پرسش :

چرا شراب حرام است؟ من مشروب مي‏خورم، ولي آدم معتقدي هستم، چگونه مي‏توانم آن را كنار بگذارم؟


شرح پرسش :
پاسخ :
يكي از احكام مسلّم دين مبين اسلام، حرمت شراب است، كه در آيات به نحو صريح بيان شده است جواب
براي فهم حرمت شراب و حكمت و فلسفه اين حكم بايد دو نكته مورد توجه قرار گيرد
1 - احكامي كه از طرف خداوند براي بشر تعيين شده و پيامبر اسلام (ص) مأمور ابلاغ آن شده، براي سعادت و خوشبختي انسان وضع شده و مسلمان چون معتقد به خدااست. اطمينان دارد كه احكام و دستورهاي الهي داراي منافع و مصلحت هايي است كه خداوند از آن آگاهي داشته و براي ابلاغ آن به انسان‏ها توسط پيامبر وحي كرده است، اگر چه ما از حكمت و فلسفه احكام يا برخي از حكمت‏هاي آن آگاهي نداشته باشيم، اما چون معتقديم كه آن را در جهت خير و صلاح و رستگاري انسان‏ها وضع كرده، به آن پايبند بوده و عمل مي‏كنيم، همانند اطاعت از نسخه‏هاي پزشكي كه با اطمينان از تخصص پزشك در رشته خود، داروهاي تجويزي را عمل مي‏كنيم، اگر چه از كيفيت داروها و چگونگي تأثير آن اطلاع چنداني نداريم. پيامبران و امامان معصوم (ع) طبيبان دردهاي انسان هستند و مي‏دانند چه چيزهايي براي سلامت فكري بشر مفيد و چه چيزهايي مضر است.
2. در آيات به طور آشكار شراب امر پليد و زشت اعلام شده و انسان‏ها را از مصرف آن بازداشته، خداوند در قرآن فرمود: "انما الخمر و الميسر... رجسٌ مِن عمل الشيطان فاجتنبوه"(1) شراب و قمار و... پليد و عمل شيطاني است، از آن اجتناب كنيد".
سپس خداوند در سبب حرمت مي‏فرمايد: "انّما يريد الشيطان أن يوقع بينكم العدواة و البغضاءَ في الخمر والميسر"(2) شيطان مي‏خواهد با شراب و قمار بين شما دشمني و كينه ايجاد كند.
در اين آيات، نوشيدن شراب عمل شيطاني و پليد دانسته است كه آثار روحي و رواني نامطلوب در انسان برجاي مي‏گذارد كه از جمله آن‏ها كينه و دشمني است.
در آيه ديگر خداوند مي‏فرمايد: "از تو در مورد شراب و قمار مي‏پرسند، بگو در آن دو گناهي بزرگ است." 3))
در روايات حرمت شراب به صورت مفصل و با ذكر آثار نامطلوب آن بيان شده است.
از مولاي متقيان سؤال شد: آيا شما فرموديد كه شراب از دزدي و زنا بدتر است، فرمود: "بلي، زنا كننده شايد گناه ديگري نكند، ولي شرابخوار چون شراب بخورد، زنا مي‏كند، آدم مي‏كشد، نماز را ترك مي‏كند."(4))
از امام باقر (سلام اللَّه عليه) سؤال شد كه بزرگ‏ترين گناه كبيره كدام است؟ فرمود: "شرابخواري ، خداوند به چيزي چون مي‏خواري نافرماني نشده است! ممكن است شخص نماز واجب خود را ترك كند و با مادر و دختر و خواهر خود زنا كند، در حالي كه مست و لايعقل باشد."(5))
امام رضا سلام اللَّه عليه فرمود: خداي متعال شراب را بدان جهت حرام كرد كه مايه فساد و بازداشتن عقل از درك حقايق و از بين بردن شرم و حيا است.(6))
علاوه بر آيات و روايات امروزه از نظر علمي نيز مضرات مصرف مواد الكلي به اثبات رسيده است. دانشمندان به اين واقعيت اعتراف داشته‏اند كه از جمله آثار زيان بخش شراب، پيامد سوئي است كه روي مغز و عقل مي‏گذارد و آن را از كار مي‏اندازد. روشن است كه با از بين رفتن عقل، پرده شرم و حيا دريده مي‏شود. در نتيجه ميدان به دست غرايز حيواني مي‏افتد و انسان به صورت حيواني وحشي و لجام گسيخته درمي‏آيد. نوشابه‏هاي الكلي پس از استفاده سريعاً جذب خون مي‏شود و خون در مسير خود مغز و مغز حرام را بي نصيب نمي‏گذارد، در نتيجه عمل سلسله اعصاب رو به ضعف مي‏رود و خويشتن داري كه ارادي و منشأ شرم و حيا در انسان و مانع از بروز كارهاي زشت است، از دست مي‏رود. الكل عالي‏ترين اعمال مغزي يعني اعمال توقفي آن را فلج مي‏كند.(7)
اينكه گفتيد انسان معتقدي هستيد و در عين حال از مشروب استفاده مي‏كنيد، اين شكل از دو چيز مي‏تواند ناشي شود:
الف. شايد اين حالت شما به واسطه عدم آگاهي كامل از حكم شرعي و نظر آيات و روايات در اين موضوع است كه با توضيحات داده شده، جاي هيچ شبهه‏اي باقي نمي‏ماند كه يكي از منفورترين امور نزد خداوند، مصرف مشروبات الكلي است.
