وابستگی به دوست

من در کلاس پنجم دبستان با یکی از دوستان دوره مهد کودک ام هم کلاسی شدم. رابطه ما با هم خیلی خوب بود. خیلی خیلی خوب . به طوری که تمام وقت ام را با او میگذراندم به طوری که اگه یک روز نمیدیدمش بسیار ناراحت میشدم. من هر چی بگم کم گفتم در رابطه با دوستمیمون.گذشت و پنجم تموم شد و تابستان هم عالی بود.ما میخواستیم در کلاس 6 ام هم با هم همکلاس شویم اما وقتی اسامی کلاس ها را خواندن ما با هم همکلاس نشدیم. و اون به من گفت تو کلاست رو عوض نکن . من عوض میکنم . رابطه ما خوب بود تا این که وسط های سال اون دیگه حوصله من رو نداشت و کم کم رابطش با من بد شد . به مرور زمان هی سرم داد میزد و ناسازگاری با هام میکرد و هر چه بهش میگفتم با من خوب شو دوباره سرم داد میزد و میگفتم تو کارات تغییر کرده.او با یکی دیگه دوست شد و به با اون تو مدرسه میگشت.من هر روز نابود میشدم.عیدم هم خراب شد به خاطر اون که با من این جوری میکرد حتی یه روز گریم افتاد. تابستان شروع شد و اون با من کم کم خوب شد تا اینکه دوباره به هم وابسته شدیم.اما الان که هفتم هستیم اون الان دوباره شروع کرده و با من خوب نیست . من از شما میخواهم به من بگویید که چه کنم که اون بیاد و از من معذرت خواهی کنه خواهش میکنم بهم بگید
چهارشنبه، 25 بهمن 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: سیده نرجس رضایی
موارد بیشتر برای شما

وابستگی به دوست

( تحصیلات : دبیرستان ، 13 ساله )

من در کلاس پنجم دبستان با یکی از دوستان دوره مهد کودک ام هم کلاسی شدم. رابطه ما با هم خیلی خوب بود. خیلی خیلی خوب . به طوری که تمام وقت ام را با او میگذراندم به طوری که اگه یک روز نمیدیدمش بسیار ناراحت میشدم. من هر چی بگم کم گفتم در رابطه با دوستمیمون.گذشت و پنجم تموم شد و تابستان هم عالی بود.ما میخواستیم در کلاس 6 ام هم با هم همکلاس شویم اما وقتی اسامی کلاس ها را خواندن ما با هم همکلاس نشدیم. و اون به من گفت تو کلاست رو عوض نکن . من عوض میکنم . رابطه ما خوب بود تا این که وسط های سال اون دیگه حوصله من رو نداشت و کم کم رابطش با من بد شد . به مرور زمان هی سرم داد میزد و ناسازگاری با هام میکرد و هر چه بهش میگفتم با من خوب شو دوباره سرم داد میزد و میگفتم تو کارات تغییر کرده.او با یکی دیگه دوست شد و به با اون تو مدرسه میگشت.من هر روز نابود میشدم.عیدم هم خراب شد به خاطر اون که با من این جوری میکرد حتی یه روز گریم افتاد. تابستان شروع شد و اون با من کم کم خوب شد تا اینکه دوباره به هم وابسته شدیم.اما الان که هفتم هستیم اون الان دوباره شروع کرده و با من خوب نیست . من از شما میخواهم به من بگویید که چه کنم که اون بیاد و از من معذرت خواهی کنه خواهش میکنم بهم بگید


