ناشناس

بی حوصلگی ناگهانی شوهرم

با سلام . من قلا سوال پرسیده بودم ازتتون الان یه سوال دیگه دارم. راستش من یه هفتهدرفتم مسافرت شهرستان خونه پدرم و وقتی که برگشتم شوهرم خیلی بی حوصله شده خیلی روحیه شاد و سرزنده ای داشت اما یهو بی حوصله شده کم حرف شده تا حرف نزنی حرف نمیزنه . حتی تلاشی برای نزدیک شدن بهم نمیکنه منم هر چقدر میخوام نزدیکش شم اون یجوریه انگار نمیخواد مثلا هرشب که میخواستیم بخوابیم منو توی اغوشش میگرفت حتی اگه خسته بود . ولی دیشب اصلا اینطوری نبود. انگار با خودش درگیره . وقتی هم ازش میپرسم فقط میگه خستمو بی حوصلم همین. ولی مطمعنم چیزیش شده چون قبلا هم میشد که حالش اینطوری شه ولی زود خوب میشد و یه دلیلی داشت کارش که من بعدا میفهمیدم. چون شوهرم خیلی تودار و پنهون کار. احساس میکنم از مسعولیت های زندگی خسته شده از زندگی متاهلی خسته شده چون 8 ماه پیش مادرشم از دست داده نمیدونم بخاطر همینهاخه حالش تو این چند ماه قبل خوب بوده سعی کردکه سرپا نگه داره خودشو.انگار با خودش داره سبک سنگین میکنه یاانگار دیگه این زندگی رو نمیخواد فقط چون مجبوره داره زندگی میکنه بخاطر تعهدادش و پسرمون. نمیدونم واقعا کلافه شدم .انگار کاری کرده که پشیمونه. بعضی وقتا فکر میکنم نکنه پای کسی دیگه ای در میون باشهو از من خسته شده .چون اصلا حالش عادی نیست.لطفا زودتر جواب بدید خیلی فکرم درگیره .

شنبه، 11 شهريور 1396

تخمین زمان مطالعه:

پدیدآورنده: حسن نجفی

موارد بیشتر برای شما

ناشناس

بی حوصلگی ناگهانی شوهرم

ناشناس ( تحصیلات : دیپلم ، 21 ساله )

مشاور: خانم مولوی زاده

با سلام خواهر عزیز؛ با توجه به اینکه همسر شما اخیرا دچار فقدان مادر عزیزشان گردیده و غمی را متحمل گردیده اند نیاز به توجه و مراقبت بیشتر از جانب همسر خود داشته و البته بی توجهی شما به این مسئله و تنها گذاشتن ایشان در مدت های طولانی (یک هفته ای) در این شرایط امری نادرست و کمی به دور از عاطفه می باشد. هر چند که همسر شما فردی است که کمتر به بروز احساسات خود پرداخته و ناگواری تجربه تلخ فقدان مادر خود را نیز کمتر ابراز می دارد ولی این مسئله دلیل بر بی توجهی و کم لطفی شما به عنوان یک همسر نبوده و شما دوست عزیز بایستی همسر خود را در این شرایط از حمایت بیشتری از جانب خود برخوردار نموده و البته بیان نداشتن انتظارات و نیازهای همسرتان ازجانب وی(با توجه به اینکه ایشان فردی درونگرا بوده و کمتر به ابراز نیازهای خود می پردازد)، دلیل بر عدم وجود نیاز به حمایت و محبت از جانب همسر نبوده و شما وظیفه داشته اید که ایشان را از حمایت بیشتر خود برخوردار سازید. بی توجهی شما نسبت به این امر و بخصوص ترک ایشان در چنین شرایطی چه بسا ایجاد بی مهری و دلسردی در ایشان نموده که این وضعیت به هیچ عنوان به صلاح رابطه شما نبوده و به شما دوست عزیز توصیه می گردد از این پس با گفتار و رفتار محبت آمیز و حمایت گر خود سعی در جبران گذشته داشته و همسر خود را از بابت عشق و علاقه خود نسبت به وی آگاه ساخته و اطمینان بخشید. ضمن اینکه از دورشدن از همسر خود پرهیز نموده و حتی الامکان زمینه ملاقات و دیدار با خانواده خود را در شرایطی فراهم سازید که به همراه همسر خود بوده و از ایجاد شرایطی که در روابط شما باعث فاصله و دوری می گردد اجتناب نمایید. امید است که رابطه شما و همسرتان گرمای خود را بازیافته و عشق و محبت کماکان میهمان فضای روابط شما و همسر عزیزتان گردد. با آرزوی سلامتی و سربلندی