سلام حضرت زهرا (س) چگونه و توسط چه کسانی به شهادت رسیدند؟ و آیا این درست است که یهودیان در قتل آن بزرگوار...
سلام
حضرت زهرا (س) چگونه و توسط چه کسانی به شهادت رسیدند؟
و آیا این درست است که یهودیان در قتل آن بزرگوار دست داشتند؟
مشاور: sayed mojtaba navab
با عرض سلام تسلیت شهادت مولی الموحدین علی ع خدمت برادر گرامی! برادر عزیز و گرامی به پاسخ های کارشناسان مختلف و حقیر توجه فرمایید: پاسخ: همه كساني كه قدرت دفاع از حضرت صديقه طاهره فاطمه 3را داشتند, ولي دفاع نكردند يا با حضورشان به عنوان تماشاچي و سياهي لشكر در جناح و طرفي كه مخالفان علي و فاطمه 3بودند و يا با شعار دادن و فرياد نمودن كارابوبكر و عمر را تأييد نمودند, شريك جرم و جنايتي هستند كه منجر به شهادت آن مظلومه فريده گشته است . اگر چه جرم برخي از آنان كه با صدور فرمان يا با دخالت مستقيم مجري دستوري شدند كه خانه آن مظلومه را به آتش كشيدند, فرزندداخل رحمش , محسن كشته شد و آمد بر سر اهل بيت آن مصيبتي كه قلم از بيان آن شرم و حيا مي كند ـ بيشتر است ,مخصوصاً جرم ابوبكر, عمر, قنفذ و مغيره كه جرم دو نفر اولي قابل مقايسه با ظلم و جنايات ديگران نيست همان دو نفري كه حضرت صديقهء مظلومه 3فرمود: من از شما راضي نيستم و هيچ نمازي را نمي خوانم مگر اين كه شما را لعن و نفرين خواهم كرد. خوش تر آن باشد كه سرّ دلبران گفته آيد در حديث ديگران ]براي بيان گوشه اي از واقعيت ,به مسانيد و كتب اهل سنّت مراجعه مي كنيم : عبدالفتاح عبدالمقصود (يكي از نويسندگان اهل سنت ) داستان غم انگيز عجوم به خانه وحي و هتك حرمت بضعةالرسول 6را چنين بيان مي كند: عمر بن خطاب در حالي كه گروهي او را همراهي مي كردند, جهت اخذ بيعت از علي بن ابيطالب 7براي ابوبكر به در خانه فاطمه 3آمد و فرياد زد: سوگند به آن كسي كه جان عمر در دست اوست بايد از خانه بيرون بياييد در غير اين وصرت خانه را به سر ساكنانش آتش مي زنم . عده اي از صحابه كه از خدا مي ترسيدند و حرمت پيامبر6را در مورد فرزندانش رعايت مي كردند گفتند: اباحفص (كنيه عمر) چگونه مي خواهي خانه را به آتش بكشي درحالي كه فاطمه 3در اين خانه است ؟ عمر با بي پروايي و بي حيايي تمام با صداي بلند گفت : اگر چه فاطمه باشد به آتش مي كشم . سپس عمر به خانه فاطمه 3هجوم برد و با مشت و لگد به در مي كوبيد تا به زور وارد خانه شود. علي 7از خانه بيرون آمد. در همان هنگام طنين صداي گريه و نالهء جان سوز فاطمه 3دخت گرامي پيامبر كه در نزديكي در خانه بود, بلندشد. استغاثه كنان از صميم قلب و عمق جان فرياد مي زد و مي فرمود: يا ابتاه يا رسول اللّه , ببين بعد از رحلت تو عمر و ابوبكرچه به روزگار دخترت آورده اند(1)! صداي جان سوز زهرا3آن چنان جدّي و دردناك بود كه گويا ميخواهد پدرش رسول خدا را كه به ظاهر در نزديكي خانه اش خفته و در رضوان پروردگارش جاي گرفته , به دنيا برگرداند تا يكي از اصحاب سركش گردن فراز بي پروا را كه به خانه اش هجوم آورده , به جاي خود بنشاند و جبروتش را زايل سازد و شدت عمل و سخت گيريش را نابود سازد.