مشاور: احسان فدایی

با سلام و سپاس از ارتباط شما با این «راسخون»
دوستی شما و ایشان به یک نوع علاقه افراطی تبدیل شده و شاید دلیل کناره گیری او از دوستی نیز همین باشد. زیرا علاقه و وابستگى به دوستان تا وقتى که موجب اخلال در برنامه زندگى و کارى انسان، مزاحمت با حقوق والدین، مشغولیت ذهن و ضعف اراده و عدم اعتماد به نفس و ضعف ایمان نگردد اشکالى ندارد، اما زیاده‏روى و افراط در آن موجب به وجود آمدن مشکلات ذکر شده خواهد گشت، در نتیجه اگر بخواهید در این مسأله در حد اعتدال رفتار نمایید درباره مشکلات آن فکر کنید و سعى کنید خود را قانع کنید که افراط در این زمینه به ضرر روح و سلامت روان شماست. علاوه بر این که افراط در این گونه دوستى‏ها گاهى اثر عکس مى‏گذارد و روابط دوست با انسان به جاى گرمى به سردى مى‏ گراید. زیرا افراط موجب به وجود آمدن توقع زیاد مى‏گردد و ممکن است یک طرف نتواند پاسخگوی این توقعات باشد.
بنابراین برای سرعت بخشیدن به از بین رفتن این حالت و کاهش مشکلات حاصل از آن باید به این توصیه ها عمل کنید و بعد از مدتی نتیجه آنرا برای ما گزارش کنید
1- برای شبانه روز خود برنامه دقیق و مشخصی داشته باشید. از بیکاری اجتناب کنید و اوقات خود را بیهوده نگذرانید. برای این که خلأ عاطفی به جود آمده از آن را پر کنید لازم است به فعالیت های هنری، فکری و عملی روی بیاورید و خود را به آنها مشغول کنید تا به تدریج این فعالیت ها جایگزین آن روابط قبلی شود. امام علی(علیه السلام) در این باره می فرماید: «نفس خود را اگر مشغول نکنی، او تو را مشغول می کند» شما باید از همین الان این کار را هر چند برایتان سخت باشد انجام دهید.
 2-فعالیت های ورزشی به شرطی که متناسب با سن و جنس شما باشد، علاوه بر این که موجب پرورش جسم و صحت آن می شود، روحتان را نیز پاکیزه می کند. شما با ورزش کردن و خصوصا اگر سعی کنید به صورت شرکت در مسابقات و تیم های ورزشی باشد، دل و اندیشه و بدن خود را به آن مشغول می کنید و انرژی های متراکم خود را به شکلی سالم برون ریزی و تخلیه می نمایید. بدین ترتیب چیزهایی که اکنون شما را به این دوستی افراطی جذب کرده، کشش و جذابیت خود را از دست خواهد داد.
3-تقویت بعد معنوی و ایمان قلبی: اگر سعی کنید همراه ورزش و تحصیل و پرداختن به فعالیت های هنری و علمی، به عبادت و ایجاد رابطه قلبی با خدای مهربان و بزرگ، یعنی کسی که همه زیبایی ها از اوست، اهمیت بیشتری دهید، بسیاری از دغدغه های فکری آزاردهنده شما برطرف خواهد شد. در حدیثی آمده: «شخصی از امام صادق(علیه السلام) پرسید: علت گرفتار شدن برخی دل ها به عشق چیست؟ فرمود: دل هایی که از یاد و محبت خدا خالی است گرفتار این گونه عشق ها و دوستی های بی ارزش می شود». بنابراین هر چه انسان خود را به خدا و معنویت نزدیک تر کند، از این دلبستگی های دردآور دورتر می شود. پیشنهاد ما در این باره این است که سعی کنید برنامه ای منظم برای عبادت و خلوت کردن با خدا داشته باشید. برنامه هایی مثل قرائت منظم قرآن در شب ها و صبح ها، نماز اول وقت و با حضور قلب، دعا برای امام زمان(عج الله و تعالی فرجه الشریف) و ایجاد رابطه قلبی با آن حضرت (مانند این که هر روز صبح دعای عهد را که در پایان مفاتیح الجنان آمده بخوانید) . توسل به اهل بیت(علیهم السلام) خصوصا امام زمان(عج الله وتعالی فرجه الشریف) و به یاد آنها بودن تأثیرات مثبتی در همه ما می گذارد.
4-دوستان مختلف و متعددی را برای خود شناسایی کنید و با آنها طرح دوستی بریزید و با فرد مورد نظر یا فرد دیگری به عنوان تنها دوست خود ارتباط نداشته باشید.
5-خداوند هر کس را به نحوی می آزماید وشاید آزمون شما تصمیم گیری درباره ی همین مورد حساس باشد پس بدانید نمرات بالا در امتحان باعث آرامش وشادی همیشگی درون و روان انسان خواهد شد.
6- سعى کنید نسبت به دشوارى دورى از دوستتان خونسرد باشید. مسلما به تدریج رنج این فراق کاهش خواهد یافت و عادى خواهد شد.
7-افکار خود را کنترل کرده واشتغالات ذهنی مفید برای خود فراهم کنید.
8  -سعی کنید بویژه در تنهایی به ایشان فکر نکنید و ذهن‏تان را به چیزهای دیگر مشغول سازید.
9-  با تمرکز روی برخی نقاط ضعف ایشان به تدریج از محبت و علاقه شدیدتان نسبت به او بکاهید.
10- به عواقب سوء و پیامدهای ناگوار اینگونه علاقه های خارج از محدوده عقل فکر کنید که آفت هایی مانند افت تحصیلی را به دنبال داشته است و اگر نتوانید آنرا کنترل کنید ممکن است مشکلات بزرگتری را به وجود آورد و موجب آسیبهایی در زندگی مشترک آینده شما گردد.
11- می توانید به صورت تدریجی از دوست خود جدا شوید این کار را می تواند با محدود کردن روابط، کم کردن ملاقات های یکدیگر و در نهایت ترک رابطه انجام دهد.
12- به هیچ وجه به افکار خود در زمینه عدم علاقه به جنس مخالف بها ندهید و هرگز به این امور فکر نکنید. اگر فکری به سراغ شما آمد، به آن توجه نکنید و برای به هم­زدن آن فکر انحرافی، موقعیت خود را تغییر دهید؛ مثلا در صورتی که در خلوت هستید، به میان جمع خانواده یا دوستان خود بروید.
13- تلقین در جهت منفی و مثبت اثر خود را به همراه دارد. بنابراین سیگنال­های منفی را باید کنار گذاشت. هرگز به خود تلقین نکنید که چنین گرایشی در شما قوی است. دائم به مردبودن خود فکر کنید و به آن افتخار کنید.
14- و در نهایت این نکته مهم را فراموش نکنید که در روزها و موقعیت های نخستین عمل کردن به این راهکارها و دل بریدن از این حالت سخت و چه بسا ناممکن جلوه کند اما باید توجه داشته باشید که به گفته ی امام علی(علیه السلام) با ارزش ترین کارها دشوارترین آنهاست پس این حالت نشان از ارزشمندی و اهمیت تصمیم شما دارد و باید در مسیر عمل کردن به این تصمیم بجا و ارزشمند گامهای بهتر و بلندتر بردارید. خوب است خاطر نشان سازیم که دشواری این عمل تا چند هفته است و بعد در مسیر راهوار و هموار خوبیها قرار می گیرید.
موفق باشید.



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.