پرسش :
چرا آمریکا بهدنبال تغییر رژیم در ایران است؟
پاسخ :
با روی کار آمدن اوباما که نمایندهی جناح دموکراتها محسوب میشد، ادبیات ساکنان کاخ سفید در مورد ایران از ابراز نظر در خصوص «تغییر رژیم»، به «تغییر رفتار» تغییر کرد. جمهوریخواهان قائل به سیاست تغییر رژیم در ایران بودند آنچنانکه «مایکل لدین» مشاور اسبق شورای امنیت ملی آمریکا و از چهرههای برجسته محافظهکار در یادداشتی در سال ۲۰۱۳ که در وال استریت ژورنال منتشر کرد، برای مقابله با «تهدید ایران» چنین مینویسد: «حمایت از مخالفان حکومت ایران بهترین مسیری است که منجر به سرنگونی و تحقیر رژیم میشود.»۱
اما اولین اظهارنظرهای اوباما در اینباره، به پوسترهای او در کارزار تبلیغات انتخاباتی ۲۰۰۸ بر میگردد، آنجا که در کنفرانس با اعضای رسانههای یهودی و اسرائیلی عنوان داشت: «ما بهدنبال مانع برای آرمانهای ملی مشروع آنها نیستیم، اما ایران مجبور به تغییر رفتار خود است.»۲ چنین سیاستی همواره از سوی اوباما در طول سالهای ریاستش بر کاخ سفید ادامه داشته است. او حتی در گرماگرم مذاکرات هستهای ایران، در مصاحبهای با روزنامهی نیویورک تایمز در تاریخ ۵ آوریل ۲۰۱۵ (۱۷ فروردین ۱۳۹۴) نظر خود را در خصوص آنچه وی تغییر رفتار ایران نامیده، اینگونه بیان میکند: «فکر میکنم ترکیب یک مسیر دیپلماتیک که مسئلهی هستهای را در یک طرف قرار داده و همزمان پیامی روشن به ایرانیها بفرستد مبنی بر اینکه شما باید رفتار خود را بهطور گسترده تغییر دهید و اینکه اگر شما به اقدامات تهاجمی بیثباتکننده خود ادامه دهید، ما از متحدان خود حفاظت میکنیم، ترکیبی است که به صورت بالقوه نه فقط خیال دوستان ما را راحت میکند، بلکه تنشها را نیز کاهش میدهد.»۳
وی همچنین در ۱۵ جولای ۲۰۱۵ (۲۴ تیر ۱۳۹۴) سه بار از عنوان تغییر رفتار ایران یاد میکند. در این مصاحبه با عنوان کردن این موضوع که «دیپلماسی آمریکا میتواند تغییرات واقعی و معنیداری بهدست آورد» اظهار داشت «همیشه این امیدواری وجود دارد که رفتارها تغییر کند.»۴
در آخرین اظهارنظر نیز اوباما در بامداد شنبه یک آوریل یعنی ۱۴ فروردین سال جاری، در حاشیه نشست امنیت هستهای در واشنگتن در پاسخ به سؤال خبرنگاران در خصوص ایران بیان داشت که «ایران تاکنون متن توافق را رعایت کرده است، اما روح توافق، مستلزم این است که ایران به جامعه جهانی و شرکتها سیگنالهایی بفرستد مبنی بر اینکه اقدام به انجام طیفی از اقدامات تحریکآمیزی که شرکتها را هراسان میکند، نخواهد کرد.»۵ وی در همین نشست در خصوص پافشاریاش برای تغییر رفتار ایران چنین اشاره کرد: «ایران باید آن چیزی که هر کشور دیگری در دنیا میفهمد را درک کند و آن اینکه شرکتها میخواهند جایی بروند که احساس امنیت بکنند، جایی که شاهد مناقشات گسترده نباشند، جایی که بتوانند مطمئن باشند مبادلات طبق روال معمول انجام میشوند؛ و این هم سازگاریای است که ایران باید آن را انجام دهد.»۶
* چرا آمریکاییها بهدنبال تغییر رژیم هستند؟
