ناشناس

دخترم خیلی روش باز شده و اصلا نمیتونم کنترلش کنم، چیکار باید کرد؟

سلام خسته نباشید. ببخشید من یک پسر 22 ساله (ولی بیماری مغزی داره و کارهاشو خودش نمیتونه انجام بده)- از کودکی این بیماری باهاشه و الانم با قرص از تشنجش جلوگیری میکنیم. دختری 14 ساله دارم که از موقع تولد خیلی بهش بها دادم و کمی بزرگتر که شد بخاطر اینکه بخاطر برادرش زیاد ناراحت نباشه هر چی گفت و خواست براش بدون چون و چرا تهیه کردم و الان واقعا از کنترل خارج شده. پدرشون نظامی هستن و همیشه در ماموریت و اکثرا اگرم منزل باشن سر چیزای بیخود دعوا و درگیری راه میندازهو منم تنها امیدم تو زندگی دخترمه.خودمم بازنشسته نظامی هستم. واسه همین خیلی به دخترم رو دادم. الان واقعا نمیتونم کنترلش کنم. مثلا اگه بگم لباستو از رو زمین بردار شروع میکنه جیغ و داد. یا گه بریم منزل کسی بخواد شب اونجا بمونه بگم نه شروع میکنه به من بی احترامی کردن. ممنون میشم راهنماییم کنید چطور میتونم کنترلشو بدست بگیرم. از پدرشم خیلی میترسه دلم نمیاد بهشون چیزی بگم. و میدونم اگر هم بگم میگه تقصیر خودته خودت اینجوری بارش آوردی و در آخرم به دعوا و درگیری با خودم ختم میشه. همیشه فکرم این بود که بخاطر برادر مریضش به اندازه کافی ناراحت هست دیگه من ناراحتش نکنم یا اگه چیزی میخواد براش تهیه کنم ولی الان میبینم اشتباه کردم. چون اصلا به حرفم گوش نمیده. ممنون از راهنماییاتون
سه‌شنبه، 12 تير 1397
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: سیده نرجس رضایی
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

دخترم خیلی روش باز شده و اصلا نمیتونم کنترلش کنم، چیکار باید کرد؟

ناشناس ( تحصیلات : دیپلم ، 42 ساله )

سلام خسته نباشید.
ببخشید من یک پسر 22 ساله (ولی بیماری مغزی داره و کارهاشو خودش نمیتونه انجام بده)- از کودکی این بیماری باهاشه و الانم با قرص از تشنجش جلوگیری میکنیم. دختری 14 ساله دارم که از موقع تولد خیلی بهش بها دادم و کمی بزرگتر که شد بخاطر اینکه بخاطر برادرش زیاد ناراحت نباشه هر چی گفت و خواست براش بدون چون و چرا تهیه کردم و الان واقعا از کنترل خارج شده. پدرشون نظامی هستن و همیشه در ماموریت و اکثرا اگرم منزل باشن سر چیزای بیخود دعوا و درگیری راه میندازهو منم تنها امیدم تو زندگی دخترمه.خودمم بازنشسته نظامی هستم. واسه همین خیلی به دخترم رو دادم. الان واقعا نمیتونم کنترلش کنم. مثلا اگه بگم لباستو از رو زمین بردار شروع میکنه جیغ و داد. یا گه بریم منزل کسی بخواد شب اونجا بمونه بگم نه شروع میکنه به من بی احترامی کردن. ممنون میشم راهنماییم کنید چطور میتونم کنترلشو بدست بگیرم. از پدرشم خیلی میترسه دلم نمیاد بهشون چیزی بگم. و میدونم اگر هم بگم میگه تقصیر خودته خودت اینجوری بارش آوردی و در آخرم به دعوا و درگیری با خودم ختم میشه. همیشه فکرم این بود که بخاطر برادر مریضش به اندازه کافی ناراحت هست دیگه من ناراحتش نکنم یا اگه چیزی میخواد براش تهیه کنم ولی الان میبینم اشتباه کردم. چون اصلا به حرفم گوش نمیده. ممنون از راهنماییاتون


