ج

سلام علیکم سرزمین بیدا کجاست؟

سلام علیکم سرزمین بیدا کجاست؟
جمعه، 5 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

ج

سلام علیکم سرزمین بیدا کجاست؟

ج ( تحصیلات : دیپلم ، 20 ساله )

سلام علیکم

سرزمین بیدا کجاست؟


با سلام و تبریک سال جدید! سوال را کامل تر پاسخ می دهم: چهارمين نشانه از نشانه‌هاي حتمي، از نظر تسلسل زماني خسف سرزمين بيدا مي‌باشد. خَسْف در لغت به معناي فرو ريختن چيزي در زمين مي‌باشد. چنانكه قرآن كريم در مورد قارون مي‌فرمايد: (فخسفنا به و بداره الارض)؛ ما او را با خانه‌اش در زمين فرو برديم.(1) و بَيدا در لغت به معناي دشت هموار، پهناور، خالي از سكنه و آب و علف مي‌باشد.(2) در ميان مكه و مدينه سرزمين پهناور و دشت‌شن‌زاري است كه بيدا نام دارد. منظور از خسف بيدا فرو رفتن سپاه سفياني در سرزمين بيدا مي‌باشد. هنگامي كه سپاه سفياني از مدينة منوّره براي معارضه با حضرت مهدي‌‌(عجل الله تعالي فرجه الشريف) به سوي مكه معظمه حركت مي‌كنند، چون به سرزمين بيدا رسيدند، جبرئيل امين فرياد برمي‌آورد كه اي سرزمين بيدا، اين گروه ستمگر را در كام خود فرو ببر. پس زمين دهان باز مي‌كند و همة آنها را در كام خود فرو مي‌برد. از بررسي روايات ملاحم و فتن روشن مي‌شود كه اين حادثه در حدود يك ماه بعد از ظهور حضرت ولي‌عصر‌(عليه‌السلام) رخ مي‌دهد. بدين ترتيب خسف بيدا را نمي‌توان از نشانه‌هاي ظهور به معناي اخصّ كلمه به شمار آورد، بلكه بايد آن را از نشانه‌هاي قيام حضرت دانست. براساس روايات فراوان كه برخي از آنها را با عنوان زمان پيام نقل كرديم و سندش را بررسي نموديم؛ ظهور حضرت در شب بيست و سوم رمضان و قيام آنحضرت در روز عاشورا خواهد بود. بدين ترتيب ميان ظهور و قيام دقيقاً سه ماه و هفده روز فاصله است كه دو نشانه از نشانه‌هاي حتمي در اين فاصله رخ مي‌دهد: خسف بيدا و قتل نفس زكيه. خسف بيدا يكي از نشانه‌هاي حتمي قيام حضرت ولي‌عصر‌(عليه‌السلام) مي‌باشد كه با هيچ خسف ديگري قابل اشتباه نيست. جايگاه خسف بيدا در قرآن: قرآن كريم در دو مورد پيرامون خسف بيدا سخن گفته: (يا ايها الذين اوتوا الكتاب آمنوا بما نزلنا مصدقا لما معكم من قبل ان نطمس وجوها فنردها علي ادبارها)؛ اي كساني كه كتاب داده شده‌ايد، به آنچه فرو فرستاديم در حاليكه تصديق‌كنندة كتابي است كه با شماست، ايمان بياوريد، پيش از آنكه بر چهره‌هايي بزنيم و آنها را به پشت سر برگردانيم.(3) خداوند در اين آيه اهل كتاب را از روزي بيم داده كه در آن روز بر چهره‌هايي زده مي‌شود و صورتشان به پشت سرشان برگردانيده مي‌شود. مبرّد گفته: اين تهديد الهي تا كنون اتفاق نيفتاده، ولي به حال خود باقي است تا پيش از رستاخيز با مسخ شدن افرادي و برگشتن صورتهايشان به پشت سرشان تحقق پيدا كند.(4) اما اينكه اين تهديد الهي كي اتفاق خواهد افتاد؟ روايات فراوان از پيشوايان معصوم داريم، كه به يك نمونه از آنها بسنده مي‌كنيم. امام باقر‌(عليه‌السلام) در يك حديث بسيار طولاني از كارنامه سياه سپاه سفياني و جنايات وحشيانة آنها سخن گفته، در پايان از ورود آنها به سرزمين بيدا گفتگو كرده مي‌فرمايند: آن‌گاه منادي آسماني ندا سر مي‌دهد: يا بيدا اَبيدي بالقوم؛ اي سرزمين بيدا اين گروه را نابود كن. پس زمين دهان مي‌گشايد و آنها را در كام خود فرو مي‌برد، به جز سه تن كه از تيرة كلب هستند. خداوند صورت آنها را به پشت سرشان برمي‌گرداند. آن‌گاه آيه را تلاوت كردند و فرمودند: اين آيه در حق آنها نازل شده است.