با عرض سلام و احترام خدمت شما خواهر گرامی ؛
خواهر عزیزم ، همانطور که می دانید در وجود انسان دو نوع ترس نهفته است : «ترس معقول» و آن ترسى است که احتمال وقوع یک خطر واقعى وجود داشته باشد. در این ترس، هیچ گونه سرزنشى متوجه شخص نیست؛ بلکه از این جهت که از یک امر خطرناک ترسیده و پرهیز نموده است مورد تأیید دیگران است.براى مثال اگر کسى از ترس مواجهه با یک حیوان درنده خطرناک، از رفتن به بیابان و یا جنگل خوددارى کند، هیچ کس او را بابت این ترس سرزنش نمى‏کند؛ بلکه اگر او به این ترس خود اعتنا نکند و خود را در موضع خطر قرار دهد، مورد سرزنش افراد عاقل قرار مى‏گیرد. در مقابل، «ترس موهوم» قرار دارد؛ یعنى، درواقع خطرى انسان را تهدید نمى‏کند؛ ولى توهمات او به گونه‏اى است که خود را مواجه با خطر مى‏بیند؛ مانند شخصى که از تاریکى مى‏ترسد و گمان مى‏کند خطرى او را تهدید مى‏کند! در حالى که مى‏داند در آن مکان تاریک، چیز خطرناکى وجود ندارد. این ترس موهوم نامیده مى‏شود و چیز خوبى نیست و انسان باید آن را از خود دور کند تا بتواند شجاعت لازم را در زندگى داشته باشد.نکته مهم اینست که ترس غیرمعقول یا هراس، ریشه در بدآموزى‏ها دارد و اغلب اکتسابى است.

ترس ریشه در عوامل متعددی دارد که به برخی از مهمترین آنها اشاره می گردد :
1- ژنتیک: اگر پدر یا مادری ترسو باشند، فرزند آن ها نیز معمولاً ترسو خواهد بود. البته قدرت اراده در انسان قادر است که انسان را به هر کاری وادار کند و یا هر کار زشتی را از انسان دور نماید. چه بسیار افرادی که خود ترسو بوده اند، اما فرزندان آن ها، ترس آنان را به ارث نبرده و آن را از وجود خویش طرد کرده و افرادی شجاع و کارآمد شده اند.
2- دیدن یک فیلم یا صحنه ترس آور، یا شنیدن جریانات ترسناک ممکن است فرد به چنین مشکلی دچار شود و ترس در وجودش رخنه کند. لذا بایدخود  را از این گونه عوامل جدا نمود تا موجب ترس های شدیدتر و قوی تر در شما نشود.
3-مشکلات جسمی : فردیکه از لحاظ جسمانی دچار مشکل می باشد به دلیل عدم توانایی مقالبه با خطرات دچار ترس می باشد .
4-بشر به علت نادانسته‏ها (جهل‏ها) و نیز به دلیل نیافتن راه حل منطقى، از بسیارى عوامل ناشناخته زیستى، - چون مرگ و میر، ترس از حیوانات، ترس از تاریکی ، ترس از آینده‏اى مبهم و... - همواره هراسان بوده است. البته شروع بسیارى از هراس‏ها تدریجى است و شناخت عوامل تسریع کننده آن مشکل است. 

برای درمان این گونه ترسها :
1-عدم پاسخ دهی: مهمترین و کلی ترین راه درمان ، بی توجهی به پیام های آن و عدم پاسخ دهی عملی به آن است. این وضعیت در صورتی ادامه می یابد و تشدید می شود که به نداهای درونی آن که مبتنی بر تکرار خاطره، یا دقت بی مورد و یا قضاوت غیر منطقی و افراطی نسبت به امور است، پاسخ دهید. برای مقابله با این حالت بهترین راه بی اعتنایی به ترس است. اگر مدتی این روش عملی شود، به طور قطع از شدت آن کاسته خواهد شد.
2-تقابل به ضد: موفق ترین راه برای مبارزه با این ترس بی اعتنائی به فکر و بر عکس انجام دادن آن است . لذا همان کاری که از آن می ترسید را انجام دهید وبرعکس ندای درون خود عمل نمائید .مثلا اگر از تاریکی می ترسید سعی نمایید در مکانهای تاریک قدم بزنید و یا گاهی فضای اتاق را تاریک نمایید و لحظاتی فکر کنید در این تاریکی چه اتفاقی می افتد و چه تغییراتی ممکن است صورت بگیرد.
