ناشناس

کی مقصره؟؟؟

سلام خسته نباشید، من تازه سه ماهه ک عقد کردیم خیلی توفشار هستم رفتارهای شوهرم عذابم میده هرکاری یا حرفی میزنم متقابل ب مثل میکنه و این رفتارش خیلی برام بچه گانه اس چند بار بهش گفتم تو رفتارت بامن تجدید نظر کن اما سریع بمن میگه توهم رفتارتو عوض کن، اقامون تو مشکلات و بی پولی هاش وقتی ناراحت میشه بامن تند برخورد میکنه، وخیلی کاراو حرفای دیگ،واقعا خیلی سختم خیلی،من شوهرمو با هیچکس مقایسه نکردم بهم میگه تومنو مقایسه میکنی با دیگران ولی من اگ حرفی میزنم یا چیزی از دیگران براش تعریف میکنم ک بفکر ایندمون باشه بهم میگه مقایسم میکنی،یسوال ازش بپرسیدم ک ببینم میتونه ب شهوتش غلبه کنه یان،اما یجوری جوابمو داد ک واقعا ب عقلش شک کردم،واقعا نمیتونم برا هردومون ی حریم اروم بسازم،هرکاری میکنم نمیشه ایشون یبار ب پدرم بی احترامی کرد و همون روز ازچشمم افتاد،من ب قانون انرژی معتقدم،اللن تمام انرژی ک ازش دریافت میکنم منفیه شبا کنارش با استرس میخوابم و احساس خفگی دارم، اما باتمام این وجود از کلمه طلاق میترسم،اونم میدونه بابام ابرو داره و من بخاطر ابرو بابام هم شده اسم طلاق رو نمیارم اما اون چند بار اسم جدایی رو اورده،بهش میگم من نمیتونم اینطوری پیش برم میرم پیش ی مشاور میگه برو ولی واقعیت رو بگو،ایا واقعا من مقصرم؟؟ من دختری قانع هستم،چون وضعیت مالی همسرم بده تا حالا هیچ چیز ازش نخواستم حتی باهاش بیرون نرفتم ک شرمنده من بشه،اما همش بهم میگه تو منو دوستنداری توروخدا کمکم کنید واقعا ازاین وضع خسته شدم خیلی خسته شدم،چند بار هم بهم گفته ک اونم خسته شده و منو تهدید ب جدایی میکنه، پیشاپیش از پاسخگویتون از راهنماییتون کمال تشکر رو دارم خیلی ممنونم ببخشید طولانی شد
سه‌شنبه، 31 مرداد 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: حسن نجفی
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

کی مقصره؟؟؟

ناشناس ( تحصیلات : لیسانس ، 23 ساله )

سلام خسته نباشید،
من تازه سه ماهه ک عقد کردیم خیلی توفشار هستم رفتارهای شوهرم عذابم میده
هرکاری یا حرفی میزنم متقابل ب مثل میکنه و این رفتارش خیلی برام بچه گانه اس چند بار بهش گفتم تو رفتارت بامن تجدید نظر کن اما سریع بمن میگه توهم رفتارتو عوض کن،
اقامون تو مشکلات و بی پولی هاش وقتی ناراحت میشه بامن تند برخورد میکنه،
وخیلی کاراو حرفای دیگ،واقعا خیلی سختم خیلی،من شوهرمو با هیچکس مقایسه نکردم بهم میگه تومنو مقایسه میکنی با دیگران ولی من اگ حرفی میزنم یا چیزی از دیگران براش تعریف میکنم ک بفکر ایندمون باشه بهم میگه مقایسم میکنی،یسوال ازش بپرسیدم ک ببینم میتونه ب شهوتش غلبه کنه یان،اما یجوری جوابمو داد ک واقعا ب عقلش شک کردم،واقعا نمیتونم برا هردومون ی حریم اروم بسازم،هرکاری میکنم نمیشه
ایشون یبار ب پدرم بی احترامی کرد و همون روز ازچشمم افتاد،من ب قانون انرژی معتقدم،اللن تمام انرژی ک ازش دریافت میکنم منفیه
شبا کنارش با استرس میخوابم و احساس خفگی دارم،
اما باتمام این وجود از کلمه طلاق میترسم،اونم میدونه بابام ابرو داره و من بخاطر ابرو بابام هم شده اسم طلاق رو نمیارم اما اون چند بار اسم جدایی رو اورده،بهش میگم من نمیتونم اینطوری پیش برم میرم پیش ی مشاور میگه برو ولی واقعیت رو بگو،ایا واقعا من مقصرم؟؟
من دختری قانع هستم،چون وضعیت مالی همسرم بده تا حالا هیچ چیز ازش نخواستم حتی باهاش بیرون نرفتم ک شرمنده من بشه،اما همش بهم میگه تو منو دوستنداری
توروخدا کمکم کنید واقعا ازاین وضع خسته شدم خیلی خسته شدم،چند بار هم بهم گفته ک اونم خسته شده و منو تهدید ب جدایی میکنه،
پیشاپیش از پاسخگویتون از راهنماییتون کمال تشکر رو دارم خیلی ممنونم
ببخشید طولانی شد


