پرسش :
فایده حجاب چیست و چرا حجاب مرد و زن متفاوت است؟ آیا حجاب زائیده اندیشه و تعصب مردانه نیست؟ و آیا مانع فعالیتهای اجتماعی نمیشود؟
پاسخ :
پاسخ اجمالی
پوشش زن و مرد از آغاز تاریخ و با آفرینش آدم و حوا (علیه السلام) همراه بوده است. در قرآن آیاتی اشاره به این حقیقت دارد.[1] از سکه ها، تندیس ها، نقاشی ها و آثار به جا مانده دیگر از دوره های قبل، معلوم می شود که همه اقوام و ملل گذشته پوشش نسبتاً کاملی داشته اند.[2] از کتاب مقدس فهمیده می شود که در عهد سلیمان نبی(علیه السلام) زنان علاوه بر پوشش بدن، صورت را نیز با روبند می پوشانیدند.[3] در زمان ابراهیم پیامبر(علیه السلام) هم این سنت رایج بوده است.[4] در ایران باستان، در دوره مادها، هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان، همواره زنان لباسی به صورت شنل، قبا یا چادری داشته اند که قامت آن ها را می پوشانده است.[5] از منابع دیگر کهن مثل شاهنامه فردوسی نیز به دست می آید که در عهد ساسانی ها، پوشش سر و رو علاوه بر بدن شایع بوده است.[6]
از مجموع آثار بر می آید که علاوه بر محافظت در برابر سرما و گرما، عامل حیا هم در مسئله پوشش مؤثر بوده است والا در هنگام اعتدال هوا و در بین بسیاری از اقوام، پوشش یا حذف می شد و یا به حداقل می رسید.
نکته دیگر اینکه حد لباس زن همیشه بیشتر از مرد بوده است و این خود دلیلی است بر اینکه لباس تنها سپر سرما و گرما نبوده و نیست والا در مرد و زن به یک میزان بود بلکه در زنان کمتر، چرا که چربی زیر پوست آن ها بیشتر و تأثیر پذیری از سرما و گرما کمتر است.
یکی از احکام متفاوت بین زن و مرد در اسلام، مسئله ستر بدن در حالات مختلف است و با توجه به اختلاف در پوشش، در حکم نگاه کردن هم با یکدیگر متفاوت هستند.
پاسخ تفصیلی
1. معنای حجاب
حجاب در لغت به معنای مانع، پرده و پوشش آمده است.[7] این کلمه از آن جهت مفهوم پوشش دارد که پرده، وسیله پوشش است، ولی هر پوششی حجاب نیست، بلکه آن است که از طریق پشت پرده واقع شدن صورت گیرد.
وقتی در اصطلاح متشرعه گفته می شود مرد یا مخصوصاً زن باید حجاب را رعایت کنند، مراد این است که حدی از بدن را که دین دستور داده است بپوشانند به گونه ای که مانع از دید ناظر باشد و زیبایی های جنسی خود را ارائه نکند.
این حجاب هم باید در پوشاندن بدن مراعات شود، [8] هم در حفظ و کنترل چشم، [9] هم در گفتار و لحن صدا[10]، هم در راه رفتن و سایر رفتارها[11] و هم در آرایش نکردن در میان مردم.[12]
2. دلایل لزوم حجاب
ادله متعددی بر لزوم حجاب دلالت می کنند:
2.1. ادله قرآنی حجاب: آیات متعددی در قرآن راجع به مسئله حجاب و نگاه و کیفیت رابطه زن و مرد وارد شده است که مهم ترین آن ها عبارت است از:
الف) در آیه 59 از سوره احزاب آمده است: (یا ایها النبی قل لازواجک و بناتک و نساء المؤمنین یدنین علیهن من جلابیبهن ذلک أدنی أن یعرفن فلا یؤذَینَ و کان الله غفوراً رحیماً). «ای پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: جلبابها» (روسری های بلند) خود را بر خویش فرو افکنند، این کار برای اینکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است، (و اگر تاکنون خطا و کوتاهی از آنها سرزده توبه کنند) خداوند همواره آمرزنده رحیم است».
