با عرض سلام و تقدیم احترام خدمت شما پرسشگر محترم! ارتباط شما با ما گویای این است که در صدد انتخاب مسیر صحیح هستید و امیدواریم ما نیز راهنمای خوبی برایتان باشیم.

با توجه به نکاتی که از رفتار همسرتان بیان کرده‌اید به نظر می‌رسد حالات ایشان ریشه در ناامیدی و افسردگی دارد که می‌تواند علل متعددی داشته باشد. البته بیان نفرمودید از کی این احساس را پیدا کرد و سر چه موضوعی شما را تنها گذاشته و جدا زندگی می کند ولی در هر صورت پیشنهاد بنده این است که به همراه ایشان در اسرع وقت به یک متخصص اعصاب و روان و نیز مشاور رواندرمانگر و یا روانشناس بالینی مراجعه کنید.

راه های کلی عبور از این مشکل:

1. حضور نزد مشاوری ماهر و پیگیری راهکارهای او در طی جلسات متعدد. یک روانشناس و روانکاو ماهر می‌تواند علت اصلی این گونه حالات همسرتان را تشخیص دهد تا مسیر بهبودی ایشان را بهتر بشناسید.

2.مصرف دارو: مصرف دارویی که روانپزشک تجویز می نماید باعث آرامش روانی شده و مقابله با این حالت را آسان‌تر می‌کنند.

3. مشخص کردن هدف: نقطه محوری درمان، بازیابی اعتماد به نفس است. اعتماد به نفسی که بدلیل ناکامی های متوالی دچار آسیب شده است. افرادی که از این بیماری رنج می‌برند اغلب در زندگی روزمره‌گی غرق شده‌اند. رسیدن به هدف های بلند، در زمان کوتاه یا خارج از توان، باعث سرخوردگی است. این تکنیک به فرد می‌آموزد چگونه آرزوها، اهداف و رفتارها را به بخش‌های کوچک‌تر و آسان‌تر برای اجرا تبدیل کند. این عمل با کمک به افراد برای دوباره به دست آوردن حس کنترل بر زندگی با این بیماری مبارزه می کند. دوباره یافتن این قدرت افکار مثبت و احترام به خود را در شخص تقویت می‌کند. با همسرتان در این رابطه صحبت نمایید و ببنید علت اصلی این مشکلات در او چیست؟

4. ارتقاء رابطه عاطفی شما با ایشان: سعی کنید ارتباط عاطفی خود را با او تقویت کنید و تا می‌توانید با جذب ایشان اجازة جدا ماندن و جدا زندگی کردن را ندهید.

5. در صورت عدم همکاری همسرتان از بزرگترها یاری بطلبید و اگر باز هم بی فایده بود حتما برای الزام او به درمان به محاکم قضایی مراجعه کنید.

موفق باشید.