تا اینجا مشخص شد که اگرچه اوباما از اصطلاح تغییر رفتار به جای تغییر رژیم استفاده کرده است، اما «نتیجه» ی هر دو در عمل به یکجا ختم میشود: از بین بردن انقلاب اسلامی. حال سؤال آن است که چرا آمریکاییها بهدنبال تغییر رژیم یا به تعبیر دموکراتها تغییر رفتار جمهوری اسلامی هستند؟ برای این موضوع میتوان دلایل مختلفی برشمرد که برخی از مهمترین آنها به شرح زیر است:
۱. تضاد گفتمانی
گفتمان انقلاب اسلامی بهدلیل آرمانها و اهدافی که دارد، در تضاد کامل با منافع استعماری آمریکا و نظام سلطه در جهان است. «ری تکیه» در یادداشتی در روزنامهی واشنگتن پست، بهصراحت به ماهیت ایدئولوژیک دشمنی بین ایران و آمریکا اشاره میکند و از آن بهعنوان مبنایی برای تغییر در ایران یاد میکند. وی پیش از شروع مذاکرات اخیر هستهای مینویسد: «اغلب اوقات تنشهای بین ایران و آمریکا به اختلافات فنی بر سر برنامه هستهای تهران نسبت داده میشود. برای دههها دیپلماتها در تلاش بودند تا توازن بین سانتریفیوژها و تحریمهای اضافی را مشخص کنند. هستهی این درگیریها ایدئولوژیک است: تهران نمیخواهد ما موفق شویم و ما نباید بخواهیم تهران غالب شود.»۷
آمریکاییها بهخوبی از ماهیت استقلالطلبانه و عزتجویانهی انقلاب اسلامی مطلعاند و از این موضوع نیز نگرانند. پیتر جونز یکی از پژوهشگران و اساتید غربی در مقالهای تحت عنوان «نظام سیاسی ایران و معنای آن برای سیاستگذاری در ایالات متحده»، با تأکید بر تخاصم ایدئولوژیک ایران و آمریکا معتقد است: «ایرانیان مردمانی سخت و باهوش هستند که تاریخ خود را ارج مینهند و دولتمردان آمریکایی چارهای جز این ندارند که به آن احترام بگذارند و البته بدانند که راهی پر از چالش و زمانبر را پیشرو خواهند داشت.»۸ بههمین سبب است که اوباما یک روز بعد از توافق هستهای بهصراحت اعلام کرد: «ایران همچنان چالشی برای منافع و ارزشهای ما است.»۹
2. ممانعت از تبدیل شدن ایران بهعنوان یک مدل در سطح منطقهای و جهان
آمریکاییها بهشدت از تبدیل شدن نظام مردمسالاری دینی ایران بهعنوان یک مدل منطقهای و اسلامی بیمناکاند. آنها به خوبی میدانند که ایران کشوری با پتانسیل الگوبرداری در منطقهی غرب آسیا و شمال آفریقاست. همانطور که دانیل پیپِس در وبسایت شخصی خود بیان میکند: «موفقیتهای ایران سبب شده است، پشتیبانی برای مدل اسلامی ضد غربی قلمداد شود. ایرانیان از این فرصت برای افزایش نفوذ تاریخی فرهنگی استفاده میکنند»۱۰ در این خصوص مدیر میز ایران در اندیشکدهی آمریکایی بلفر در خصوص نقش ایران در منطقه بر آن است که «ایران یکی از قویترین و با ثباتترین کشورهای منطقه است که بهطور واقعی قدرت نفوذ مؤثر و شکل دادن وقایع بیرون از مرزهای خود را دارد.»۱۱
روزنامهی انگلیسی گاردین نیز با اظهار شگفتی نسبت به محبوبیت روزافزون ایران در جهان عرب اشاره میکند: «با وجود سرمایهگذاریهای خاندان آلسعود از طریق رواج اسلام وهابی، ایران موفقیتهای خیرهکننده در بین اقشار جهان عرب کسب کرده است. ایران بهخاطر اقدامهای اسرائیل علیه فلسطین بهنفع آنها دلسوزی کرد و با اتخاذ رویکرد ضدصهیونیستی و ضدغربی، حمایت نسبی موفق از حزبالله لبنان و حماس را آغاز کرد و در نتیجه بهشدت در جهان عرب محبوبیتی فراوان کسب کرده است.»۱۲
۳. تحدید توان نظمسازی منطقهای ایران
