ناشناس
ارتباط با جنس مخالف در کودکان
سلام استاد .من یه پسر ۱۲ ساله دارم و یه دختر هشت ساله .پسرم تقریبا هر روز بعداز مدرسه میره دنبال دخترم و می آردش خونه . یه چند وقتیه یکی دو تا دخترای هم سن و سال خودش که توی مدرسه دخترم هستن انگار باهاش رابطه برقرار کردن .اینو دخترم به مادرش گفته بود .وهرسری توی خونه که باهم بحثشون میشد ، دخترم بهش میگفت به بابا میگما .تا اینکه دیشب روبروی خودش به من گفت .من عکس العملی نشون ندادم . به نظر شما چکار کنم .لطفا جواب بدین
مشاور: طیبه قاسمی
با عرض سلام و احترام خدمت شما برادر گرامی ؛
برادر عزیز ، این اتفاق را اکثر خانواده ها خط قرمز خانوادگی خود می دانند و با نوجوانی که ارتباط برقرار کرده، بدترین واکنش ها را نشان می دهند.واقعیت این است که از لحاظ روانی و فیزیولوژیکی، خیلی عجیب نیست که در این سنین، نوجوانان تمایل به برقراری ارتباط عاطفی با غیر همجنس خود داشته باشند. یعنی بعد از شروع بلوغ و ترشح هورمون های جنسی در دختر و پسر، تمایلات دگرجنس خواهانه هم در آنها شکل می گیرد. نوعی نیاز به برقراری ارتباط عاطفی و هیجانی و نیز ارتباط جسمی. این یک فرآیند طبیعی است و تا قرن های متمادی انسان ها وقتی به سن بلوغ می رسیدند اقدام به برقراری ارتباط برای تشکیل زندگی مشترک می کرده اند؛ بنابراین اینکه نوجوانی تمایل به برقراری ارتباط داشته باشدیا در ذهنش به این موارد فکر کند، اصلا چیز عجیبی نیست. خیال تان را راحت کنم، به سلامت روان نوجوانی که به اینجور چیزها فکر نمی کند، باید شک کنید... ولی اینکه در این سن حساس او به دنبال خواهرش میرود و طبیعتا آنجا با دخترانی مواجه میشود ، طبیعتا مدیریت چنین شرایطی با توجه به سن ایشان بسیار مشکل است ، بنابراین شما نباید این محرک تحریک کننده را برای فرزند خود ایجاد میکردید ، طبیعتا اولین اقدام حذف محرک میباشد که این برخورد ها را به حداقل برسانید ، مانند این است که به نوجوانی که با تغییرات شدید هورمونی و در شروع نوجوانی و غلیان عواطف و غرائز و هیجان است ، در این مسیر هر روز قرار بگیرد و آیا پنبه و آتش میتوانند در کنار و در معرض هم باشند ولی آسیب نبینند ، قطعا در این سن توان استدلال و مدیریت این غرائز که در شروع نوجوانی به مراتب بیشتر است برای ایشان مشکل میباشد ،بنابراین دیگر نیازی نیست که ایشان به دنبال خواهر خود بروند و مادر شان میتوانند این کار را انجام دهند یا با یک دوست قابل اطمینان و یا یکی از مادران دیگر به منزل بیایند و یا در صورت توانایی برای او سرویس مدرسه بگیرید . این وابستگی ها و ارتباطات کمرنگ پسر شما با دختران با تکرار آنها شکل افراطی و مخربی خواهد گرفت که شما قادر به کنترل آن در آینده نیستید .پس در این مرحله بسیار راحتتر میتوانید این شرایط را کنترل کنید ، قدم دوم افزایش ارتباط بیشتر خود با پسرتان است ،این اصل، مهمترین اصل تربیت فرزندان است. والدین باید به گونه ای با نوجوان تعامل کنند که خانواده مهمترین منبع ارتباطی برای او باشد. در واقع خانواده ای در تربیت فرزندش موفق شده است که فرزند نوجوانش اگر رابطه ای برقرار کرد یا تمایلی به فردی داشت، آن را ابتدا با والدین یا حداقل یکی از والدین در میان بگذارد.