دوشنبه، 29 دی 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

چگونه حضرت زهرا (س) در بهشت از واقعه کربلا در عذاب است و شيون مي کند مگر اولاً بهشت جاي عذاب است؟! و ثانياً مگر امام حسين (ع) اکنون در بهشت نزد مادر گرامي شان نيستند که از فراقشان گريه مي کنند؟


پاسخ :
در پاسخ به اين سئوال مطالبي به شرح ذيل بيان مي شود.
الف: بدون ترديد ابعاد گوناگون حادثه عاشورا از آن واقعه اي بي نظير ساخته است و اين بي بديل بودن هم از جهت درندگي و ظلم دشمنان امام حسين ـ عليه السلام ـ و هم از جهت تنهايي و مظلوميت ابا عبدالله الحسين ـ عليه السلام ـ مي باشد و هر يکي از اين دو جهت به اين مصيبت عظمي شکل خاصي داده است و ظلمي که در حق امام حسين ـ عليه السلام ـ و اهل بيت آن حضرت روا داشته شده است از ظلم هايي که نسبت به ديگر معصومين روا داشته شده بسي عميق تر و فجيع تر است و همين امر موجب شده است که زمين و آسمان بر او اشک بريزد يعني اشک و گريه بر آن حضرت صرف بروز يک عاطفه انساني نيست بلکه قتل و شهادت امام حسين ـ عليه السلام ـ موجب تزلزل در جميع نظام عالم گرديده است و هر موجودي به تناسب هويت خود بر امام ـ عليه السلام ـ به نحو ويژه اي گريسته است.
ابن عساکر نقل نموده است که روز قتل امام حسين ـ عليه السلام ـ در بيت المقدس و شام سنگي را بر نداشتند الاّ اين که زير آن خون مشاهده کردند و روز شهادت او هوا تيره شد و آفاق تغيير کرد و آسمان به گونه اي سياه شد که ستاره ها ظاهر گرديد و خورشيد گرفت و آفاق آسمان بعد از قتل او 6 ماه به طور غير معمول هنگام طلوع و غروب سرخ رنگ بود لذا چگونه مي توان از ريختن اشک ها جلوگيري کرد در حالي که آسمان بر او خون گريسته همان طوري که بر يحيي بن زکريا اشک خون ريخته است.[1]
ب: راجع به گريه و شيون فاطمه زهرا ـ سلام الله عليها ـ بر مصائب فرزندش امام حسين ـ عليه السلام ـ آن هم بعد از شهادت حضرت ابا عبدالله ـ عليه السلام ـ روايات مختلفي وجود دارد که به برخي اشاره مي شود.
1. مطابق برخي از روايات از سوي فاطمه زهرا در آسمان ها مجلس ماتم و عزا براي ابا عبدالله الحسين بر پا مي شود به اين بيان که هرگاه دخت گرامي پيامبر اکرم از فراز آسمان ها بر شهادتگاه فرزندش نظاره مي کند، در سوگ او به گونه اي شيون مي نمايد که تمامي موجودات آسمان ها و زمين و دريا و فرشتگان سوگوار مي گردند. آنگاه پيامبر گرامي اسلام او را آرامش مي بخشد و او براي زايران و شيفتگان حسين ـ عليه السلام ـ دعا مي کند.[2]
2. مجلس عزا و ماتم براي امام حسين در روز محشر در حالي برگزار مي شود که فاطمه س پيراهن گلگون به خون فرزندش را در دست گرفته وارد صحراي محشر مي شود و در سوگ او به شدت اشک مي ريزد آنگاه پيامبر و فرشتگان و تمامي مؤمنان در سوگ او سيلاب اشک جاري مي سازند...[3]
3. امام صادق ع از پيامبر اکرم روايت مي نمايد که روز قيامت گنبد نوراني براي فاطمه س بنا مي کنند. و امام حسين وارد مي شود در حالي که سر در بدن ندارد همين که نظر فاطمه س به او مي افتد آن چنان ناله اي سر مي دهد که هيچ فرشته مقرب و هيچ پيامبر مرسلي و بنده مؤمني نمي ماند الاّ اين که بر او گريه مي کنند.[4]
حال با توجه به مطالبي که بيان شد در پاسخ سئوال فوق برخي ها نظير شهيد مطهري (ره) با استناد به فرموده امام حسين ع که «هيچ پاره تني از رسول خدا نيست جز اين که با آن حضرت در حضيرة القدس به سر مي برد... و من امام حسين ع آرزو دارم کشته شوم چون علاقه مندم به پدرم، جدم و مادرم ملحق شوم...» مي گويد بي تابي و شيون فاطمه زهرا براي امام حسين وجهي ندارد و فلسفه ترغيب ائمه ـ عليهم السلام ـ به عزاداري براي ابا عبدالله مطلب ديگري است نه همدردي با حضرت زهرا .[5] بر اين اساس فاطمه زهرا شيون و ناله اي ندارد زيرا فرزندش امام حسين ـ عليه السلام ـ در کنارش هست.
اين سخن که فلسفه ترغيب ائمه ـ عليهم السلام ـ به عزاداري براي امام حسين مطلب ديگري است نه همدردي با حضرت زهرا سخن صحيحي است ولي با توجه به روايات که دلالت بر گريه حضرت زهرا بر امام حسين ـ عليه السلام ـ مي کند شايد بتوان گفت گريه و شيون فاطمه زهرا هنگام ياد آوري مصائب فرزندش امام حسين امري طبيعي است چون بعد از مرگ هر چند راه تکامل عملي وجود ندارد امّا راه تکامل علمي باز است و اين تکامل علمي براي همه هست حتي براي کساني که مسائل و اموري از قبيل جهنم و بهشت و... براي آنان افسانه و اساطير الاولين در اين دنيا به شمار مي آمد اينان نيز تکامل علمي پيدا مي کنند و به علم حضوري مي يابند که آنچه انبيا به آنان خبر داده بودند، عين حقيقت بوده است.