یکی دیگر از مسائلی که آمریکاییها را به تغییر رژیم در ایران ترغیب میکند، توان ایران برای تغییر نظم منطقهای و در خطر انداختن منافع آمریکا در سطح منطقه است. نظمی که آمریکاییها با سیستم «پراکندن آشوب» در پی آن هستند. بنابراین آنها بهشدت دنبال تحدید این توان ایران هستند. گرچه خود نیز معترفاند که حل بسیاری از مسائل منطقه بدون حضور ایران ناممکن است. بههمین علت آمریکاییها بهشدت از ایفای نقش فعال ایران در معادلات منطقه و مخصوصا عراق و سوریه عصبانی هستند. اندیشکدهی «امریکن انترپرایز» در مقالهای به قلم «جان بولتون» نمایندهی پیشین آمریکا در سازمان ملل چنین مینویسد: «بنابراین حکومت اسد، نمیتواند بدون حمایت ایران به حیات خود ادامه دهد... ما باید به جای تمرکز بر سرنگونی اسد یا کمک به دشمنان وی، بهصورت جدی بر تغییر رژیم در ایران تمرکز کنیم.» «آندرو جی تبلر» از کارشناسان اندیشکدهی آمریکایی واشنگتن در تحلیلی پیرامون عواقب آزادی احتمالی شهر حلب و اثرات آن بر توازن قوا در عرصهی جنگ نوشت: «این امر شکستی ویژه برای آمریکا و متحدان سنتی آن چون ترکیه، عربستان سعودی، قطر و اردن است. البته این مورد در مواجهه با حضور ایران و روسیه در سوریه نیز نوع شکستی محسوب میشود... اما بهطور اساسی مواضع دولتی و بهویژه نیروهای ایران تقویت میشود.»۱۳
در مجموع بایستی اشاره کرد که آمریکاییها بهخوبی از پتانسیلهای ایران در منطقه و در سطح بینالمللی آگاهی دارند و بنابراین بعید است که دست از دشمنی با ایران بردارند. این موضوعات که آنها بهدنبال تغییر رژیم ایران نیستند و فقط در برخی از موارد جزئی با ایران دچار چالشاند که با حل آنها میتوان دشمنی را کنار گذاشت، فاقد مبنای تئوریک و استراتژیک است.
پینوشتها:
۱. http://www.wsj.com/articles/SB۱۰۰۰۱۴۲۴۱۲۷۸۸۷۳۲۳۵۰۱۰۰۴۵۷۸۳۸۹۱۵۰۲۰۵۵۴۲۶۴۸
۲. http://www.jpost.com/International/Obama-Palestinian-refugees-cant-return
۳. http://www.nytimes.com/۲۰۱۵/۰۴/۰۶/opinion/thomas-friedman-the-obama-doctrine-and-iran-interview.html?_r=۰
۴. https://www.washingtonpost.com/news/post-politics/wp/۲۰۱۵/۰۷/۱۵/transcript-obamas-news-conference-on-the-iran-nuclear-deal/
۵. http://www.usatoday.com/story/news/۲۰۱۶/۰۴/۰۱/barack-obama-nuclear-security-summit/۸۲۴۸۹۸۹۸/
۶. http://edition.cnn.com/۲۰۱۶/۰۴/۰۱/politics/obama-isis-drone-strikes-iran/
۷.https://www.washingtonpost.com/opinions/the-us-needs-a-deal-with-iran-not-detente/۲۰۱۴/۰۱/۱۲/۹f۷d۱c۴۶-۷a۴۴-۱۱e۳-b۱c۵-۷۳۹e۶۳e۹c۹a۷_story.html
۸. Jones, peter (۲۰۱۱) "Iran's Political System and Its Implications for US Policy"
۹. https://www.washingtonpost.com/news/post-politics/wp/۲۰۱۵/۰۷/۱۵/transcript-obamas-news-conference-on-the-iran-nuclear-deal/
۱۰. http://www.danielpipes.org/۲۴۲/the-event-of-our-era
۱۱. http://belfercenter.hks.harvard.edu/files/۲۴۴۴۱۷%۲۰BCSIA%۲۰NL%۲۰Fall%۲۰۱۴.pdf
۱۲. http://www.theguardian.com/commentisfree/۲۰۱۵/mar/۲۹/iran-saudi-arabia-yemen-conflict?CMP=share_btn_tw
۱۳. http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=۱۳۹۴۱۱۲۵۰۰۱۶۴۶
