پرسش :

از صحابه پیامبر(صلى الله علیه وآله) چه کسانی حدیث غدیر را نقل کرده اند؟


پاسخ :

پاسخ اجمالی:
علامه امینی نام 110 تن از صحابه ای که حدیث غدیر را نقل کرده اند ذکر کرده، و با توجه به شرایط تاریخی و موقعیت صدور این حدیث، تعداد راویان آن را تا صدها هزار تن تخمین می زند. از مهم ترین این راویان می توان به ابوذر، جابر بن عبدالله انصاری، ام سلمه، ابوهریره، حسان بن ثابت، زبیر بن عوام، سعد ابی وقاص، سلمان فارسی، عایشه، عبدالله بن عباس و... اشاره کرد.

پاسخ تفصیلی:
علاّمه امینى(رحمه الله) در الغدیر(1) پس از جمع آورى اسامى 110 تن از بزرگان صحابه که حدیث غدیر را روایت نموده اند، مى فرماید(2): به اقتضاى طبیعت حال، تعداد این راویان باید چندین برابر باشد؛ زیرا اصحابى که این حدیث را شنیده و حفظ کرده اند، بیش از صد هزار نفر بوده اند. و طبیعتاً هنگام بازگشت از سفر براى دیگران هم بازگو کرده اند، چون عادت هر مسافرى نقل وقایع عجیبى است که در سفر شاهد آنها بوده است. و ما از باب اختصار، به ذکر 25 مورد از مواردى که مؤلّف نام برده، اکتفا مى کنیم(3):
1 ـ ابو هریره دوسى، متوفّاى (57 ـ 59 هـ ق).(4)
2 ـ اسماء بنت عُمیس خَثْعَمیّه. ابن عقده در «کتاب الولایة»(5) از او به سندى که آورده، روایت کرده است.
3 ـ اُمّ سَلَمه همسر پیامبر(صلى الله علیه وآله).(6)
4 ـ اُمّ هانى دختر ابو طالب.(7)
5 ـ ابو حمزه أنس بن مالک انصارى خزرجى، خادم پیامبر(صلى الله علیه وآله) متوفّاى (93 هـ ق).(8)
6 ـ جابر بن عبدالله انصارى، متوفّاى (73، 74، 78 هـ ق).(9)
7 ـ ابوذر جندب بن جناده غِفارى، متوفّاى (31).(10)
8 ـ حسان بن ثابت.(11)
9 ـ امام حسن مجتبى(علیه السلام) سبط رسول الله(صلى الله علیه وآله). «ابن عقده» در «کتاب الولایة»(12)، حدیث امام مجتبى(علیه السلام) را با اسنادى که آورده، و نیز«جِعَابى» در «النُخب» روایت کرده اند. «خوارزمى» هم ایشان را از راویان حدیث غدیر بر شمرده است.(13)
10 ـ سیّد الشهداء امام حسین(علیه السلام)، سبط رسول الله(صلى الله علیه وآله).(14)
11 ـ زبیر بن عوّام قریشى، متوفّاى (36 هـ ق). او یکى از ده نفر معروف به عَشَره مُبشَّره(15) است. «ابن مغازلى» همه آنها را از راویان حدیث غدیر شمرده است(16). و «جزرى» شافعى در «أسنى المطالب» هم او را از روات حدیث غدیر مى داند.(17)
12 ـ ابو اسحاق سعد ین ابی وقّاص ، متوفّاى (54، 55، 56، 58 هـ ق).(18)
13 ـ ابو عبدالله سلمان فارسى، متوفّاى (36، 37 هـ ق).(19)
14 ـ عایشه دختر ابوبکر، همسر پیامبر(صلى الله علیه وآله). ابن عقده در «حدیث الولایة»(20) از او حدیث غدیر را نقل کرده است.
15 ـ عبّاس بن عبدالمطّلب بن هاشم، عموى پیامبر(صلى الله علیه وآله)، متوفّاى (32 هـ ق).(21)
16 ـ عبدالله بن جعفر بن ابى طالب هاشمى، متوفّاى (80 هـ ق). ابن عقده حدیث غدیر را از او نقل کرده است. وى با همین حدیث علیه معاویه احتجاج مى نماید.(22)
17 ـ عبدالله بن عبّاس، متوفّاى (68 هـ ق).(23)
18 ـ ابو عبدالرحمن عبدالله بن عمر بن خطّاب عدوى، متوفّاى (72، 73 هـ ق).(24)
19 ـ ابو عبد الرحمن عبدالله بن مسعود هُذَلى، متوفّاى (32یا 33).(25)
20 ـ عثمان بن عفّان، متوفّاى (35 هـ ق). او یکى از «عشره مبشّره» است که «ابن مغازلى»(26) آن ها را به طُرُق خودش از جمله صد راوى حدیث غدیر شمرده است.
21 ـ امیر المؤمنین على بن ابى طالب(صلوات الله علیه).(27) شعر آن حضرت در غدیر مشهور است و آن را راویان ثقه نقل کرده اند.(28) و همچنین قضیّه احتجاج آن حضرت در روز «شورا» و «جمل» به حدیث غدیر، و نیز سوگند دادن ایشان به حدیث غدیر در روز «رحبه» آمده است.(29)
22 ـ عمر بن الخطّاب، کشته شده به سال (23 هـ ق).(30)
23 ـ عمرو عاص. (31) او یکى از شعراى غدیر است.(32) مردى از همدان به نام «بُرْد» با حدیث غدیر علیه وى احتجاج مى کند و نهایتاً عمرو عاص به این حدیث اعتراف مى نماید.(33)
24 ـ صدّیقه طاهره فاطمه، دخت گرامى پیامبر(صلى الله علیه وآله).(34)
25 ـ فاطمه دختر حمزة بن عبد المطّلب. «ابن عقده»(35) و نیز «منصور رازى» در کتاب «الغدیر» از او این حدیث را روایت کرده اند.