ب) آیه 30 و 31 از سوره نور خطاب به پیامبر(صلی الله علیه وآله) می فرماید: قل للمؤمنین یغضوا من ابصارهم و یحفظوا فروجهم ذلک ازکی لهم ان الله خبیر بما یصنعون ـ و قل للمؤمنات یغضضن من ابصارهنّ و یحفظن فروجهن ولا یبدین زینتهن الا ما ظهر منها و لیضر بن بخمرهن علی حیوبهنّ ولا یبدین زینتهن الا لبعولتهن... ولا یضربن بارجلهن لیعلم ما یخفین من زینتهن و توبوا الی الله جمیعاً أیه المؤمنون لعلکم تفلحون«به مؤمنان بگو چشم های خود را (از نگاه به نامحرمان) فرو گیرند، و عفاف خود را حفظ کنند؛ این برای آنان پاکیزه تر است، خداوند از آنچه انجام می دهند آگاه است. و به زنان با ایمان بگو چشم های خود را (از نگاه هوس آلود) فرو گیرند، و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را جز آن مقدار که نمایان است آشکار ننمایند، و (اطراف) روسری های خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشانده شود)، و زینت خود را آشکار نسازند مگر برای شوهرانشان، یا پدرانشان، یا پدر شوهرانشان، یا پسرانشان، یا پسران همسرانشان، یا برادرانشان، یا پسران برادرانشان، یا پسران خواهرانشان، یا زنان هم کیششان، یا بردگانشان (کنیزانشان)، یا افراد سفیه که تمایلی به زن ندارند، یا کودکانی که از امور جنسی مربوط به زنان آگاه نیستند; و هنگام راه رفتن پاهای خود را به زمین نزنند تا زینت پنهانیشان دانسته شود. (و صدای خلخال که بر پا دارند به گوش رسد) و همگی به سوی خدا باز گردیدای مؤمنان، تا رستگار شوید».
با مراجعه به کتب لغت و تفاسیر و تواریخ و روایات، در مجموع استفاده می شود که «خُمُر» جمع «خِمار» و به معنای مقنعه و روسری بلندی است که دامن آن روی گردن و سینه ها را می پوشاند.
و «جلابیب» جمع «جلباب» به معنای ملحفه، چادر یا شنل بلندی است که روی سایر لباس ها پوشیده می شود و سراسر بدن را در بر می گیرد.[13]
با توجه به این که سایر اعضای بدن معمولاً پوشیده بوده و هست، با پوشاندن موی سر و گردن و بالای سینه بر اساس مفاد آیات، تقریباً حدّ حجاب شرعی را قرآن به صراحت بیان کرده است. تفصیل مطالب و تحقیق در مفردات آیات و اقوال مفسرین و فقها از موضوع بحث ما خارج است.
2.2. ادله روایی حجاب: در روایات متعددی از پیشوایان معصوم(علیهم السلام) آمده که آن چه بر زنان پوشاندن آن لازم نیست و برای مردان نگاه به آن مواضع، بدون شهوت حلال است، صورت و دست ها است. در بعضی احادیث به جای موضع، زینت های موجود در اعضاء به عنوان اشاره به اعضاء ذکر شده. از جمله در روایتی معتبر زراره از امام صادق(علیه السلام)نقل می کند که مراد از «الا ما ظهر منها» در آیه شریفه عبارت است از سرمه و انگشتر.[14] که منظور موضع سرمه یعنی چشم و صورت و موضع انگشتر یعنی دست است.
در حدیثی دیگر ابوبصیر می گوید: از امام صادق(علیه السلام) پرسیدم راجع به قول خداوند «ولا یبدین زینتهن الا ما ظهر منها» که مراد چیست؟ حضرت در پاسخ فرمودند: «انگشتر و مشک.»[15] که اشاره به موضع آن هاست.
2.3. اجماع: اجماع و ضرورت بین همه مسلمانان، اعم از شیعه و سنی بر لزوم پوشش عورت مرد و کل بدن زن غیر از موارد استثناء است. جمیع فقها به این مطلب با اندک تفاوتی فتوا داده اند. البته این اجماع مستند به آیات و روایات است. مثلا مرحوم سید محسن حکیم (ره) می فرماید: واجب است زن تمام بدن خود را بپوشاند به دلیل اجماع بلکه بالاتر ضرورت دین.[16]
2.4. سیره متشرعه: مردان و زنان مسلمانان از زمان حضور معصومان(علیهم السلام) تاکنون، نسل به نسل معتقد و ملتزم به مراعات حجاب با کیفیت مذکور بوده اند و در هیچ برهه ای از تاریخ اسلام این سیره منقطع نشده است و در زمان ائمه(علیهم السلام) نیز مورد تأیید و تأکید بوده است.
2.5. عقل و عرف عقلاء: عرف انسان ها نیز از گذشته بر پوشش بوده است. البته عقل و عرف حد دقیق حجاب را مشخص نمی کند ولی اصل پوشش را تأیید می کند. می توان گفت عقل میزانی از پوشش را که موجب تحریک شهوت جنس مخالف و مانع فعالیت های سالم روزمره و سلامت نسل بشر و امنیت افراد و فضایل انسانی نباشد، لازم می شمارد. بنابراین، حتی فارغ از دین و آیین، در جمیع جوامع انسانی در حد خوب و بالایی افراد موظف به پوشاندن خود هستند.
