پرسش :
شبهه: حجاب هيچ اثر مثبتي براي فرد يا جامعه ندارد به همين خاطر است كه قرآن به آن نپرداخته است.
شرح پرسش :
پاسخ :
فلسفه حجاب از ديدگاه قرآن كريم
با اندكي تدبر در آيات قرآن مييابيم كه احترام و حرمت زن، فلسفه حقيقي و يا يكي از فلسفههاي حجاب است زن، اين موجود ظريف، مظهر جمال خلقت است و اسلام ميخواهد اين گوهر گرانبها در گنجينه حجاب محفوظ باشد تا از آفات هوسها مصون بماند. قرآن فلسفه حجاب را چنين بيان ميدارد:« اي پيامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: «جلبابها (=روسريهاي بلند) خود را بر خويش فرو افكنند، اين كار براي اين كه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند، بهتر است.»[1]
برخي از آثار حجاب
الف) آثار فردي و شخصي
مصونيت از مزاحمت
همواره بين فرد باحجاب و ديگران حريمي وجود دارد كه حجاب اوست و باعث ميشود به ندرت مورد اذيت و آزار ديگري قرار گيرد. در تحقيقات ميداني نتيجه جالبي در اين زمينه به دست آمده[2] و آن اين است كه مردان و پسران هنگام عبور از كنار زن محجبه، نوعي شرم ناخواسته در وجودشان ايجاد ميشود و آنان را از نگاه يا سخن نادرست بازميدارد. حتي برخي گفتهاند: وقتي زن يا دختر باحجاب و عفاف را ميبينيم، احساس ميكنيم او خواهر و يا مادر ما است و هرگز اجازه برخورد نادرست را به خود نميدهيم. از موارد ذكر شده و دهها مورد ديگر درمييابيم حجاب نوعي مصونيت و امنيّت براي شخص ايجاد ميكند و در نتيجه اين امنيّت، آرامش روحي و رواني ـ كه آرزوي ديرينه بشر است ـ ايجاد ميشود.
حفظ استعدادها
يكي ديگر از آثار فردي حجاب، حفظ و رشد استعدادها است. بديهي است كه اگر در زندگي افراد، شهوت و خودنمايي و جلوهگري حاكم باشد، به گونهاي كه تلاش و كوشش آنان متوجه نمايش بيشتر و ايجاد زمينههاي شهوت باشد، زمينه رشد استعدادها كمتر فراهم ميشود. ولي اگر از هر نعمت الهي به مقدار صحيح استفاده شود، انسان با استعدادهاي بالقوه فراواني روبرو ميگردد كه با فراغت بال و انگيزه مندي آنها را كشف كرده و به رشد و شكوفايي ميرساند.
آنچه در مجتمعهاي آموزشي به وضوح مشاهده ميشود، اين است كه دانشپژوهان و دانشجويان محجبه همواره از فرصتهاي خويش بهترين استفاده را ميكنند و به جاي اتلاف وقت در بازار و بوتيك و مكانهايي كه از مظاهر غرب و جلوهگريهاي غيرمعقول نشان دارد، در مراكز علمي و ادبي و هنري به دنبال پرورش استعدادها هستند تحقيق و پژوهش ميكنند، مينويسند و در جلوهاي گوناگون علمي و ادبي اثرهاي ماندگار به جاي ميگذارند. براستي آيا اين آثار براي جامعه مهم نيست؟ تنها قدري تأمل در زندگي محجبههاي عفيف ما را به مقصد ميرساند.
ب) آثار اجتماعي
حجاب علاوه بر آثار شخصي، داراي آثار اجتماعي است، جامعهاي كه بانوان با حفظ حدود و حقوق ديگران ظاهر شوند و موجب تخريب روح و جسم همنوعان خود نشده و محيط امن و آرامي را براي جوانان فراهم سازند، به سوي سعادت و سلامت رواني پيش خواهد رفت. اگر زنان جامعه باحجاب باشند، هم مردان از نظر طهارت روح و جسم سالم ميمانند و هم در جامعه، سلامت خانوادگي ـ كه به عنوان يك اصل تربيتي است ـ حفظ خواهد شد و هم مراكز اجتماعي مثل ادارهها و بيمارستانها و .... در كمال سلامت رفتاري خواهند بود و بزهكاري اجتماعي به حداقل خواهد رسيد. بسياري از پروندههاي ضد اخلاقي، از عدم رعايت حدود شرعي در حجاب، نشأت گرفته است و آمار جنايي ذكر شده همواره زنگ خطري بوده كه انديشهگران تربيتي را نگران ميساخته است. يكي از آثار اجتماعي حجاب، حفظ اجتماع و سلامت اجتماعي خانواده است: بالا رفتن درصد طلاق در كشور ما زندهترين شاهد اين مطلب است. تحقيق و نظرسنجيها[3] نيز نشان داده است كه عامل اصلي ايجاد روابط نامشروع و ربودن دختران يا فرار آنها و آغاز انحرافات و فريب زنان و دختران، سهلانگاري ايشان در حجاب بوده است.
