سلام یک سال حتی کمی بیشتر هستش که با پسری از طریق سایت اجتماعی آشنا شدم ، رابطه دوستی ما خیلی کند پیشرفت کرد به طوری که تا دو ماه اول آشنایی هیچ شماره تماسی رد و بدل نشد ، و بعد از سه ماه برای اولین بار همدیگر دیدیم و بعد از دیدار اول ارتباطمون فقط از طریق پیام بود یا ارتباط آنلاین و بعد از حدود 6-7 ماه یه پروژه کاری با هم شروع کردیم که باعث شد ارتباطمون نسبتا خیلی گرمتر نسبت به قبل بشه و چون ارتباطم باهاش زیاد بود مادر و خواهرم در جریان رابطه ام قرار دادم و تا این که الان که ارتباطمون بیشتر از یک سال شده چندین مرتبه با هم بیرون رفتیم ، تو این مدت آشنایی تا حالا چیز خاصی ندیدم که به طور جدی ناراحت شوم و هرچی بوده خیلی زود گذر بوده و از طرفی طرف مقابلم اصلا اهل بحث و دعوا کردن نیست و یک بحثی خیلی کش نمی دهد اما مشکل اینجاست که خانواده اون از آشناییمون در جریان نیستند و این آقا بنا به شغلش جدا از خانواده و شهرش زندگی می کند و ماهی چند روز پیش خانواده اش می رود تا حالا چندین مرتبه گفتم خانواده ات را در جریان آشناییمون قرار بده مخالفت کرده که چون مادرش مذهبی هست روی صحبت کردن در این مورد را نداره و از طرفی تا حالا حرف ازدواج نزده ، من 29 ساله هستم و ایشون 32 ساله و هر دو متولد یک ماه هستیم و این را هم بگم اولین تجربه ام در مورد ارتباط با پسر هستش و یه چیز دیگه این که ایشون اینقدر به من اعتماد دارند که کلیدهای منزل و شرکت در اختیار قرار داده که زمان هایی که منزل پدری تشریف می برند برای سرکشی به منزلشون ازآن استفاده کنم لطفا راهنمایی کنید چگونه این رابطه را هدف دار کنم و اگر این رابطه بیهوده است این رابطه با تمام سختی های روحی که ممکن برام به وجود بیاد قطع کنم آخه از نظر روحی خیلی حساس هستم اما یه جورایی می خوام به حرف عقلم گوش کنم نه دلم خیلی نیاز به جوابتون دارم ممنون و سپاس