پی نوشت:
(1). مراجعه شود: الغدیر، ج1، ص41 تا144.
(2). الغدیر، ج1، ص 144.
(3). اسامى به ترتیب حروف الفبا ذکر شده اند.
(4). مراجعه شود: تهذیب الکمال، ج 20، ص 484، شماره 4089؛ تهذیب التهذیب ج7، ص 337 [ج7، ص296]؛ مناقب خوارزمى، ص 130 [ص 156، ح 184]؛ الدرّ المنثور، ج2، ص259 [ج3، ص 19]؛ تاریخ مدینة دمشق، ج12، ص 234؛ تاریخ الخلفاء، ص 114 [ص 158]؛ کنز العمّال، ج6، ص154 [ج11، ص609، ح 32950؛ و ج13، ص157، ح36486].
(5). کتاب الولایة، ص 152.
(6). جواهر العقدین، ورقه 174؛ ینابیع المودّة، ص40 [ج1، ص38، باب 4].
(7). جواهر العقدین، ورقه 174؛ ینابیع المودّة؛ ص40[ج1، ص38، باب 4].
(8). المعارف، ص291 [ص 580]؛ مقتل الإمام الحسین(علیه السلام)، خوارزمى[1/48]؛ تاریخ الخلفاء، ص 114 [ص 158]؛ کنز العمّال، ج6، ص 154 و 403 [11/609، ح 32950؛ و 13/157، ح 36486].
(9). الاستیعاب، ابن عبد البرّ، ج2، ص 473 [قسم سوم، ص1099، شماره 1855]؛ کنز العمّال، ج6، ص398 [13/137، ح 36430 و 36433].
(10). فرائد السمطین، باب 58 [1/315، ح 250]؛ مقتل الإمام الحسین(علیه السلام)، خطیب خوارزمى [1/48].
(11). مراجعه شود: ما نزل من القرآن فی علّی، ص57.
(12). کتاب الولایة، ص150.
(13). و ذهبى در کتاب الغدیر، ح 121؛ و صالحانى؛ و شهاب الدین إیجى در توضیح الدلائل/ ق 197/ ب، وى را از صحابه اى که حدیث غدیر از آنها نقل شده، برشمرده اند.
(14). مقتل الإمام الحسین(علیه السلام)، خوارزمى [1/48].
(15). بنابر حدیثى منسوب به پیامبر(صلى الله علیه وآله) که در زمان عثمان جعل شده است، ایشان به 10 نفر بشارت بهشت داده اند؛ لذا معروف به «عَشَرة مُبشَّره» شده اند. این ده نفر عبارتند از: على(علیه السلام)، ابوبکر، عمر، عثمان، طلحه، زبیر، سعد بن ابى وقّاص، عبدالرحمن بن عوف، ابو عبیدة بن جرّاح و سعید بن زید بن عمرو. و شگفتا که در بهشت، على(علیه السلام) و دشمنانش گرد هم آمده اند؛ مراجعه شود: سنن ترمذى، ج5، ص 311، ح 3830 و 3831 و 3832؛ سنن أبی داود، ج2، ص401، ح 4648؛ مسند احمد، ج1، ص193، و چاپ دیگر: ج1، ص316 ، ح 1678؛ تقى الدین مقریزى در الخطط المقریزیّة، ج2، ص332 ادّعا مى کند که اینان در زمان حیات رسول الله(صلى الله علیه وآله) اهل فتوا بوده اند؛ مراجعه شود: حصر الاجتهاد، آقابزرگ طهرانى، ص71.