مشاور: خانم طیبه قاسمی

با عرض سلام و احترام خدمت شما خواهر گرامی خواهر عزیزم ، قطعا زندگی سراسر از فراز و نشیب هایی است که قدرت و تحمل ما را محک می زند . پس زود پا پس نکشید.دو قانون غیرقابل انکار زندگی را بپذیرید.دو قانون غیرقابل تغییر در زندگی همه زوجین (چه خوشبخت و چه بدبخت، چه پیر و چه جوان، چه با فرزند و چه بی فرزند، چه در ازدواج اول و چه در ازدواج های بعدی و ...) وجود دارد که ما باید این دو قانون را به عنوان بخشی از زندگی خود بپذیریم و باور داشته باشیم:1- زندگی همه افراد مملو است از پستی و بلندی، خوبی و بدی، شادی و غم، خنده و گریه، دوست داشتن و نداشتن و .... پس هیچ زندگی را نمی توان یافت که بدون مشکل باشد. نمی توان گفت بعضی از زوجین در زندگی شان با هیچ مشکلی مواجه نیستند و زندگی آنها همیشه بر وفق مرادشان است. در هیچ زندگی ای نمی توان گفت همیشه و در همه حال زن و شوهر عاشق و معشوق یکدیگرند و هیچ موضوعی باعث ایجاد کدورت میان آنها نمی شود، بلکه حتی عاشق ترین زوج ها هم گاه با هم اختلاف نظرهای بزرگی دارند.هر کس به نوبه خود در زندگی اش با مشکلات کوچک و برزگ روبرو می شود.پس می بینیم که وجود سختی ها و مشکلات در زندگی و بالطبع در روابط میان زن و شوهر، از ویژگی های طبیعی این دنیا است و هیچ کس از این قائده مستثنی نیست. قانون 2- در وجود هر یک از افراد حتی در بهترین آنها، نقایصی نهفته است و هیچ فردی کامل نیست. از طرفی همه افراد در صفات و ویژگی هایی که دارند با هم متفاوتند. انسان ممکن الخطا است و هیچ انسانی را (به جز ائمه و معصومین (ع)) نمی توان یافت که در همه ویژگی هایش کامل باشد و هیچ نقطه ضعفی نداشته باشد. پس طبیعی است که هر یک از زوجین به نوعی دارای نقطه ضعف ها و تفاوت هایی باشند و داشتن انتظاری غیر از این، انتظاری بیهوده است.علی رغم وجود مشکلاتی که در بطن هر زندگی و در وجود هر انسانی نهفته است و با آگاهی از این دو ویژگی ذاتی انسان و جهان هستی، باید بپذیریم که زندگی ما هم از این قائده مستثنی نیست و انتظاری غیرمنطقی است اگر بخواهیم زندگی مان همیشه بر وفق مرادمان باشد، زندگی مان همیشه سرشار از محبت باشد، همیشه همسرمان مطابق میل ما باشد، ما همیشه مطابق میل همسرمان باشیم، هیچ چیز بین ما جدایی نیندازد و ...