سلام و خسته نباشید . دوست داشتم مشکلم را بصورت آنلاین مطرح میکردم و نظرات دیکران را هم میفهمیدم اما خوب همین هم غنیمته .12ساله ازدواج کردم و 2تا فرزند دارم اولی پسر و دومی دختر . غیر از2سال اول ازدواجمان که نصبتا خوب بود و مشکلی نداشتیم اما باقی این سالها رو داییم مشکل دارم .همسرم بطور کل فراموش کرده که یک زن میباشد و رفتار و لازمه های زن بودن را دارا نیست در روابط خصوصیمان بطور کل سرد و بیروح میباشد نیازهای منو میشناسه و من صادقانه و دوستانه خواسته هایم را عنوان میکنم اما ایشان گفته های منو یک نقطه ضعف میدونه و بعنوان ابزاری برای ترور شخصیتم استفاده میکنه . فقط دنبال مجالس روضه و هیات های مذهبی و عزاداریه .این روند ایشان روحیه فرزندانمان را هم خراب و افسرده کرده اما متاسفانه گوشش به اعتراضات من نیست . از ایشان میخوام از لباسهای شیک و زیبا که زن بودنش را بیان میکنه استفاده کنه اما دریغ...این لباسها را هم متعلق به خانمهای بدکاره میدونه .در خیابان ظاهر خانمهای آراسته و متین را نشانش میدهم لباسهای زیبا و مدرنی که پوشیده اند را برایش مثال میزنم اما ایشان همه را خراب و فاسد میداند و من را هم بوالهوس خطاب میکنه این در شرایطی است که من عاشق خانواده و فرزندانم و همسرم هستم و در عین حال هم دارای میل جنسی بسیار زیادی هستم که سخت آزارم میده .برآن شده ام که از داروهایی استفاده کنم که میل جنسیم را کاهش دهد و به صفر برساند اما باز هم مشکل دارم . چکار باید بکنم و چگونه رفتار کنم ؟چند روزی است که با ایشان کاملا سرد و به حالت قهر برخورد میکنم اما هیچ تغییر و یا تفاوتی در رفتارش ایجاد نکردیده .راهنماییم کنید من دیکه کم آورده ام . دلم خیلی پره اما اینجا جای بیان کردنش نیست .سپاسگزارم