پرسش :

چگونه است كه با رد و بدل شدن چند كلمه به نام »صيغه‏ى عقد«، دو نفر با هم محرم مى‏شوند، مگر خاصيت اين كلمات چيست؟


شرح پرسش :
پاسخ :
حقيقت اين است كه ارزش كلمات در عالم انسانى فقط رد و بدل شدن يك سلسله اصوات نيست. ارزش كلمات به قدرى است كه خداوند ايجاد كردن موجودات را به سخن گفتن تشبيه كرده است: انما أمره اذا اراد شيئا ان يقول له كن فيكون. )يس 36 / 82: قطعا كه »امر« او آن گونه است كه به چيزى مى‏گويد »باش« و »موجود مى‏شود«. .
اگر كسى به ديگرى فحش و ناسزا بگويد، آن شخص ناراحت مى‏شود و اين ناراحتى امرى واقعى است. چگونه است كه يك انسان با غيبت كردن يا تهمت زدن، جهنمى مى‏شود؟ مگر غير از اين است كه فقط چند كلمه از زبان وى خارج شده است؟ به عبارت ديگر، افعال انسان، فقط آن چيزى نيست كه با دست و پايش انجام مى‏دهد، بلكه با سخن گفتن هم مى‏تواند افعالى انجام دهد. به همين دليل است كه جملات را به خبرى و انشايى تقسيم مى‏كنند. جملات خبرى از واقع حكايت مى‏كنند، اما انسان با جملات انشايى، عملى را انشا ]مساوى ايجاد[ مى‏كند و بر اين عملش فوايد فراوانى مترتب است. براى مثال، وقتى يك وزير حكم مى‏دهد كه فلان كس مدير كل فلان اداره باشد، با همين سخنش حقوق فراوان مادى و معنوى براى آن شخص منظور مى‏شود، به طورى كه اگر مثلا حقوق مادى او را ندهند، مى‏تواند شكايت كند. به همين ترتيب، با خواندن چند كلمه، »عقد« انشا ]مساوى ايجاد[ مى‏شود و با انشاى عقد، دو نفر با هم محرم مى‏شوند.