با روی کار آمدن اوباما که نمایندهی جناح دموکراتها محسوب میشد، ادبیات ساکنان کاخ سفید در مورد ایران از ابراز نظر در خصوص «تغییر رژیم»، به «تغییر رفتار» تغییر کرد. جمهوریخواهان قائل به سیاست تغییر رژیم در ایران بودند آنچنانکه «مایکل لدین» مشاور اسبق شورای امنیت ملی آمریکا و از چهرههای برجسته محافظهکار در یادداشتی در سال ۲۰۱۳ که در وال استریت ژورنال منتشر کرد، برای مقابله با «تهدید ایران» چنین مینویسد: «حمایت از مخالفان حکومت ایران بهترین مسیری است که منجر به سرنگونی و تحقیر رژیم میشود.»۱
اما اولین اظهارنظرهای اوباما در اینباره، به پوسترهای او در کارزار تبلیغات انتخاباتی ۲۰۰۸ بر میگردد، آنجا که در کنفرانس با اعضای رسانههای یهودی و اسرائیلی عنوان داشت: «ما بهدنبال مانع برای آرمانهای ملی مشروع آنها نیستیم، اما ایران مجبور به تغییر رفتار خود است.»۲ چنین سیاستی همواره از سوی اوباما در طول سالهای ریاستش بر کاخ سفید ادامه داشته است. او حتی در گرماگرم مذاکرات هستهای ایران، در مصاحبهای با روزنامهی نیویورک تایمز در تاریخ ۵ آوریل ۲۰۱۵ (۱۷ فروردین ۱۳۹۴) نظر خود را در خصوص آنچه وی تغییر رفتار ایران نامیده، اینگونه بیان میکند: «فکر میکنم ترکیب یک مسیر دیپلماتیک که مسئلهی هستهای را در یک طرف قرار داده و همزمان پیامی روشن به ایرانیها بفرستد مبنی بر اینکه شما باید رفتار خود را بهطور گسترده تغییر دهید و اینکه اگر شما به اقدامات تهاجمی بیثباتکننده خود ادامه دهید، ما از متحدان خود حفاظت میکنیم، ترکیبی است که به صورت بالقوه نه فقط خیال دوستان ما را راحت میکند، بلکه تنشها را نیز کاهش میدهد.»۳
وی همچنین در ۱۵ جولای ۲۰۱۵ (۲۴ تیر ۱۳۹۴) سه بار از عنوان تغییر رفتار ایران یاد میکند. در این مصاحبه با عنوان کردن این موضوع که «دیپلماسی آمریکا میتواند تغییرات واقعی و معنیداری بهدست آورد» اظهار داشت «همیشه این امیدواری وجود دارد که رفتارها تغییر کند.»۴
در آخرین اظهارنظر نیز اوباما در بامداد شنبه یک آوریل یعنی ۱۴ فروردین سال جاری، در حاشیه نشست امنیت هستهای در واشنگتن در پاسخ به سؤال خبرنگاران در خصوص ایران بیان داشت که «ایران تاکنون متن توافق را رعایت کرده است، اما روح توافق، مستلزم این است که ایران به جامعه جهانی و شرکتها سیگنالهایی بفرستد مبنی بر اینکه اقدام به انجام طیفی از اقدامات تحریکآمیزی که شرکتها را هراسان میکند، نخواهد کرد.»۵ وی در همین نشست در خصوص پافشاریاش برای تغییر رفتار ایران چنین اشاره کرد: «ایران باید آن چیزی که هر کشور دیگری در دنیا میفهمد را درک کند و آن اینکه شرکتها میخواهند جایی بروند که احساس امنیت بکنند، جایی که شاهد مناقشات گسترده نباشند، جایی که بتوانند مطمئن باشند مبادلات طبق روال معمول انجام میشوند؛ و این هم سازگاریای است که ایران باید آن را انجام دهد.»۶
* چرا آمریکاییها بهدنبال تغییر رژیم هستند؟
تا اینجا مشخص شد که اگرچه اوباما از اصطلاح تغییر رفتار به جای تغییر رژیم استفاده کرده است، اما «نتیجه» ی هر دو در عمل به یکجا ختم میشود: از بین بردن انقلاب اسلامی. حال سؤال آن است که چرا آمریکاییها بهدنبال تغییر رژیم یا به تعبیر دموکراتها تغییر رفتار جمهوری اسلامی هستند؟ برای این موضوع میتوان دلایل مختلفی برشمرد که برخی از مهمترین آنها به شرح زیر است:
۱. تضاد گفتمانی
گفتمان انقلاب اسلامی بهدلیل آرمانها و اهدافی که دارد، در تضاد کامل با منافع استعماری آمریکا و نظام سلطه در جهان است. «ری تکیه» در یادداشتی در روزنامهی واشنگتن پست، بهصراحت به ماهیت ایدئولوژیک دشمنی بین ایران و آمریکا اشاره میکند و از آن بهعنوان مبنایی برای تغییر در ایران یاد میکند. وی پیش از شروع مذاکرات اخیر هستهای مینویسد: «اغلب اوقات تنشهای بین ایران و آمریکا به اختلافات فنی بر سر برنامه هستهای تهران نسبت داده میشود. برای دههها دیپلماتها در تلاش بودند تا توازن بین سانتریفیوژها و تحریمهای اضافی را مشخص کنند. هستهی این درگیریها ایدئولوژیک است: تهران نمیخواهد ما موفق شویم و ما نباید بخواهیم تهران غالب شود.»۷
آمریکاییها بهخوبی از ماهیت استقلالطلبانه و عزتجویانهی انقلاب اسلامی مطلعاند و از این موضوع نیز نگرانند. پیتر جونز یکی از پژوهشگران و اساتید غربی در مقالهای تحت عنوان «نظام سیاسی ایران و معنای آن برای سیاستگذاری در ایالات متحده»، با تأکید بر تخاصم ایدئولوژیک ایران و آمریکا معتقد است: «ایرانیان مردمانی سخت و باهوش هستند که تاریخ خود را ارج مینهند و دولتمردان آمریکایی چارهای جز این ندارند که به آن احترام بگذارند و البته بدانند که راهی پر از چالش و زمانبر را پیشرو خواهند داشت.»۸ بههمین سبب است که اوباما یک روز بعد از توافق هستهای بهصراحت اعلام کرد: «ایران همچنان چالشی برای منافع و ارزشهای ما است.»۹
2. ممانعت از تبدیل شدن ایران بهعنوان یک مدل در سطح منطقهای و جهان
آمریکاییها بهشدت از تبدیل شدن نظام مردمسالاری دینی ایران بهعنوان یک مدل منطقهای و اسلامی بیمناکاند. آنها به خوبی میدانند که ایران کشوری با پتانسیل الگوبرداری در منطقهی غرب آسیا و شمال آفریقاست. همانطور که دانیل پیپِس در وبسایت شخصی خود بیان میکند: «موفقیتهای ایران سبب شده است، پشتیبانی برای مدل اسلامی ضد غربی قلمداد شود. ایرانیان از این فرصت برای افزایش نفوذ تاریخی فرهنگی استفاده میکنند»۱۰ در این خصوص مدیر میز ایران در اندیشکدهی آمریکایی بلفر در خصوص نقش ایران در منطقه بر آن است که «ایران یکی از قویترین و با ثباتترین کشورهای منطقه است که بهطور واقعی قدرت نفوذ مؤثر و شکل دادن وقایع بیرون از مرزهای خود را دارد.»۱۱
روزنامهی انگلیسی گاردین نیز با اظهار شگفتی نسبت به محبوبیت روزافزون ایران در جهان عرب اشاره میکند: «با وجود سرمایهگذاریهای خاندان آلسعود از طریق رواج اسلام وهابی، ایران موفقیتهای خیرهکننده در بین اقشار جهان عرب کسب کرده است. ایران بهخاطر اقدامهای اسرائیل علیه فلسطین بهنفع آنها دلسوزی کرد و با اتخاذ رویکرد ضدصهیونیستی و ضدغربی، حمایت نسبی موفق از حزبالله لبنان و حماس را آغاز کرد و در نتیجه بهشدت در جهان عرب محبوبیتی فراوان کسب کرده است.»۱۲
۳. تحدید توان نظمسازی منطقهای ایران
