ناشناس

دخترم مشکل روحی روانی داره، لطفا راهنمایی کنین"

سلام روز و روزگارتون خوش انشاءاله. سؤالی داشتم از حضورتون. من دختر 17 ساله‌ای دارم که از خانواده به شدت متنفره و دوست نداره دیگه پیش ما باشه. بیمارستان روزبه بردمش بستریش نکردن. آیا جایی از این اماکن بهریستی یا سرپرستی وجود داره که موقتاً اونجا بمونه تا مشکلات خانوادگی ما حل بشه و خودش هم متوجه بشه که بهترین دوست و یاور هر آدمی بعد از خدا پدر و مادرشه . اینو درک کنه و نه اینکه عاشق ما بشه ولی دست از این همه نفرت و انزجار برداره سربراه بشه و به فکر آینده خودش و خانوادش باشه. ضمناً دوقطبی هم هست آیا می‌شه که در همون مکان با خوردن قرص‌هاش و اتمام دوره درمانش همونجا بمونه و ازش مراقبت و نگهداری بشه تا خوب بشه؟
يکشنبه، 6 اسفند 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: سیده نرجس رضایی
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

دخترم مشکل روحی روانی داره، لطفا راهنمایی کنین"

ناشناس ( تحصیلات : دیپلم ، 54 ساله )

سلام روز و روزگارتون خوش انشاءاله. سؤالی داشتم از حضورتون. من دختر 17 ساله‌ای دارم که از خانواده به شدت متنفره و دوست نداره دیگه پیش ما باشه. بیمارستان روزبه بردمش بستریش نکردن. آیا جایی از این اماکن بهریستی یا سرپرستی وجود داره که موقتاً اونجا بمونه تا مشکلات خانوادگی ما حل بشه و خودش هم متوجه بشه که بهترین دوست و یاور هر آدمی بعد از خدا پدر و مادرشه . اینو درک کنه و نه اینکه عاشق ما بشه ولی دست از این همه نفرت و انزجار برداره سربراه بشه و به فکر آینده خودش و خانوادش باشه. ضمناً دوقطبی هم هست آیا می‌شه که در همون مکان با خوردن قرص‌هاش و اتمام دوره درمانش همونجا بمونه و ازش مراقبت و نگهداری بشه تا خوب بشه؟