بنابراين فاطمه زهرا س وقتي مصايب فرزندش حسين ع را به ياد مي آورد يا متأثر نمي شود که خيلي بعيد است يا متأثر و متأسف مي شود چنان که اشاره شد که گريه بر مظلوميت ولي خدا امکان دارد حتي در صورتي که هيچ جدائي و فراقي بين گريه کننده و آن کسي که بر او گريه مي شود وجود نداشته باشد و دليل و شاهد اين سخن همان مجالس عزا و گريه هاي پيامبر اکرم و فاطمه زهرا و امام علي و امام حسن در زمان حيات امام حسين براي آن حضرت مي باشد.[6] يعني با اين که پيامبر اکرم و فاطمه زهرا و امام حسين در يک جا جمع بوده ولي به موجب اطلاع يافتن از مصائب ابا عبدالله ـ عليه السلام ـ بر آن حضرت اشک ريخته اند و بي تابي کرده اند و اين در حالي بوده است که هنوز امام حسين شهيد نشده است و فاطمه زهرا به صرف مطلع شدن از شهادت و مظلوميت امام حسين گريان شده است در حالي که گريه فاطمه زهرا در عالم برزخ و بهشت برزخي و نيز در صحراي محشر بعد از شهادت آن حضرت و بعد از آن است که صحنه شهادت و کيفيت قتل حضرت تجسم يافته و متمثل شده است و معصومين ـ عليهم السلام ـ آن را مشاهده کرده اند.
آري آن بهشتي که در آن حزن و اندوه وجود ندارد همان بهشتي است که صالحان بعد از حساب و عبور از پل صراط به آن مي رسند و آن همان بهشت جاويداني است که خدا وعده اش را داده است.
و اهل آن آنگاه به آن مي رسند که دادگاه عمومي روز محشر به پايان مي رسد و به اعمال خلايق رسيدگي مي شود. لذا پيش از ورود به بهشت جاويداني چه در عالم برزخ و چه در صحراي محشر حزن و اندوه تصور دارد حال اين محزون شدن چه در اثر يادآوري مصايبي باشد که در دنيا بر محبوب کسي و يا خود انسان وارد شده است و چه انسان براي دادخواهي در محکمه عدل الهي گريه کند و محزون شود و پايان يافتن حزن و اندوه با يادآوري مصيبت، آنگاه صورت مي گيرد که غصه ها فراموش شود.
چنان که در ادامه روايت شماره 3 مي خوانيم بعد از آن که حضرت زهرا س اهل محشر را با ناله هاي خود مي گرياند خدا قاتلان و ياري کنندگان و شرکت کنندگان در قتل امام حسين ع را گرد هم مي آورد و آنان کشته مي شوند و محشور مي شوند، سپس کشته مي شوند و محشور مي شوند و همين طوري اين کشته شدن آنان ادامه مي يابد تا جايي که از فرزندان رسول خدا کسي نمي ماند که قاتلان حسين ع به دست او کشته نشده باشد و در همين وقت است که خشم ها فرو مي نشيند و غصه ها از ياد مي رود.
امام صادق ع در ادامه اين روايت مي فرمايد: «شيعيان ما مؤمنان راستيني هستند که بي گمان با ما در اندوه و حسرت طولاني اين مصيبت همراه شدند».[7] اين بخش از روايت دلالت مي کند که حسرت مصيبت شهادت امام حسين ع طولاني است و هرگاه به ياد کسي بيايد محزون مي شود و اين حزن آنگاه پايان مي پذيرد که غصه ها به فراموشي سپرده شود و آن وقتي است که از قاتلان امام حسين ع انتقام گرفته شود.
پيامبر اکرم مي فرمايند: روز قيامت به فاطمه س گفته مي شود داخل بهشت شو؟ فاطمه مي گويد داخل نمي شوم تا اين که بدانم پس از من با فرزندم چه کردند. به فاطمه س گفته مي شود به اهل محشر نگاه کن حضرت نگاه مي کند و حسين را در حالي مي بيند که سر در بدن ندارد، ناله اي سر مي دهد که من و فرشتگان را به گريه و شيون وا مي دارد و در اين وقت خداوند خشم مي کند و قاتلان امام حسين ع را به آتش عذابش مي سوزاند».[8]
از آن چه گفته شد مي توان نتيجه گرفت که:
اولا گريه فاطمه زهرا س به موجب فراقش از امام حسين ع نيست بلکه به موجب ياد آوري ستم ها و مصائبي است که بعد از حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ در حق امام حسين ـ عليه السلام ـ روا داشته شده و فاطمه ـ سلام الله عليها ـ هر چند با فرزندش امام حسين ـ عليه السلام ـ در بهشت برزخي به سر مي برد ولي به سبب اين که مصائب فرزندش را به ياد آورده و آن را ادراک مي نمايد، متأثر مي گردد و بر مصايب فرزندش اشک مي ريزد و اين گريه موجب آرامش خاطر حضرت زهرا مي گردد، لذا از گريه ايشان شايد درست نباشد که به شکنجه و عذاب تعبير شود.
ثانيا همان طوري که اشاره شد اين که در برخي از روايات به گريه حضرت زهرا بر مصائب فرزندش امام حسين ـ عليه السلام ـ اشاره شده است، اين ناله ها يا مربوط است به زماني که حضرت ابا عبدالله ـ عليه السلام ـ هنوز شهيد نشده و يا مربوط است به زماني که حضرت شهيد شده ولي هنوز قيامت تحقق نيافته و يا مربوط است به صحراي محشر که حضرت زهرا وقتي آن وضع دلخراش فرزندش را مشاهده مي نمايد شيون و ناله مي کند و همه اهل محشر را مي گرياند و بر اساس برخي از روايات ناله حضرت در صحراي محشر براي دادخواهي است و از خداوند مي خواهد که در مورد قاتلان امام حسين ع داوري نمايد.
ثالثا گريه فاطمه زهرا س در عالم برزخ و صحراي قيامت بر مصائب فرزندش حسين ع مي باشد نه به جهت فراق و دوري از ايشان و هيچ محذوري ندارد که حضرت زهرا س به دليل ياد آوري مصائب فرزندش اشک بريزد در حالي که فرزندش در کنارش باشد چنان که پيش از شهادت امام حسين ع نيز بر مصائب او اشک ريخته است.