یکی دیگر از مسائلی که آمریکاییها را به تغییر رژیم در ایران ترغیب میکند، توان ایران برای تغییر نظم منطقهای و در خطر انداختن منافع آمریکا در سطح منطقه است. نظمی که آمریکاییها با سیستم «پراکندن آشوب» در پی آن هستند. بنابراین آنها بهشدت دنبال تحدید این توان ایران هستند. گرچه خود نیز معترفاند که حل بسیاری از مسائل منطقه بدون حضور ایران ناممکن است. بههمین علت آمریکاییها بهشدت از ایفای نقش فعال ایران در معادلات منطقه و مخصوصا عراق و سوریه عصبانی هستند. اندیشکدهی «امریکن انترپرایز» در مقالهای به قلم «جان بولتون» نمایندهی پیشین آمریکا در سازمان ملل چنین مینویسد: «بنابراین حکومت اسد، نمیتواند بدون حمایت ایران به حیات خود ادامه دهد... ما باید به جای تمرکز بر سرنگونی اسد یا کمک به دشمنان وی، بهصورت جدی بر تغییر رژیم در ایران تمرکز کنیم.» «آندرو جی تبلر» از کارشناسان اندیشکدهی آمریکایی واشنگتن در تحلیلی پیرامون عواقب آزادی احتمالی شهر حلب و اثرات آن بر توازن قوا در عرصهی جنگ نوشت: «این امر شکستی ویژه برای آمریکا و متحدان سنتی آن چون ترکیه، عربستان سعودی، قطر و اردن است. البته این مورد در مواجهه با حضور ایران و روسیه در سوریه نیز نوع شکستی محسوب میشود... اما بهطور اساسی مواضع دولتی و بهویژه نیروهای ایران تقویت میشود.»۱۳
در مجموع بایستی اشاره کرد که آمریکاییها بهخوبی از پتانسیلهای ایران در منطقه و در سطح بینالمللی آگاهی دارند و بنابراین بعید است که دست از دشمنی با ایران بردارند. این موضوعات که آنها بهدنبال تغییر رژیم ایران نیستند و فقط در برخی از موارد جزئی با ایران دچار چالشاند که با حل آنها میتوان دشمنی را کنار گذاشت، فاقد مبنای تئوریک و استراتژیک است.
پینوشتها:
۱. http://www.wsj.com/articles/SB۱۰۰۰۱۴۲۴۱۲۷۸۸۷۳۲۳۵۰۱۰۰۴۵۷۸۳۸۹۱۵۰۲۰۵۵۴۲۶۴۸
۲. http://www.jpost.com/International/Obama-Palestinian-refugees-cant-return
۳. http://www.nytimes.com/۲۰۱۵/۰۴/۰۶/opinion/thomas-friedman-the-obama-doctrine-and-iran-interview.html?_r=۰
۴. https://www.washingtonpost.com/news/post-politics/wp/۲۰۱۵/۰۷/۱۵/transcript-obamas-news-conference-on-the-iran-nuclear-deal/
۵. http://www.usatoday.com/story/news/۲۰۱۶/۰۴/۰۱/barack-obama-nuclear-security-summit/۸۲۴۸۹۸۹۸/
۶. http://edition.cnn.com/۲۰۱۶/۰۴/۰۱/politics/obama-isis-drone-strikes-iran/
۷.https://www.washingtonpost.com/opinions/the-us-needs-a-deal-with-iran-not-detente/۲۰۱۴/۰۱/۱۲/۹f۷d۱c۴۶-۷a۴۴-۱۱e۳-b۱c۵-۷۳۹e۶۳e۹c۹a۷_story.html
۸. Jones, peter (۲۰۱۱) "Iran's Political System and Its Implications for US Policy"
۹. https://www.washingtonpost.com/news/post-politics/wp/۲۰۱۵/۰۷/۱۵/transcript-obamas-news-conference-on-the-iran-nuclear-deal/
۱۰. http://www.danielpipes.org/۲۴۲/the-event-of-our-era
۱۱. http://belfercenter.hks.harvard.edu/files/۲۴۴۴۱۷%۲۰BCSIA%۲۰NL%۲۰Fall%۲۰۱۴.pdf
۱۲. http://www.theguardian.com/commentisfree/۲۰۱۵/mar/۲۹/iran-saudi-arabia-yemen-conflict?CMP=share_btn_tw
۱۳. http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=۱۳۹۴۱۱۲۵۰۰۱۶۴۶