مائده

سلام خسته نباشيد. ميخواستم بدونم يه مسلمون با بهايي دوست باشه و رفت و امد خانوادگي داشته باشه اشكالي...

سلام خسته نباشيد. ميخواستم بدونم يه مسلمون با بهايي دوست باشه و رفت و امد خانوادگي داشته باشه اشكالي از نظر شرعي داره يا نه. ممنون ميشم توضيح كامل و قانع كننده بهم بديد. مرسي
يکشنبه، 9 مرداد 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

مائده

سلام خسته نباشيد. ميخواستم بدونم يه مسلمون با بهايي دوست باشه و رفت و امد خانوادگي داشته باشه اشكالي...

مائده ( تحصیلات : لیسانس ، 25 ساله )

سلام خسته نباشيد. ميخواستم بدونم يه مسلمون با بهايي دوست باشه و رفت و امد خانوادگي داشته باشه اشكالي از نظر شرعي داره يا نه. ممنون ميشم توضيح كامل و قانع كننده بهم بديد. مرسي


مشاور: sayed mojtaba navab

با عرض سلام و تبریک حلول ماه رمضان و با آرزوی سعادت و سلامت برای خواهر گرامی! خواهر گرامی! به فرموده حافظ شیراز: نخست موعظت پیر صحبت این حرفست- که از مصاحب نا اهل احتراز کنید. کند همجنس با همجنس پرواز . خواهر گرامی مگر در بین همکیشان خود انقدر آدم خوب و سالم نیست که شما مجبور باشید با یک شخص دیگری که هم فکر و هم کیش شما نیست رفاقت نمایید. بدانید که به واسطه انحرافات اول فکری و بعد دینی و اجتماعی و ... که در بین این گروه مورد تظر است ، به فرموده امام صادق ع که می فرمایند روح انسان چون سارق عمل می کند و بدون اینکه شما بدانید یا بخواهید و یا بفهمید صفات طرف مقابلتان را از او می دزدد. پس مراقب باشید و اگر در محل سکونت شما زیادند و یا از بین مسلمان ها خوب کم است در اینجا دستور اسلام هجرت نمودن به وادی مومنان و مکان مناسب تر است برای ابادانی دین و دنیا و اخرت خود و اطرافیان........... به این موارد دقت نمایید: بهائيت انشعابي از بابيگري است و بابيت انشعابي از شيخيگري است. در اوائل قرن نوزدهم شيخ احمد احسائي و سيد كاظم رشتي، (شخصيت و انديشه‏هاي كاشف الغطاء كتاب (الايات البينات) مؤلف آيت الله العظمي كاشف الغطاء به كوشش دكتر احمد بهشتي، كانون نشر انديشه اسلامي) مدعي رابطه مستقيم با امام زمان(عج) شدند و خود را واسطه ميان مردم مسلمان و آن حضرت معرفي كردند» از همين‏جا راه و رسم شيخي پديد آمد و جمعي از افراد ساده‏لوح و گروهي از فرصت‏طلب‏ها به آن گرايش پيدا كردند. شيخ ملاحسين بشرويه، پس از سيد كاظم رشتي، هبري فرقه را به عهده مي‏گيرد و در سفري به شيراز با سيد علي محمد شيرازي (محمد باب) ملاقات نموده و مريد و سرسپرده او مي‏شود. محمد باب بعد از ادعاي بابيت امام زمان(عج)، ادعا مي‏كند كه خود امام زمان است و كار را تا ادعاي نبوت پيش مي‏برد و بعد از محاكمه و زندان در تبريز اعدام مي‏شود. بعد از اعدام سيد باب عده‏اي از فريب‏خوردگان و به تشويق و تحريك فرصت‏طلبان و توطئه استعمار، عده‏اي به ميرزا يحيي نوري (صبح ازل) و عده‏اي ديگر به ميرزا حسينعلي نوري (بهاءالله) گرويدند، بهاء خود را پيامبر ناميد و از همينجا فرقه بهايي پديد آمد. ميرزا حسينعلي نوري و ميرزا يحيي نوري دو فرزند ميرزا عباس بودند