پرسش :
گفته می شود : حضرت زهرا در فراق پيامبر اكرم آن قدر ميگريستند كه مردم مدينه به ايشان مي گفتند: يا روز گريه كند يا شب! از مانند او بعيد است كه در فراق عزيزش اين گونه گريه كند كه تمام اهل يك شهر، اعم از زن و مرد صداي او را بشنوند؟
پاسخ :
گريه انسان ممكن است براي چند چيز باشد. 1. گريه ترس و هراس؛ 2. گريه براي جلب ترحم؛ 3. گريه غم و اندوه؛ 4. گريه شوق و شادي؛ 5. گريه تقوا و رشد روحاني مثل پشيماني از گناه، گرية فراق از دوستان حقيقي و يا خوف و خشيت از درگاه الهي و ...
گريه به خاطر فراق دوستان و اولیای الهی و يا گريه از خوف و خشيت خداوند (نه تنها )گناه نيست.[1] بلکه ممدوح و پسندیده نیز هست به گونه ی که از انبیا و اولیای بزرگ الهی به تواتر نقل شده است .
گرية حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ نيز از نوع گريه به خاطر دوستان حقيقي بود و پيامبر انسان كامل و دوست واقعي و پدر و رهبر حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ بود. غم و اندوه حضرت صدیقه طاهره در مصیبت از دست دادن پدر کم تر از غم گم شدن یوسف نبی برای حضرت یعقوب نبود که در فراق او از شدت گریه هردو چشمانش را از دست داد و نابینا گردید. «وَ تَوَلَّى عَنْهُمْ وَ قالَ يا أَسَفى عَلى يُوسُفَ وَ ابْيَضَّتْ عَيْناهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ كَظِيم[2]»
در حالات امام زین العابدین (علیه السلام) در روايتى از امام باقر عليه السلام نقل شده است كه فرمود: پدرم علىّ بن الحسين عليهما السلام بيست سال بعد از حادثه كربلا به هر مناسبتى گريه مىكرد. سؤال كردند چرا اين همه گريه مىكنيد؟
فرمود: يعقوب يازده پسر داشت يكى غائب شد، با اينكه زنده بود، از گريه چشمانش را از دست داد، ولى من در برابر چشمان خود ديدم پدرم و هفده نفر از خاندان نبوّت شهيد شدند، چگونه گريه نكنم؟
افزون بر آنچه گذشت گرية حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ حكمت هاي ديگري هم داشت كه گريه بر ظلم و جفاهايي كه عده اي به امام عصر خويش يعني حضرت علي ـ عليه السّلام ـ روا داشته بودند و حق امامت و ولايت اهل بيت را غصب كرده بودند از آن جمله است.
بنا براين از اين جهت مي توان گفت كه گرية حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ در واقع نوعي مبارزه منفی و اعتراض در برابر حاكميت غاصب و ستمگر بود كه حتي پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ در هنگام رحلت بر اين ظلم گريه كرد.
چنان كه عبدالله بن عباس مي گويد: «وقتي رحلت پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ نزديك شد، حضرت گريه كرد به گونه اي كه محاسن مبارك او از اشك تر شد. عرض شد: چه چيزي شما را به گريه وا داشته است؟ فرمود: «براي فرزندانم و آنچه كه بدترينِ امتم پس از من نسبت به آن ها انجام مي دهند، گريه مي كنم»[3].
پس يكي از حكمت هاي گريه حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ اعتراض به حاكميت و مبارزه با آن بود.
گريه حضرت فاطمه، مردم را اذيت و آزرده نمي كرد و صداي گرية آن حضرت نيز آن قدر بلند نبود كه مردم شهر مدينه همه بشنوند و آزرده بشوند، بلكه از آن جا كه خانة آن حضرت در كنار مسجد پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ قرار داشت و تنها در خانة او هم به مسجد باز مي شد، از اين رو حاكميت غاصب از پيامدهاي گريه حضرت فاطمه ـ كه پارة تن رسول خدا بود ـ و بر افروخته شدن احساسات مردم نگران بود و به همين خاطر اعتراض دستگاه حاكم بلند شد و آن حضرت را به بهانه آزردن مردم از گريه كردن منع كردند.
بنا براين، مردم از ظلم و ستمي كه در حق حضرت فاطمه ـ سلام الله عليها ـ و امام علي ـ عليه السّلام ـ شده بود و حق ولايت و امامت را پايمال كرده بودند، آزرده بودند، نه از گريه هاي حضرت فاطمه ـ سلام الله عليها ـ ، در نتيجه حاكميت جور از اين ناحيه احساس خطر كرد و گريه هاي سياسي حضرت فاطمه ـ سلام الله عليها ـ را ممنوع اعلام كرد، كه پس از آن حضرت علي ـ عليه السّلام ـ با بناي خانه اي به نام بيت الاحزان محلي را در قبرستان بقيع تهيه كرد تا از آن پس حضرت فاطمه ـ سلام الله عليها ـ در آن جا در فراق پدر بزرگوارش و ظلم هاي حاكمان جور بگريد.[4]
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. سيد جعفر مرتضي عاملي، رنج هاي زهرا س ، ترجمه: محمد سپهري.
2. احمد صادقي اردستاني، فاطمه الگوي زن مسلمان.
3. سيد جعفر شهيدي، زندگي حضرت زهرا.
پی نوشتها:
[1] . محمد تقي جعفري، نقد و تحليل مثنوي معنوي، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، بي تا، ج 2، دفتر دوم، ص 263 ـ 272.
[2] . یوسف/84 .
[3] . ر.ك: علامه مجلسي، بحار الانوار، بيروت، مؤسسه الوفاء، الطبعه الثانيه، 1403 ق، ج 43، ص 156.