(16). مناقب علیّ بن أبی طالب(علیه السلام)،ص 27، ح 39.
(17). أسنى المطالب، ج3، ص 48.
(18). خصائص أمیرالمؤمنین، حافظ نسائى، ج3، ص28، ح 9؛ والسنن الکبرى، ج5، ص107، ح8397.
(19). فرائد السمطین، باب 58[ج1، ص315، ح 250].
(20). کتاب الولایة، ص 152.
(21). أسنى المطالب، ج3، ص 48.
(22). مراجعه شود: کتاب سُلَیم بن قیس، ج2، ص 834، ح42.
(23). خصائص أمیر المؤمنین، حافظ نسائى، ج7، ص 47، ح 24؛ و السنن الکبرى، ج5، ص112، ح 8405.
(24). جامع الأحادیث، ج7، ص 369، ح 23003؛ تاریخ الخلفاء، ص 114 [ص 158]؛ کنز العمّال، ج6، ص154 [ج11، ص 609، ح 32950].
(25). الدرّ المنثور، ح2، ص 298 [ج3، ص117]؛ فتح القدیر، ج2، ص 60؛ روح المعانی، ج2، ص348 [ج6، ص193].
(26). مناقب علىّ بن أبی طالب(علیه السلام)، ص 27، ح 39.
(27). مسند أحمد، ج1، ص 152 [ج1، ص246، ح 1313].
(28). مراجعه شود: الف باء، ج1، ص439؛ تذکرة الخواص، ص62 [ص107]؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج2، ص377 [ج4، ص 122، خطبه 56].
(29). مراجعه شود: مسند احمد، ج6، ص510، ح 22633؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج2، ص362[ج4، ص274، خطبه 56 ].
(30). مناقب علىّ بن أبی طالب(علیه السلام)، ص 22، ح 31؛ الریاض النضرة، محبّ الدین طبرى، ج2، ص161 [ج3، ص 113ـ114؛ و ج4، ص 204].
(31). الإمامة والسیاسة، ابن قتیبه، ص93 [ج1، ص97]؛ مناقب خوارزمى، ص 126 [ص 199، ح 240].
(32). مراجعه شود: ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج2، ص 522 [ج10، ص56، خطبه178].
(33). مراجعه شود: الإمامة والسیاسة، ابن قتیبه، ص93 [ج1، ص97].
(34). أسنى المطالب، ص 50؛ مودّة القربى، علىّ بن شهاب الدین همدانی، مودّت پنجم.
(35). کتاب الولایة، ص 153.

منبع: گزیده ای جامع از الغدیر، علامه شیخ عبدالحسین امینی، ترجمه محمد حسین شفیعی شاهرودی، موسسه میراث نبوت، چاپ سوم، ص 47.

مطالب مرتبط:

آیه اکمال دین با واقعه غدیر چه ارتباطی دارد؟

آیا نظر آلوسى نسبت به شأن نزول آیه اکمال دین صحیح است؟

ارتباط آیه تبلیغ با واقعه غدیر چیست؟

عمار چگونه به حدیث غدیر علیه عمرو عاص استدلال نموده است؟