كه در شهر نور مازندران زندگي مي‏كرد. «بهاء» همراه با برادرش در تهران پرورش يافت و مقدمات علوم را آموخت. بهاء و برادرش در ابتدا متمايل به تصوف شدند و به مسلك درويش‏ها درآمدند. سپس به باب گراييدند. اين دو برادر ضمن ملاقات با علي محمد باب، تصميم گرفتند كه از طريق تلاش در راه بابيت به آب و نان و مقامي برسند، لذا بهاء و صبح ازل در تهران كار تبليغات بابيت را آغاز مي‏كنند آنگاه به مازندران و جاهاي ديگر رفتند و همه جا گرد و غبار و فتنه را برمي‏انگيختند و باب هم به هنگام مرگ وصيتنامه‏اي نوشت و صبح ازل را جانشين خود كرد و بهاء را به محافظت او گماشت. عقايد بهاييت: به چند مورد از عقايد آنها اشاره مي‏شود. 1- اين فرقه مي‏گويد، سيد علي محمد باب امام زمان است كه ظهور كرده و با ظهور او اسلام پايان گرفته و اينك دين جديد ظهور كرده و مردم بايد همگي بهايي شوند، (شخصيت و انديشه‏هاي كاشف الغطاء كتاب (الايات البينات) به كوشش دكتر احمد بهشتي، ص 109، كانون نشر انديشه اسلامي) 2- پنهان كردن دينشان را ضروري مي‏دانند به اصطلاح قائل به تقيه هستند. 3- روزه نوزده روز است قبل از عيد شروع و به عيد نوروز ختم مي‏شود. 4- نماز جماعت باطل است مگر در نماز ميت. 5- قبله آنها مرقد بهاءالله است در عكا. 6- حج براي مردان واجب است و بر زنان واجب نيست، آن هم (حج) در خانه‏اي است كه بهاء در آن اقامت داشته، يا در خانه‏اي كه سيد علي محمد باب در شيراز در آن سكني داشته است به جا آورده مي‏شود. 7- چند تا اعياد دارند: - عيد ولادت باب، اول محرم. - عيد ولايت بهاء، دوم محرم. - عيد اعلان دعوت باب، پنجم جمادي. - عيد نوروز، (المدخل الي دراسة الاديان والمذاهب، العميد عبدالرزاق محمد اسود، ج 3، صص 311 - 308، انتشارات الدار العربية للموسوعات). 8- نماز پنج تكبير دارد ودر دو وقت خوانده مي‏شود يكي هنگام تولد و يكي هم هنگام مرگ. و مطهرات پنج تا است: آب، هوا، آتش، خاك، بيان. همه چيز نجس است مگر آنچه آيه (الله اطهر) بر آن خوانده شود و عبادتگاه‏ها طبق وصيت بهاء بايد از نه كناره و يك گنبد تشكيل بشود و اين عبادتگاه‏ها در فرانكفورت در آلمان و سيدني در استراليا و كامپالا در اوگاندا، ليميت در شيكاگو و پاناما سيتي در پاناما و دهلي نو در هندوستان است، (شخصيت و انديشه‏هاي كاشف‏الغطاء، ص 111 و 139، دكتر احمد بهشتي). فرقه‏هاي بابيه و بهائيه: بعد از اعدام سيد علي محمد باب بابيت به سه فرقه تقسيم شد و بعد از مرگ بهاءالله نزاعي كه بين دو برادر عباس افندي و محمد علي به وجود آمد دو فرقه ديگر اضافه شد، مجموعا پنج فرقه شدند. 1- ازليه (به رهبري ميرزا يحيي نوري، صبح ازل) 2- بهائيه (به رهبري ميرزا حسين علي، بهاءالله) 3- بابيه خالص (فقط رهبري سيد علي محمد را قبول دارند) 4- بابيه بهائيه عباسيه (رهبري عبدالبهاء عباس افندي) 5- ناقضون (اتباع ميرزا محمد علي برادر عبدالبهاء)، (المدخل الي دراسة الاديان والمذاهب، ج 3، ص 312، العميد عبدالرزاق محمد اسود). كتاب‏هاي بهائي‏ها عبارتند: 1- الاتقان ؛ 2- اشراقات والبشارات والطرزات ؛ 3- مجموعه الواح مباركه، كه وصايايي