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1ـ علامه شوشتري، خصائص الحسينيه، ص253 به بعد
2ـ زندگي حضرت زهرا، محمد روحاني، ص845، انتشارات مهام

پی نوشتها:
[1]. ابن عساکر، ترجمه الحسين، مجمع احياء الثقافة الاسلامية، چاپ دوم، 1414ق، ص354؛ ينابيع المودة، ج3، ص95.
[2]. مجلسي، محمد باقر، بحارالأنوار، بيروت، موسسه الوفاء، چاپ دوم، 1403ق، ج45، ص225.
[3]. الاسفرايني، ابواسحاق، نور العين في مشهد الحسين، تونس، المنار، 1956، ص83؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابي طالب، ج3، ص107.
[4]. شيخ صدوق، محمد بن بابويه، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ارمغان طوبي، چاپ اول، 1382ش، ص496.
[5]. مطهري، مرتضي، مجموعه آثار (حماسه حسيني)، تهران، انتشارات صدرا، چاپ پنجم، 1381ش، ج17، ص111.
[6]. شوشتري، جعفر، خصائص الحسينيه، قم، نشر حاذق، چاپ هفتم، 1380ش، ص253.
[7]. شيخ صدوق، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص496، همان.
[8]. شيخ صدوق، محمد بن بابويه، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص498.
منبع: اندیشه قم


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما