دوشنبه، 6 بهمن 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

درباره خون گريستن امام سجاد علیه السلام وقتی به یاد کربلا می افتاد، توضیح دهید آیا چنین امری صحت دارد و خون گریه کردن به چه معناست؟


پاسخ :
امام سجاد ـ عليه السلام ـ (فرزند امام حسين ـ عليه السلام ـ) يكي از حاضران و ناظران صحنه ي خونين كربلا در سال 61 هجري بودند. از نزديك شهادت پدر بزرگوارش، عموي عزيزش حضرت عباس و برادرانش علي اكبر و علي اصغر ـ عليه السلام ـ و شهادت تمام ياران امام و برخي از صحابه ي رسول خدا و بني هاشم را در كربلا مشاهده نمود و عمق فاجعه ي دردناك اين حادثه و هتك حرمت اهل البيت ـ عليه السلام ـ و اسارت آن ها را به خوبي درك كرد، و هر انساني به جاي او بود از شدت غم و اندوه، قالب تهي مي كرد. امام سجاد ـ عليه السلام ـ نداي "هل من ناصر ينصرني" پدرش را مي شنيد و با آن كه از شدّت بيماري، در بستر افتاده بود، مي خواست به سوي ميدان برود كه امام حسين ـ عليه السلام ـ به خواهرش ام ّكلثوم فرمود: "او را نگاه دار، كه از نسل پيامبر در زمين باقي بماند." امام زين العابدين ـ عليه السلام ـ به همراه عمّه و خواهران و ساير اسيران بني هاشم و غير آن ها، به اسارت برده شد و فشارهاي روحي و رواني سختي را متحمّل گرديد و در عين حال براي ابلاغ پيام سيدالشهدا ـ عليه السلام ـ خطبه ها ايراد فرمود و در اين كار، با موفقيت كامل و پيروزمندانه بر دشمنان و بني اميه فائق آمد و همراه عمه اش زينب، انقلاب ديگري در اجتماع آن روز و جامعه غفلت زده اسلامي به پا كردند. . يكي از القاب آن حضرت "بكّاء" بود به معنای بسيار گريه کننده ؛ البته خون دل خوردن حضرت از فراق پدرش امام حسين مي تواند توجيه گر اين اصطلاح باشد.[1] منظور از "خون گريه كردن" اين است كه عمق مصيبت و عزاداري امام سجاد ـ عليه السلام ـ بيان شود و در هر صورت، اگرکسی از فراق عزيزان تاحدی گريه کند که اشک چشمش خشک شود در اين حالت گفته می شود به جای اشک خون گريه می کند[2].
امام ـ عليه السلام ـ با به ياد آوردن حادثه ي عاشورا و خاطرات پدر و ياران و برادرانش گريه مي كرد و اساساً، چنان كه اخبار صحيح گزارش مي دهند، آسمانها [3]2و زمين3[4] و حيوانات وحشي و جمادات و نباتات و مجردات، اعم از جنيان[5]و پريان[6] (ملائكه)، در عزاي سالار شهيدان ـ عليه السلام ـ گريستند و مدت ها ماتم آن ها ادامه داشت. اين اخبار از طريق علماي عامه نيز نقل شده است و از لحاظ تكويني صحيح مي باشد و هيچ خدشه اي بر آن ها وارد نيست؛ چرا كه بر اساس احاديث فراواني، امام حجّت خدا است و تمام موجودات، در تكوين وجودشان به وجود او وابسته است و در حقيقت برقراري آسمان ها و زمين و حيات موجودات و استمرار آن، از وجود امام و حجت الهي سرچشمه مي گيرد و سلسله حيات در هستي، متعلق و مشروط به وجود آن ها است.[7] پس در اين انديشه اصيل، جاي هيچ ترديد نيست كه مخلوقات هستي در فقدان حجت الهي يك صدا ناله سر دهند. چه رسد به اين كه حجت خدا به دست جمعي ظالم و سفّاك با آن وضع فجيع و درد آور به شهادت رسد و فرزندانش و اهل حرمش اسير و غارت زده شوند؛ اما فقدان ولايت اگر براي انسان قابل تحمل باشد ـ كه براي انسان واقعي نيست ـ براي موجودات ديگر تحمل ناپذير است و آن ها بر اساس آن وديعه الهي بهترين اظهار تأسف را براي اين مصيبت ابراز و اظهار مي كنند كه خون گريستن يكي از مصاديق آن است. در زيارت ناحيه ي مقدسه مي خوانيم: "براي گريه در عزاي تو اگر اشك تمام شود خون گريه مي كنم"؛[8]
لئن اخرتني الدهور و عاقني عن نصرك المقدور لابكينّك صباحاً و مساءً فلا ندبنّك صباحاً و مساءً و لابكينّ عليك بدل الدموع دما.ً[9]
كه حضرت فرموده باشد: "به قدري بر تو(امام حسين عليه السلام ) گريه مي كنم كه اگر اشكم تمام شد، به جاي اشك از چشمانم خون جاري شود."
بنابراين، (خون گريستن) ممكن است كنايه از شدّت حزن و اندوه و عظمت مصيبت باشد كه به امام سجاد ـ عليه السلام ـ نسبت مي دهند، همان گونه كه در اين زيارت ـ كه به امام زمان ـ عليه السلام ـ منتسب است ـ حضرت چنين فرموده است.
طبق نقل منابع معتبر امام زين العابدين بسيار مي گريست: "و لقد كان بكي علي ابيه الحسين عشرين سنة.[10] يعني براي پدرش حسين ـ عليه السلام ـ بيست سال گريه كرد. يك روز غلامش عرض كرد: اي پسر رسول خدا، حزن و اندوه شما كي تمام مي شود؟ امام فرمود: واي بر تو! يعقوب نبي با اين كه دوازده پسر داشت، در فراق يوسف به قدري گريست كه چشمانش نابينا شد، و اينك من كه شاهد شهادت پدرم و عمويم و هفده نفر از اهل بيتم بودم، چگونه حزن من تمام شدني است؟[11]
امام سجّاد ـ عليه السلام ـ با اين حالت گريه ها و عزاداري خويش، از ارزش ها دفاع مي كرد و ميراث عاشورا را زنده نگاه مي داشت و درس توحيد،و اخلاق می داد و مي فرمود: "قتل ابن رسول الله جائعاً، قتل ابن رسول الله عطشاناً"؛ پس گريه هاي امام زين العابدين ـ عليه السلام ـ، خون دل بود كه جاري مي شد.