نتيجهگيري
در مجموع حجاب دستوري حكيمانه است كه براي سلامت روحي و رواني همه افراد جامعه حتي زنان خصوصاً گروهي كه از اندامها و لباسهاي زيبا برخوردار نيستند مفيد است. چه زيبا گفته است يكي از زنان مسلمان خارج از كشور كه حجاب حتي از ايجاد عقدهها و حسادتها در ميان زنان جلوگيري ميكند چرا كه بايد زني به خاطر اينكه از اندامي زيبا برخوردار نيستند احساس حقارت و كوچكي كند و ديگري به واسطه داشتن اندام موزون و زيبا به ديگران فخر بفروشد.[4]
در آخر توجّه شما را به قسمتي از نامه بانويي درباره حجاب زنان جلب ميكنم:
خداوند كه مرا زن آفريد مسئوليت اداره و تربيت كودكان امروز و مردان فرداي روزگار را به من سپرد و از آن روز كه به اين مسئوليت و پست مهم خود واقف گشتم، با خود عهد كردم كه لحظهاي از اين تكليف سرباز نزنم و فكرم به جانب ديگر نرود و حتي نگذارم بيسبب، فكر ديگران به سوي من متمايل گردد. من كه نميتوانم هر جوان بيكار و بيعار را كه در خيابان و اداره و بازار ديدم از خود برانم و به يكايك آنان بگويم اهل فساد و زشتي نيستم. من با اين كار، هم خود را حفظ ميكنم و هم آنها را برخلاف خانمهاي بيحجاب كه نه هنر حفظ خويش را دارند و نه قدرت دور كردن بُلهوسان را از خود[5].
[1] . سوره احزاب،آيه 59. براي جلباب معاني متفاوتي ذكر شد اما قدر مشترك آنها اين است كه بدن به چيزي كه به وسيله آن از سر تا قدم ها را بپوشاند جلباب گفته مي شود، كه بهترين مصداق آن چادر متداول بين متدينين است.
[2] . جهت مطالعه بيشتر در اين باره ر. ك: «حجاب و عفاف مروري دوباره، ناهيد طيبي، پيام زن، شماره 96، اسفند 78، ص 56 ـ 58.
[3] . نقل از: «راز يك فريب»، تأليف يوسف غلامي، چاپ اوّل، (قم: انتشارات لاهيجي، 1381)، ص 132.
[4] . نقل از اينك ديگر رو به شرق نماز ميگذاريم، فاطمه هرسن، مجله پيام زن، شماره 46، دي ماه 74، ص 23.
[5] . ر. ك: راز يك فريب، همان پيشين، ص 98 ـ 99.
www.andisheqom.com
فلسفه حجاب از ديدگاه قرآن كريم
با اندكي تدبر در آيات قرآن مييابيم كه احترام و حرمت زن، فلسفه حقيقي و يا يكي از فلسفههاي حجاب است زن، اين موجود ظريف، مظهر جمال خلقت است و اسلام ميخواهد اين گوهر گرانبها در گنجينه حجاب محفوظ باشد تا از آفات هوسها مصون بماند. قرآن فلسفه حجاب را چنين بيان ميدارد:« اي پيامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: «جلبابها (=روسريهاي بلند) خود را بر خويش فرو افكنند، اين كار براي اين كه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند، بهتر است.»[1]
برخي از آثار حجاب
الف) آثار فردي و شخصي
مصونيت از مزاحمت
همواره بين فرد باحجاب و ديگران حريمي وجود دارد كه حجاب اوست و باعث ميشود به ندرت مورد اذيت و آزار ديگري قرار گيرد. در تحقيقات ميداني نتيجه جالبي در اين زمينه به دست آمده[2] و آن اين است كه مردان و پسران هنگام عبور از كنار زن محجبه، نوعي شرم ناخواسته در وجودشان ايجاد ميشود و آنان را از نگاه يا سخن نادرست بازميدارد. حتي برخي گفتهاند: وقتي زن يا دختر باحجاب و عفاف را ميبينيم، احساس ميكنيم او خواهر و يا مادر ما است و هرگز اجازه برخورد نادرست را به خود نميدهيم. از موارد ذكر شده و دهها مورد ديگر درمييابيم حجاب نوعي مصونيت و امنيّت براي شخص ايجاد ميكند و در نتيجه اين امنيّت، آرامش روحي و رواني ـ كه آرزوي ديرينه بشر است ـ ايجاد ميشود.
حفظ استعدادها
يكي ديگر از آثار فردي حجاب، حفظ و رشد استعدادها است. بديهي است كه اگر در زندگي افراد، شهوت و خودنمايي و جلوهگري حاكم باشد، به گونهاي كه تلاش و كوشش آنان متوجه نمايش بيشتر و ايجاد زمينههاي شهوت باشد، زمينه رشد استعدادها كمتر فراهم ميشود. ولي اگر از هر نعمت الهي به مقدار صحيح استفاده شود، انسان با استعدادهاي بالقوه فراواني روبرو ميگردد كه با فراغت بال و انگيزه مندي آنها را كشف كرده و به رشد و شكوفايي ميرساند.