(2) عبدالله الصفدري شافعي از قول نظام بصري نقل كرده : در روزي كه عمر بن خطاب جهت بيعت گرفتن از علي 7براي ابوبكر,به خانه فاطمه 3هجوم برد آن چنان ضربه اي به پهلوي فاطمه وارد كرد كه فرزند داخل رحمش يعني محسن را ساقط كرد.(3) ذهبي در ميزان الاعتدال مي نويسد: محسن با ضربه لگدي كه عمر به پهلوي فاطمه زد كشته شد. مسعودي مي نويسد: درِ خانه فاطمه 3راآتش زدند. و زهرا سيده زنان را آن چنان با در فشار دادند تا اين كه محسن او كشته شد.(4) عبداله بن عباس نقل ميكند: روزي پيامبر اكرم 6را ديديم كه به شدت گريه مي كرد. از علت آن پرسيديم فرمود: مي بينم روزي راكه فاطمهء من مورد بي احترامي قرار مي گيرد. ارث و حق او را غصب مي كنند. پهلوي او رامي شكنند, محمول رحم او را مي كشند دخترم پيوسته گريه و ندبه مي كند و مي گويد: يا محمداه ! ولي كسي به او جواب نمي دهد.(5) ضربه هايي كه از عمر بن خطاب به پهلو و صورت و از قنفذ و مغيره به بازوي حضرت صديقهء طاره وارد شد و غم و اندوه وخون دلي كه از هتّاكي و بي حرمتي عده اي و سكوت و بي تفاوتي ديگران نسبت به ظلم و ستم هايي كه به فاطمه 3و اهل بيتش وارد شد موجب گشت كه فاطمه 3در بستر بيماري بخوابد و بعد از رحلت پدر بزرگوارش نتواند بيشتر از دو ماه و نيم يا حداكثر سه ماه و پنج روز ـ به اختلاف روايات ـ زندگي نمايد. (پـاورقي 1.ابن قتيبه دينوري در الامامه و السياسه , ج 1 ص 16 مطلب را اين گونه بيان مي كند: فلمّا سمعت اصواتهم نادت بأعلي صوتها, يا ابتاه يا رسول اللّه ماذالقينا بعدك من ابن الخطاب و ابن ابي قحافه . (پـاورقي 2.عبدالفتاح عبدالمقصود, الامام علي 7 ج 4 ص 274ـ 277 (پـاورقي 3.الوافي بالوفيات , ج 6 ص 17 حديث شماره 2444 (پـاورقي 4.اثبات الوصيه , ص 110 (پـاورقي 5.فرايد السمطين , ج 2 ص 34(چاپ بيروت ). ----------- مركز: نهاد نمايندگي ولي فقيه در دانشگاهها پرسش: سلام اگر كسي دلايلي در رد شهادت حضرت زهرا -س- دلايلي اقامه نمايد به شرح زير آيا بر حق است? چه پاسخي داريد?: حضرت زهرا و خواهرانشان زينب و رقيه همگي در سنين نوجواني از دنيا رفتند ..بنابر اين اين موضوع خاص حضرت زهرا نبود بلكه تمامي دختران پيامبر اسلام در نوجواني رحلت كردند ...اما اين دليل كافي نيست و بايد با دلايل روشن تري ماجراي ساختگي شهادت ايشان را رد كنيم ..اين دلايل عبارتند از .... ?- فرض كنيم عمر چنين كاري كرده باشد ..آيا اين توهين به علي (ع) نيست كه عمر همسر او را بقتل برساند و او ساكت بماند؟ آيا اين علامت بي غيرتي انسان نيست؟ ممكن است علي (ع) در برابر چنين كاري سكوت كند ؟ ممكن است بگويد ايشان سكوت كرد چون مصلحت اسلام بود ....بسيار خوب امام حسن و امام حسين هم سكوت كردند ؟ بقيه افراد هم سكوت كردند؟ ?- فرض كنيم عمر چنين كاري كرده باشد ..آيا صدها صحابي رسول خدا ..كه در ركاب او جنگيده بودند اينقدر بي غيرت شدند كه دختر پيامبرشان را فردي بقتل برساند و همه ساكت بمانند!!! يعني يك نفر هم پيدا نشد كه عمر را قصاص كند ؟؟!! ?- پيامبر در آخرين لحظات زندگي شان به فاطمه كه سخت ناراحت بود فرمودند تو بزودي پيش من مي آيي ...در حاليكه از شهادت علي (ع) به خود او سخن گفته بودند ..اين تفاوت نشان ميدهد كه حضرت زهرا با بيماري از دنيا رفتند ....