دوشنبه، 20 بهمن 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

آيا امام خمينی (ره) معتقد بودند که روحانیت نبايد وارد سیاست شود؟


پاسخ :
نگاهی اجمالی به مجموعه مصاحبه ها و سخنرانی های امام (ره)پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در مورد جایگاه و نقش روحانیت در نظام که ناظر به نقش ارشاد ، هدایت و نظارت آنان است از یک سو و مواضع ، دیدگاهها و عملکرد امام (ره) در ضرورت حضور و دخالت روحانیت در عرصه های عملی و پذیرش برخی مسئولیت ها از سوی دیگر ، ممکن است سؤال ها و ابهام هایی را در این زمینه به همراه داشته باشد و یا به تلقًی نوعی تنافی و تعارض در اندیشه امام (ره) بیانجامد از این رو به منظور برطرف شدن هر گونه ابهام و تصور تنافی و تعارض در اندیشه ایشان ، لازم است در اینجا به تبیین و تشریح دیدگاه امام (ره) در مورد حضور روحانیت در مناصب دولتی بپردازیم .
در توضیح مسأله باید اشاره کنیم که امام(ره) در برخی از مصاحبه ها و سخنرانی ها ی خویش پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ، وظیفه روحانیت را ارشاد و هدایت دولت دانسته و حضور روحانیت در مسئولیت های دولتی را لازم نمی دیدند .
به عنوان نمونه ایشان در پاسخ به سؤال خبرنگار مجله اکونومیست در مورد نقش روحانیت و رهبران مذهبی در آینده , فرمودند: روحانیون در حکومت آینده نقش ارشاد و هدایت دولت را دارا خواهند بود .[1]
همچنین در پاسخ سؤال خبرنگار رویتر که در حکومت آینده آیا علما خود حکومت خواهند کرد؟ فرمودند: علما خود حکومت نخواهند کرد , آنان ناظر و هادی مجریان امور می باشند, این حکومت در همه مراتب خود متکی به آرای مردم و تحت نظارت و ارزیابی و انتقاد عمومی خواهد بود .[2]
ایشان در مصاحبه با رادیو تلویزیون فرانسه نیز در پاسخ به این سؤال که دریافت شما از حکومت اسلامی چیست؟ آیا منظور این است که رهبران مذهبی حکومت را خود اداره کنند ؟ مراحل این حکومت کدام است ؟ فرمودند: خیر، منظور این نیست که رهبران مذهبی خود حکومت را اداره کنند , لکن مردم را برای تأمین خواسته های اسلام رهبری می کنند , چون اکثریت قاطع مردم مسلمان هستند , حکومت اسلامی از پشتیبانی آنان برخوردار شده , متکی به مردم می گردد. [3]
ایشان همچنین در مصاحبه با حامد الگار فرمودند: این که شما سؤال کردید که آیا روحانی می خواهد به دولت منضمّ بشود یا چی؟ نه ، نمی خواهد دولت باشد اما خارج از دولت نیست , نه دولت است , نه خارج از دولت .دولت نیست , یعنی نمی خواهد برود در کاخ نخست وزیری بنشیند و کارهای نخست وزیر را بکند , غیر دولت نیست , برای این که نخست وزیر اگر پایش را کنار بگذارد , این جلویش را می گیرد , می تواند بگیرد, بنابر این نقش دارد و نقش ندارد .[4]
پس از گذشت مقطعی از پیروزی انقلاب اسلامی , ایشان با حضور روحانیون در برخی مناصب موافقت نمودند و در عمل ، روحانیون اقدام به پذیرش مسئولیت های کلیدی در امور حکومت نموده اند , اکنون این پرسش مطرح است که آیا در دیدگاه امام (ره) نسبت به حضور روحانیت در مسئولیت های دولتی تعارض و منافاتی وجود دارد یا دیدگاه امام (ره) دچار تغییر و دگرگونی شده است ؟
آنچه ما را به ارزیابی و تحلیل روشنی از دیدگاه امام(ره) و دستیابی به پاسخی روشن در این خصوص رهنمون می سازد ، توجه به افق فکری امام(ره) و در نظر گرفتن شرایط ، تحولات و ضرورت ها و الزامات پیش آمده پس از انقلاب اسلامی است .
