پرسش :
چرا بيگانگان از نوع نظارت فعلي در كشور ما ناراحت هستند؟
پاسخ :
نظام مقدس جمهوري اسلامي برخلاف نظامهاي مردمسالار غربي علاوه بر بهرهمندي از اصل جمهوري از اسلاميت نيز بهره ميبرد، يعني جمهوريتي در نظام ما پذيرفتني است كه در قالب اسلام و احكام نوراني آن پياده و اجرا شده باشد.
جمهوريت نظام به وسيله حضور گسترده و پرشور مردم در تعيين سرنوشت خود تأمين ميشود. امّا از آنجا كه آحاد مردم در مسائل اسلامي از خبرويت لازم برخوردار نيستند، تشخيص اين امر در قانون اساسي بر عهده نهاد شوراي نگهبان قرار داده شده است.
در واقع اين نوعي تفويض اختيار است كه از سوي مردم به شوراي نگهبان شده است چرا كه مردم با پذيرش قانون اساسي و رأي مثبت به آن اصولي كه وظايف و اختيارات شوراي نگهبان را يادآور ميشود پذيرفته و به آن رأي مثبت دادهاند.
از آنجا كه اسلام و گنجاندن اصولي كه حافظ اسلاميت نظام ما هستند، در قانون اساسي با منافع برخي از بيگانگان و نامحرمان سياسي ناسازگاري دارد و منابع آنها را به خطر مياندازد. از همان آغاز ناسازگاري خود را با قانون اساسي، البته تنها اصولي كه حافظ اسلاميت نظام هستند مانند ولايت فقيه، كتمان ننمودند.
غالباً مخالفت با شوراي نگهبان و نظارت اين نهاد از سوي كساني صورت ميگيرد كه با حاكميت اسلام و احكام حياتبخش آن بر اين كشور سرستيز دارند و در پي آنند كه با غوغاسالاري و عوامفريبي و با استفاده از اصطلاحات و عناوين فريبنده و تحت لواي حمايت از «جمهوريت» نظام به سست كردن و منزوي ساختن «اسلاميت» آن بپردازند و با حذف شرايطي كه در اثر داشتن ويژگي اسلامي نظام براي داوطلبان انتخاباتي در نظر گرفته شده است، انگيزههاي ضد ديني و ضد مردمي خود را عملي گردانند و از آنجا كه شوراي نگهبان حافظ اسلاميت نظام مقدس ماست، طبيعتاً در نوك حمله اين مخالفين قرار دارد.
دشمنان انقلاب از همان ابتداي پيروزي انقلاب جهت انحراف آن از هر دسيسهاي بهره بردهاند از كودتاهاي نظامي گرفته تا تهاجم فرهنگي و هزاران نقشه شوم ديگر. امّا آنها به خوبي دريافتهاند كه بهترين شيوه براي مقابله با اين نظام استفاده از عناصر داخلي و بهرهگيري از نفوذ نوكران سرسپرده داخلي است و پيوسته با تبليغات و شيوههاي ديگر درصدد نفوذ اين عناصر خود فروخته به داخل بدنه نظام هستند، تا بتوانند بهرة كافي را از وجود آنها ببرند و از آنجا كه مسئولين دورانديش اين نظام اين حربه را شناخته بودند، از همان ابتدا درصدد خنثي كردن اين نقشه شوم آنان بر آمدند، لذا اصلي را در قانون اساسي[1] گنجاندند كه در آن اصل شوراي نگهبان را مأمور جلوگيري از نفوذ عناصر بيگانه به داخل بدنه نظام نمودند.
در واقع جنجال بيگانگان عليه نظارت شوراي نگهبان با هدف تضعيف اين نهاد صورت ميگيرد و براي نفوذ دادن عناصر مخالف اسلام و امام به داخل بدنه نظام است، تا بتوانند با بهرهگيري كامل از آنها به اهداف خود برسند، همانگونه كه يك بار در تاريخ مشروطه چنين اتفاقي حادث شد، يعني دشمنان بانفوذ افراد نااهل به جمع مشروطه خواهان آنها را از مسير اصلي خود منحرف كردند و در واقع وسيلهاي را براي تأمين اهداف بيگانگان در داخل كشور تأمين نمودند.