نه با قتل ?- حضرت زهرا در ? سالگي همسر امام علي (ع) شدند ..و در ?? سالگي از دنيا رفتند بنابر اين ايشان ? سال همسر حضرت علي بودند ..در اين ? سال ايشان ? فرزند بدنيا آوردند و در لحظه وفات هم حامله بودند كه فرزندشان سقط شد ...يعني در اين ? سال ايشان زايمانهاي مكرر داشتند ..و معلوم است دختري كه از ? سالگي تا ?? سالگي ? بار حامله شود و ضعيت جسمي بسيار بدي خواهد داشت ...البته بايد به اوضاع نا مطلوب بهداشت عربستان هم اشاره كرد و در عين حال وفات خواهران ايشان در نوجواني هم بسيار مهم است ... ?- فرض كنيم اين دروغ راست باشد و در به پهلوي ايشان بخورد ....هرگز خوردن در به پهلو باعث مرگ نميشود ...ممكن است فرد را بيمار كند اما او را نميكشد ..مگر اينكه فردي را پشت در بگذاريم و مرتب به او ضربه بزنيم و اجازه فرار هم به او ندهيم //آنوقت شايد در صدها ضربه بتوانيم او را بكشيم ?- بيماري حضرت زهرا حدود شش ماه طول كشيد ....در طي اينمدت دهها و صدها نفر از ايشان عيادت كردند .و جالب اينكه ابوبكر و عمر هم به عيادت ايشان آمدند ..آيا عجيب نيست قاتل انسان به عيادتش بيايد ؟ و در طي اين مدت هيچكس از قتل صحبتي نكرد ..... ?- ايشان شبانه دفن شدند و علتش هم وصيت خودشان بود ...ما زنده ها چون از تاريكي ميترسيم فكر ميكنيم شبانه دفن شدن بد است ولي در روز دفن شدن خوب است ...در حاليكه براي مرده فرقي ندارد كه شب دفن شود يا روز !! اما علت وصيت اين بود كه ايشان نميخواستند مردان نامحرم بدن ايشان را ببينند و اين از شدت حيا ي آن حضرت بود ?- ميگويند قبر حضرت زهرا مخفي است ....ايشان در بقيع مدفون هستند لذا محل دفن ايشان مشخص است اما محل دقيق معلوم نيست ..حال از شما ميپرسم زمان دفن حضرت زهرا چه كساني حاضر بودند؟ حتما علي (ع) و امام حسن (ع) و امام حسين (ع) حاضر بوده اند ..خوب اين افراد و كسان ديگري كه آنجا بوده اند محل دقيق قبر را ميدانستند ...مثلا امام حسين تا سالها بعد از رحلت حضرت زهرا ميتوانستند محل قبر مادرشان را به ديگران بگويند اما نگفتند ...چه كسي در مخفي شدن اين قبر مقصر است؟ چه كساني باعث شدند محل قبر مخفي بماند؟ آيا علي (ع) جزو آنها نبود؟ خوب حال ما چرا سر و صدا راه مي اندازيم؟؟؟ ?- آيا فقط قبر حضرت زهرا گم شده است؟؟ آيا شما ميدانيد قبر حضرت موسي كجاست؟ قبر هزاران پيامبر خدا نامعلوم است ...حتي قبر هاي معلوم هم چندان دقيق نيست ..مثلا روايات زيادي هست كه حضرت زينب (س) در سوريه دفن نشده اند و قبر ايشان در مصر است ...طبيعي است كه بعد از گذشت مدتي همه چيز از بين ميرود ...آيا شما قبر جد جدتان را مي دانيد؟ ... ??- بعد از رحلت حضرت زهرا (س) حضرت علي با زنان زيادي ازدواج كردند ..و صاحب فرزندان زيادي هم شدند ...اولين پسري كه خدا به ايشان داد اسمش را محمد گذاشتند كه به محمد حنفيه معروف است ..دومين پسر را ابوبكر و سومين پسر را عمر نام نهادند ..آيا ميشود كسي اسم قاتل همسرش را بر فرزندش بگذارد؟؟ هيچ انسان عاقلي چنين كاري ميكند؟ علاوه بر آن چگونه امام علي (ع) بعدها با عمر بيعت كرد و در زمان خلافت عمر علي (ع) مشاغل مهمي داشت ... پاسخ: براي نقد نظريه اي كه از دلايل تاريخي و حديثي برخوردار مي باشد، بايستي در ابتدا دلايل آن نظر مورد بررسي و نقد قرار گيرد سپس در اثبات مدعاي خود دليل اقامه نمايد. متاسفانه پرسش كننده نه تنها به نقد دلايل نظريه شهادت، اشاره نكرده بلكه براي ادعاي خود نيز دليلي جز يك نوع استبعادها ننموده است. آيا دليل كسانيكه كه مي گويند حضرت زهرا به شهادت رسيده، جواني آن حضرت بوده تا گفته شود ساير دختران پيامبر(ص) نيز در جواني از دنيا رفته اند؟ آيا استبعاد سكوت حضرت علي(ع) و ساير صحابه در برابر چنين فاجعه اي، يا مجهول بودن محل قبر، يا نام خلفا بر فرزندان، دليل بر ساختگي شهادت مي باشد؟ اينگونه استبعادها در يك مساله تاريخي كه قرن ها از آن گذشته، بويژه با برداشت ها و سليقه هاي در بستر تاريخ، طبيعي است. مگر اسامي خلفا منحصر به آن سه تن بوده است يا اين اسامي و در بين ساير صحابه برخي از اين اسامي وجود داشته است. در هر عصري و بين هر قومي يك نوع اسامي مرسوم مي باشد كه براي فرزندان خود برمي گزينند. افزون بر آن كه انتخاب نام و تشابه در آن نشانه دوستي و همبستگي و عدم اختلاف نيست، دليل بر اين مطلب سخنان فراواني از حضرت علي(ع) بر عليه خلفا و همچنين عدم رضايت حضرت زهرا از خلفا است كه در منابع قطعي و مورد اعتماد شيعه و اهل سنت آمده است مناسب است كه پرسش كننده محترم يك نگاهي به خطبه هاي نهج البلاغه از جمله خطبه شقشقيه بيفكند تا نگاه امير المؤمنين به خلفا را بدست آورد. در دو كتاب روايي اهل سنت:(صحيح مسلم، كتاب الجهاد و السير، رقم 3302 صحيح بخاري كتاب الفرائض، رقم 6782) صحيح مسلم و صحيح بخاري كه از مهمترين كتابهاي حديثي آنان به شمار مي آيد روايت مي كند كه: ابوبكر و عمر در نظر علي بن ابيطالب(ع) خائن, دروغگو, گناه كار و پيمان شكن بوده اند[غادرا،آثما،كاذبا و ...] آيا اين ديدگاه با انتخاب اسامي سازگاري دارد؟ پس به صرف تشابه اسمي نمي توان در يك مساله قطعي ترديد نمود. روشن است كه مساله ناراحتي و آزار دختر پيامبر(ص) كه موجب شهادت آن حضرت شد نظير ديدگاه آن حضرت به خلفا مي باشد. اما درباره سكوت حضرت علي(ع) و ساير صحابه، آن حضرت روشي را برگزيد كه پيامبر اسلام بامنافقان پيرامون خود برخورد نمود و آن رعايت حفظ و پيش رفت اسلام بود. يهود ونصاري مواظب بودند تا با بهره گيري از سوژه اي بر عليه آن حضرت كارهاي تبليغي انجام دهند، بدين جهت كافي بود كه بگويند پيامبر(ص) به قتل اصحاب خود دست زده است. گواه اين مطلب روايتي است (صحيح مسلم، ج4، باب نصر الاخ ظالما او مظلوما) كه يكي از اصحاب از پيامبر اسلام درخواست نمود اجازه دهند تا گردن عبدالله ابي منافق معروف را بزند، فرمود: با سخن مردم چه خواهي كرد كه به گويند محمد اصحاب خود را مي كشد. بر اين اساس حضرت علي(ع) در نهج البلاغه و غير آن علت آن سكوت و دست به شمشير نبردن را بيان فرموده است. در نهج البلاغه مي فرمايد: ترسيدم اگر اسلام و مسلمانان را ياري نكنم رخنه اي در آن ببينم يا شاهد نابودي آن باشم كه در اين صورت مصيبت آن برمن سخت تر از رها كردن حكومت بر شماست.