سلام و احترام خدمت شما پرسشگر محترم. از اینکه با سایت راسخون ارتباط برقرار کردید، سپاسگزارم. ان شاالله که صحبت های من راهگشایتان باشد.
بیان کردین" یک مشکل عجیب برایم تو این یک سال پیش آمده، من که هیچ وقت احساسی نمی شدم و هیچ چیز مهم نبود، الان خیلی سریع احساسی میشم": حساس بودن ممکن هست ناشی از محیط باشد، مثلا ما در شرایط خوبی تا حالا زندگی می کردیم و موقعیتی پیش آمده که خارج از محل سکونت و به دور از خانواده افتادیم و این باعث حساسیت و زودرنجی ما شده باشد یا درگیر یک رابطه ی عاطفی و احساسی با جنس مقابل شده باشیم، ممکن است  حساس و زودرنج شویم و احساسات ما را احاطه کنند.افراد احساساتی سریع تر از بقیه افراد، ناراحت، شاد، عصبانی و هیجان زده می شوند. بسیار جزئی نگر هستند و اگر اتفاق خوب یا بد جزئی براشون بیفتد، ساعت ها فکرشون رو مشغول می کند. آن چه خیلی اهمیت دارد این هست که ما مهارت مدیریت احساسات را داشته باشیم.منظور از مدیریت احساسات و هیجانات، تسلط داشتن بر خود است؛ یعنی، ابراز احساسات بدون آسیب رساندن به خود و دیگران.برخی از افراد به خاطر عدم آشنایی با راهکارهای کنترل احساسات و هیجانات، در برخورد با مسائل و اتفاقات روزمره به طور عجولانه و غیرمنطقی واکنش نشان می دهند که نتیجه ای جز پشیمانی ندارد.برای مدیریت احساسات، چندین راهکار به شما پیشنهاد می کنم:
- احساسات خود را سرکوب نکنید. خودتان باشید و تنها به خاطر اینکه بیشتر و در سطحی عمیق‌تر از دیگران دارای احساس و عاطفه هستید، اجازه ندهید که دیگران به‌گونه‌ای با شما رفتار کنند که احساسی عجیب‌وغریب به شما دست دهد و خودتان را سرزنش نکنید.
- احساسات خود را به‌خوبی شناسایی و درک کنید، وقتی احساسات بر ما غلبه می‌کنند، به‌شدت هیجان‌زده می‌شویم و همین باعث می‌شود در مدیریت احساسات خود با چالش مواجه شویم، درک درست احساس‌تان، به شما کمک می‌کند تا واکنش درست‌تر و منطقی‌تری از خود نشان بدهید مثلا  من الان خیلی ناراحتم بنابراین شتاب زده تصمیم نمی گیرم.
- وقتی درگیر احساسات می‌شوید، بیشتر از اینکه درمورد زمان حال فکر کنید، دوست دارید به گذشته و شکست‌هایی که داشته‌اید فکر کنید یا به آینده بروید و در رؤیا، موفقیت‌هایتان را بشمارید. در زمان حال زندگی کنید و بیش‌از‌حد خود را در گذشته‌ای که دیگر به آن دسترسی ندارید و آینده‌ای که هنوز نیامده است، درگیر نکنید. فراموش نکنید مدیریت احساسات فقط مربوط به احساسات منفی نیست، بلکه کنترل و مدیریت احساسات مثبت نیز به ما کمک می‌کند تصمیماتی منطقی بگیریم.
- شناختی که نسبت به خودتان دارید، در مدیریت احساسات شما نقش مهمی دارد. مراقب باشید رفتارهایتان از حالت تعادل خارج نشوند. وقتی تصمیم می‌گیرید در زمان حال زندگی کنید، یعنی قبول کرده‌اید از اتفاقات گذشته درس بگیرید، بدون اینکه در خودِ گذشته بمانید یا درمورد چیزهایی که هنوز اتفاق نیفتاده است، بیش‌از‌حد رؤیاپردازی کنید. به‌یاد داشته باشید گرفتن تصمیمات منطقی و زندگی کردن در زمان حال، باعث شکوفایی ایده‌های ناب و خلاقانه می‌شود.
- زمانی که ازلحاظ احساسی دچار حالت سردرگمی می‌شوید، سعی کنید به شیوه ی مناسب به آن پاسخ دهید و اجازه ندهید این بار احساسی به حدی زیاد شود که برای شما قابل‌تحمل نباشد. انجام دادن کارهایی مثل ورزش کردن، پیاده روی، یک فعالیت لذت بخش یا مکتوب کردن افکار خودتان اغلب بهتر و مؤثرتر از سرکوب کردن و در عمل از بین بردن بار احساسی واردشده به شماست.
- وقتی یک رفتار فرد معمولی باعث ناراحتی شما می شود، مثلاً ضربه زدن با پا به صندلی شما و...، خیلی راحت و دوستانه، بدون اینکه عصبانی شوید به طرف مقابلتان بگویید که این رفتار، شما را آزار می دهد.
بیان کردین" خیلی سریع احساسی میشم و سریع اشک تو چشام جمع میشه حتی موقع خندیدن": خندیدن و گریه کردن، زمانی اتفاق می افتد که احساسات تا حد زیادی تحریک می شود.اشک با احساسات مختلفی تحریک می شود ازجمله: درد، ناراحتی، و در بعضی موارد خوشحالی. از آن جایی که شما در این یک سال خیلی احساساتی شدین، طبیعی است که احساسات شما نیاز به فوران داشته و گریه یکی از این فوران های احساسی است.  بنابراین زمانی که شاد هستید یا غمگین هستید اشک می ریزید.و در نهایت بهتر است برای مدیریت احساسات و هیجاناتتان به یک روانشناس مراجعه کنید.
موفق و پیروز باشید.

بیشتر بخوانید:
علائم افسردگی وضعیتی و روش مقابله با آن