ناشناس
چگونه تنهایی را مدیریت کنیم؟
سلام روز بخیر خسته نباشید خدمت شما. مشاور گرامی خیلی ممنون از سایت خوب شما خیلی ممنون از راهنمایی های مفید شما. امیدوارم سال خیلی خوب و خوشی داشته باشید. از حضورتان درخواست دارم لطفا راهنمایی کنید. پدرم در کودکی من فوت کردند تک فرزندم و با مادرم زندگی میکنم در طول این سالها و با توجه به شرایط گذشته زندگی مادرم همه جوانی و عمر خود را برای من گذاشته است و به قول گفتنی از تاهل مجدد دوری کردند سالهای گذشته وقتی پدر بزرگ و مادر بزرگم در قید حیات بودند به هرحال بخشی از تنهایی مادرم پیش آنها سپری میشد وقتی من خودم در منزل نبودم و یا سرگرم کلاس یا برنامه دیگه ولی از بعد فوت پدر بزرگ و مادر بزرگم و مشکلات و گرفتاری و مسائل روزمره که همه دچار هستند و با توجه به اینکه من باید مشغول به کار باشم تا بتوانم از مادرم حمایت کنم و مواظبش باشم در طول هفته و روزها به شدت نگران تنهایی مادرم هستم چون معمولا صبح ها تا عصر تنهاست همچنین سمت عصر هم اگر برنامه داشته باشم باز هم تنهاست اصلا دوست ندارم از جهت تنهایی مادرم رنجیده خاطر باشد یا پیش خودش فکر کند من متوجه این مسئله نیستم از طرف دیگه مادرم به دلیل بعضی مسایل بیماری پا درد و کمر درد و ناراحتی قلبی زیاد بیرون نمیرود مثلا برای خرید کوچیک یا مسجد یا دوره قرآن و این کارها برای همین واقعا نمیدونم چکار کنم و خیلی دلم میخواهد به یک راه و روشی از تنهایی مادرم کم کنم برای همین خواهش میکنم لطفا راهنمایی کنید و بگویید چکار میتونم انجام بدم خیلی ممنون میشم مرسی از توجه شما مشاور گرامی
مشاور: خانم قربانی
من هم عرض سلام و ادب و احترام دارم خدمت شما همراه گرامی سایت راسخون، ایام به کام و خداقوت.
از اظهار لطف تان سپاسگذارم و ارزوی خیر و برکات را در سال جدید برای شما دارم.
همراه گرانقدر دلسوزی و مهربانی شما در حق مادرتان ستودنی ست. شما مایه مباهات مادرتان بوده و خواهید بود. درک میکنم که نتوانید به سادگی از کنار تنهایی مادرتان عبور کرده و به فکر برنامه های خود باشید. ادمها دوست دارند برای عزیزانشان نهایت محبت را نشان دهند و خواسته های انان را براورده سازند اما این مطلب در گرو شرایط موجود بوده و گاهی به سادگی قابل انجام نیست. مادر شما انیسی ندارد و شما نیز به دلیل فعالیت های اجتماعی و اقتصادی مجبور به ترک فضای منزل هستید و حال مانده اید که بین این دو راهی چه کنید؟
دوست عزیز، پیشنهاد من است که ابتدا این مسئله را با خود مادرتان مطرح کنید. با این کار ضمن تشریح شرایط، به وی نشان میدهید که تا چه اندازه در مقام تصمیم گیری می تواند نقش برجسته داشته باشد و ضمن القای حس کارآمدی و احترام، و همچنین بهره مندی از گنجینه تجربیات ایشان، محبت خود را به وی اثبات میکنید. افراد بزرگسال بیش از فعالیت به محبت دیدن و درک خودکارامدی نیاز دارند. ایشان سالهاست با تنهایی دست و پنجه نرم میکنند و برای ایشان شرایط آسان تر از شماست. با شنیدن پاسخ و واکنش مادرتان، ارامش را از ایشان دریافت خواهید کرد. در گام بعدی توصیه میکنم تا جایی که مادرتان قدرت فعالیت دارند، اجازه دهید که ان را به عهده بگیرند، همین امر سبب حفظ نشاط ایشان خواهد بود. فعالیت های خود را بازبینی نموده و هر مقدار که مقدور است، به فضای خانه منتقل کنید تا حضور فیزیکی بیشتری در کنار ایشان داشته باشید. وقت اختصاصی برای مادرتان قائل شوید. مثلا در ساعات ابتدای شب یا ابتدای صبح، حتما یک نیم ساعت فقط برای صحبت با ایشان یا تیمار وی اختصاص دید. در کنار ان نیز میتوانید جمعه ها یا یک روز دیگر را هم برای تفریح بیرون از منزل در نظر بگیرید. سعی کنید وعده های غذایی را در کنار هم باشید، مثلا سحرخیز باشید و صبحانه گرم و صمیمی جز برنامه های ثابت شما باشد. رفت و امد به منزل اقوام و توسعه روابط دوستانه را در برنامه های خود بگنجانید. اگر احساس کردید که مادرتان تمایل به ازدواج دارد حتما پیش قدم شوید. البته بهتر است که خودتان نیز به فکر ازدواج باشید، زیرا که برای هر فردی شیرین ترین خاطراتش در کنار نوه ها رقم میخورد.
در پناه حق و عاقبت بخیر باشید.