ناشناس

اعتمادبه نفس

باسلام من ۲۵ سالمه ومتاهل هستم . درحال حاضربرای کنکورسراسری درس میخونم علاقه زیادی به رشته مامایی دارم ومطمئنم که باتلاش قبول خواهم شد. فقط یه مانع بزرگ سر راهم هست که همون سال دیپلم باعث شد درس رو رها کنم . چندجادرموردش خوندم و نوشته فوبیای اجتماعی . من نمیخوام این مشکل لذت زندگی روازم بگیره درحال حاضرهمین کاروکرده ولی نمیخوام تسلیمش بشم . ازمشاوران دیگه هم سوال کردم ولی همشون گفتن روان درمانی ودارودرمانی ولی من درحال حاضرشرایط زندگیم طوری نیست که به پزشک مراجعه کنم . خواهش میکنم کمکم کنیدکه تاجایی که ممکنه بتونم خودم شکستش بدم. خواهش میکنم
دوشنبه، 24 مهر 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: حسن نجفی
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

اعتمادبه نفس

ناشناس ( تحصیلات : دیپلم ، 25 ساله )

باسلام من ۲۵ سالمه ومتاهل هستم . درحال حاضربرای کنکورسراسری درس میخونم علاقه زیادی به رشته مامایی دارم ومطمئنم که باتلاش قبول خواهم شد. فقط یه مانع بزرگ سر راهم هست که همون سال دیپلم باعث شد درس رو رها کنم . چندجادرموردش خوندم و نوشته فوبیای اجتماعی . من نمیخوام این مشکل لذت زندگی روازم بگیره درحال حاضرهمین کاروکرده ولی نمیخوام تسلیمش بشم . ازمشاوران دیگه هم سوال کردم ولی همشون گفتن روان درمانی ودارودرمانی ولی من درحال حاضرشرایط زندگیم طوری نیست که به پزشک مراجعه کنم . خواهش میکنم کمکم کنیدکه تاجایی که ممکنه بتونم خودم شکستش بدم. خواهش میکنم


مشاور: خانم مرضیه هرتمنی

با سلام و احترام و سپاس از احترام شما دوست عزیز: من کاملا شما را درک کرده و باهاتون همدردی می کنم. با مشورت نزد یک روانشناس کاملا مطمین از مسالتون بشید.افـرادی کـه دچـار هـراس اجتماعی می بـاشنـد در مـوقعیـتهای اجتماعی اضطراب شدیدی را تجربه می کنند. این گـونه افراد از موقعیتهایی که امکان دارد از سوی دیگران مورد قضاوت و بررسی قرار گیـرند هـراس دارند. آنها دائـما از آن بیـم دارنـد کـه مــورد قضاوت، ارزشـیابی، انتقاد، تحقیر و تمسخر دیگران واقــع گردند. البته اغـلب مـردم در موقـعیـتهای خـاص اجتماعی مـانند صحبت در جمع و یا ورود به یک مکان مملو از افراد نـا آشــنـا دچـار خجالت و دستـپاچگـی شـده و مــضطرب می گردنـد کـه ایـن نـوع تــرس همـگـانی بیـانـگر هـــراس اجتماعی نمیباشد.علایم اینا: ۱- چهره افروخته، لرزش بدن، خشکی دهان و گلو، تیک عصبی، افزایش ضربان قـلـــب، تعریق کف دستها، احساس سرگیجه و حالت تهوع، درد شکم، سر درد، تنفس سریع و کم عمق. ۲- احساس میکند حرفی برای گفتن ندارد. احساس بلاتکلیفی و عدم اعتماد بنفس . ۴- افکار منفی : خـودم را ملعبه دست دیگران کردم. جـز بـه افـکار مـنفی و بـازخوردها و واکنشهای منفی دیگران و خود اضطرابی نمیتواند تمرکز کند. ۵- درک این موضوع که این افکار نامعقول میباشند. ۶- میل شدید به گریختن از محل و روش های درمانی 1 - تکنیک های غلبه بر اضطراب: شـامـل ریـلـکس کـردن عـضـلات، تـنـفس عـمیق و آهستـه، مدیتیشن و تصویر سازی ذهنی میباشد. ۲- آموزش مهارتهای اجتماعی: الگو سازی رفتار های مناسب،پس از آن تمرین آنها در فعالیتهای واقعی زندگی. ۳- در معرض عامل هراس آور قرار دادن: فرد را بمرور با عامل وحشت زا روبرو کرده و ترس وی را اینگونه کاهش میدهند. 4- ورزش و پیاده روی کردن در طول روز. ۵- مشارکت در فعالیتهایی که اعتماد بنـفس و حـس امـنـیـت فـرد را افـزایش میدهد. ۶- به چالش طلبیدن افکار نامعقول و مثبت اندیشی.



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.