ناشناس
با سلام خدمت شما و عرض خسته نباشیدبنده 22 سالمه و...
با سلام خدمت شما و عرض خسته نباشید
بنده 22 سالمه و از الان به فکر اینده و ازدواجم هستم و نمیخام مثل بعضی از جونها به یه تجربه تلخ برسم
پس برا این خیلی فکر کردم و دیدم نه من اگه یه دختر رو میشناسم فقط رفتارش و اخلاقش رو میدونم نه از درونش خبر دارم نه چیزی پس به فکر افتادم که باید مثلا با یه دختر دوست باشم مدتی بعد اخلاقش و درونش رو بشناسم اما خدا گفته برای خودتان در پنهانی دوستانی از جنس مخالف نگیرید
پس من موندم چه کنم
تصمیم گرفتم و با امام رضا عهد بستم من یه کاریی انجام بدم و در عوضش موقع ازدواجم که شد امام رضا یکی رو برا من بفرسته
حالا به هر طریقی یا تو خواب نشون بده یا هرچی من خودم که تصمیم دارم به مادرم بگم موقتش که شد ؛ مثلا حالا بعد 2 یا 3 سال بعد ؛ هشت روز بعد هر نماز واجبش دو رکعت نماز بخونه و دعا کنه و بعد هشت روز انجام این عمل امام رضا یکی رو معرفی کنه و در ضمن الانم خودم بعد هر نماز واجب تو هر روز دو رکعت نماز میخونم بعد این قول و قرارمون خلاصه اینکه وا گذار کردم به امام رضا
حالا سوال من این بود که ایا این کار من درسته ؟
یا این قوه عقل و احساس که خدا به ما داده و از فرشته ها متمایزمون کرده برا همین موقع ها هست و من این قوه رو نادیده گرفتم ؟
اگه ممکنه کمکم کنید
بگید که این کارم درست بوده یا غلط ؟
اگه درسته هیچ
و اگر غلطه که بگین
اما تورو خدا واضح و کامل بگین
با سپاس
مشاور: سیدحبیب الله احمدی
باسلام. البته تخصص بنده روانشناسی بالینی است و در مورد امور مذهبی نمی توانم نظر قطعی بدهم ولی تا آنجا که بنده اطلاع دارم، ابداع شکل های جدید ذکر و عبادت، در دین ما چندان مورد قبول نیست. به جای آن برای هرحاجت خاصی باید به دعاها و اعمال مذهبی خاصی که در دین ما از منابع معتبر ارائه شده است (مخصوصاً مفاتیح الجنان) مراجعه کرد. اما در مورد آنچه که به تخصص بنده مربوط می شود، باید بگویم که ایده ی شما در اینباره که با دوستی با جنس مخالف می توانید شناخت دقیقی از طرف مقابلتان پیدا کنید، به هیچ وجه واقع بینانه نیست. زیرا تجربه نشان داده است که در این دوستی ها در اکثر قریب به اتفاق موارد، طرفین، هیچکدام شخصیت واقعی خود را نشان نمی دهند. آنچه که شما در این روابط می بینید، نوعی نقاب یا به عبارتی ویترین طرف مقابل است. یعنی آن فرد، فقط بخش های زیبا و درست شخصیت خود را آن هم به طور تصنعی و ساختگی به شما نشان می دهد و اکثر بخش های خنثی یا منفی شخصیت خودش را که به احتمال زیاد با سلیقه ی شما سازگار نیست، از شما پنهان می کند. به همین دلیل، تجربه نشان داده است که هنگامی که این دوستی ها به ازدواج ختم شده اند، خیلی زود هردو طرف در رابطه ی خود به شکست خورده اند، چون شخصیتی که بعد از ازدواج با آن روبه رو شده اند کاملاً با شخصیتی که در دوستی ها می دیده اند تفاوت داشته است. بهترین کار برای نگرانی شما برای ازدواج، می تواند این باشد که هنگامی که به لحاظ اقتصادی، اجتماعی و پختگی شخصیتی و روانشناختی، احساس کردید که زمان ازدواجتان فرا رسیده است، به شیوه ی سنتی یا نیمه سنتی (یعنی براساس شناختی که از همکلاسی خاصی یا همکار خاصی پیدا کرده اید)، برای خواستگاری اقدام کنید و هیچگاه خودتان را درگیر صمیمیت قبل از ازدواج نکنید. برای صحت انتخابتان، این نکته را در نظر داشته باشید که تا قبل از خواستگاری نمی توانید روی شناخت صددرصد حساب باز کنید. خواستگاری به معنای انتخاب قطعی یک دختر نیست بلکه به این معنی است که از آن دختر اجازه خواسته اید تا هردو طرف به سنجش و بررسی بیشتر در مورد یکدیگر بپردازید و در این مورد که آیا مناسب ازدواج با یکدیگر هستید یا خیر، تصمیم بگیرید. بنابراین بهتر است که شناخت خود از طرف مقابل را به سنجش های بعد از خواستگاری موکول کنید که بهترین آن ها مراجعه ی هردوی شما به مشاوره ازدواج، جهت انجام مشاوره ی پیش از ازدواج است.