ناشناس
سلام یه نفر با خانوادش اومدن خواستگاری من و من و پس...
سلام یه نفر با خانوادش اومدن خواستگاری من و من و پس ر هم با هم صحبت کردیم و از همیدیگه خوشمون اومد و از نظر فکری تا حد زیادی بهم نزدیک بودیم قرار بود ازمایش انجام بدیم که خانواده پسر گفتنند وقتی می خواستن برای اینکار تماس بگیرن عطسه صبر اومده و استخاره کردند و بد اومده و معذرت خواهی کردن منم که این موضوع یکم باورش سخت بود برام به پسره پیام دادم و خواستم دلیل اصلیشونو بگن و اون هم گفت همنون چیزیه که مادرم گفته منم براش یه تصویر از آیه م من یتق الله یجعل له مخرجا و ... فرستادم توی واتس اپ چون هر دومون از نظر مذهبی تقربیا مذهبی هستیم بعد از چند روز اونم یه پیام مبنی بر توکل و من هم عکسی با همین موضوعا فرستادم ولی با هم صحبتی نداشتیم ولی چیزی که پیش اومده اینه که دلها به هم گره خورده و نمی دونم چیکار باید بکنم می تونم بگم اونم مثل منه و . در این بین هم یه خواستگار برام پیدا شده و شرایش خوبه ولی نمی تونم قبولش کنم موندم این وسط چیکار کنم چه اقدامی انجام بدم خودمو نسبت به اولی هم از نظر احساسی یه و ابستگی و دین می دونم که همینجوری نمی تونم کنارش بذارم و به دومی فکر کنم دوست دارم اول نتیجه اولی مشخص بشه و دومی هم عجله داره می ترسم اشتباه کنم لطفا راهنمایی کنید.ممنون
مشاور: خانم سعیده صفری
باسلام. خواهر عزیزم شرایط سخت تصمیم گیری که در آن قرار گرفته اید را درک می کنم اما این را بدانید تا زمانی که هر دوی این افراد در ذهنتان قرار دارند و به نحوی آنها را مقایسه می کنید شانس اینکه انتخاب درستی داشته باشید را از دست خواهید داد، درست است که شما با اطلاعاتی به این نتیجه رسیده اید که هنوز به برگشت خواستگار اول امید دارید ولی به نظر می رسد ایشان تصمیمشان را به شما اعلام کرده اند. پس می توانید برای رفع این ابهام از ایشان مستقیم سؤال کنید ، به احتمال زیاد ایشان تصمیم نهایی شان را به شما خواهند گفت ، اگر جوابشان منفی بود یا اینطور برداشت کردید که می خواهند با شما همین رابطه دورادور را حفظ کنند ولی برای خواستگاری مجدد اقدام نکنند، از ایشان خداحافظی کنید و جریان خواستگار دوم را مطرح کنید و رابطه تان را تمام شده بدانید و با خیال راحت تر به خواستگار دوم تان فکر کنید. چون تا زمانی که امید به برگشت ایشان دارید خواستگار جدیدتان هیچ شانسی ربرای باز کردن قلب شما نخواهند داشت.