نوجوان زمانی می تواند این کار را انجام دهد و خانواده را در جریان بگذارد که مطمئن باشد واکنش خانواده نسبت به این ماجرا وحشتناک نخواهد بود. مثلا اگر نوجوان متوجه باشد که با فهمیدن خانواده، دوره پر تنشی شروع خواهد شد، سرکوب می شود، مورد خشونت قرار می گیرد یا سرزنش ها و اضطراب های جدیدی برایش شروع خواهند شد، ترجیح می دهد اساسا قید اطلاع رسانی به خانواده را بزند. چنین نوجوانی مستعد آسیب در روابط عاطفی است و به واسطه اینکه پتشوانه تجربی و حمایتی و آموزشی ندارد، احتمالا دچار مشکلات در رابطه یا حتی سوءاستفاده خواهد بود.خانواده هایی هستند که بعد از فهمیدن ماجرا، به احساس نوجوان شان احترام می گذارند. او را برای این ارتباط سرزنش نمی کنند. این خانواده ها آگاهانه سعی می کنند که ارتباط شان را با فرزندشان حفظ کنند تا نوجوان بتواند به راحتی مشکلاتی که پیش می آید را با آنها در میان بگذارد ولی در عین حال تلاش می کنند فرزندشان را راهنمایی کنند و خطرات و احتمالات را از او دور سازند .این راهنمایی به معنای نصیحت نیست بلکه آنها واقعیت های موجود را درباره ارتباط های نوجوانی می گویند. مثلا همانقدر که به احتمال بی ثباتی این رابطه ها اشاره می کنند، به جذاب بودنشان هم اشاره می کنند، به اینکه کنجکاوی نوجوان را برمی انگیزاند.با نوجوان تان صادقانه صحبت کنید .بنابراین نسبت به روابط، هیجان ها و احساس هایی که افراد می توانند در این دوره تجربه کنند، با نوجوان تان حرف بزنید و اطلاعات دقیق به او بدهید. سعی نکنید اطلاعات دلهره آور در اختیار او قرار دهید. اینکه اینگونه روابط موجب بدبختی آدم ها می شود یا ایجاد احساس گناه در نوجوان، کمکی به مدیریت این وضعیت نمی کند. منصف باشید و اطلاعات دقیق در اختیارش قرار دهید.جو حمایتی خانواده را به گونه ای پیش ببرید که فرزندتان به خانواده اعتماد کند. آنقدر پذیرش داشته باشید که نوجوان تان بتواند اتفاق های عجیبی که برایش افتاده را با شما در میان بگذارد. در واقع خانواده باید اولین حریم امن نوجوان باشد.به حریم شخصی نوجوان احترام بگذارید ولی همیشه خود را برای شنیدن حرف های نوجوان تان درباره رابطه عاطفی اش آماده کنید.به جای تهدیدها یا نصیحت های مکرر، با در نظر گرفتن وضعیت خانوادگی، خط قرمزهایی را برای این ارتباط مشخص کنید. محدودیت های خانوادگی را با او در جریان بگذارید. محدودیت هایی مثل محدودیت های زمانی ارتباط، استفاده تلفنی و ... حتی می توانید محدودیت رابطه جنسی را با قاطعیت با آنها در میان بگذارید. متاسفانه خانواده ها از صحبت کردن در این موارد به شدت گریزان هستند و چه بسا می ترسند که با صحبت کردن در این باره، فایل هایی در ذهن نوجوان باز کنند که فرزندشان قبلا توجهی به آنها نداشته است.معمولاً پسرها با پدرانشان راحتترند و بهتر میتوانند مشکلاتشان را با آنها در میان بگذارند؛ بنابراین به عنوان یک پدر مسئول، روزی یک ساعت از وقتتان را به پسرتان اختصاص دهید و او را در راه حل مشکلاتش یاری کنید. فقط حواستان باشد که خشونت و پرخاش، جایی در راهنماییهایتان نداشته باشد تا فرزندتان از مشورت کردن با شما پشیمان نشود و مشکلاتش را خارج از خانه و به روشهای نادرست حل نکند.سعی کنید برای او برنامه های ورزشی و همچنین عضویت در کانون های مساجد و یا کانون های علمی ترتیب دهید و با او مانند یک دوست همراه باشید تا او با برنامه ریزی به اهداف آینده خود برسد .
با آرزوی سعادت و توفیق روز افزون برای شما در کنار همسر و فرزندان دلبندتان