علت دشمني بيگانگان را با شوراي نگهبان و نوع نظارت آن را از كلام حضرت امام به خوبي ميتوان دريافت:
ايشان خطاب به اعضاي شوراي نگهبان ميفرمايند: من متواضعانه از شما ميخواهم كه حتي الامكان در انتخاب اشخاص با هم موافقت نماييد و اشخاص اسلامي، متعهد، غير منحرف از صراط مستقيم الهي را در نظر بگيريد و سرنوشت اسلام و كشور خود را به دست كساني دهيد كه به اسلام و جمهوري اسلامي و قانون اساسي معتقد و نسبت به احكام نوراني الهي متعهد باشند و منفعت خود را بر مصلحت كشور مقدم ندارند.[2]
حضرت امام خميني (ره) با يادآوري دوران مشروطيت براي مردم و عبرتگيري از آن دوران سرنوشت غم انگيز دوران مشروطيت را يادآور ميشوند و اظهار ميدارند: «اگر اين طايفه (شوراي نگهبان) را حفظ نكنيد سرنوشت شما مانند سرنوشت زمان مشروطه خواهد شد.»[3]
يا در جاي ديگر ميفرمايد: براي اين كه زمان مشروطه تكرار نشود، مردم بايد از بيتفاوتي پرهيز كنند، اگر مردم بيتفاوت بشوند، اگر روشنفكران متعهد به ميدان نيايند، اگر مؤمنين در حاشيه قرار گيرند، مقدرات مملكت به دست افراد ناصالح و بيتفاوت ميافتد و كشور را از مسير صحيح، منحرف ميسازد.[4]
مقام معظم رهبري نيز ميفرمايد: شوراي نگهبان از يك نظر، مهمترين نهاد جمهوري اسلامي است؛ زيرا كه قوام نظام به اسلاميت آن است، و شوراي نگهبان تضمين كننده اين معناست، اگر شوراي نگهبان نميبود، به تدريج استحالهاي در هويت نظام و در پايداري اركان نظام به وجود ميآمد. براي شوراي نگهبان، اين افتخار و شرف بس كه در طول اين بيست سال گذشته، همة همتش اين بوده است كه نگذارد به پيكرة نظام، از لحاظ انطباق با اسلام و قانون اساسي خدشهاي وارد بيايد.[5]
مخالفت بيگانگان با اين نهاد هم در واقع به خاطر عناد و دشمني آنها با اسلام و احكام نوراني آن است. چرا كه اسلام باعث در خطر افتادن منافع نامشروع آنها گرديده است از اين رو با نهادي كه تضمين كنندة اسلاميت نظام ماست مخالفت ميكنند. و اين نهاد مانعي است براي منحرفان و معاندين نظام تا اين كه به منافع نامشروع خود دست نيابند.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. پرسشها و پاسخها، استاد محمد تقي مصباح يزدي، قم، موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني، ج 3، ص 75 ـ 89.
2. شوراي نگهبان در كلام ولايت، روابط عمومي شوراي نگهبان، دفتر نظارت و بازرسي انتخابات استان قم، 1382.
پی نوشتها:
[1] . اصل 99 ق. ا. ج. ا. ا.
[2] . صحيفه نور، ج 11، ص 269.
[3] . صحيفه نور، ج 15، ص 233.
[4] . صحيفه نور، ج 12، ص 7.
[5] . از بيانات مقام معظم رهبري در ديدار با اعضاي شوراي نگهبان، در تيرماه 1379، به نقل از ماهنامه ناظر امين، تير 1382.
منبع: اندیشه قم
نظام مقدس جمهوري اسلامي برخلاف نظامهاي مردمسالار غربي علاوه بر بهرهمندي از اصل جمهوري از اسلاميت نيز بهره ميبرد، يعني جمهوريتي در نظام ما پذيرفتني است كه در قالب اسلام و احكام نوراني آن پياده و اجرا شده باشد.
جمهوريت نظام به وسيله حضور گسترده و پرشور مردم در تعيين سرنوشت خود تأمين ميشود. امّا از آنجا كه آحاد مردم در مسائل اسلامي از خبرويت لازم برخوردار نيستند، تشخيص اين امر در قانون اساسي بر عهده نهاد شوراي نگهبان قرار داده شده است.
در واقع اين نوعي تفويض اختيار است كه از سوي مردم به شوراي نگهبان شده است چرا كه مردم با پذيرش قانون اساسي و رأي مثبت به آن اصولي كه وظايف و اختيارات شوراي نگهبان را يادآور ميشود پذيرفته و به آن رأي مثبت دادهاند.
از آنجا كه اسلام و گنجاندن اصولي كه حافظ اسلاميت نظام ما هستند، در قانون اساسي با منافع برخي از بيگانگان و نامحرمان سياسي ناسازگاري دارد و منابع آنها را به خطر مياندازد. از همان آغاز ناسازگاري خود را با قانون اساسي، البته تنها اصولي كه حافظ اسلاميت نظام هستند مانند ولايت فقيه، كتمان ننمودند.
غالباً مخالفت با شوراي نگهبان و نظارت اين نهاد از سوي كساني صورت ميگيرد كه با حاكميت اسلام و احكام حياتبخش آن بر اين كشور سرستيز دارند و در پي آنند كه با غوغاسالاري و عوامفريبي و با استفاده از اصطلاحات و عناوين فريبنده و تحت لواي حمايت از «جمهوريت» نظام به سست كردن و منزوي ساختن «اسلاميت» آن بپردازند و با حذف شرايطي كه در اثر داشتن ويژگي اسلامي نظام براي داوطلبان انتخاباتي در نظر گرفته شده است، انگيزههاي ضد ديني و ضد مردمي خود را عملي گردانند و از آنجا كه شوراي نگهبان حافظ اسلاميت نظام مقدس ماست، طبيعتاً در نوك حمله اين مخالفين قرار دارد.
