودتان مسئول و یا مانع موفقیتتان نیست ، توقعات خود را از اطرافیان کم کنید و تعلل در شروع نکنید .از همین امروز . میتوانید قدم به قدم موفقیت های خود را با ما در میان بگذارید و ما قطعا از پیشرفت شما خوشحال خواهیم شد . با آرزوی موفقیت و پیشرفت روز افزون برای شما