در افق فکری امام (ره) ، اسلام دینی است جامع که به همه شئون زندگی انسان توجه داشته و برای تمام ابعاد اجتماعی ، اقتصادی ، سیاسی ، فرهنگی و... قوانینی در نظر گرفته است و نه تنها بدین منظور حکومت تأسیس نموده است بلکه اساسا اسلام ، دین حکومت است. بر این اساس ایشان در کتاب البیع تصریح می فرمایند :
الاسلام هو الحکومه بشؤونها و الاحکام قوانین الاسلام و هی شأن من شؤونها بل الاحکام مطلوبات بالعرض و امور الیّه لاجرائها و بسط العداله [5] یعنی ؛ اسلام حکومت به تمام شئون آن است و احکام ، قوانین اسلام است که شأنی از شئون آن است
بر این اساس حکومت از منظر امام (ره) فلسفه عملی تمامی فقه در ابعاد زندگی انسان است ، با همین نگاه است که امام (ره) می فرمایند: حکومت در نظر مجتهد واقعی فلسفه عملی تمامی فقه در تمامی زوایای زندگی بشریت است ، حکومت نشان دهنده جنبه عملی فقه در برخورد با تمامی معضلات اجتماعی و سیاسی و نظامی وفرهنگی است ، فقه ، تئوری واقعی و کامل اداره انسان از گهواره تا گور است .[6]
در چنین نگاهی ، روحانیت به عنوان مبلغان و حافظان دین نه تنها حق حضور در امور سیاسی و اجتماعی را دارند ، بلکه جایگاه و موقعیت آنان این مسئولیت و وظیفه را برعهده آنان قرار می دهد و نمی توانند از آن بر کنار بوده و نسبت به آن بی تفاوت باشند . وظایفی همچون هدایت و ارشاد مردم ، حفظ کیان دین و مذهب ، مبارزه با ظلم و انحصار طلبی ، آگاه سازی مردم وبیدار نمودن آنان در مقابله با توطئه ها ، خطرات و تهدیدات مختلف ، حفظ استقلال و آزادی کشور اسلامی و حمایت از محرومین و پا برهنگان و... گویای نقش و رسالت روحانیت در قبال اسلام است که گستره آن زمان تشکیل حکومت و عدم آن را در بر می گیرد هر چند در زمان بر پایی حکومت اسلامی ، مسئولیت آنان بیشتر خواهد بود .
امام (ره) در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی بر این باور بودند که با وجود افراد غیر روحانی در مسئولیت های اجرایی ، روحانیت با ایفای نقش نظارت خود می تواند نظام اسلامی را به طور بایسته تحقق بخشد و رسالت خود را انجام دهد و نیازی به حضور روحانیت در عرصه مسئولیت های اجرایی نیست .
مصاحبه های امام (ره) پیش از انقلاب اسلامی ناظر به این جهت بوده و بر این پیش فرض استوار بود که در میان غیر روحانیت ، افرادی وجود دارند که توانایی اداره امور کشور و انجام مسئولیت های اجرایی را بر اساس مبانی و معیارهای اسلامی دارا هستند و نیازی به حضور روحانیت در این عرصه نخواهد بود و روحانیت به همان مسئولیت نظارتی خویش عمل خواهد نمود . اما با پیروزی انقلاب اسلامی و شرایط پیش آمده و تجربه تلخ روی کار آمدن دولت موقت و ریاست جمهوری بنی صدر و آسیب هایی که از این ناحیه متوجه نظام شد ، ضرورت حضور روحانیت در برخی مسئولیت های نظام بیش از پیش احساس شد و این واقعیت آشکار شد که برای ادامه حرکت نظام اسلامی بر چارچوب ها و موازین اسلامی و حفظ استقلال کشور ، روحانیت مسئولیت های اجرایی را بر عهده بگیرند و از آنجا که باقی ماندن آن افراد در پست های کلیدی , به اهداف نظام اسلامی و موجودیت آن خدشه وارد کرده و در کارکردهای حکومت نیز اختلال ایجاد می نمود ، امام (ره) پذیرفتند که بخشی از روحانیون با پذیرش مسئولیت های دولتی که جنبه کلیدی دارند , در تحقق اهداف و وظایف حکومت اسلامی , نظام را یاری رسانند .