3. فواید حجاب
برای حد پوشش و نگاه به صورتی که در متون دینی برای مرد و به خصوص برای زن تعریف شده است ، حکمت ها یا به تعبیری اغراض و به اعتباری دیگر فواید متعددی را می توان با استفاده از قرآن، سنت و عقل ذکر کرد:
3.1. پاکیزگی معنوی و تقویت عفاف و حیا:
با استفاده از آیات قرآن، اولین حکمت یا فایده ای که برای حکم حجاب و به همراه آن حفظ نگاه، می توان شمرد، طهارت روح است. در سوره نور بعد از دستور به حفظ نگاه و پوشاندن عورت می فرماید: ذلک أزکی لهم[17] این برای آنان پاکیزه تر است. و در مورد پیرزنان و توصیه به مراعات پوشش و ترک زینت حتی برای آنان می گوید: و أن یستعففن خیر لهنّ والله سمیع علیم[18] و اگر خود را بپوشانند برای آنان بهتر است; و خداوند شنوا و داناست.
عفاف که از ریشه عفت و به معنای منع و حفظ از غیر حلال و غیر زیبا است، [19] در حقیقت ریشه درونی برای حجاب بیرونی است و پوشش ظاهر کمک به تقویت روحیه عفاف و خویشتنداری می کند.در جای دیگر می فرماید: «و هرگاه از زنان رسول، متاعی می طلبید از پس پرده بطلبید، که حجاب برای آن که دل های شما و آنها پاک و پاکیزه بماند بهتر است.» ذلکم أطهر لقلوبکم و قلوبهنّ[20] این کار برای پاکی دل های شما و آنها بهتر است. حضرت علی(علیه السلام) می فرماید: «صیانة المرأة أنعم لحالها و أدوم لجمالها».[21] حجاب و محفوظ بودن زن برای حال و وضعیت او بهتر و مفیدتر و موجب پایدارتر بودن زیبایی است.
3.2. شناخته شدن انسان به ایمان و عفاف و سالم ماندن از طمع دیگران:
از آیه 59 سوره احزاب استفاده می شود که چادر به سر کردن و پوشاندن زن موجب می شود تا بینندگان بفهمند که این زن، مسلمان و مؤمن و پاک است و ملعبه دست هوسرانان نمی باشد. «ذلک أدنی أن یعرفن فلا یؤذین و کان الله غفوراً رحیما» این کار برای اینکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است ; ) و اگر تاکنون خطا و کوتاهی از آنها سر زده توبه کنند) خداوند همواره آمرزنده رحیم است.
در نهج البلاغه آمده: «فانّ شدّة الحجاب ابقی علیهنّ»[22] حجاب و پوشش بیشتر زنان موجب بقاء و پایداری بیشتر آنها خواهد بود.
3.3. جلوگیری از فحشا و ایجاد آرامش روحی زنان و مردان:
در کلامی از امام رضا(علیه السلام) آمده: «نگاه به موهای زنان با حجاب، زنان ازدواج کرده و غیر آن ها، از آن رو حرام شده است که نگاه، مردان را بر می انگیزد و آنان را به فساد دعوت می کند، و انجام آنچه که نه حلال است و نه شایسته.»[23]
پوشش لازم و مناسب بانوان به همراه کنترل نگاه از سوی آقایان، موجب سلامتی محیط خانواده و کاهش تحریکات جنسی و به دنبال آن فحشا، تجاوز، جرم و جنایت می شود.
نبودن حریم میان زن و مرد و آزادی معاشرت های بی بندوبار، هیجان ها و التهاب های جنسی را فزونی می بخشد و تقاضای جنسی را به صورت یک عطش روحی و یک خواست اشباع ناشدنی در می آورد. غریزه جنسی مانند برخی صفات دیگر روحی غریزه ای نیرومند، عمیق و دریاصفت است، هر چه بیشتر اطاعت شود، سرکش تر می شود. وجود صاحبان حرمسراها مانند خسروپرویز وهارون الرشید در کنار قارون ها و فرعون ها در طول تاریخ و بالا رفتن میزان فحشا و تجاوزات جنسی در جوامع متمدن و آزاد امروزی، شاهد این گفتار است.