پس می توانیم علی رغم داشتن مشکلات و علی رغم داشتن اختلاف نظر با همسر و علی رغم وجود برخی نقطه ضعف ها در همسرمان، بازهم زندگی شیرینی داشته باشیم. جر و بحث‌ های زنا شویی و اختلاف ‌نظر‌های همسران مساله ‌ای است که همه زوج ‌ها آن را تجربه می ‌کنند، اما اهداف زوج‌ ها با هم در این میان متفاوت است و گاهی خودشان از این موضوع آگاه نیستند. بعضی‌ ها دوست دارند هر چه زودتر جر و بحث و بگو مگو را پایان دهند و دوباره آرامش را به رابطه خود برگردانند و به هر چیزی برای بدست آوردن آرامش متوسل می ‌شوند، بعضی ‌ها نیز این بگو مگو‌ها را میدان جنگی تصور می ‌کنند که باید پیروز آن شوند و به هر کاری برای پیروز شدن دست می ‌زنند، این افراد با لجبازی تمام بحث را کش می ‌دهند و نمی ‌خواهند اشتباهات خود را بپذیرند و حتی اگر اشتباه از طرف مقابل باشد ، برای حفظ آرامش و هدف والاتر و حفظ رابطه حاضر نیستند ،چشم پوشی کنند و در برابر هر حرفی جوابی می ‌دهند و در برابر هر عملی رفتاری از خود نشان خواهند داد.لجبازی یک خصوصیت شخصیتی است که افراد را به کارهای بچگانه و تصمیم ‌های غیر منطقی وا می ‌دارد. لجبازی از این احساس نشأت می‌ گیرد که فرد فکر می‌ کند دارد شکست می‌ خورد و باید قدرت خود را نشان دهد. در واقع کمبود اعتماد به نفس و عدم خود باوری و کمبود‌های درونی گاهی باعث لجباز شدن افراد می ‌شود. شاید شما وقتی لجبازی می ‌کنید از عملکرد خود آگاه نباشید و ندانید که در حال لجبازی با همسرتان هستید. برای این ‌که به شناخت بهتری راجع به لحظاتی که لجباز می ‌شوید پیدا کنید باید نمودهای لجبازی را بشناسید.وقتی شما لجباز می ‌شوید نسبت به همسرتان خشم و کینه شدیدی احساس می‌ کنید و هر چه این احساس شدیدتر باشد عملکرد شما نیز بدتر و شدیدتر می ‌شود. لجبازی باعث می ‌شود شما حقایق را نادیده بگیرید و اشتباه خود را نپذیرید و همین امر همسرتان را نیز آشفته می ‌کند.گاهی افراد نمی ‌دانند که شدیدا در حال لجبازی با همسرشان هستند و بدون این ‌که به اعمال و گفتار خود فکر کنند با همسرشان برخورد می ‌کنند. باید گفت که شما لجبازی می ‌کنید وقتی که: 1- بخواهید اشتباهات همسرتان را با رفتارتان تلافی کنید.2-عمدا کاری را که می ‌دانید همسرتان دوست ندارد انجام دهید.3- اشتباهات خود را تکرار کنید و اصرار داشته باشید که کارتان درست است.4-حرف همسرتان را با دقت گوش ندهید و مدام حرف خود را بدون منطق تکرار کنید.5- در برابر اشتباه خود اشتباهات گذشته همسرتان را پیش بکشید تا خود را تبرئه کنید و همسرتان را مقصر جلوه دهید.6- می ‌دانید اشتباه از شماست و آن را نپذیرید.7- می ‌خواهید ناخواسته همسرتان را آزار دهید.