مشاور: خانم ضیایی

سلام و احترام خدمت شما مادر گرامی
نکته اول اینکه بیان کردین دخترتان نسبت به خانواده اش متنفرهست: اینکه در دوران بلوغ ، والدین نسبت به فرزندان و فرزندان نسبت به والدین دچار حس متفاوت و گاها حس تنفر می شوند تا حدودی طبیعی هست و این حس مقدمه جدایی و استقلال ذهنی و فکری فرزندان از والدین هست.
حس پیچیده و غیر قابل توصیف هست که سبب چالش و حتی بحران میشه و این حس تنفر به تدریج با مستقل شدن و جدایی روانی فرزندان تعدیل میشه نه صرفا با جدایی فیزیکی. مثلا احترام به علایق، نیازها، خواسته ها و توانمندی هایش. به گونه ای که بتواند خود را آنگونه که دوست دارد مطرح کند و دائم به مانع برخورد نکند و دچار احساس ناکامی و درماندگی نشود.
نکته ی بعدی اینکه بیان کردین دختر شما اختلال دوقطبی دارد، بهتره در کنار همدلی با شرایط دشواری که تجربه می کند، نسبت به شرایط فرد بیمار، علائم و رفتارهایی که به بیماریش مربوط میشه، آگاهی و اطلاعات علمی و مناسبی داشته باشید.
شما از دخترتان، انتظار رفتارهای صحیح و معقول، مثل افراد نرم جامعه رو دارید و این انتظار از اونجایی که به نتیجه ی دلخواه و مطلوب ختم نمی شه باعث ایجاد احساس ناراحتی و درماندگی در شما شده.
اختلال دوقطبی یا «افسردگی مانیایی» یا بای پولار، یک بیماری روانی است که مشخصه‌اش نوسان شدید خلق و خو، شامل حالت‌های هیجانی بالا (مانیا) و پائین (افسردگی) است. آغاز اختلال دوقطبی معمولاً ازاواخر دوره  نوجوانی یا اوایل دوران بلوغ است امّا امکان بروز آن در سنین دیگر، از جمله در خلال دوران کودکی نیز وجود دارد.
اغلب افرادی که دچار اختلال دوقطبی هستند دو وضعیت وحال مختلف و متناوب را تجربه می‌کنند: یکی دوران پرانرژی و تکانش (مانیا) و دیگری دوران غم و نومیدی و از دست دادن علائق به فعالیت‌های مختلف (افسردگی).
برای مثال، نوجوانان در دوران مانیایی، احتمالاً بیشتر از بزرگسالان، زود رنج و تحریک‌پذیر می‌شوند و رفتارهای تخریبی نشان می‌دهند تا رفتارهای شادمانه.
 مثل زودرنجی بیش از حد، رفتارهای آزاردهنده، و بی صبری،  بالارفتن سرعت در صحبت کردن و فکر کردن، قضاوت های شتابزده و ناصحیح، حس خود بزرگ بینی.
علائم افسردگی نیز شامل موارد زیر می شوند: از دست دادن علاقه به انجام کارهای روزمره، خستگی و تقلیل انرژی، احساس گناه و احساس بی ارزشی، خواب زیاد و یا بی خوابی ، از دست دادن توانایی لذت بردن و خوش گذراندن، بی اشتهایی یا پرخوری، عصبانیت، نگرانی، و استرس.
تغییر از حالت مانیایی به افسردگی در کودکان و نوجوانان به سرعت، و گاهی حتی در خلال یک روز، صورت می‌گیرد. در حالی که این تغییر حالت در بزرگسالان که دچار اختلال دوقطبی هستند معمولاً در دوره‌های هفتگی یا ماهانه اتفاق می‌افتد.
اگر پزشک، این بیماری را در دختر شما تشخیص داده، باید کلیه داروهایی را که برایشان تجویز نموده، دقیقا طبق دستوراتی که داده، استفاده شود. روان درمانی  هم در کنار دارودرمانی کمک بزرگی به شرایط به وجودآمده می کند.
و در نهایت  بیان کردین که آیا  مکانی در بهزیستی برای اسکان  موقت دخترمان وجود دارد: تا انجایی که من اطلاع دارم بیماران با  اختلالات روانی  فقط با تشخیص و صلاحدید پزشک بستری می شوند و در بهزیستی کودکان بی سرپرست یا بدسرپرست و افراد با شرایط خاص، حمایت می شوند.
اگردخترتان نیازی به بستری نداشته است، بهترین و امن ترین محیطی که می تواند به سلامتی دختر شما  و تقویت رابطه ی والد- فرزندکمک کند، همان  کانون گرم خانواده هست که با بهره گیری از روانشناس این امر تسریع می یابد.
وقتی خانواده بیشتر روی جنبه های منفی نوجوان تمرکز کند باعث می شود که دخترنوجوان به سمت درک نشدن از سمت والدین و اینکه آن من را دوست ندارند و  کناره گیری و انزوا برود و این انزوا و جدایی، نشانه های خشم درونی اش را بیشتر کند.
مثلا وقتی پدر و مادر می خواهند با نوجوان صحبت کنند بیشتر حول و حوش نقاط منفی و عیوب آن صحبت دارند و زمینه ی صحبت مثبتی بین ان ها وجود ندارد.
ممکن است دختر شما نشانه های پرخاشگری زیادی داشته باشد و شما اینقدر درگیر این شوید که سایر صفات مثبت دختر مثل مهربانی، دلسوزی، روابط اجتماعی خوب، .... را کمتر مورد توجه قرار دهید.
تکنیک های دوست شدن با فرزند نوجوان:
شناخت شخصیت نوجوان: مشکل اغلب والدین آشنا نبودن با ویژگی‌های دوران نوجوانی است. به همین دلیل رفتارهای ناخوشایند نوجوان را غیرطبیعی می‌پنداریم و همین امر سبب بروز عکس‌العمل‌های نادرست در ما شده و به تیرگی روابط با نوجوانمی‌انجامد.
استفاده از روش تغافل: یکی از موثرترین روش‌های تربیتی در این دوره، روش تغافل یا نادیده گرفتن است. یعنی باید مسایل و مشکلات نوجوان را بزرگ نشان ندهیم یا ا ورا به لحاظ رفتارهایش دایم بازخواست نکنیم.



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.