3-فرمان ایست: در منابع علمی جدید، برای متوقف کردن افکار و خاطرات، علاوه بر درمانهای دارویی از روشهای خاصی استفاده می شود که مهمترین آنها روش توقف فکر نام دارد، بدین ترتیب است که از فرد خواسته می شود که به طور عمد افکار خود را آزاد بگذارد و در این بین ناگهان با صدای بلند و بیزار کننده، فریاد می زند : ایست. به نظر می رسد این عمل جریان فکر را متوقف می کند.اگر احساس می نمایید ترس بر شما غلبه نموده است این روش برای آن لحظه بسیار موثر است.
4-سعی کنید برای ترس های خود جوابهاى آسان و کوتاه عرضه کنید. مثلا در مورد ترس از مردن از خود بپرسید «من کى مى میرم؟» بعد به خود بگویید «هیچ کس نمى داند که کى کسى مى میرد، ولى بیشتر ما زمان خیلى زیادى زندگى مى کنیم. من مطمئنم که تا وقتى که خیلى پیر بشوم، زندگى مى کنم و....
5-بجای اینکه موضوعی برای شما در ابهام باشد آنرا برای خود باز نمایید و شناخت خود را در آن زمینه بالا ببرید.
6-بسیاری از ما برای خود اهداف دست نیافتنی، آرمان گرایانه و غیرمنطقی تعیین می کنیم، در نتیجه هر قدر هم که کارایی و عملکرد ما بالا باشد یک نوع حس شکست یا عدم کفایت و صلاحیت در خود احساس می کنیم. این نکته ی مهم را نباید فراموش کنیم که ما هرگز نمی توانیم کامل و بی نقص باشیم. پس برای خود اهدافی تعیین کنید که دست یافتنی و قابل دستیابی باشند.
7-در زندگی بازی، تفریح و سرگرمی داشته باشید.
8-یاد بگیرید که برنامه ریزی کنید.آشفتگی، بی نظمی و عدم سازمان دهی در کارها و برنامه ها می تواند تولید استرس کرده، یا نقطه ای برای شروع آن باشد. در دست داشتن برنامه ها و طرح های متعدد که به صورت همزمان پیش می روند اغلب منجر به سردرگمی، فراموشی و احساس ترس از شکستِ طرح های ناتمام می شود. هر زمان که امکانش باشد طرح ها را یکی بعد از دیگری به انجام برسانید. به این صورت که طرحی را شروع کرده، روی آن کار کنید تا تمام شود.
9-به طور مرتب ورزش کنید.
10-تغذیه مناسب داشته باشید. تغذیه نقش مهمی در سلامت جسمی و روانی افراد دارد. همانگونه که مصرف برخی مواد غذایی در حالت افراط و تفریط بیماریهایی چون فشار خون، کلسترول بالا، انواع سرطانها را موجب می‌شود مقاومت افراد را در برابر انواع استرس نیز تحت تاثیر قرار می‌دهد. واکنش افراد در مقابل استرسها با نوع تغذیه آنها ارتباط نزدیک دارد. غذاهای آماده، ادویه‌جات با افزایش استرس رابطه نشان می‌دهند. بنابراین توصیه می‌شود برنامه غذایی شما  که در معرض استرس بیشتری قرار دارید به صورت سالم تری برنامه ریزی شود. در این برنامه‌های غذایی علاوه بر رعایت میزان کالری مورد نیاز ،بهتر است از مواد غذایی استفاده بهینه به عمل بیاید.مصرف ویتامینها به ویژه ویتامین C ویتامینهای گروه B و در این میان اهمیت اساسی دارد. استفاده از میوه‌جات گوناگون نیازهای طبیعی بدن را برآورده می‌کند در غیر این صورت از انواع مکمل با تجویز پزشک می‌توان استفاده کرد. در میان میوه‌ها نیز برخی خواص بیشتری در درمان استرس از خود نشان می‌دهند. خواص کیوی در این میان برای مبارزه علیه استرس و بیماریهای دیگر شناخته شده است. مصرف شیر نیز استرس را کاهش می‌دهد. مصرف عسل به همراه بادام نیز بسیار توصیه شده و شیره انگور میتواند کمک زیادی به شما بکند ، از مصرف غذاهایی با طبع سرد مانند ماست و همچنین چای به شدت اجتناب کنید . قطعا با رعایت موارد زیر حداقل به مدت 4 ماه میتوانید ، تاثیرات آن را بر میزان کاهش شدید ترس خود بیابید  و قطعا شرایط شما بهتر خواهد شد و مانع بزرگی برای ازدواج شما نخواهد بود .
با آرزوی خوشبختی و آرامش در زندگی برای شما