يکشنبه، 24 اسفند 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

درمورد جايگاه و مقام انسان توضيح دهيد؟


پاسخ :
ارزش و مقام انسان در چند محور قابل بررسى است:
1 - كرامت ذاتى؛ انسان كرامت ذاتى دارد كه اين نوع كرامت حاكى از عنايت ويژه پروردگار به آدمى و به اختيار انسان ربطى ندارد؛ يعنى انسان چه بخواهد و چه نخواهد، از اين كرامت برخوردار است.
قرآن مجيد در اين باره مى فرمايد: "ما بنى‏آدم را كرامت بخشيديم و آنان را بر صحرا و دريا مسلط كرديم و بر بسيارى از مخلوقات خويش برترى داديم".(1)
2 - جانشين خدا بودن؛ قرآن مجيد مى‏ فرمايد: "به ياد آور زمانى را كه خداوند به فرشتگان فرمود: به راستى روى زمين جانشين قرار خواهم داد".(2) البته اين خلافت ويژه آدم(ع) و برخى از فرزندان او كه به مقام عالى انسانى و علم به اسماء الهى دست يافته‏ اند مى ‏باشد.
3 - كارگزار بودن جهان براى آدمى: آيات زيادى از تسخير جهان و آفرينش آن چه در زمين است، براى انسان سخن مى‏ گويد كه جايگاه رفيع وى را مى ‏رساند، مانند آيه "سخّر لكم ما فى السموات و ما فى الارض جميعاً؛ آن چه در آسمان و زمين است تسخير شما قرار داديم".(3)
4 - امانتدار بودن انسان: انسان امانتدار خدا است و رسالت و مسئوليت دارد. قرآن مجيد مى‏ فرمايد: "ما امانت خويش را بر آسمان و زمين و كوه‏ ها عرضه كرديم، همه از پذيرش آن امتناع ورزيدند و از قبول آن ترسيدند اما انسان بار امانت را به دوش كشيد و پذيرفت".(4)
البته بايد اين نكته را در نظر داشت كه انسان همه كمالات را بالقوه دارد و بايد آن‏ها را به فعليت برساند. خود او بايد سازنده و معمار خويشتن باشد. پس انسان حقيقى كه خليفةالله است، مسجود ملائكه است، همه چيز براى او است و بالاخره دارنده همه كمالات انسانى است، انسان به علاوه ايمان است، نه انسان منهاى ايمان. انسان منهاى ايمان، كاستى گرفته و ناقص است. چنين انسانى حريص، خونريز و بخيل و از حيوان پست‏تر است.(5)
در مورد مقام مؤمن به عنوان انسان نمونه هر چند روايات زيادى وارد شده است اما تنها به يك حديث معتبر كه سنى و شيعه آن را نقل كرده ‏اند اشاره مى‏ كنيم. امام باقر(ع) مى‏ فرمايد: "رسول خدا(ص) در شب معراج به خداوند عرض كرد: حال مؤمن نزد تو چگونه است؟ فرمود: اى محمد! كسى كه به دوستدارم اهانت كند، به جنگ‏جويى با من برخاسته و من از هر چيز زودتر يارى دوستان خود كنم.
.... هيچ بنده‏اى از بندگان به چيزى محبوب تر از واجبات به من نزديك نمى‏ شود. همانا بنده به وسيله نافله به من نزديك مى ‏شود تا آن كه او را دوست دارم. وقتى او را دوست داشتم، گوش او مى‏باشم كه با آن مى ‏شنود؛ چشمش كه به آن مى ‏بيند، زبانش كه به آن سخن مى‏ گويد و دستش كه با آن اخذ مى‏ كند. اگر مرا بخواند، او را جواب دهم و اگراز من چيزى بخواهد، او را عطا مى ‏كنم".(6)

پی نوشتها:
1 - اسراء (17) آيه 70.
2 - بقره (2) آيه 30.
3 - جاثيه (45) آيه 13.
4 - احزاب (33) آيه 72.
5 - استاد مطهرى، مجموعه آثار ج‏2، ص 273، با تلخيص.
6 - وسائل الشيعه، ج 3، ص 53.
منبع:سایت انوار طاها


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.