بهاء به پسران خود مي‏باشد ؛ 4- كتاب شيخ ؛ 5- الدرر البهية ؛ 6- الحج البهية ؛ 7- الفرائد ؛ 8- فصل الخطاب. اين كتابها را به بهاء نسبت داده‏اند ولي در حقيقت او ننوشته است بلكه پيروان بهاء اينها را نوشته و به او نسبت داده‏اند، (المدخل الي دراسة الاديان والمذاهب، ص 311 و 312). در كتاب شخصيت و انديشه‏هاي كاشف‏الغطاء نيز از سه كتاب ديگر اسم آورده است. 1- هفت وادي، 2- هيكل، 3- اقدس. براي آگاهي بيشتر ر.ك: 1- شخصيت و انديشه‏هاي كاشف الغطاء (الايات البينات) آيت الله العظمي جعفر كاشف الغطاء، دكتر احمد بهشتي، نشر انديشه‏هاي اسلامي. 2- بهائيت چگونه پديد آمد، نورالدين چهاردهي، انتشارات فتحي. 3- ارمغان استعمار، محمد محمدي اشتهاردي، انتشارات نسل جوان. ------------ مركز: نهاد نمايندگي ولي فقيه در دانشگاهها پرسش: چرا پيروان بابيت ،وهابيت و بهائيت را جزء مسلمين به حساب نمي آوريم با اينكه تا آخرين امام را مشتركا قبول و باور داريم چرا راجع به اعتقادات آنها اين قدر كتاب ،ناياب است. چند كتاب نسبتا ساده و قابل فهم را معرفي كنيد. پاسخ: وهابي ها جزء مسلمان هاي اهل تسنن به حساب مي آيند و قائل به امامت اهل بيت نيستند و بابيت و بهائيت ابتدا جزء مسلمانان بودند ولي بعدا ادعا كردند كه با آمدن دين بهائيت و بابيت دوران دين اسلام پايان يافته است. توضيح اين كه: بهائيت انشعابي از بابيگري است و بابيت انشعابي از شيخيگري است. در اوائل قرن نوزدهم شيخ احمد احسائي و سيد كاظم رشتي، مدعي رابطه مستقيم با امام زمان(عج) شدند و خود را واسطه ميان مردم مسلمان و آن حضرت معرفي كردند» از همين‏جا راه و رسم شيخي پديد آمد و جمعي از افراد ساده‏لوح و گروهي از فرصت‏طلب‏ها به آن گرايش پيدا كردند. شيخ ملاحسين بشرويه، پس از سيد كاظم رشتي، رهبري فرقه را به عهده مي‏گيرد و در سفري به شيراز با سيد علي محمد شيرازي (محمد باب) ملاقات نموده و مريد و سرسپرده او مي‏شود. محمد باب بعد از ادعاي بابيت امام زمان(عج)، ادعا مي‏كند كه خود امام زمان است و كار را تا ادعاي نبوت پيش مي‏برد و بعد از محاكمه و زندان در تبريز اعدام مي‏شود. بعد از اعدام سيد باب عده‏اي از فريب‏خوردگان و به تشويق و تحريك فرصت‏طلبان و توطئه استعمار، عده‏اي به ميرزا يحيي نوري (صبح ازل) و عده‏اي ديگر به ميرزا حسينعلي نوري (بهاءالله) گرويدند، بهاء خود را پيامبر ناميد و از همينجا فرقه بهايي پديد آمد. ميرزا حسينعلي نوري و ميرزا يحيي نوري دو فرزند ميرزا عباس بودند كه در شهر نور مازندران زندگي مي‏كرد. «بهاء» همراه با برادرش در تهران پرورش يافت و مقدمات علوم را آموخت. بهاء و برادرش در ابتدا متمايل به تصوف شدند و به مسلك درويش‏ها درآمدند. سپس به باب گراييدند. اين دو برادر ضمن ملاقات با علي محمد باب، تصميم گرفتند كه از طريق تلاش در راه بابيت به آب و نان و مقامي برسند، لذا بهاء و صبح ازل در تهران كار تبليغات بابيت را آغاز مي‏كنند آنگاه به مازندران و جاهاي ديگر رفتند و همه جا گرد و غبار و فتنه را برمي‏انگيختند و باب هم به هنگام مرگ وصيتنامه‏اي نوشت و صبح ازل را جانشين خود كرد و بهاء