مشاور: خانم ضیایی

سلام و احترام خدمت شما مادر گرامی. از اینکه با سایت راسخون ارتباط برقرار کردید، سپاسگزارم. امیدوارم صحبت هایم راهگشا باشد. بیان کردین" دختر 14ساله ای دارید که همیشه خیلی به او بها می دادید و الان که بزرگتر شده، دیگر به حرف های شما گوش نمی دهد": شما مادر گرامی از کودکی به تمام خواسته های دخترتان پاسخ دادید بدون اینکه محدودیت و قوانینی برایش در نظر بگیرید و الان که بزرگ شده، و در سن بلوغ هست در مقابل درخواست های شما، جبهه می گیرد.
پیشنهاداتی خدمت شما بزرگوار عرض می کنم:
- بهترین سبک تربیتی مقتدرانه هست. در شیوه فرزندپروری مقتدرانه، فرزند هم توجه و محبت کافی را دریافت می‌کند و رابطه عاطفی قوی بین فرزند و والدین هست، هم والدین کنترل به‌ موقعی روی رفتار فرزندان دارند و می‌توانند قوانین را در خانه پیاده کنند. در این شیوه فرزندپروری حد و مرزها رعایت می‌شود و فرزندان وارد حریم والدین نمی‌شوند زیرا می‌دانند اگر رفتار نامناسبی در خانواده داشته باشند، مشکلات و عواقبی برایشان خواهد داشت. بنابراین لازم هست والدین اقتدار لازم را در رفتارشان داشته باشند و این قاطعیت و جدیت کاملا مشهود باشد.
- هماهنگی پدر و مادر در تربیت فرزند بسیار مؤثر هست اگر فرزندتان در مقابل یک رفتار، واکنش های متفاوتی از والدین خود ببیند و هر کدام در حضور فرزند، رفتار همدیگر را نفی کنند، باعث می شود جایگاه پدر یا مادر خدشه دار شود و کودک از والدین خود حساب نبرد. بنابراین، شما و همسرتان باید از قبل، در مورد اینکه فرزندتان مجاز به انجام چه کارهایی است و چه کارهایی را نباید انجام دهد، و همچنین شیوه ی برخوردتان به رفتار نامطلوب دخترتان، همسو باشید. و به این گونه نباشد وقتی پدرش می خواهد، با او برخوردی قاطع داشته باشد، شما میانجی گری کنید. گاهی دلسوزی های مادرانه، شاید در کوتاه مدت به نفع فرزند باشد ولی در درازمدت، مفید نیست و به تغییر و اصلاح رفتار نامطلوبش کمک نمی کند.
- تأمین کردن تمام خواسته های فرزندتان، لوس کردن او و پشتیبانی از او در برابر پیامدهایی که نتیجه ی عمل او بوده است، مانع از تقویت احساس مسئولیت در فرزندتان می شود.
لازم است والدین، نوجوان را با نتایج طبیعی و منطقی اعمالشان مواجه سازند که این روش، مسئولیت رفتار نوجوان را به عهده خودش می گذارد و به او فرصت می دهد که از حوادث اجتماعی و طبیعی درس بگیرد. مثلا اگر به خاطر به هم ریختگی اتاقش، وسیله ای را گم کرد، خودش متوجه پیامد رفتارش می شود.

- چون دختر شما در سن نوجوانی هستند، هیجانات این دوره، او را وادار می‌کند برای اثبات شخصیت و برتری خود مخالفت و نافرمانی و لجاجت را در پیش گرفته و هر امری را با بدبینی نگریسته و حالت منفی و مخالف به خود می‌گیرد تا از این طریق به نتیجه برسد. این لجبازی وقتی به اوج خود می‌رسد که نوجوان تصور کند والدین در حال لطمه‌زدن به استقلال او هستند.
بنابراین نباید جملات را به صورت دستوری، امری، نصحیت یا سرزنش بیان کرد که باعث گارد گرفتن نوجوان شود. و استقلال و اعتماد به نفسش خدشه دار شود. بلکه هر توقعی از او دارند و هرچیزی که از او می خواهند را با «قاطعیتی دوستانه» بیان کنند.
- بر روی رفتار غیر محترمانه تمرکز کنید، نه بر روی شخصیت نوجوانتان. با او درباره احساسی که از رفتارش داشتید، صحبت کنید. به جای سرزنش کردن و گفتن این که «چطور جرات می کنی، این طور صحبت کنی»، جملاتی همانند «من واقعاً از رفتارت آزرده شدم»، بیان کنید. و در نهایت، با توجه به اینکه برخی از رفتارهای فرزندتان به خاطر روش تربیتی سهل گیرانه بوده ولی خیلی از رفتارها هم، اقتضای دوران بلوغ و نوجوانی هست که به شما بزرگوار پیشنهاد می شود کتاب هایی در زمینه برخورد مناسب با نوجوان را مطالعه کنید.
موفق و پیروز باشید

بیشتر بخوانید:
محدوده های سبز، زرد و قرمز رفتار نوجوان تان را بشناسید



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.