خود امام بزرگوار به این نکته به صراحت اشاره نموده و فرمودند: من از اول كه در اين مسائل بودم و كم كم آثار پيروزى داشت پيدا مى‏شد، در مصاحبه‏هايى كه كردم، چه با كسانى كه از خارج آمدند، حتى در نجف و در پاريس و چه در حرفهايى كه خودم زدم، اين كلمه را گفته‏ام كه روحانيون شغلشان يك شغل بالاتر از اين مسائل اجرايى است و چنانچه اسلام پيروز بشود، روحانيون مى‏روند سراغ شغلهاى خودشان. لكن وقتى كه ما آمديم و وارد در معركه شديم، ديديم كه اگر روحانيون را بگوييم همه برويد سراغ مسجدتان، اين كشور به حلقوم آمريكا يا شوروى مى‏رود. ما تجربه كرديم و ديديم كه اشخاصى كه در رأس واقع شدند و از روحانيون نبودند، در عين حالى كه بعضيشان هم متدين بودند، از باب اينكه آن راهى كه ما مى‏خواستيم برويم و آن راهى كه ‏مستقلّ باشيم ...آن راه، با سليقه آنها موافق نبود. و چون آنجا ديديم كه ما نمى‏توانيم در همه جا يك افرادى پيدا بكنيم كه صد در صد براى آن مقصدى كه اين ملت ما براى آن، جوانهاشان را دادند و اموالشان را دادند، نمى‏توانيم پيدا بكنيم، ما تن داديم به اينكه رئيس جمهورمان از علما باشد...نخست وزيرمان هم همين طور... ما آن روز خيال مى‏كرديم كه در اين قشرهاى تحصيل كرده و متدين و صاحب افكار، افرادى هستند كه بتوانند اين مملكت را به آن جورى كه خدا مى‏خواهد، ببرند، آن طور اداره كنند. وقتى ديديم كه نه، ما اشتباه كرديم... ما از حرفى كه در مصاحبه‏ها گفتيم، عدول كرديم و موقتاً تا آن وقتى كه اين كشور را غير روحانى مى‏تواند اداره كند، آقايان روحانيون به ارشاد خودشان و به مقام خودشان بر مى‏گردند و محول مى‏كنند دستگاههاى اجرايى را به كسانى كه براى اسلام دارند كار مى‏كنند ...[7]
همچنین ایشان در جای دیگری فرمودند: ما یک وقتی که در نجف بودیم این کلمه را گفتیم که علما مرتبه شان بالاتر از این است که داخل بشوند در امور اجرایی . لکن در وقتی که افرادی باشند که آن افراد ، متعهد به اسلام باشند و بتوانند کارها را روی موازین اسلامی اجرا کنند نه اینکه اگر هیچ کس هم نباشد و اشخاصی باشند که نتوانند روی مجاری اسلامی عمل کنند ، باز آقایان بروند کنار بنشینند و تماشاچی باشند که آنها ما را بکشانند به آنجایی که خودشان می خواهند . مسأله این نیست ، مسأله این است که اگر سیاستمدارانی باشند که همان معنایی را که مسلمین می خواهند و لو در همین یک بعدش و لو در همین بعد دنیایی اش . آنها طوری سیاست را انجام بدهند که ما استقلالمان و آزادیمان محفوظ بماند و ما به طرف شرق یا به طرف غرب کشیده نشویم ، البته آنها بکنند ، هیچ مانعی ندارد و علما هم ... می روند مشغول کارهای خودشان می شوند ... اما وقتی که ما ببینیم که این طور نیست که تمام این پستها را و تمام این قدرتها را اینها اگر دستشان بیاید صرف می کنند در اینکه جامعه ما را به (سمت) جامعه مستقل و آزاد بکشند ، ناچاریم اشخاصی که متعهد هستند و مارا نمی کشانند به این طرف و آن طرف ، دخالت بدهیم در امور ، نظارت بدهیم در امور و همه ما و همه شما و همه نسلهای آتیه ، آنها باید چشم و گوششان را باز کنند که دوباره هی شیطانها نیایند تزریق کنند که آقا ، علما را چه به سیاست . علما را چه به دخالت در امور مملکتی . این یک نقشه شیطانی است.[8]
باید توجه داشت که این مسئولیت ها که بر دوش روحانیون نهاده شد , تکلیفی است که در امتداد وظایف شرعی آنان قرار می گیرد و جدای از آن نیست زیرا روحانیت به حسب وظیفه و مسئولیت شرعی خویش در قبال حفظ اساس اسلام و نظام جمهوری اسلامی که بر گرفته از مبانی و اصول دینی است نمی تواند بی تفاوت باشد و در صورتی که حضور نیافتن آنان موجب شود که خطر و آسیبی متوجه دین و نظام دینی شود ، موظف به پذیرش مسئولیت هستند .