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1- عزادری مراجع دین؛ربانی خلخالی
2- اصول صحیح عزاداری ؛معاونت فرهنگی مرکز رسیدگی به امور مساجد کشور.

پی نوشتها:
[1] . بحارالانوار، مرحوم مجلسي، ج 45، ص 46. الدمعة الساكبة، ج 4، ص 334.
[2] . نویسنده: امیرعلی حسنلو
[3]. بحارالانوار، ج 45، ص 206، 207.
[4] . همان، ج 45، ص 218.
[5] . همان، ج 45، ص 233.
[6] . همان، ج 45، ص 220، 229.
[7] . در جلد 45 بحارالانوار روايات زيادي درباره خون گريستن آسمان و زمين وارد شده است ر.ك: ص 211، حديث 25 و 26 . 19 و حديث 40 و 41، ص 217.
[8] . متن كامل زيارت ناحيه ي مقدسه در بحارالانوار، ج 45، ص 65 الي 72 آمده است كه نام شهيدان را يكايك مي شمارد و سلام مي دهد. شايان ذكر است كه مرحوم فيض الاسلام در كتاب ترجمه خاتون دوسرا، زندگي حضرت زينب (س) در ص 217 آورده است كه زيارت ناحيه مقدسه از امام حسن عسكري و تاريخ صدور آن سال 252 هجري قمري است و ولادت حضرت امام زمان در سال 255 يا 256 است،
[9] . سوگ نامه آل محمد، محمد اشتهاردي، ص 154 و 156، انتشارات ناصر، سال 71، چاپ سوم.
[10] . بحارالانوار، ج 46، ص 63.
[11] . ر. ك: همان ص 63.
منبع: اندیشه قم


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.