را به محافظت او گماشت. عقايد بهاييت: به چند مورد از عقايد آنها اشاره مي‏شود. 1- اين فرقه مي‏گويد، سيد علي محمد باب امام زمان است كه ظهور كرده و با ظهور او اسلام پايان گرفته و اينك دين جديد ظهور كرده و مردم بايد همگي بهايي شوند، (شخصيت و انديشه‏هاي كاشف الغطاء كتاب (الايات البينات) به كوشش دكتر احمد بهشتي، ص 109، كانون نشر انديشه اسلامي) 2- پنهان كردن دينشان را ضروري مي‏دانند به اصطلاح قائل به تقيه هستند. 3- روزه نوزده روز است قبل از عيد شروع و به عيد نوروز ختم مي‏شود. 4- نماز جماعت باطل است مگر در نماز ميت. 5- قبله آنها مرقد بهاءالله است در عكا. 6- حج براي مردان واجب است و بر زنان واجب نيست، آن هم (حج) در خانه‏اي است كه بهاء در آن اقامت داشته، يا در خانه‏اي كه سيد علي محمد باب در شيراز در آن سكني داشته است به جا آورده مي‏شود. 7- چند تا اعياد دارند: - عيد ولادت باب، اول محرم. - عيد ولايت بهاء، دوم محرم. - عيد اعلان دعوت باب، پنجم جمادي. - عيد نوروز، (المدخل الي دراسة الاديان والمذاهب، العميد عبدالرزاق محمد اسود، ج 3، صص 311 - 308، انتشارات الدار العربية للموسوعات). 8- نماز پنج تكبير دارد ودر دو وقت خوانده مي‏شود يكي هنگام تولد و يكي هم هنگام مرگ. و مطهرات پنج تا است: آب، هوا، آتش، خاك، بيان. همه چيز نجس است مگر آنچه آيه (الله اطهر) بر آن خوانده شود و عبادتگاه‏ها طبق وصيت بهاء بايد از نه كناره و يك گنبد تشكيل بشود و اين عبادتگاه‏ها در فرانكفورت در آلمان و سيدني در استراليا و كامپالا در اوگاندا، ليميت در شيكاگو و پاناما سيتي در پاناما و دهلي نو در هندوستان است، (شخصيت و انديشه‏هاي كاشف‏الغطاء، ص 111 و 139، دكتر احمد بهشتي). فرقه‏هاي بابيه و بهائيه: بعد از اعدام سيد علي محمد باب بابيت به سه فرقه تقسيم شد و بعد از مرگ بهاءالله نزاعي كه بين دو برادر عباس افندي و محمد علي به وجود آمد دو فرقه ديگر اضافه شد، مجموعا پنج فرقه شدند. 1- ازليه (به رهبري ميرزا يحيي نوري، صبح ازل) 2- بهائيه (به رهبري ميرزا حسين علي، بهاءالله) 3- بابيه خالص (فقط رهبري سيد علي محمد را قبول دارند) 4- بابيه بهائيه عباسيه (رهبري عبدالبهاء عباس افندي) 5- ناقضون (اتباع ميرزا محمد علي برادر عبدالبهاء)، (المدخل الي دراسة الاديان والمذاهب، ج 3، ص 312، العميد عبدالرزاق محمد اسود). كتاب‏هاي بهائي‏ها عبارتند: 1- الاتقان ؛ 2- اشراقات والبشارات والطرزات ؛ 3- مجموعه الواح مباركه، كه وصايايي بهاء به پسران خود مي‏باشد ؛ 4- كتاب شيخ ؛ 5- الدرر البهية ؛ 6- الحج البهية ؛ 7- الفرائد ؛ 8- فصل الخطاب. اين كتابها را به بهاء نسبت داده‏اند ولي در حقيقت او ننوشته است بلكه پيروان بهاء اينها را نوشته و به او نسبت داده‏اند، (المدخل الي دراسة الاديان والمذاهب، ص 311 و 312). در كتاب شخصيت و انديشه‏هاي كاشف‏الغطاء نيز از سه كتاب ديگر اسم آورده است. 1- هفت وادي، 2- هيكل، 3- اقدس. براي آگاهي بيشتر ر.ك: 1- شخصيت و انديشه‏هاي كاشف الغطاء (الايات البينات) آيت الله العظمي جعفر كاشف الغطاء، دكتر احمد بهشتي، نشر انديشه‏هاي اسلامي. 