اسلام به قدرت شگرف این غریزه سرکش توجه کامل کرده است. روایات زیادی درباره خطرناک بودن «نگاه به نامحرم» و «خلوت با نامحرم» و «غریزه جنسی» وارد شده است.[24]
به همین دلیل اسلام تدابیر متعددی برای تعدیل این غریزه اندیشیده است مانند احکام نگاه، پوشش، محرم و نامحرم و روابط زن و مرد.
شهوت جنسی همانند شهوت مال و مقام سیری ناپذیر است. خیال خام و دروغ بزرگی است اگر کسی فکر کند که مردی از نگاه و تصاحب زیبارویان سیر می شود یا با روابط آزاد و فراوانی اسباب تحریک شهوت، کم کم مرد و زن از هم سیر خواهند شد; وقتی میل و تقاضا نامحدود شد، قهراً دست نیافتنی می شود و این محرومیت، موجب اختلالات روانی و عصیان می گردد.
3.4. کم کردن هزینه اقتصادی:
یکی از فواید حجاب بانوان در هنگام حضور در برابر نامحرم و از جمله پیامدهای فرعی وضع حکم پوشش، کاهش هزینه مالی پوشاک زنان است. استفاده از چادر یا پوشش های ساده و یکدست در اشکال و مدل های محدود، به طور طبیعی دامنه تنوع طلبی و استفاده از رنگ ها و مدل های نو به نو کوتاه می شود. زنان که به طور غریزی دنبال تنوع بیشتر، خودآرایی و خودنمایی هستند، این گونه در میان جمع و جامعه محدود و به تعبیری آزاد از قید شده و نیاز کمتری به خرید لباس های رنگارنگ و لوازم زینتی و آرایشی دارند.
3.5. استحکام پیوند خانوادگی:[25]
بدون تردید هر چیزی که موجب تحکیم پیوند خانوادگی و صمیمیت رابطه زوجین گردد برای کانون خانواده مفید است و در ایجاد یا حفظ آن باید حداکثر تلاش انجام شود. و برعکس هر چه موجب سستی این کانون شود باید با آن مبارزه کرد. و این امر مسلم است که اختصاص یافتن استمتاعات و التذاذهای جنسی به محیط خانوادگی و در چارچوب ازدواج، پیوند زناشویی را محکم می کند. معاشرت های آزاد و بی بندوبار پسران و دختران، ازدواج را به صورت یک تکلیف و محدودیت در می آورد که با نصیحت یا زور باید بر جوانان تحمیل کرد. در سیستم روابط آزاد جنسی پیمان ازدواج به دوران آزادی دختر و پسر خاتمه می دهد و آنها را وادار می کند که به یکدیگر وفادار باشند و در سیستم اسلامی به محرومیت و انتظار پایان می بخشد. از این رو در قدیم ازدواج شور و هیجان بیشتری داشت و به دنبال یک دوران انتظار و آرزو بود و با پادشاهی و سلطنت مقایسه می شد. خلاصه اینکه فراهم بودن شرایط برای بهره گیری و لذت از طریق نگاه، سخن گفتن، خندیدن، لمس کردن و مانند اینها نسبت به جنس مخالف، انسان را نسبت به همسر قانونی دلسرد می کند و عطشی در روح ایجاد می کند که با یک جرعه و دو جرعه سیراب نخواهد شد. مردانی که همه روزه زنان بسیاری را با آرایش های مختلف و لباس های رنگارنگ و جلوه های مختلف که قطعاً برخی از آنها زیباتر و جوان تر از همسر او هستند، به طور طبیعی تمایل کمتری به زن خود نشان می دهد بنابراین یکی از ثمرات حجاب، تحکیم بنیان زناشویی و خانواده و جلوگیری از طلاق و تنش های بین زوجین است.
3.6. استواری اجتماع و حفظ نیروی فعال:[26]
کشاندن تمتعات جنسی از محیط خانه به اجتماع، نیروی کار و فعالیت در جامعه را ضعیف می کند. شما می بینید که بر عکس آنچه مخالفین حجاب زن می گویند که «حجاب موجب استفاده نکردن از نیروی نیمی از افراد اجتماع است.» بی حجابی و روابط آزاد جنسی، در طولانی مدت موجب فرسایش و کاهش نیروی کل اجتماع است. حجاب اسلامی نیروی مرد و زن را هدایت و بیمه می کند و از هر کدام در امور مربوط به خود نهایت استفاده خواهد شد بدون اینکه این همه هزینه و نیرو و وقت از دو طرف ضایع شود.
اسلام با اصل بیرون رفتن زن از خانه و تحصیل و فعالیت اجتماعی و سیاسی و اقتصادی زن مخالف نیست بلکه بر مواردی همچون علم آموزی سفارش می کند، اما همه این امور باید در چارچوب دستورات و معیارهای اسلامی باشد.
