ناشناس

سلام پسر من 12 سالشه بینهایت تندخو و پرخاشگر شده البته...

سلام پسر من 12 سالشه بینهایت تندخو و پرخاشگر شده البته از بچگی هم خیلی بدقلق بود ولی هیچ وقت بی ادب نبود اما الان خیلی راحت به من و پدرش بی احترامی میکنه افعال رو مفرد بکار میبره هیچ حرف شنوی از هیچ کسی نداره از هر چیزی ایراد می گیره با برادر کوچیکش که همش 2 سالشه بسیار بد و تند برخورد میکنه هر کاری رو که اراده کنه هر چند نادرست و هر چند دلایل و اسدلالهای منطقی من و پدر و اطرافیانش برای انجام ندادن اون کار اون رو منصرف نمی کنه دیگه صبرم رو تموم کرده من هم بهش پرخاش میکنم اصلا نمی تونیم حتی برای 10 دقیقه یه ارتباط آروم و بی تنش کنار هم داشته باشیم این رفتارهای پسرم داره به ارتباط بین من و همسرم هم لطمه میزنه ما 14 ساله که باهم بدون هیچ مشکلی زندگی کردیم ولی تو این چند ماهه اخیر تنش بین روابط خودمون هم داره زیاد میشه من فقط یک مورد رو اشاره میکنم که واقعا نمیدونم الان بایدچه برخوردی با پسرم داشته باشم شب گذشته من برای شام میگو گذاشته بودم و پسرم اصرار اصرار که فردا برای خوراکی با خودش میگو ببره البته به همراه چوب غذای چینی که خوب بنظر من و پدرش این کار اصلا درست نیست ذات خوردن میگو در مدرسه نه نحوه خوردن که باعث جلب توجه بچه های دیگه میشه خلاصه با صدها دلیل و مدرک باهاش مخالفت کردیم که این کار نباید انجام بشه ولی در کمال ناباوری صبح که از خواب بیدارشدم دیدم از داخل یخچال میگوها رو به اضافه چوبهای چینی با خودش برده از صبح سردرد گرفتم نمیدونم واقعا چه برخوردی باید باهاش داشته باشم تو رو خدا کمکم کنید چون دارم از دستش دیوونه میشم نگران آیندشم.....
دوشنبه، 24 مهر 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

سلام پسر من 12 سالشه بینهایت تندخو و پرخاشگر شده البته...

ناشناس ( تحصیلات : لیسانس ، 35 ساله )

سلام پسر من 12 سالشه بینهایت تندخو و پرخاشگر شده البته از بچگی هم خیلی بدقلق بود ولی هیچ وقت بی ادب نبود اما الان خیلی راحت به من و پدرش بی احترامی میکنه افعال رو مفرد بکار میبره هیچ حرف شنوی از هیچ کسی نداره از هر چیزی ایراد می گیره با برادر کوچیکش که همش 2 سالشه بسیار بد و تند برخورد میکنه هر کاری رو که اراده کنه هر چند نادرست و هر چند دلایل و اسدلالهای منطقی من و پدر و اطرافیانش برای انجام ندادن اون کار اون رو منصرف نمی کنه دیگه صبرم رو تموم کرده من هم بهش پرخاش میکنم اصلا نمی تونیم حتی برای 10 دقیقه یه ارتباط آروم و بی تنش کنار هم داشته باشیم این رفتارهای پسرم داره به ارتباط بین من و همسرم هم لطمه میزنه ما 14 ساله که باهم بدون هیچ مشکلی زندگی کردیم ولی تو این چند ماهه اخیر تنش بین روابط خودمون هم داره زیاد میشه من فقط یک مورد رو اشاره میکنم که واقعا نمیدونم الان بایدچه برخوردی با پسرم داشته باشم
شب گذشته من برای شام میگو گذاشته بودم و پسرم اصرار اصرار که فردا برای خوراکی با خودش میگو ببره البته به همراه چوب غذای چینی که خوب بنظر من و پدرش این کار اصلا درست نیست ذات خوردن میگو در مدرسه نه نحوه خوردن که باعث جلب توجه بچه های دیگه میشه خلاصه با صدها دلیل و مدرک باهاش مخالفت کردیم که این کار نباید انجام بشه ولی در کمال ناباوری صبح که از خواب بیدارشدم دیدم از داخل یخچال میگوها رو به اضافه چوبهای چینی با خودش برده از صبح سردرد گرفتم نمیدونم واقعا چه برخوردی باید باهاش داشته باشم تو رو خدا کمکم کنید چون دارم از دستش دیوونه میشم نگران آیندشم.....