(5) اين حديث به همين تعبير از طريق عامه نيز از امام باقر‌(عليه‌السلام) روايت شده است.(6) قرآن كريم در آية ديگري فرموده: (ولو تري اذ فُزِعوا فلا فوت و اُخذوا من مكان قريب)؛ اگر آنان را مشاهده كني كه دچار وحشت شده‌اند و رهايي ندارند و از مكان نزديك گرفتار مي‌شوند.(7) در روايات فراوان تأكيد شده كه اين آيه در مورد خسف بيدا نازل شده كه به برخي از آنها اشاره مي‌كنيم. پيامبر اكرم‌(صلي الله عليه و آله و سلم) كارنامة سياه سفياني و قتل عام مدينه توسط آنان را شرح مي‌دهد، در پايان مي‌فرمايد: چون به سرزمين بيدا رسيدند، خداوند جبرئيل را براي نابودي آنها مي‌فرستد. جبرئيل با پاي خود بر زمين بيدا مي‌زند، پس همة آنها را در كام خود فرو مي‌برد. اين است معناي آية (ولو تري اذ فزعوا) تنها دو نفر از آنها مي‌ماند كه يكي بشير و ديگري نذير است و آن دو از قبيلة جهينه مي‌باشند.(8) اميرمؤمنان‌(عليه‌السلام) از گسيل داشتن لشكري جرّار به مدينه توسط سفياني سخن گفته و در پايان از فرو رفتن آنها در كام زمين در سرزمين بيدا گفتگو نموده، مي‌فرمايد: اين است معناي كلام خداوند كه مي‌فرمايد: (و لو تري اذ فزعوا).(9) همچنين در ضمن يك حديث طولاني كه به صورت مكتوب براي معاويه ارسال نموده، از كارنامة سياه سفياني و از فرورفتن سپاه او در سرزمين بيدا با استشهاد به آية ياد شده خبر داده، در پايان مي‌فرمايد: آنها از زير قدم‌هايشان در زمين فرو مي‌روند و كسي از آنها باقي نمي‌ماند، به جز گزارش‌گري كه خداوند صورتش را به پشت سرش بر‌مي‌گرداند.(10) و در حديث ديگري از سارباني سخن مي‌گويد كه شترش رم مي‌خورد. او به دنبال شترش مي‌رود، چون بر مي‌گردد كسي را نمي‌يابد و سر نخي پيدا نمي‌كند، وي گزارش آنها را براي مردم بازگو مي‌كند.(11) ابوحمزة ثمالي از امام زين‌العابدين‌(عليه‌السلام) روايت مي‌كند كه اين آيه در مورد سپاه سفياني است كه در سرزمين بيدا از زير قدم‌هايشان گرفتار مي‌شوند.(12) در احاديث عامه تعداد لشكر سفياني كه در بيدا هلاك مي‌شوند را70000 نفر نقل كرده‌اند.(13) در اين احاديث هدف از اين لشكركشي را پيكار با حجت خدا و تخريب خانة خدا بيان كرده‌اند.(14) كارنامة سياه سپاه سفياني: در احاديث فراوان از كاركرد سپاه سفياني به ويژه از قتل و غارت آنها در شهر مدينه سخن رفته است. ما در اينجا فقط به يك نكته اشاره مي‌كنيم: لشكر سفياني مدينه را ويران مي‌كنند، شديد‌تر از داستان حرّه.(15) داستان حرّه سياه‌ترين كارنامة سپاه يزيد‌بن‌معاويه است كه يك سال بعد از فاجعه كربلا به فرمان او در منطقه حره از محلات مدينة منوره انجام يافت. فاجعة حره به قدري شرم‌آور است كه هيچ مورخي به خود اجازه نداده مشروح آن را بر روي صفحات كاغذ منعكس كند. در مورد سپاه سفياني و خسف آنها در سرزمين بيدا، دامنة سخن بسيار گسترده است، به جهت محدوديت اين نوشتار از همة آنها صرف‌نظر مي‌كنيم. موفق باشید.



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.