2- بهائيت چگونه پديد آمد، نورالدين چهاردهي، انتشارات فتحي. 3- ارمغان استعمار، محمد محمدي اشتهاردي، انتشارات نسل جوان. اما وهابيت: براي شناخت وهابيت و آگاهي از خطرات آنها نسبت به دين اسلام، بايد اين مسلك انحرافي را از زواياي مختلف مورد مطالعه قرار دارد، از جمله: نحوه پيدايش و بوجود آمدن آن، و طرز تفكر آنان نسبت به دين و اولياي الهي و شعائر اسلامي، عملكرد آنها در حوزه اجتماع وسياست و... الف) مسلك وهابيت، منسوب به محمد عبدالوهاب نجدي است و علّت اين كه آن را به خود شيخ محمد نسبت نداده‏اند و نگفته‏اند «محمديه» به جهت اين بوده است كه مبادا پيروان اين مذهب، نوعي شركت در نام پيامبر را پيدا كنند. محمد بن عبدالوهاب، در سال 1115 ه.ق در شهر «عيينه» چشم به جهان گشود. از كودكي به كتاب‏هاي تفسير، حديث و عقايد، علاقه داشت و از همان دوران جواني، اعمال مذهبي مردم «به خدا» را زشت مي‏شمرد، وي به مدينه رفت و در آن جا توسل مردم به پيامبر(ص) راناپسند شمرد. محمد بن عبدالوهاب، بعد از مرگ پدر، افكار و عقايد خود را ـ كه قبلاً از سوي ابن تيميه و شاگردش ابن قيم پي‏ريزي شده بود ـ اظهار نمود به تبليغ و ترويج و رسميت دادن همّت گماشت. ب) وهابيان معتقدند: هيچ انساني، نه موحد است و نه مسلمان؛ مگر اين كه اموري را ترك كند. اين امور عبارت است از: 1. به وسيله هيچ يك از رسولان و اوليا، به خداوند توسل نجويد. و در صورت توسل در راه شرك گام نهاده و مشرك مي‏باشد؛ 2. زائران به قصد زيارت به آرامگاه رسول خدا نزديك نشوند و بر قبر آن حضرت دست نگذارند و در آن جا دعا نخوانند و نماز نگذارند و ساختمان و مسجد بر روي قبر نسازند؛ 3. از پيامبر(ص) طلب شفاعت نكنند؛ 4. زيارت قبور و ساختن گنبد و بارگاه براي آنان، شرك است؛ 5. وهابيان بر اين باورند كه مسلمانان، در طي روزگار از آيين اسلام منحرف شده‏اند؛ 6. هر گونه مراسم تشييع جنازه و سوگواري حرام است. و امثال اين موارد كه در اين مجال نمي‏گنجد. براي آگاهي بيشتر در اين زمينه بايد كتاب‏هاي مربوطه را مطالعه كرده اين منطق خشك و بي‏پايه، در تقابل با منطق وحي قرار دارد، چرا كه قرآن در موارد ياد شده نظرات صريحي و مخالف وهابيان دارد: 1. قل لا اسئلكم عليه اجرا الا المودة في القُربي ، (شوري، آيه 23). يكي از مصاديق ابراز علاقه به خاندان رسالت و اهل بيت و ذي القري، قبرهاي آنان و تعمير آنها است. اين راه و رسم در ميان ملت‏هاي جهان وجود دارد و يك نوع سنّت عرفي به حساب مي‏آيد. 2. ... فقالوا ابنوا عليهم بنيانا... قال الذين غلبوا علي امرهم لنتخذّن عليهم مسجدا ، (كهف، آيه 21). هنگامي كه وضع اصحاب كهف بر مردم آن زمان روشن شد و مردم به دهانه غار آمدند، درباره مدفن آنان دو نظر ابراز داشتند. آيه شريفه متذكر آن مي‏شود انتقاد يا لحن اعتراضي نسبت به نظر آنها ندارد. با توجه به آيه شريفه، هرگز نمي‏توان تعمير قبور اولياي الهي و صالحان راعملي حرام و يا حتي مكروه قلمداد كرد، بلكه آيه شريفه، به نوعي تشويق مي‏كند كه براي بزرگداشت اوليا و صالحان و حفظ قبرهاي آنان، بايد كوشا بود. 3. و استغفر لذنبك و للمؤمنين ، (محمد، آيه 19). 