ناشناس

قهر کردن مادرم آزارم میده" راهکار چی می دین؟

با سلام. بنده مجرد هستم. پدرم حدودا ۸ سال از دنیا رفته و من یک برادر کوچکتر دارم مشکلم اینه که مادرم خیلی توقعی هست و با کوچکترین مطلبی از من ناراحت میشه در ثانی خیلی گیر میده و خیییلی به کارهام حساسه. بعنوان مثال اگر از خریدم راضی باشه اصلا چیزی نمیگه ولی اگر راضی نباشه سریعا غر میزنه. برای هیچ کاری از من تشکر نمیکنه و میگه وظیفته. با کوچکترین بی احترامی سریعا ناراحت میشه و احتمالا قهر کنه و در این صورت با من حرف نمیزنه و غذا درست نمیکنه تا من معذرت خواهی کنم. این مسئله خیلی به غرورم برمیخوره. من دوست دارم ایشون زودتر آشتی کنه چون مادر مظهر محبته ولی ایشون اصلا برای آشتی پیش قدم نمیشه. در حالی که من هم نیاز به محبت رو در خودم احساس میکنم. اطرافیان هم همیشه حق رو به مادرم میدن. خود مادرم هم به من آیات احسان به والدین رو زیاد میگه که " ولا تقل لهما اف... این رو هم بگم ما خانواده مذهبی هستیم. ممنون اگر راهنمایی بفرمایید.
شنبه، 28 ارديبهشت 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

قهر کردن مادرم آزارم میده" راهکار چی می دین؟

ناشناس ( تحصیلات : لیسانس ، 22 ساله )

با سلام. بنده مجرد هستم. پدرم حدودا ۸ سال از دنیا رفته و من یک برادر کوچکتر دارم
مشکلم اینه که مادرم خیلی توقعی هست و با کوچکترین مطلبی از من ناراحت میشه
در ثانی خیلی گیر میده و خیییلی به کارهام حساسه. بعنوان مثال اگر از خریدم راضی باشه اصلا چیزی نمیگه ولی اگر راضی نباشه سریعا غر میزنه. برای هیچ کاری از من تشکر نمیکنه و میگه وظیفته. با کوچکترین بی احترامی سریعا ناراحت میشه و احتمالا قهر کنه و در این صورت با من حرف نمیزنه و غذا درست نمیکنه تا من معذرت خواهی کنم. این مسئله خیلی به غرورم برمیخوره. من دوست دارم ایشون زودتر آشتی کنه چون مادر مظهر محبته ولی ایشون اصلا برای آشتی پیش قدم نمیشه. در حالی که من هم نیاز به محبت رو در خودم احساس میکنم. اطرافیان هم همیشه حق رو به مادرم میدن. خود مادرم هم به من آیات احسان به والدین رو زیاد میگه که " ولا تقل لهما اف... این رو هم بگم ما خانواده مذهبی هستیم. ممنون اگر راهنمایی بفرمایید.


مشاور: خانم قربانی

سلام و عرض ادب خدمت شما همراه گرامی سایت راسخون
همراه جوان مشخص است که در نبود پدر، تکیه گاه مادرتان شده اید و او دوست دارد تمام توجه و دقت تان را صرف او کنید. هوای او را داشته باشید و جایگاه او را در حد اعلی حفظ کنید.
و از انجا که شان و مقام  یک مادر را میشناسد فقط توقعاتش را دنبال میکند و گویا فراموش میکند که حقوق شما را نیز رعایت نموده و در روابط بین فردی به نیازهای شما نیز  بها دهد. به  شما حق میدهم که ناراحت باشید، زیرا که حقوق و تکالیف دو طرفه ست. تنها پاسخی که میتوانم ارائه کنم، سازگاری با شرایط است. همانطور که گفتم مادرتان میخواهد تمامی خلاءهای عاطفی خود و نداشتن تکیه گاهش را با وجود فرزندانش پر کند. او تنهاست و اگر توجه مورد نیازش از جانب شما تامین نگردد ، مشکلات روحی اش گریبان گیر شما خواهد شد و ... .
برای ایجاد تعادل بین حقوق خود و مادرتان، سعی کنید با او بسیار هم کلام شوید و رابطه کلامی تان را تقویت کنید. سعی کنید شنونده خوبی برایش باشید تا درد تنهایی اش کاسته شده و شما را انیس خود بداند. اگر در این مرحله موفق عمل کنید او نسبت به شما همراهی بیشتری نشان خواهد داد. در ان زمان است که میتوانید از توقعات و شرایط خود سخن بگویید و از او بخواهید که رفتارش را تعدیل کند. در زمان سختی ها هم رو به خداوند کرده و از او بخواهید که توان سازش شما را بیشتر کند و مطمئن باشید تمام این سختی ها در دنیا و اخرت برایتان جبران خواهد شد.
در پناه حق و عاقبت بخیر باشید .



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.