مشاور: سید حبیب الله احمدی

باسلام. مشکل شما با فرزندتان مشکل بسیاری از والدین با فرزندانشان در این سنین است و ریشه ی تمام این مسائل، فقدان آموزش کافی والدین، در خصوص ویژگی های روانشناختی مربوط به سن فرزندانشان است. سن فرزند شما سن انتقال از دوره ی کودکی به دوره ی نوجوانی است. اشتباهی که والدین معمولاً‌ در این سنین می کنند این است که با گذر کودک از دوره ی کودکی به دوره ی نوجوانی، هیچ تغییری در رفتار و تعامل خود با فرزند و انتظاراتی که از او دارند، ایجاد نمی کنند. این درحالی است که ویژگی های روانشناختی یک کودک، بسیار بسیار متفاوت و حتی در بعضی از امور، متضاد ویژگی های روانشناختی یک نوجوان است. در واقع فرزند با گذر از دوره ی کودکی به دوره ی نوجوانی، دچار تغییرات عمیقی در هویت و ویژگی های روانشناختی و رفتاری می شود که اگر والدین، بدون در نظر گرفتن این موضوع، همچنان بخواهند از همان الگوهای سابق خود در برخورد با فرزند، استفاده کنند، مطمئناً با شکست و ناکامی در روابط خود با فرزند، روبه رو خواهند شد. در این سنین، یکی از مهمترین نیازهای فرزند شما نیاز به استقلال است. یعنی او نیاز دارد که در خیلی از زمینه ها خودش تصمیم بگیرد و خودش عمل کند. البته این به این معنی نیست که باید فرزند را کاملاً ‌به حال خود، رها کرد. اما نباید محدودیت ها و کنترل های اعمال شده بر او به شدت و قوت دوران کودکی باشد. در بعضی از امور، اجازه دهید مطابق با میل و تصمیم خود عمل کند حتی اگر می دانید که رفتار او باعث ناکامی او خواهد شد. اجازه دهید که خودش مسئولیت بعضی از رفتارهایش را برعهده بگیرد و حتی اگر اشتباه است خودش پیامد اشتباه آن را تجربه کند. البته این کار باید به صورت کنترل شده انجام بگیرد یعنی منظور من مواردی که بسیار مهم است و پیامد خیلی مخربی دارند نیست. نکته ی دیگری که لازم است به آن توجه داشته باشید این است که تحریک پذیری هیجانی و واکنش های پرخاشگرانه تا حدی برای سن فرزند شما طبیعی است. حتی فرزندانی که دوران کودکی خیلی آرام و مودبی را گذرانده اند، در دوران نوجوانی به احتمال بسیار زیاد، به درجات مختلف، واکنش های پرخاشگرانه از خود نشان می دهند. بنابراین پیشنهاد می کنم که کمی با صبر و بزرگواری بیشتر با واکنش های او برخورد نمایید و آن را به حساب بی ادبی یا قصد بی احترامی و لجبازی او نگذارید. دوره ی نوجوانی، دوره ی فوران هیجانات مثبت و منفی است و در بسیاری از موارد، بویژه در مورد هیجانات منفی مانند خشم، کنترل هیجانی برای نوجوان، بسیار دشوار است. بنابراین شیوه های انضباطی خود را حفظ نمایید اما با انعطافی بیش از گذشته و با اعتماد و مسئولیت گذاری بیشتر بر خود نوجوان.



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.