ب. اين حالت از ضعف ايمان ناشي مي‏شود. انساني كه به دين و آييني اعتقاد داشته باشد، معنايش آن است كه با باور قلبي آن را پذيرفته است. كسي كه دين اسلام را با باور قلبي پذيرفته باشد، سعي در عمل طبق دستورهاي آن خواهد داشت. نمي‏تواند كسي ايمان و اعتقاد داشته باشد كسي هست كه متبحرترين پزشك براي دردها است، اما طبق نسخه‏هاي او براي درمان درد عمل نكند. گاهي اعتقادات انسان، صرفاً در زبان است، اما به مرحله دل و عمل وارد نشده است.
چنين كسي بنابر آيات و روايات مؤمن واقعي محسوب نمي‏شود. در حديثي از اميرمؤمنان آمده كه ايمان بر سه پايه است: اقرار به زبان، اعتقاد قلبي و عمل طبق ايمان.
كسي كه برخي از پايه‏هاي ايمان را نداشته باشد، ايمان كامل و واقعي نخواهد داشت. البته شايد مؤمن گاهي دچار اشتباه و گناه شود، اما هيچ گاه بر گناهي اصرار نمي‏ورزد و تداوم نمي‏بخشد و پس از انجام گناه توبه مي‏كند. حتي اگر گناهي كوچك و صغيره باشد، تداوم بر آن، گناه را كبيره مي‏سازد، تا چه رسد اصل گناه كبيره باشد.
بنابراين، ايمان هيچ گاه با تداوم بر گناه نمي‏سازد، چون نشانه عدم اعتقاد و باور به اين حكم شرعي است كه از طرف خداوند وضع شده است.
در برخي روايات آمده كه: در هنگام گناه، انسان مؤمن نيست و اگر خداي ناكرده در اين حال از دنيا برود، غير مؤمن از دنيا رفته است.
در مورد گناه نوشيدن شراب وضع بسيار بدتر است. اگر كسي اين گناه را انجام دهد تا چهل روز نماز او پذيرفته نمي‏شود. براي ترك چنين گناهي بايد
اوّلاً: از مضرات آن بر روح و جسم آگاه شويد كه برخي از آنها بيان شد.
دوم: متوجه شويد كه اين گناه شما را از درگاه لطف و رحمت بي پايان الهي دور مي‏سازد و به شيطان نزديك مي‏كند.
سوم: ايمان خود را به خدا و قيامت قوي‏تر سازيد و براي رسيدن به آن، مراقبت بيشتري بر رفتار و عبادات و احكام ديگر داشته باشيد و بر انجام صحيح آنها، با تمام شرايط كوشش كنيد.
چهارم: براي موفقيت خود در ترك گناه از خداوند ياري بطلبيد تا لطف و توفيق الهي در ترك گناه شامل حالتان شود و شما را برانجام عبادات و اطاعت از خداوند موفق سازد.
پي‏نوشت‏ها:
1. مائده(5)، آيه 90. 1 -
2. همان، آيه 91. 2 -
3. بقره(2)، آيه 219. 3 -
4. شهيد دستغيب، گناهان كبيره، ج 1، ص 234. 4 -
5. همان، ص 233. 5 -
6. سيد هاشم رسولي محلاتي، كيفر گناه، ص 78. 6 -
7 - همان، ص 80.
eporsesh.com