دشمنان انقلاب از همان ابتداي پيروزي انقلاب جهت انحراف آن از هر دسيسهاي بهره بردهاند از كودتاهاي نظامي گرفته تا تهاجم فرهنگي و هزاران نقشه شوم ديگر. امّا آنها به خوبي دريافتهاند كه بهترين شيوه براي مقابله با اين نظام استفاده از عناصر داخلي و بهرهگيري از نفوذ نوكران سرسپرده داخلي است و پيوسته با تبليغات و شيوههاي ديگر درصدد نفوذ اين عناصر خود فروخته به داخل بدنه نظام هستند، تا بتوانند بهرة كافي را از وجود آنها ببرند و از آنجا كه مسئولين دورانديش اين نظام اين حربه را شناخته بودند، از همان ابتدا درصدد خنثي كردن اين نقشه شوم آنان بر آمدند، لذا اصلي را در قانون اساسي[1] گنجاندند كه در آن اصل شوراي نگهبان را مأمور جلوگيري از نفوذ عناصر بيگانه به داخل بدنه نظام نمودند.
در واقع جنجال بيگانگان عليه نظارت شوراي نگهبان با هدف تضعيف اين نهاد صورت ميگيرد و براي نفوذ دادن عناصر مخالف اسلام و امام به داخل بدنه نظام است، تا بتوانند با بهرهگيري كامل از آنها به اهداف خود برسند، همانگونه كه يك بار در تاريخ مشروطه چنين اتفاقي حادث شد، يعني دشمنان بانفوذ افراد نااهل به جمع مشروطه خواهان آنها را از مسير اصلي خود منحرف كردند و در واقع وسيلهاي را براي تأمين اهداف بيگانگان در داخل كشور تأمين نمودند.
علت دشمني بيگانگان را با شوراي نگهبان و نوع نظارت آن را از كلام حضرت امام به خوبي ميتوان دريافت:
ايشان خطاب به اعضاي شوراي نگهبان ميفرمايند: من متواضعانه از شما ميخواهم كه حتي الامكان در انتخاب اشخاص با هم موافقت نماييد و اشخاص اسلامي، متعهد، غير منحرف از صراط مستقيم الهي را در نظر بگيريد و سرنوشت اسلام و كشور خود را به دست كساني دهيد كه به اسلام و جمهوري اسلامي و قانون اساسي معتقد و نسبت به احكام نوراني الهي متعهد باشند و منفعت خود را بر مصلحت كشور مقدم ندارند.[2]
حضرت امام خميني (ره) با يادآوري دوران مشروطيت براي مردم و عبرتگيري از آن دوران سرنوشت غم انگيز دوران مشروطيت را يادآور ميشوند و اظهار ميدارند: «اگر اين طايفه (شوراي نگهبان) را حفظ نكنيد سرنوشت شما مانند سرنوشت زمان مشروطه خواهد شد.»[3]
يا در جاي ديگر ميفرمايد: براي اين كه زمان مشروطه تكرار نشود، مردم بايد از بيتفاوتي پرهيز كنند، اگر مردم بيتفاوت بشوند، اگر روشنفكران متعهد به ميدان نيايند، اگر مؤمنين در حاشيه قرار گيرند، مقدرات مملكت به دست افراد ناصالح و بيتفاوت ميافتد و كشور را از مسير صحيح، منحرف ميسازد.[4]
مقام معظم رهبري نيز ميفرمايد: شوراي نگهبان از يك نظر، مهمترين نهاد جمهوري اسلامي است؛ زيرا كه قوام نظام به اسلاميت آن است، و شوراي نگهبان تضمين كننده اين معناست، اگر شوراي نگهبان نميبود، به تدريج استحالهاي در هويت نظام و در پايداري اركان نظام به وجود ميآمد. براي شوراي نگهبان، اين افتخار و شرف بس كه در طول اين بيست سال گذشته، همة همتش اين بوده است كه نگذارد به پيكرة نظام، از لحاظ انطباق با اسلام و قانون اساسي خدشهاي وارد بيايد.[5]
مخالفت بيگانگان با اين نهاد هم در واقع به خاطر عناد و دشمني آنها با اسلام و احكام نوراني آن است. چرا كه اسلام باعث در خطر افتادن منافع نامشروع آنها گرديده است از اين رو با نهادي كه تضمين كنندة اسلاميت نظام ماست مخالفت ميكنند. و اين نهاد مانعي است براي منحرفان و معاندين نظام تا اين كه به منافع نامشروع خود دست نيابند.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. پرسشها و پاسخها، استاد محمد تقي مصباح يزدي، قم، موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني، ج 3، ص 75 ـ 89.
2. شوراي نگهبان در كلام ولايت، روابط عمومي شوراي نگهبان، دفتر نظارت و بازرسي انتخابات استان قم، 1382.
پی نوشتها:
[1] . اصل 99 ق. ا. ج. ا. ا.
[2] . صحيفه نور، ج 11، ص 269.
[3] . صحيفه نور، ج 15، ص 233.
[4] . صحيفه نور، ج 12، ص 7.
[5] . از بيانات مقام معظم رهبري در ديدار با اعضاي شوراي نگهبان، در تيرماه 1379، به نقل از ماهنامه ناظر امين، تير 1382.
منبع: اندیشه قم