به تعبیر دیگر ، امام (ره) با وجود اینکه مسئولیت روحانیت را بالاتر از مسائل اجرایی می دانستند لکن به خاطر اهمیت حفظ اسلام و نظام اسلامی و به منظور جلوگیری از انحراف در مسیر نظام ، با حضور روحانیت در برخی مسئولیت ها موافقت نموده و فرمودند :
ما تكليف داريم كه قضاوت و ساير جهات را حفظ كنيم، تا زمانى كه جمهورى اسلامى در مسير خود قرار بگيرد، آن گاه علما به پست‏هاى خودشان كه از همه شريفتر است برگردند. و من از ابتدا همين مطلب را مى‏گفتم كه علما شأنشان نيست مسئوليت دولتى بپذيرند؛ خيال مى‏كردم كه بدون آنها كارها درست مى‏شود. ولى پس از مدتى ديدم كه اگر به اين وضع باقى بمانيم، اصل اسلام هم در خطر مى‏افتد، و از آن مبناى اول برگشتم. و تا مادامى كه اينها اشخاص صالح را به جاى خود پيدا نكرده‏اند، بايد باشند.[9]
بر این اساس ، در دیدگاه امام(ره) در خصوص حضور روحانیت در برخی از مناصب دولتی هیچ گونه تعارض و ناهمخوانی وجود ندارد بلکه ناظر به شرایط و تکلیف دينی روحانیت در هر برهه زمانی و ضرورت ها و الزامات ناشی از آن بوده است . دیدگاه ایشان پیش از پیروزی انقلاب در ایفای نقش نظارتی روحانیت ناظر به وجود افراد غیر روحانی صالح و شایسته برای انجام مسئولیت های اجرایی کشور بر اساس موازین اسلامی بود اما در عمل ، شرایط پدید آمده در آغاز شکل گیری انقلاب اسلامی وضرورت و اهمیت حفظ اسلام و نظام ، موجب شد تا امام(ره) حضور روحانیت در مسئولیت ها را بپذیرند تا نظام اسلامی بتواند در مسیر روشن خویش گام بردارد .
از این منظر ، پذیرش مسئولیت در نظام اسلامی نه تنها یک ضرورت بلکه یک ارزش و امر مقدس محسوب می گردد و در مقابل نپذیرفتن آن و شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت ها ، مؤاخذه الهی را به همراه خواهد داشت .
امام (ره)در این باره فرمودند : روحانیون و علما و طلاب باید کارهای قضایی و اجرایی را برای خود یک امر مقدس و یک ارزش الهی بدانند و برای خود شخصیت و امتیازی قائل بشوند که در حوزه ننشسته اند بلکه برای اجرای حکم خدا راحتی حوزه را رها کرده و مشغول به کارهای حکومت اسلامی شده اند اگر طلبه ای منصب امامت جمعه و ارشاد مردم یا قضاوت در امور مسلمین را خالی ببیند و قدرت اداره هم در او باشد و فقط به بهانه درس و بحث مسئولیت نپذیرد و یا دلش را فقط به هوای اجتهاد و درس خوش کند , در پیشگاه خداوند بزرگ یقیناً مؤاخذه می شود و هرگز عذر او موجه نیست , ما اگر امروز به نظام خدمت نکنیم و استقبال بی سابقه مردم از روحانیت را نادیده بگیریم , هرگز فرصت و شرایط بهتر از این را نخواهیم داشت .[10] در عین حال از آنجا که حضور در عرصه ها و مسئولیت های اجرایی همواره با اشکال ها و نارضایتی هایی همراه است ، ایشان در ارزیابی حضور چندین ساله روحانیت در این عرصه فرمودند : کسی مدعی آن نیست که مردم و پا برهنه ها مشکلی ندارند و همه امکانات در اختیار مردم است و مسلّم آثار ده سال محاصره و جنگ و انقلاب در همه جا ظاهر می شود و کمبودها و نیازها رخ می نماید ولی من با یقین شهادت می دهم که اگر افرادی غیر از روحانیت جلودار حرکت انقلاب و تصمیمات بودند ، امروز جز ننگ و ذلت و عار در برابر آمریکا و جهان خواران و جز عدول از همه معتقدات اسلامی و انقلابی چیزی برایمان نمانده بود .[11]

پی نوشتها:
1- صحیفه نور , ج4, ص 180, مصاحبه با خبرنگار مجله انگلیسی اکونومیست , 18/10/57
2- صحیفه امام , تهران ، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره) ، 1369، ج4, ص 160, مصاحبه با خبرنگار رویتر, 4/8/57
3- صحیفه امام , ج3, 467, مصاحبه با رادیو تلویزیون فرانسه ,23/6/57
4- صحیفه نور , ج11, ص 133
5- امام خمینی (ره) ، البیع ، تهران ، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره) ، 1421ق ، ج2، ص 632
6- صحیفه امام ، ج21، ص 289
7- صحیفه امام , ج16, ص 349-350
8- صحیفه امام ، ج 13، ص 433-434
9- صحیفه امام , ج18, ص 101
10- صحیفه نور , ج21, ص 100
11- صحیفه نور ، ج21 ، ص 97-98
منبع: اندیشه قم


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.