دختر عمویی دارم که به من خیلی علاقه دارد ولی من هیچ علاقه ای به او ندارم . به اصرار خانواده ام به خواستگاری...
دختر عمویی دارم که به من خیلی علاقه دارد ولی من هیچ علاقه ای به او ندارم . به اصرار خانواده ام به خواستگاری او رفتم و حتی آزمایش دادیم و متاسفانه نتیجه خوب بود . دیگر نتوانستم تحمل کنم و راستش را به او گفتم که به او علاقه ای نداشتم و به اصرار خانواده ام به خواستگاری او رفتم. او بسیار ناراحت شد ولی باز هم اصرار کرد . و گفت به خواستگارهایم جواب رد می دهم و منتظرت می مانم. او دختری مذهبی و از خیلی از لحاظ خوب است ولی از لحاظ ظاهری برای من دلپذیر نیست. او میگوید مرا برای اخلاق و عشقم می خواهد و من مطمئنم اینگونه است.ولی چه کنم که او را دوست ندارم.
مشاور: hassan najafi
دوست گرامي اگر واقعا علاقه اي به ايشان نداريد به هيچ وجه قبول نكنيد . به هرحال علاقه و اشتياق حرف اول را در انتخاب وزندگي آينده شما دارد . سعي كنيد به آرامي به ايشان بگوييد كه اين عدم علاقه براي ازدواج يقينا در آينده برايمان دچار مشكل مي شود پس بهتر است معقول تصميم بگيريم و انتخاب كنيد . زير بار اجبار و فشار خانواده نيز ازدواج نكنيد . موفق باشيد .