ناشناس

روانشناسی: خواستگار درست و حسابی ندارم، از این زندگی خستم نمیدونم چیکار کنم لطفا منو راهنمایی کنید"

با سلامم مربی مهد هستم ی چند سالی هر چی خواستگار برام میاد به ی نحوی به هم میخوره ودر چند مورد یک ماه الی دوماه هم طول کشیده واز نظر روحی به هم ریختم مثلا این آخری به خاطر شرایط خواستگارم نتونستم به هم برسیم و خیلی از ایشون خوشم میومد دیگه واقعا ناامید شدم دوس ندارم برم سرکار باخودم میگم چرا من وقتی نگاه هم سن وسال های خودم میکنم حسرت میخورم دوس دارم از شهرمون برم ی شهر دیگه از این زندگی خستم نمیدونم چیکار کنم لطفا منو راهنمایی کنید
چهارشنبه، 30 خرداد 1397
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: سیده نرجس رضایی
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

روانشناسی: خواستگار درست و حسابی ندارم، از این زندگی خستم نمیدونم چیکار کنم لطفا منو راهنمایی کنید"

ناشناس ( تحصیلات : فوق دیپلم ، 32 ساله )

با سلامم مربی مهد هستم ی چند سالی هر چی خواستگار برام میاد به ی نحوی به هم میخوره ودر چند مورد یک ماه الی دوماه هم طول کشیده واز نظر روحی به هم ریختم مثلا این آخری به خاطر شرایط خواستگارم نتونستم به هم برسیم و خیلی از ایشون خوشم میومد دیگه واقعا ناامید شدم دوس ندارم برم سرکار باخودم میگم چرا من وقتی نگاه هم سن وسال های خودم میکنم حسرت میخورم دوس دارم از شهرمون برم ی شهر دیگه از این زندگی خستم نمیدونم چیکار کنم لطفا منو راهنمایی کنید


مشاور: خانم موحدنساج

سلام به شما پرسشگر محترم و سپاس بابت اعتمادتان به راسخون، امیدوارم این پاسخگویی زمینه باشد برای رفع مشکل شما.
دوست عزیز، تمام زندگی ازدواج نیست. درست است که ازدواج می تواند یکی از مهم ترین تصمیمات و بخش های زندگی هر فردی باشد. ولی در برخی مواقع با وجود خواستگاران زیاد باز هم ازدواجی به ثمر نمی رسد.  شاید دلایل زیادی وجود داشته باشد، مثلا نوع رفتار والدین با خواستگار، اعتماد به نفس پایین وعدم رسیدن به ظاهر دختر خانم، داشتن شرایط زیاد برای پذیرش همسر و سخت گیری خانواده و .... گاهی نیز از لحاظ ظاهر قضیه، انسان هیچ مشکلی نمی بیند ولی باز هم خواستگاری ها به ثمر نمی رسد. در این بین چیزی فراتر از خواست انسان وجود دارد. گاهی خداوند سعادت فردی را در گرو تجرد قرار می دهد. یا به وسیله به درازا کشیدن مدت خواستگاری ها انسان را می آزماید. در پی هر آزمونی دو راه وجود دارد، یا از این فرصت برای رشد خود استفاده کند، یا خود را به تلاطم دریا سپرده و شکست را بپذیرد. اینگونه که از سخنان شما بر می آید در پی پذیرش شکست هستید. رها کردن کار یا فاصله گرفتن از شهرتان مشکل شما را حل نمی کند، در واقع شما راه فرار را برگزیده اید و تصور می کنید در آن آسایش است. آیا بهتر نیست اگر قرار باشد انسانها ازدواج ناموفقی داشته باشند، هیچ گاه ازدواج نکنند؟ چه کسی به غیر از خدا از سرانجام زندگی ها آگاه است؟ درواقع شاید خدا با بر هم خوردن ازدواج شما در پی نجات شما از تحمل ناکامی بزرگتر باشد.
- پس در ابتدا مدام شاکر خداوند باشید ، و مطمئن باشید هیچ کس بیشتر از او عاشق شما نیست و سعادت شما را نمی خواهد. پس خود را به او بسپارید و و با اطمینان گام بردارید.
- از این فرصت تجرد برای رشد خود بهره مند شوید، اعتماد به نفستان را با فراگیری کارهای جدید و مهارتهای ده گانه زندگی که باعث رشد بسیار شخصیتتان می شود استفاده کنید.
- به جای ترک کارتان که ثمری جز فرو رفتن در ورطه تنهایی و افسردگی ندارد، در پی ارثقای عملکرد شغلیتان باشید.
- سلامت روح و روان در گرو سلامت جسم است. پس مدام در منزل و اگر مقدور است در باشگاه نرمش کنید و یا ورزش های گروهی انجام دهید و ثمرات آن بهرهمند شوید.
- شما سن زیادی ندارید، و بر هم خوردن چند مورد نباید شما را ناامید و دلسرد کند. موقعیت های تازه همیشه امکان رخداد دارند.
- شاید لازم باشد برای بررسی دقیق دلایل برهم خوردن خواستگاری هایتان به صورت حضوری به روانشناسی مجرب مراجعه کنید. زیرا در این فضا با توجه به اطلاعات کلی و اندک نمی توان دلایل مخفی را کشف و مرتفع کرد.
موفق باشید.
 
 بیشتر بخوانید:
 اهمیت ازدواج
 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.