آنچه در مجتمعهاي آموزشي به وضوح مشاهده ميشود، اين است كه دانشپژوهان و دانشجويان محجبه همواره از فرصتهاي خويش بهترين استفاده را ميكنند و به جاي اتلاف وقت در بازار و بوتيك و مكانهايي كه از مظاهر غرب و جلوهگريهاي غيرمعقول نشان دارد، در مراكز علمي و ادبي و هنري به دنبال پرورش استعدادها هستند تحقيق و پژوهش ميكنند، مينويسند و در جلوهاي گوناگون علمي و ادبي اثرهاي ماندگار به جاي ميگذارند. براستي آيا اين آثار براي جامعه مهم نيست؟ تنها قدري تأمل در زندگي محجبههاي عفيف ما را به مقصد ميرساند.
ب) آثار اجتماعي
حجاب علاوه بر آثار شخصي، داراي آثار اجتماعي است، جامعهاي كه بانوان با حفظ حدود و حقوق ديگران ظاهر شوند و موجب تخريب روح و جسم همنوعان خود نشده و محيط امن و آرامي را براي جوانان فراهم سازند، به سوي سعادت و سلامت رواني پيش خواهد رفت. اگر زنان جامعه باحجاب باشند، هم مردان از نظر طهارت روح و جسم سالم ميمانند و هم در جامعه، سلامت خانوادگي ـ كه به عنوان يك اصل تربيتي است ـ حفظ خواهد شد و هم مراكز اجتماعي مثل ادارهها و بيمارستانها و .... در كمال سلامت رفتاري خواهند بود و بزهكاري اجتماعي به حداقل خواهد رسيد. بسياري از پروندههاي ضد اخلاقي، از عدم رعايت حدود شرعي در حجاب، نشأت گرفته است و آمار جنايي ذكر شده همواره زنگ خطري بوده كه انديشهگران تربيتي را نگران ميساخته است. يكي از آثار اجتماعي حجاب، حفظ اجتماع و سلامت اجتماعي خانواده است: بالا رفتن درصد طلاق در كشور ما زندهترين شاهد اين مطلب است. تحقيق و نظرسنجيها[3] نيز نشان داده است كه عامل اصلي ايجاد روابط نامشروع و ربودن دختران يا فرار آنها و آغاز انحرافات و فريب زنان و دختران، سهلانگاري ايشان در حجاب بوده است.
نتيجهگيري
در مجموع حجاب دستوري حكيمانه است كه براي سلامت روحي و رواني همه افراد جامعه حتي زنان خصوصاً گروهي كه از اندامها و لباسهاي زيبا برخوردار نيستند مفيد است. چه زيبا گفته است يكي از زنان مسلمان خارج از كشور كه حجاب حتي از ايجاد عقدهها و حسادتها در ميان زنان جلوگيري ميكند چرا كه بايد زني به خاطر اينكه از اندامي زيبا برخوردار نيستند احساس حقارت و كوچكي كند و ديگري به واسطه داشتن اندام موزون و زيبا به ديگران فخر بفروشد.[4]
در آخر توجّه شما را به قسمتي از نامه بانويي درباره حجاب زنان جلب ميكنم:
خداوند كه مرا زن آفريد مسئوليت اداره و تربيت كودكان امروز و مردان فرداي روزگار را به من سپرد و از آن روز كه به اين مسئوليت و پست مهم خود واقف گشتم، با خود عهد كردم كه لحظهاي از اين تكليف سرباز نزنم و فكرم به جانب ديگر نرود و حتي نگذارم بيسبب، فكر ديگران به سوي من متمايل گردد. من كه نميتوانم هر جوان بيكار و بيعار را كه در خيابان و اداره و بازار ديدم از خود برانم و به يكايك آنان بگويم اهل فساد و زشتي نيستم. من با اين كار، هم خود را حفظ ميكنم و هم آنها را برخلاف خانمهاي بيحجاب كه نه هنر حفظ خويش را دارند و نه قدرت دور كردن بُلهوسان را از خود[5].
[1] . سوره احزاب،آيه 59. براي جلباب معاني متفاوتي ذكر شد اما قدر مشترك آنها اين است كه بدن به چيزي كه به وسيله آن از سر تا قدم ها را بپوشاند جلباب گفته مي شود، كه بهترين مصداق آن چادر متداول بين متدينين است.
[2] . جهت مطالعه بيشتر در اين باره ر. ك: «حجاب و عفاف مروري دوباره، ناهيد طيبي، پيام زن، شماره 96، اسفند 78، ص 56 ـ 58.
[3] . نقل از: «راز يك فريب»، تأليف يوسف غلامي، چاپ اوّل، (قم: انتشارات لاهيجي، 1381)، ص 132.
[4] . نقل از اينك ديگر رو به شرق نماز ميگذاريم، فاطمه هرسن، مجله پيام زن، شماره 46، دي ماه 74، ص 23.
[5] . ر. ك: راز يك فريب، همان پيشين، ص 98 ـ 99.
www.andisheqom.com
تازه های پرسش و پاسخ
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}