4. وصلّ عليهم ان صلاتك سكن لهم ، (توبه، آيه 103). 5. و لو انهم اذ ظلموا انفسهم جاءوك فاستغفروا الله و استغفر لهم الرسول لوجدوا الله توابا رحيما ، (نساء، آيه64). اين آيات بيانگر اين است كه طلب آمرزش پيامبر در حق افراد، كاملاً مؤثر و مفيد مي‏باشد. و موضوع شفاعت پيامبر(ص) و دعاي آن حضرت، نه تنها در آيات صريح؛ بلكه در احاديث عامه و خاصه و سيره صحابه نيز مشهود است. براي آگاهي بيشتر در اين مورد ر.ك: 1. صحيح مسلم، ج 1، ص 54 2. صحيح بخاري، ج 1 3. سنن ترمذي، ج 4، ص 42 (باب ما جاء في شأن الصراط) 4. مناقب ابن شهر آشوب، ج 1، ص 12 5. شفاعت در قلمرو عقل و قرآن و حديث، استاد جعفر سبحاني ج. وهابيان قائل به جنگ با ديگر فرقه‏ها و مذاهب اسلامي هستند و مدعي‏اند كه يا بايد به آيين وهابيت در آيند و يا جزيه دهند. آنان مخالف خود را متهم به كفر و شرك مي‏كنند و اموال، نفوس و ناموس و ديگران را حلال مي‏دانند. خلاصه اين كه آيات قرآني وارده درباره شرك و كفر را، بر مسلمانان مخالف خود منطبق مي‏كنند. و اين بزرگ‏ترين ضربه به پيكر جامعه اسلامي و مسلمانان است، (تاريخ اديان و مذاهب جهان، مبلغي آباداني، ج 3، ص 1432). با اين تفكر بسته و خشك وهابيت بود كه وقتي كه سعودي‏ها (در سال 1344 هجري قمري) بر مكه و مدينه و اطراف آن تسلّط يافتند، مشاهده متبرك بقيع و آثار خاندان رسالت و صحابه پيامبر را شكستند و از بين بردند، (الذريعه، ج 8، ص 261؛كشف الارتباب، ص 60 ـ 56). براي عملكرد و كارهايي كه وهابيت در حوزه اجتماع و سياست انجام داده‏اند و نگرش آنان نسبت به مسائل اجتماعي، بايد به كتاب‏هاي تاريخي مراجعه كرد. چهره خشن و متعصب وهابيت، در عرصه سياست، حكومت و مردم‏داري، همان بود كه طالبان در عمر موقت سياسيخود در كشور افغانستان به منصه ظهور رساندند. خون مردم مسلمان را بي محابا به زمين ريختند. عرض و ناموس مسلمانان را هتك كردند. و از اسلام يك چهره زشت، خشن و عقب مانده براي جهانيان ترسيم نمودند. بنابراين وهابيت، هم در نحوه پيدايش و انعقاد تفكّر، مبغوض علماي فرقه‏هاي مختلف مسلمين بوده است و هم در نگرش نسبت به مسائل ديني مورد رد عالمان قرار گرفته است. حتي اولين كتابي كه در رد وهابيت نگاشته شده الصواعق الالهيه فيالرد علي الوهابيه » به وسيله برادر محمد بن الوهاب (سليمان بن عبدالوهاب) نوشته شده است. در عرصه سياست نيز جاده صاف كن دشمنان دين و اسلام بوده‏اند؛ اين آيين و مسلك، ساخته و پرداخته خود انگليسي‏ها مي‏باشد و چه ضربه و ضرري محكم‏تر و بيش از اين بر اسلام و مسلمانان مي‏توان تصور نمود. براي آگاهي بيشتر ر.ك: 1. آيين وهابيت، جعفر سبحاني. 2. وهابيت، مباني فكري و كارنامه عملي، جعفر سبحاني. 3. تاريخ اديان و مذاهب جهان، ج 3، ص 1430 4. وهابيان، علي اصغر فقيهي 5. خاطرات مسترهمفر (جاسوس انگليسي در كشورهاي اسلامي، ترجمه استاد علي كاظمي) 6. وهابيت از ديدگاه مذاهب اهل سنّت، استاد خالصي خراساني 7. تاريخ عقايد وهابي، قزويني. موفق ، موید و پیروز و سربلند باشید!



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.