ناشناس
باسلام و سپاس فراوان. من 25 ساله هستم. حدود یک سال...
باسلام و سپاس فراوان. من 25 ساله هستم. حدود یک سال قبل با همسرم که غریبه بودند ازدواج کردم. همسرم مردی مهربان و به معنای واقعی کلمه انسان شریفی هستند و با توکل به خدا زندگی خوب و آرامی داریم.بعد از ازدواج...
مشاور: خانم مامن پوش
با سلام و تشکر از انتخاب ما خانم گرامی ، هرکس برای زندگی معیارهایی دارد که قبل از ازدواج و در زمان خواستگاری و نامزدی باید این معیارها را با همسر آینده در میان گذاشت . اگر تفاوت فاحشی بین آنها باشد ازدواج کردن یک اشتباه است . شما باید قبل از ازدواج کردن به فکر این تفاوتها بوده باشید . اما باید بدانید پیدا کردن فرد مناسب که هم خودش و هم خوانواده اش آن معیارها را داشته باشند و با هم به تفاهم برسید ، جزیی از کمترین احتمالاتی است که ممکن است رخ بدهد . نکته مثبت اینجاست که قرار است شما با همسرتان زندگی کنید و اگر همسرتان با شما همراه باشد میتوانید مشکلات را سپری کنید . 1- اهداف آینده تان را برای خود حفظ کنید . لازم نیست آنها را با اعضای خانواده همسرتان در میان بگذارید . تلاش کنید با برنامه ریزی سالانه ، ماهانه و هفتگی به آنها دست یابید . یادتان باشد انسانهای موفق برای رسیدن به اهدافشان یکبار تلاش نمی کنند ...اگر بنشینید و به بهانه داشتن مشکلات و سخت بودن راه کاری نکنید سالهای آینده پشیمان میشوید . 2- اینکه محیط خانواده همسرتان پر است از حسادت و چشم و هم چشمی نشان دهنده تهی بودن آنها است . هرچه انسان از فکر و اندیشه و هدف خالی تر باشد ، تهی تر می شود . در نتیجه برای بالا کشیدن خود دیگران را خراب میکند . شرایط سخت است اما خودتان را با آنها مقایسه نکنید . 3- سعی کنید بدون بی ادبی کردن و دعوا کردن ، حرف خودتان را بزنید . اگر انسان احساسات خودش را از جمله غم و شادی تخلیه نکند . مسلما آنها راهی برای خارج شدن در محیطی نامناسب پیدا خواهند کرد . اگر برای بنده مصداق های این آزارها را بنویسید دقیقا می گویم چطور باید پاسخ دهید . 4- سعی کنید به همسرتان نزدیک شوید . به او محبت کنید . نیازهای جنسی و عاطفی او را برآورده کنید ، اعتماد او را بدست آورید تا در طول زمان به هم نزدیکتر شوید و خط حریم زندگی شما را حفظ شود . موفق باشید .