[4] . ر.ك شيخ عباس قمي، منتهي الآمال، قم، انتشارات اسلامي، بي تا، ج 1، بخش زندگاني حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ .
منبع: اندیشه قم
گريه انسان ممكن است براي چند چيز باشد. 1. گريه ترس و هراس؛ 2. گريه براي جلب ترحم؛ 3. گريه غم و اندوه؛ 4. گريه شوق و شادي؛ 5. گريه تقوا و رشد روحاني مثل پشيماني از گناه، گرية فراق از دوستان حقيقي و يا خوف و خشيت از درگاه الهي و ...
گريه به خاطر فراق دوستان و اولیای الهی و يا گريه از خوف و خشيت خداوند (نه تنها )گناه نيست.[1] بلکه ممدوح و پسندیده نیز هست به گونه ی که از انبیا و اولیای بزرگ الهی به تواتر نقل شده است .
گرية حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ نيز از نوع گريه به خاطر دوستان حقيقي بود و پيامبر انسان كامل و دوست واقعي و پدر و رهبر حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ بود. غم و اندوه حضرت صدیقه طاهره در مصیبت از دست دادن پدر کم تر از غم گم شدن یوسف نبی برای حضرت یعقوب نبود که در فراق او از شدت گریه هردو چشمانش را از دست داد و نابینا گردید. «وَ تَوَلَّى عَنْهُمْ وَ قالَ يا أَسَفى عَلى يُوسُفَ وَ ابْيَضَّتْ عَيْناهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ كَظِيم[2]»
در حالات امام زین العابدین (علیه السلام) در روايتى از امام باقر عليه السلام نقل شده است كه فرمود: پدرم علىّ بن الحسين عليهما السلام بيست سال بعد از حادثه كربلا به هر مناسبتى گريه مىكرد. سؤال كردند چرا اين همه گريه مىكنيد؟
فرمود: يعقوب يازده پسر داشت يكى غائب شد، با اينكه زنده بود، از گريه چشمانش را از دست داد، ولى من در برابر چشمان خود ديدم پدرم و هفده نفر از خاندان نبوّت شهيد شدند، چگونه گريه نكنم؟
افزون بر آنچه گذشت گرية حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ حكمت هاي ديگري هم داشت كه گريه بر ظلم و جفاهايي كه عده اي به امام عصر خويش يعني حضرت علي ـ عليه السّلام ـ روا داشته بودند و حق امامت و ولايت اهل بيت را غصب كرده بودند از آن جمله است.
بنا براين از اين جهت مي توان گفت كه گرية حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ در واقع نوعي مبارزه منفی و اعتراض در برابر حاكميت غاصب و ستمگر بود كه حتي پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ در هنگام رحلت بر اين ظلم گريه كرد.
چنان كه عبدالله بن عباس مي گويد: «وقتي رحلت پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ نزديك شد، حضرت گريه كرد به گونه اي كه محاسن مبارك او از اشك تر شد. عرض شد: چه چيزي شما را به گريه وا داشته است؟ فرمود: «براي فرزندانم و آنچه كه بدترينِ امتم پس از من نسبت به آن ها انجام مي دهند، گريه مي كنم»[3].
پس يكي از حكمت هاي گريه حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ اعتراض به حاكميت و مبارزه با آن بود.
گريه حضرت فاطمه، مردم را اذيت و آزرده نمي كرد و صداي گرية آن حضرت نيز آن قدر بلند نبود كه مردم شهر مدينه همه بشنوند و آزرده بشوند، بلكه از آن جا كه خانة آن حضرت در كنار مسجد پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ قرار داشت و تنها در خانة او هم به مسجد باز مي شد، از اين رو حاكميت غاصب از پيامدهاي گريه حضرت فاطمه ـ كه پارة تن رسول خدا بود ـ و بر افروخته شدن احساسات مردم نگران بود و به همين خاطر اعتراض دستگاه حاكم بلند شد و آن حضرت را به بهانه آزردن مردم از گريه كردن منع كردند.
بنا براين، مردم از ظلم و ستمي كه در حق حضرت فاطمه ـ سلام الله عليها ـ و امام علي ـ عليه السّلام ـ شده بود و حق ولايت و امامت را پايمال كرده بودند، آزرده بودند، نه از گريه هاي حضرت فاطمه ـ سلام الله عليها ـ ، در نتيجه حاكميت جور از اين ناحيه احساس خطر كرد و گريه هاي سياسي حضرت فاطمه ـ سلام الله عليها ـ را ممنوع اعلام كرد، كه پس از آن حضرت علي ـ عليه السّلام ـ با بناي خانه اي به نام بيت الاحزان محلي را در قبرستان بقيع تهيه كرد تا از آن پس حضرت فاطمه ـ سلام الله عليها ـ در آن جا در فراق پدر بزرگوارش و ظلم هاي حاكمان جور بگريد.[4]
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. سيد جعفر مرتضي عاملي، رنج هاي زهرا س ، ترجمه: محمد سپهري.
2. احمد صادقي اردستاني، فاطمه الگوي زن مسلمان.
3. سيد جعفر شهيدي، زندگي حضرت زهرا.
پی نوشتها:
[1] . محمد تقي جعفري، نقد و تحليل مثنوي معنوي، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، بي تا، ج 2، دفتر دوم، ص 263 ـ 272.
[2] . یوسف/84 .
[3] . ر.ك: علامه مجلسي، بحار الانوار، بيروت، مؤسسه الوفاء، الطبعه الثانيه، 1403 ق، ج 43، ص 156.
[4] . ر.ك شيخ عباس قمي، منتهي الآمال، قم، انتشارات اسلامي، بي تا، ج 1، بخش زندگاني حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ .
منبع: اندیشه قم