با سلام و عرض ادب. میدانیم که در اخلاق و عرفان اسلامی یکی از راه های رسیدن به کمال به معنای واقعی، کسب...

با سلام و عرض ادب. میدانیم که در اخلاق و عرفان اسلامی یکی از راه های رسیدن به کمال به معنای واقعی، کسب فضایل است.سوال من از اینجا ناشی میشود که شنیده ام که برای تحقق این امر، هر کاری که انسان انجام میدهد باید برای خدا و کسب رضای او باشد در حالی که هم از نظر علمی و هم از نظر روانشناختی و هم از نظر فطری حب ذات و یا خودگرایی را نمی توان نادیده گرفت.واجبات و محرمات مد نظر من نیست بلکه میخواهم بدانم انسانی یک مرحله بالاتر رفته و همه کارهایش را برای خدا انجام میدهد (مانند عرفا) آیا توجیه عقلی یا فطری برای آن وجود دارد؟با توجه به اینکه گفته میشود نه تنها هدف آنان بهشت و جهنم نیست بلکه خشنودی و رضایت درونی ناشی از انجام اعمال نیز برای آنان مهم نیست. بخش دیگر سوالم این است که اگر قرار است که ما در صفات، به خدا شبیه شویم چه لزومی به انجام دادن برخی کارهاست که در تشخیص خوبی آن، خود و حب ذات خود را در نظر نگرفته ایم (با فرض اینکه خوبی با خوشی فرق داشته باشد) در حالیکه این نیز بخشی از فطرت ماست؟ سپاسگزار میشوم اگر هردو بخش سوال را پاسخ دهید. با تشکر
دوشنبه، 22 شهريور 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

با سلام و عرض ادب. میدانیم که در اخلاق و عرفان اسلامی یکی از راه های رسیدن به کمال به معنای واقعی، کسب...

( تحصیلات : لیسانس ، 22 ساله )

با سلام و عرض ادب.
میدانیم که در اخلاق و عرفان اسلامی یکی از راه های رسیدن به کمال به معنای واقعی، کسب فضایل است.سوال من از اینجا ناشی میشود که شنیده ام که برای تحقق این امر، هر کاری که انسان انجام میدهد باید برای خدا و کسب رضای او باشد در حالی که هم از نظر علمی و هم از نظر روانشناختی و هم از نظر فطری حب ذات و یا خودگرایی را نمی توان نادیده گرفت.واجبات و محرمات مد نظر من نیست بلکه میخواهم بدانم انسانی یک مرحله بالاتر رفته و همه کارهایش را برای خدا انجام میدهد (مانند عرفا) آیا توجیه عقلی یا فطری برای آن وجود دارد؟با توجه به اینکه گفته میشود نه تنها هدف آنان بهشت و جهنم نیست بلکه خشنودی و رضایت درونی ناشی از انجام اعمال نیز برای آنان مهم نیست.
بخش دیگر سوالم این است که اگر قرار است که ما در صفات، به خدا شبیه شویم چه لزومی به انجام دادن برخی کارهاست که در تشخیص خوبی آن، خود و حب ذات خود را در نظر نگرفته ایم (با فرض اینکه خوبی با خوشی فرق داشته باشد) در حالیکه این نیز بخشی از فطرت ماست؟
سپاسگزار میشوم اگر هردو بخش سوال را پاسخ دهید.
با تشکر


مشاور: hassan najafi

دوست گرامي بدليل كثرت سوالها ما خلاصه به شما عرض مي نماييم ان شاء الله تفكر و تدبر در اين بخش شما را به مطلب رهنمون مي سازد . خلقت انسان بر هدف عبوديت و بندگي استوار است و اين براي ما واضح است كه ما هيچ اطلاعي از خودمان نداريم . كه هستيم از كجا آمده ايم و ... در نتيجه ان كسي كه تمام برنامه اين خلقت ما در دست او ست همان او برنامه هايي براي سعادت ما تنظيم كرده است . و فرموده هر كس خودش را شناخته در حقيقت پروردگارش را شناخته است . وقتي ما به خودمان نگاه مي كنيم مي بينيم از ضعف به قدرت در حركت هستيم . يعني از مادون به ماورا . تمام سعادت و كمال ما در مسيري است كه فطرت ما آن را تاييد مي كند . اينكه ما در مشكلات ناخودآگاه به سمت قدرتي ماوراي اين مدايت مي رويم نشانه همين فطرت است . حالا شما اگر طبق برنامه خالق عمل كني موفق خواهي بود . همانگونه كه در دنيا مي بينيم اگر تخطي از فرامين و قوانين دنيا كنيم محكوم خواهيم بود . اگر با ترك گناه از جهنم دوري كني در حقيقت در مسير رضاي او قدم برداشته اي و اگر به جهت شوق بهشت او از گناه دوري كردي باز در جهت رضاي او حركت نموده اي . پس تمامي اين اعمال جهت رضاي اوست . اما اگر درك انسان بالاتر رود آنوقت مي بينيد كه بهشت آفرين بسيار زيبا تر از بهشت است . همانگونه كه صاحب خانه بسيار بالاتر و شريف تر از خانه است . البته دستورات دين مانند كلام امام علي عليه السلام كه فرمود مردم برخي بخاطر ترس از جهنم گناه نمي كنند و برخي به خاطر لذت بهشت اما برخي به خاطر خود خدا گناه نمي كنند كه اينها عبادت آزاد مردان است . اينها به خاطر خود خدا و بزرگي خالق گناه نمي كنند البته كه اين بالاتر است . اگر كسي رضاي او را مد نظر گرفت هم او را دارد و هم بهشت او را . خوب فكر كنيد . موفق باشيد .



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.