مشاوره

با سلام لطفاً اثبات بفرمایید که خداوند متعال دارای صفت اختیار هم هست. ممکن است بفرمایید : اگر خداوند...

با سلام لطفاً اثبات بفرمایید که خداوند متعال دارای صفت اختیار هم هست. ممکن است بفرمایید : اگر خداوند مجبور باشد، به این معنا است که در این عالم ورای خداوند حقیقتی هست که خداوند محدود و مجبور به تبعیت و التزام به آن است. این با وصف قدرت مطلق الهی سازگار نیست. پس اگر خداوند را قادر مطلق بدانیم باید بپذیریم که او مختار است. اما بنده میگویم که در اینصورت هم لزومی ندارد خداوند محدود و مجبور به حقیقتی ورای خود باشد چون مثلا: او فیض مطلق است پس "باید" انسان و سایر موجودات را خلق کند و اگر خلق نکند با فرض اطلاق در صفتش هماهنگی ندارد ، پس نمیتواند خلق نکند -باید خلق کند- نه اینکه میتواند که نخواهد خلق کند. امیدوارم متوجه شده باشید : عده ای میگویند اینکه خدا نمیتواند دو دو تا را پنج تا کند (با همان مفاهیم 2 و 5) به معنی ناتوانی خدا نیست بلکه به این معناست که این کار اصلاً ناممکن است . من این را میدانم ولی اگر دقت کنید سوال من با این نوع سوال تفاوت دارد. با سپاس
سه‌شنبه، 14 دی 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

مشاوره

با سلام لطفاً اثبات بفرمایید که خداوند متعال دارای صفت اختیار هم هست. ممکن است بفرمایید : اگر خداوند...

مشاوره ( تحصیلات : لیسانس ، 22 ساله )

با سلام
لطفاً اثبات بفرمایید که خداوند متعال دارای صفت اختیار هم هست.
ممکن است بفرمایید : اگر خداوند مجبور باشد، به این معنا است که در این عالم ورای خداوند حقیقتی هست که خداوند محدود و مجبور به تبعیت و التزام به آن است. این با وصف قدرت مطلق الهی سازگار نیست. پس اگر خداوند را قادر مطلق بدانیم باید بپذیریم که او مختار است.
اما بنده میگویم که در اینصورت هم لزومی ندارد خداوند محدود و مجبور به حقیقتی ورای خود باشد چون مثلا: او فیض مطلق است پس "باید" انسان و سایر موجودات را خلق کند و اگر خلق نکند با فرض اطلاق در صفتش هماهنگی ندارد ، پس نمیتواند خلق نکند -باید خلق کند- نه اینکه میتواند که نخواهد خلق کند.
امیدوارم متوجه شده باشید : عده ای میگویند اینکه خدا نمیتواند دو دو تا را پنج تا کند (با همان مفاهیم 2 و 5) به معنی ناتوانی خدا نیست بلکه به این معناست که این کار اصلاً ناممکن است . من این را میدانم ولی اگر دقت کنید سوال من با این نوع سوال تفاوت دارد.
با سپاس


سلام علیکم! با اعلام خوشحالی ازاینکه خود حضرتعالی به این دقت و مطالعات به این نکات رسیده اید. اول باید گفت که طبق صحبت خود شما ، خداوندی که ما برای این عالم پذیرفته ایم همان وجودی است که علم، قدرت و حیات مطلق دارد یعنی از هیچ نظر بالاتر ازاو متصور نیست و اگر تصور شود همان تصور برتر خداوند است چنانچه فردی مادیگرا نزد امام صادق ع آمد و مایه ایجاد این عالم را طبیعت دانست و حضرت از جنبه ای نظر او را تصدیق و از نظری رد نمودند فرمودند همان طبیعت با شعوری که شما پذیرفته اید خداوند عالم است که در ورای عالم ظاهر با علم و حکمت و قدرت و اراده لایزال خود به خلق و ابداع نوبه نو مشغول است . اما در مورد اصل بحث باید بدانیم که خداوند حکیم خود براساس حکمت و مصالح عمل نموده و برخلاف قواعد و قوانین عوالم وجود عمل نمی کند چون خلاف حکمت و علم اوست همچنین برخی صفات الهی صفات بین اثنینی یعنی دو سویه هستند مثل خلق(خالق و مخلوق) فیض(فیاض و فیض گیرنده) رزق(رزاق و روزی خور) که در این صفات نیز چون پروردگار مطلق و بی منتهاست همواره در حال نوشدن و افاضه وجود روزی و... به مخلوقات و موجودات عالم است و اگر آنی و کمتر از آنی فیض خود را قطع نماید دیگر موجودی در عالم نمی ماند و بنابر حکمت متعالی خود به اصول و قواعد هر عالمی از عوالم وجود مقید می باشد(ابا الله ان یجری الامور الا باسبابها:خداوند رویگردانست از اینکه هیچ امر و پدیده ای رخ دهد یا ایجاد شود مگر با اسباب و لوازم آن)در این موارد بیاندیشدتا به نتیجه برسید موفق باشید.



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.