سلام من و اقا پسری حدود ی سال پیش با هم اشنا شدیم و ایشون اومدن برای خواستگاری.همسنیم هردو 21 ساله و دانشجو پارسال بیکار بود و خانوادم به این بهونه جواب رد دادن ولی امسال که کار پیدا کرده و اومده جلو و خانوادشم میگن ما حمایت میکنیم و حتی خونه هم بهتون میدیم خانوادم قبول نمیکنن با دلایل مختلف مثلا میگن دانشجوئه به درسش لطمه میخوره یا هنو جوونه چجوری بهش اعتماد کنیم اگه بعداا پشیمون بشه چی؟ ولی من به عشقش مطمئنم تو این یه سال بهم ثابت کرده و البته واقعا به خاطر حفظ دینش میخواد ازدواج کنه هم ما مذهبی هستیم هم خانواده هامون پدرم میگه قبول دارم باید زود ازدواج کنید ولی میترسم.میگن دوسال دیگه که درس جفتتون تموم شد و یه مقدار هم سنتون بیشتر شد الانم باید قطع رابطه کنید ولی اونم میگه بدون من نمیتونه ادامه بده حداقل یه رابطه کمی داشته باشیم به خدا دیگه خسته شدم نمیدونم چیکار کنم توروخدا کمکم کنید بریدم