(نامه 62) در جاي ديگر مي فرمايد: بار خدايا از قريش و كسانيكه ياري شان كردند به پيشگاه تو شكايت مي كنم زيرا قريش پيوند خويشاوندي مرا قطع كرده و منزلت بزرگ مرا كوچك شمردند. و در غصب حق من با يكديگر هم داستان شدند.(همان، خ 172، بخش 4) 1. پس از دفن فاطمه زهرا(س) با پيامبر درددل مي كند و شكايت خود را به پيشگاه خدا عرضه مي كند: «وستنبئك ابنتك بتضافر اْمتك علي خضمها فاحفها السئوال و استخبرها الحال فبعين الله تدفن انبتك سرا و تهضمهم حضها و تمنع ارثها» ؛ (نهج البلا غه، خطبه202) به زودي دخترت همكاري امت تو را برنابوديش خبر خواهد داد. پس تمامي مسائل را از او بپرس و از وي بخواه كه گزارش مفصل را به تو بگويد، اين پيشامدها در زماني انجام شد كه هنوز چيزي نگذشته و نام تو از يادها نرفته است. اين سخن حضرت علي(ع) پس از دفن حكايت از وجود مسائلي مي كند كه تاريخ آن را براي ما روشن نقل نكرده است. حضرت علي(ع) براي هميشه اين سئوال را به جاي گذاشت كه چرا بايد جنازه دختر پيامبر تنها و در شب دفن شود و پنهان بماند. از اين رو حضرت امير(ع) در برابر حوادث دردناك هرگز سكوت نفرمود بلكه تنها دست به شمشير نبرد. اما در معرفي چهره كسانيكه به او و همسرش ظلم نمودند، هرگز ساكت نشد. هر چند سعي تاريخ نگاران و محدثان اهل سنت بر پنهان نگهداشتن اين مسائل است،اما گاه در لابلاي بيان تواريخ و روايات به عمق اين فاجعه اشاره مي كنند. اما مخفي بودن قبر حضرت فاطمه(س)، هر چند قبرهاي مخفي در تاريخ بشريت وجود داشته است اما هيچ كدام حامل پيامي مانند قبر مخفي دختر پيامبر اسلام نبوده است. چرا كه خود ايشان به آن پيام تصريح فرموده: [چنان كه در صحيح بخاري آمده:(صحيح بخاري، ج5، 177) فاطمه بر ابوبكر خشمگين بود و با او سخن نگفت تا وفات نمود. هنگاميكه وفات يافت علي(ع) او را شبانه دفن كرد و ابوبكر را آگاه نساخت و خود بر بدنش نماز گذارد. ابن ابي الحديد در ج 6، ص50، شرح نهج البلاغه مي نويسد: [فاطمه وفات يافت در حالي كه بر ابوبكر و عمر خشمگين بود و وصيت كرد كه ابوبكر و عمر بر او نماز نگذارند.] كه احدي را بر دفن من آگاه نگردان چون راضي نيستم آناني كه به من ظلم نموده و مرا آزار داده اند در تشييع جنازه من شركت كنند. آن حضرت با اين شيوه به آيندگان پيام مي دهد كه خلفا درباره دختر پيامبرشان بدترين برخورد را داشته اند. هجمه به خانه و بيت نبوت و جريان سقط محسن بن علي و جلو گيري از فدك نمونه برخوردها بوده است.خصيبي از امام صادق(ع) روايت مي كند: آتش بر چوبه در گرفته شد و قنفذ دست انداخت تا در را باز كند(چون فاطمه در پشت در مانع بود) عمر با تازيانه به شدت بر بازوي فاطمه زد به طوري كه اثر آن همچون بازوبندي سياه بر بازوي فاطمه ماند. سپس با لگد بر در كوبيد... [مراجعه شود به ص120 كتاب در پاسخ به افسانه شهادت] در كتاب فرائد السمطين كه مو لف آن از اعتبار خاصي نزد ذهبي از علماي متعصب اهل سنت برخوردار مي باشد در اين باره روايت مي كند: انتهك حرمتها و غصب حقها و منعت ارثها و كسر جنبها و اسقطت جنينها و هي تنادي يا محمداه فلا تجاب (فرائد السمطين ج2، 35_34) خانه حضرت زهرا مورد هتك حرمت قرار گرفت،حق ايشان غصب و از ارث محروم، پهلوي آن حضرت را شكسته و موجب سقط جنين شد در حالي كه پدر بزرگوارش را صدا مي زد: يا محمدا و .... در اينجا يادآوري اين مطلب لازم است كه مقصود از شهادت چيست؟ گاه فردي در ميدان جنگ و نبرد با دشمن به شهادت مي رسد. و گاه در خانه خودش مورد هجمه قرار مي گيرد و در اثر ضربه جسمي و روحي موجب شهادت مي شود. شهادت حضرت زهرا(س) از نوع دوم است. چون بدون ترديد خانه آن حضرت به خاطر تحصن گروهي از ياران اميرالمؤمنين مورد هجمه قرار گرفته و در اين ميان كه حضرت زهرا براي دفاع و اتمام حجت به در خانه رفته بود مورد بي احترامي قرار گرفته و در حالي كه پشت در ايستاده بود با حمله آن گروه مورد ضربه سخت جسمي و روحي قرار گرفتند. بدين جهت امام كاظم(ع) در روايتي كه در كافي نقل نموده، واژه شهيده را بر حضرت زهرا به كار برده اند. «ان فاطمه عليها السلام صديقه شهيده» ؛ (اصول كافي، كتاب الحجه، زندگاني حضرت زهرا(س)) محمدبن جرير طبري در كتاب «دلايل الامامه» ص 26 به نقل از امام باقر(ع) مي نويسد: هنگامي كه پيامبر(ص) وفات يافت و آن حوادث كه عده اي به خانه فاطمه هجوم آوردند اتفاق افتاد و اميرالمؤمنين علي(ع) را بيرون كشاندند در اثر آن لگدي كه به پهلوي فاطمه(ع) زدند، او فرزند كاملي را كه در رحم داشت سقط كرد و اين مسئله موجب بيماري و وفات ايشان شد. در پايان پرسش كننده و ساير كساني كه اين پاسخ را ملاحظه خواهند نمود توصيه مي كنيم كه براي آگاهي بيشتر به كتاب [پاسخ به افسانه شهادت] تاليف سيد جواد حسيني طباطبايي، مراجعه نمايند. اين كتاب بسياري از كساني كه مانند پرسش كننده بوده اند دگرگون نموده است چنان كه درسايت [مذاهب كلام] كه با ما در ارتباط هستند اظهار كرده اند، و ايشان را نيز به اين سايت ارجاع مي دهيم تا با مطالعه اين كتاب و ريشه فكر ساختگي شهادت برچيده شود. ------------------ مركز: نهاد نمايندگي ولي فقيه در دانشگاهها پرسش: چگونگي شهادت خانم فاطمه زهرا از ديدگاه اهل سنت؟ پاسخ: از بعضي از منابع شيعه و سني استفاده مي شود كه حضرت فاطمه (س ) در اثر ضربات و لطمه ها و فشارهايي كه بر آن مخدره وارد شد, شهيد شدند. اما اين كه مسبب شهادت چه كسي بوده , اختلاف است ; بعضي ((قنفذ)) را ذكر كرده و بعضي , جمعيتي كه بر خانه آن حضرت هجوم آورده اند را سبب قتل مي دانند. براي آگاهي بيشتر ر . ك : مدارك شيعه : 1- كامل الزيارات ابي القاسم جعفربن محمد بن جعفر بن موسي بن قوليه , ص 332 2- بحارالانوار , ج 28 , ص 61 - ج , 29 , 192 - ج 30 , ص 348 - ج 43 , ص 170 3- الاختصاص شيخ مفيدص 182 4- دلائل الامامه طبري ص 45 5- وفات الصديقه الزهر(س ) علامه مقدأم ص 78 منابع اهل سنت : 1- الملل والنحل الشهرستاني ج 1 , ص 57 2- مناقب آل ابيطالب ابن شهر آشوب ج 3 , ص 358 (به نقل از ((المعارف )) ابن قتيبه ) 3- الامامه والخلافه مقاتل بن عطيه، ص 160 4- انساب الاشراف بلاذري ، ج 1 , ص 586 5- العقد الفريد ابن عبد ربه، ج 4 , ص 259 6- الوافي بالوفيات ، ج 6 , ص 17 بعضي ديگر از آنها نيز معتقدند حضرت زهرا بعد از رحلت پيامبر بيمار شدند و در اثر بيماري از دنيا رفتند. موفق ، موید و پیروز و سربلند باشید!