وقتی شما بدانید دارید اشتباه می ‌کنید و به کار خود ادامه دهید در حال لجبازی هستید و با این کار همسرتان را نیز به لجباز شدن و جنگیدن با خودتان تشویق می‌ کنید. وقتی شما لجباز می ‌شوید نسبت به همسرتان خشم و کینه شدیدی احساس می‌ کنید و هر چه این احساس شدیدتر باشد عملکرد شما نیز بدتر و شدیدتر می ‌شود. لجبازی باعث می ‌شود شما حقایق را نادیده بگیرید و اشتباه خود را نپذیرید و همین امر همسرتان را نیز آشفته می ‌کند و ممکن است او نیز خشمگین شود و دست به اعمال غیرمنطقی بزند. لجبازی باعث می ‌شود که شما به همسر خود توهین و او را تحقیر کنید. گاهی لجبازی آنقدر شدت می ‌گیرد که یک زندگی به دلایل کوچک و واهی از هم می ‌پاشد و زن و شوهر به خاطر لجبازی با یکدیگر عشق شان را از یاد می‌برند و فقط به پیروز شدن در برابر دیگری می‌ اندیشند. با دقت در رفتار خود و پرورش تفکر منطقی در خودتان می‌ توانید با لجبازی مقابله کنید .و همچنین یادتان باشد که در برابر لجبازی ‌های همسرتان شما لجبازی نکنید، چرا که اگر در این دور بیفتید روزبه‌ روز روابط‌ تان بدتر و بدتر می ‌شود و بازگشت به عقب غیرممکن خواهد شد.وقتی همسرتان عصبانی است جواب او را ندهید و با او بحث نکنید بلکه در آن لحظه او را به آرامش دعوت کنید و همیشه خواسته ‌هایتان را در آرامش به او بگویید. وقتی خودتان نیز عصبانی هستید از جر و بحث بپرهیزید. همیشه اشتباهات همسرتان را با احتیاط و مهربانی با او در میان بگذارید چرا که اگر او احساس کند که دارید تحقیرش می ‌کنید یا انتقادتان را توهین ‌آمیز به او منتقل می‌ کنید ممکن است با شما لجبازی کند و ایرادش را نپذیرد و رویه ‌اش را تغییر ندهد. تا آنجایی که می ‌شود همسرتان را عصبانی نکنید و حداقل، کارهایی که می ‌دانید او دوست ندارد را انجام ندهید. به یاد داشته باشید که محبت و مهربانی همیشه کارساز است و لجبازی را از بین می‌ برد و بدانید در رابطه شما هیچ چیز دیگر به اندازه خود رابطه و وجود شما دو نفر مهم نیست و ارزش این را ندارد که این علاقه را با حواشی از بین ببرید .در ضمن باید به این نکته نیز توجه داشته باشید که زندگی خود را تک بعدی نسازید و به ابعاد دیگر زندگی خود نیز توجه داشته باشید به فعالیت های ورزشی و هنری خود و ادامه تحصیل خود اهمیت بدهید و حتما با برنامه ریزی خود به صورت روزانه و سالانه به اهداف دیگر خود در ابعاد دیگر زندگی توجه کنید ، نگذارید تنها به صورت یک بعدی به زندگی خود نگاه کنید درعین مسئولیت همسری خود شما باید به تمایلات و شکوفا کردن استعدادهای خودتان نیز اهمیت بدهید ، به مطالعه و شرکت در جلسات آموزشی اهمیت دهید تا روحتان از تک بعدی بودن و نیازهای افراطی و گاهی نیازهای کاذب وتوقعات از دیگران ،در امان بماند .هیچ کس جز خود شما توانایی خوشحال کردن و رضایتمندی در زندگی شما را ندارد ، پس احساس خوشبختی و راضی بودن را از خودتان دریغ نکنید . با آرزوی خوشبختی و آرامش در زندگی در کنار همسرتان



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.