پرسش :
مادر چه کند تا بچهاي خوب نصيبش شود؟
پاسخ :
پدر و مادر هر دو در تربيت فرزند و شكل گيري شخصيت وي نقش دارند، با اين وجود نقش و تاثير مادر بيشتر است، لذا بايد مادر از همان دوران انعقاد نطفه يكسري مسائل را رعايت كند.
با اينكه انعقاد نطفه فرزند از پدر و مادر است، اخبار و احاديث به رقم خوردن سعادت و شقاوت فرزند در دوران جنینیکه فرزند در رحم مادر است اشاره کردهاند، چون سهم مادر در تربيت فرزند به مراتب از پدر بيشتر است. بچه از مادر تغذيه ميكند و تمام موادي كه در پرورش و رشد خود لازم دارد از مادر ميگيرد. لذا سلامت و مرض، پاكي و ناپاكي مادر در جنين اثر مستقيم دارد، امام رضا ـ عليه السلام ـ فرمود: خوشا بحال كسي كه مادرش با عفت و پاكدامن است.[1] با توجه به اهميت دوران بارداري و نقش مادر در سلامت جسمي و رواني فرزند، در روايات به چند موضوع اشاره شده است:
1. پرهيز از طعام حرام و تهيه غذاي پاك و طيب:
يكي از عوامل اختلالات جسمي و رواني كودكان در ايام حمل مربوط به غذاهائي است كه مادران در ايام بارداري از آنها استفاده ميكنند. كودك در شكم مادر مانند يك عضو مادر است و كليه عواملي كه در جسم و جان مادر تأثير ميكند در فرزند نيز مؤثر است. امام رضا ـ عليه السلام ـ فرمود: خداوند هيچ نوع خوردني و آشاميدني را حلال نكرده مگر آنكه نفع و صلاح انسان در آن بوده است و هيچ چيزي را حرام نكرده مگر آنكه مايه زيان و مرگ و فساد است.[2] خداوند در قرآن به تمام منافع و ضررهاي جسمي و رواني خوردنيها و آشاميدنيها توجه نموده است. لذا در بعضي موارد با يادآوري جسماني به ضررهاي معنوي و رواني آن نيز تصريح شده است. امام صادق ـ عليه السلام ـ فرمودند: مالي كه از راه حرام بدست آمده باشد اثرش در فرزندان ظاهر مي شود.[3]
2. تربيت صحيح با گفتار و عمل:
براي تأمين كمال لايق انسان،لازم است استعدادهاي نهاني كودك را با مراقبتهاي صحيح تدريجاً پرورش داد و از قوه به فعليت آورد. دوران كودكي فرزندان انسان از تمام پستانداران طولانيتر است. بچه انسان 2 سال شير ميخوردو مادر در طول اين مدت مراقبتهاي لازم را در بهداشت، حوادث، سرما و گرما، سوختن، غرق شدن، افتادن و نظائر آنها مينمايد. وقتي او را از شير ميگيرد، هنوز كودك است و نميتواند مستقل زندگي كند و به پدر و مادر محتاج است. چند ماه بايد بگذرد تا فرزندانشان بتوانند انگشتان خود را باز كنند و چيزي را به دست بگيرند. و بيش از يكسال وقت لازم است تا بتواند افتادن و خيزان راه برود،و بيش از 2 سال بايد بگذرد تا كمكم زبانش به سخن گفتن باز شود.
آغوش مادران علاوه بر تغذيه جسم، مدرسه تربيت كودك است و دوران اين مدرسه طولاني است. اولين اصلي كه در راه تربيت صحيح با زبان ساده بايد به كودك آموخت ايمان به خدا است. احساس خداپرستي در باطن هر انساني به فطرت طبيعي وجود دارد، مربي لايق بايد از اين سرمايه فطري استفاده كندو به او بفهماند آن كسي كه ما را آفريده، آنكه به ما روزي ميدهد، آنكه گل و گياه، پرنده و حيوان را خلق كرده، آنكه جهان را آفريده، و روز و شب را به وجود آورده، خدا است.او هميشه ناظر اعمال مااست؛ خوبيهاي ما را پاداش ميدهد، و در بديها ما را مجازات ميكند. ايمان به خداوند آثار و نتايج مهمي در زنده كردن ساير فطريات اخلاقي و سجاياي انساني داردو ميتواند همه آنها را با بهترين وضعي از قوه به فعليت درآورد.
