ناشناس

میگه صبر کن من نمیدونم چطوری قانعش کنم با من ازدواج کنه !! چون احساس ناامنی داررم احساس اینکه فردا قراره چی بشه لطفا کمکم کنید

من در جایی کار می کردم که متاهل بود بعد از دو سال کار به من ابراز علاقه کردو گفت با همسرش رابطه ای ندارد و همسرش مریض است و من یه مدتی سرکار نرفتم ولی بعد از مدتی چون نیاز شدید مالی داشتم و کاری پیدا نکردم دوباره برگشتم اونجا بدون اینکه متوجه بشم پرده ام رفت و الان دختر نیستم توی خانواده ی من رسمه دختر و قبل ازدواج میبرن معاینه یعنی مامان دختر میبره معاینه امکان نداره مامان ندارره معاینه !! خودش به پسر زنگ میزنه که میبریم معاینه بیا ببیریم معاینه!! از طرف دیگر من ایشون رو خیلی دووس داررم دلم میخواهد باهاش ازدواج کنم مهدی هم میگه که من و خیلی دووس دارره و میخواد با من ازدواج کنه میگه همسرش و دووس ندارره ولی میخواد بی دردسر ازش جدا بشه!!! بعد باهام ازدواج کنه!! هی میگه صبر کن من نمیدونم چطوری قانعش کنم با من ازدواج کنه زوود !! چون احساس ناامنی داررم احساس اینکه فردا قراره جی بشه(من حس میکنم حقمه زنش بشم ) لطفا کمکم کنید
جمعه، 27 بهمن 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: سیده نرجس رضایی
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

میگه صبر کن من نمیدونم چطوری قانعش کنم با من ازدواج کنه !! چون احساس ناامنی داررم احساس اینکه فردا قراره چی بشه لطفا کمکم کنید

ناشناس ( تحصیلات : فوق لیسانس ، 27 ساله )

من در جایی کار می کردم که متاهل بود بعد از دو سال کار به من ابراز علاقه کردو گفت با همسرش رابطه ای ندارد و همسرش مریض است و من یه مدتی سرکار نرفتم ولی بعد از مدتی چون نیاز شدید مالی داشتم و کاری پیدا نکردم دوباره برگشتم اونجا
بدون اینکه متوجه بشم پرده ام رفت و الان دختر نیستم توی خانواده ی من رسمه دختر و قبل ازدواج میبرن معاینه یعنی مامان دختر میبره معاینه امکان نداره مامان ندارره معاینه !! خودش به پسر زنگ میزنه که میبریم معاینه بیا ببیریم معاینه!! از طرف دیگر من ایشون رو خیلی دووس داررم دلم میخواهد باهاش ازدواج کنم مهدی هم میگه که من و خیلی دووس دارره و میخواد با من ازدواج کنه میگه همسرش و دووس ندارره ولی میخواد بی دردسر ازش جدا بشه!!! بعد باهام ازدواج کنه!! هی میگه صبر کن من نمیدونم چطوری قانعش کنم با من ازدواج کنه زوود !! چون احساس ناامنی داررم احساس اینکه فردا قراره جی بشه(من حس میکنم حقمه زنش بشم ) لطفا کمکم کنید


مشاور: خانم مولوی زاده

با سلام خدمت شما
خواهر گرامی؛ برقراری رابطه شما با مردی متأهل با توجه به آگاهی شما از این امر، عمل درستی محسوب نگردیده و عاقبتی خوشی بر این رابطه نمی توان متصور بود. بیماری، مشکلات و اختلافات احتمالی ایشان با همسرش نیز موضوعی است که شما از آن اطمینان نداشته و در صورت اطمینان نیز مسئولیتی در قبال آن ندارید. ایشان با خیانت به همسر خود، شما که دختر باکره ای نیز بوده اید را مورد خیانت قرار داده و جسارت چنین فردی امری عادی و طبیعی به حساب نیامده و نشان از مسائل و مشکلاتی به لحاظ شخصیتی و اخلاقی دارد. توجه داشته باشید که در صورت طلاق و جدایی وی از همسرش تحت این شرایط و ازدواج با شما (که البته امری آّسان نیز به حساب نیامده و کمی دور از ذهن می باشد) نیز، موفقیت این ازدواج بالا ارزیابی نگردیده و با توجه به جسارت های مکرر وی، ریسک چنین ازدواجی بالا می باشد. ضمن اینکه بعید به نظر می رسد که ایشان به قول خود وفا نموده و ممکن است سالها شما را بازیچه دست خود قرار دهد کما اینکه تاکنون نیز با وعده وعیدهای خود سعی در بازی دادن شما دارد. در اینجا به شما دوست عزیز توصیه می گردد با مراجعه به روانشناس حیطه خیانت و دریافت راهکارهای مؤثر از ایشان از این فرد فاصله گرفته و از ایجاد دردسرهای بیشتر در زندگی خود جلوگیری کنید. این فرد مناسب زندگی مشترک با شما نبوده و مشکلات شخصیتی و روانی ایشان حتمی می باشد. ضمن اینکه بعید به نظر می رسد که ایشان قصد ازدواج با شما را داشته و در صورت جدیت در این امر نیز فرد مناسبی جهت ازدواج و تشکیل زندگی مشترک (با توجه به خیانت به همسرش و اقدامات جسورانه در روابط جنسی با شما) نمی باشد. هوشیاری و اقدام به موقع شما در این زمان، از بروز آسیب های بیشتر در زندگی شما جلوگیری نموده و شما را در تغییر مسیر نادرست زندگی (که در آن قرار گرفته اید) یاریگر خواهد بود.
با آرزوی سربلندی و سعادت برای شما دوست عزیز

بیشتر بخوانید:

زن ها نیاز دارند احساس امنیت کنند.



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.