يكي از فطريات بشر غريزه حبّ ذات و عشق به كمال است. مربي لايق ميتواند از اين سرمايه استفاده كندوتربيت صحيح خود را بر اين پايه استوار نمايد. امام مجتبي ـ عليه السلام ـ روزي فرزندان خود را دعوت نمود و به آنان فرمود: همه شما كودكان اجتماع امروز هستيد و اميد است كه بزرگان اجتماع فردا باشيد. دانش بياموزيد و در كسب علم كوشش كنيد و هر كدام كه حافظة قوي نداريد و نميتوانيد در مجلس درس مطالب استاد را ضبط كنيد آنها را بنويسيد و نوشتهها را در منزل نگاهداري كنيد تا در موقع لزوم مراجعه كنيد.[4] در اين حديث امام ـ عليه السلام ـ از سرمايه فطري حب ذات و ترقيخواهي استفاده نموده و آنان را با دلگرمي و نشاط به كسب علم وادار ميكند روشي كه در اين حديث به كار رفته بهترين سبك در اساس تعليم و تربيت است. هر خانواده بتواند فرزندان خودرا با اين روش به تحصيل علم وادارد و آنان را به ترقي و تعالي وادار كند كودكان خود، با عشق و علاقه از پي دانش ميروند و براي درسخواندن به تهديد و مجازات احتياج ندارن. و نكته مهم اين است كه وصول به كمال حقيقي تنها در محيط آزاد و شرايط مساعد امكان دارد و در شرايط زورگويي و در محيط استبداد و در جايي كه يأس به جاي اميد و خودسري به جاي قانون و ترس به جاي آرامش خاطر حاكم باشد قطعاً اميد به تكامل حقيقي وجود ندارد. اين طرز گفتار امام حسن مجتبي ـ عليه السلام ـ شايسته خانواده هايي است كه اساس آن بر پايه فضيلت و آزادگي استوار باشد برعكس بعضي از والدين به روش استبداد و خودسري متوسل ميشوند در چنين خانواده هايي خوشبختي و سعادت نيست اين قبيل پدران به بچهها ستم غير قابل جبراني ميكنند و در مقابل زورگوييها مسئول بوده و مؤاخذه ميشوند.
پی نوشتها:
[1] . مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، ج23، ص79.
[2] . مستدرك، ج 3، ص 71.
[3] . وسائل الكتاب التجاره.
[4] . بحارالانوار، ج 1، ص 110.
منبع: اندیشه قم
پدر و مادر هر دو در تربيت فرزند و شكل گيري شخصيت وي نقش دارند، با اين وجود نقش و تاثير مادر بيشتر است، لذا بايد مادر از همان دوران انعقاد نطفه يكسري مسائل را رعايت كند.
با اينكه انعقاد نطفه فرزند از پدر و مادر است، اخبار و احاديث به رقم خوردن سعادت و شقاوت فرزند در دوران جنینیکه فرزند در رحم مادر است اشاره کردهاند، چون سهم مادر در تربيت فرزند به مراتب از پدر بيشتر است. بچه از مادر تغذيه ميكند و تمام موادي كه در پرورش و رشد خود لازم دارد از مادر ميگيرد. لذا سلامت و مرض، پاكي و ناپاكي مادر در جنين اثر مستقيم دارد، امام رضا ـ عليه السلام ـ فرمود: خوشا بحال كسي كه مادرش با عفت و پاكدامن است.[1] با توجه به اهميت دوران بارداري و نقش مادر در سلامت جسمي و رواني فرزند، در روايات به چند موضوع اشاره شده است:
1. پرهيز از طعام حرام و تهيه غذاي پاك و طيب:
يكي از عوامل اختلالات جسمي و رواني كودكان در ايام حمل مربوط به غذاهائي است كه مادران در ايام بارداري از آنها استفاده ميكنند. كودك در شكم مادر مانند يك عضو مادر است و كليه عواملي كه در جسم و جان مادر تأثير ميكند در فرزند نيز مؤثر است. امام رضا ـ عليه السلام ـ فرمود: خداوند هيچ نوع خوردني و آشاميدني را حلال نكرده مگر آنكه نفع و صلاح انسان در آن بوده است و هيچ چيزي را حرام نكرده مگر آنكه مايه زيان و مرگ و فساد است.[2] خداوند در قرآن به تمام منافع و ضررهاي جسمي و رواني خوردنيها و آشاميدنيها توجه نموده است. لذا در بعضي موارد با يادآوري جسماني به ضررهاي معنوي و رواني آن نيز تصريح شده است. امام صادق ـ عليه السلام ـ فرمودند: مالي كه از راه حرام بدست آمده باشد اثرش در فرزندان ظاهر مي شود.[3]
2. تربيت صحيح با گفتار و عمل:
براي تأمين كمال لايق انسان،لازم است استعدادهاي نهاني كودك را با مراقبتهاي صحيح تدريجاً پرورش داد و از قوه به فعليت آورد. دوران كودكي فرزندان انسان از تمام پستانداران طولانيتر است. بچه انسان 2 سال شير ميخوردو مادر در طول اين مدت مراقبتهاي لازم را در بهداشت، حوادث، سرما و گرما، سوختن، غرق شدن، افتادن و نظائر آنها مينمايد. وقتي او را از شير ميگيرد، هنوز كودك است و نميتواند مستقل زندگي كند و به پدر و مادر محتاج است. چند ماه بايد بگذرد تا فرزندانشان بتوانند انگشتان خود را باز كنند و چيزي را به دست بگيرند. و بيش از يكسال وقت لازم است تا بتواند افتادن و خيزان راه برود،و بيش از 2 سال بايد بگذرد تا كمكم زبانش به سخن گفتن باز شود.
آغوش مادران علاوه بر تغذيه جسم، مدرسه تربيت كودك است و دوران اين مدرسه طولاني است. اولين اصلي كه در راه تربيت صحيح با زبان ساده بايد به كودك آموخت ايمان به خدا است. احساس خداپرستي در باطن هر انساني به فطرت طبيعي وجود دارد، مربي لايق بايد از اين سرمايه فطري استفاده كندو به او بفهماند آن كسي كه ما را آفريده، آنكه به ما روزي ميدهد، آنكه گل و گياه، پرنده و حيوان را خلق كرده، آنكه جهان را آفريده، و روز و شب را به وجود آورده، خدا است.او هميشه ناظر اعمال مااست؛ خوبيهاي ما را پاداش ميدهد، و در بديها ما را مجازات ميكند. ايمان به خداوند آثار و نتايج مهمي در زنده كردن ساير فطريات اخلاقي و سجاياي انساني داردو ميتواند همه آنها را با بهترين وضعي از قوه به فعليت درآورد.
يكي از فطريات بشر غريزه حبّ ذات و عشق به كمال است. مربي لايق ميتواند از اين سرمايه استفاده كندوتربيت صحيح خود را بر اين پايه استوار نمايد. امام مجتبي ـ عليه السلام ـ روزي فرزندان خود را دعوت نمود و به آنان فرمود: همه شما كودكان اجتماع امروز هستيد و اميد است كه بزرگان اجتماع فردا باشيد. دانش بياموزيد و در كسب علم كوشش كنيد و هر كدام كه حافظة قوي نداريد و نميتوانيد در مجلس درس مطالب استاد را ضبط كنيد آنها را بنويسيد و نوشتهها را در منزل نگاهداري كنيد تا در موقع لزوم مراجعه كنيد.[4] در اين حديث امام ـ عليه السلام ـ از سرمايه فطري حب ذات و ترقيخواهي استفاده نموده و آنان را با دلگرمي و نشاط به كسب علم وادار ميكند روشي كه در اين حديث به كار رفته بهترين سبك در اساس تعليم و تربيت است. هر خانواده بتواند فرزندان خودرا با اين روش به تحصيل علم وادارد و آنان را به ترقي و تعالي وادار كند كودكان خود، با عشق و علاقه از پي دانش ميروند و براي درسخواندن به تهديد و مجازات احتياج ندارن. و نكته مهم اين است كه وصول به كمال حقيقي تنها در محيط آزاد و شرايط مساعد امكان دارد و در شرايط زورگويي و در محيط استبداد و در جايي كه يأس به جاي اميد و خودسري به جاي قانون و ترس به جاي آرامش خاطر حاكم باشد قطعاً اميد به تكامل حقيقي وجود ندارد. اين طرز گفتار امام حسن مجتبي ـ عليه السلام ـ شايسته خانواده هايي است كه اساس آن بر پايه فضيلت و آزادگي استوار باشد برعكس بعضي از والدين به روش استبداد و خودسري متوسل ميشوند در چنين خانواده هايي خوشبختي و سعادت نيست اين قبيل پدران به بچهها ستم غير قابل جبراني ميكنند و در مقابل زورگوييها مسئول بوده و مؤاخذه ميشوند.
پی نوشتها:
[1] . مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، ج23، ص79.
[2] . مستدرك، ج 3، ص 71.
[3] . وسائل الكتاب التجاره.
[4] . بحارالانوار، ج 1، ص 110.
منبع: اندیشه قم