اینجاست که در صورت تعارض بین برخی فعالیت ها در بیرون منزل با اغراض و تکالیف دینی مثل همسرداری، تربیت کودکان و آلوده نکردن محیط و ترک گناه در هر شکلی، باید بر رعایت احکام و اهداف الهی پای فشاری کرد. متأسفانه در بسیاری از اوقات و موارد حضور افراطی و حساب نشده زنان در دانشگاه، اداره و کارخانه و جامعه، این تبعات سوء را بدنبال داشته و دارد.[27]
آنچه مانع تحرک جامعه و فعالیتهای سازنده در ابعاد مختلف اجتماعی می شود، ستر زنان نیست، بلکه مانع حقیقی، پوشش نامناسب و اندام نیمه عریان و آرایش کردن و جلب جنس مخالف و گفتگو و خندیدن و اختلاط محیط کار و درس و بازار است.
3.7. ارزش و احترام زن:[28]
حریم نگه داشتن زن میان خود و مرد یکی از وسایل مرموزی بوده است که زن از ابتدا برای حفظ مقام و موقعیت خود در برابر مرد و احتمالا برای جبران ضعف در بُعد جسمی و سایر زمینه ها، از آن استفاده کرده است.
اسلام مخصوصاً تأکید کرده است که زن هر اندازه متین تر و باوقارتر حرکت کند و خود را در معرض نمایش و تماس و شناسایی برای مرد نگذارد، بر احترامش افزوده تر می شود.
4. دلایل تفاوت حد پوشش زن و مرد
شرایع حکیمانه آسمانی به جهت تفاوت های متعدد جسمی و روحی زن و مرد که در علوم مختلف مانند فیزیولوژی، تشریح و روان شناسی بخشی از آن ها به اثبات رسیده است حکم و وظیفه متفاوتی برای پوشش و نگاه دو گروه مقرر شده است. وقتی شرایط زن و مرد تفاوت اساسی با یکدیگر دارد، عدالت و حکمت در مقام قانون گذاری اقتضا می کند که تکلیف متفاوت و انتظارات جداگانه ای از زن و مرد داشته باشیم. یکسان نگاه کردن به مرد و زن در این مسئله عین ظلم و تبعیض است، مکاتب مادی و الحادی و فمینیست ها که در مقام ادعا طرفدار برابری زن و مرد در همه عرصه ها هستند، و البته در عمل خواهان پوشش هر چه کمتر زنان برای لذت گرایی هستند، هم به زنان ظلم می کنند و هم به مردان.
احکام دینی، از جمله حکم حجاب، تابع مصالح و مفاسد واقعی هستند و در اینجا به اختصار برخی از آنچه که شرایط متفاوت برای مرد و زن ایجاد می کند، برای تکمیل شدن بحث ذکر می کنیم.
میل جنسی مرد، شدیدتر از زن است یعنی مرد، جنبه شهوانی زیادتری دارد.[29]
واکنش های شهوی در نتیجه مشاهده جنس مخالف، تخیل درباره آن و مطالعه متن های جنسی، در مردان به مراتب بیشتر از زنان است.[30] حس بینایی مردان از زنان معمولا بیشتر است و حس شنوایی زنان قوی تر است، آستانه حس درد و لمس در زنان پایین تر است.[31] مردها بدنی عضلانی تر و دارای استخوان های بزرگ تر و محکم تر هستند، پوست بدن مرد ضخیم تر و خشن تر است. اما زن دارای عضلات کم تر و هیکل کوچک تر و پوستی نرم ولطیف هستند.
زن دوست دارد شنونده داشته باشد[32] و کسی او را نوازش کند.[33]
دختران برای جلب دیگران، با آرایش ظاهر و پوشیدن لباس زیبا به لذتی وصف ناپذیر دست می یابند و خودنمایی در جنس زن بیشتر به چشم می خورد.[34]
بنابراین وقتی زن لطیف تر و دوست داشتنی تر و خودآراتر شد، و از سویی دیگر مرد میل زیادی به سوی او دارد و با کوچکترین نگاه و نشانی از جنس مخالف، تحریک می شود و آسیب پذیر می گردد، برای کنترل و استفاده صحیح و سازنده از نیروی شهوت جنسی، قانون پوشش و نگاه تا جای ممکن راه تحریکات اضافی را می بندد و روابط شهوی محدود به زن و شوهر و ازدواج شرعی می گردد، در سایر موارد با ستر و کنترل نگاه، هر دو گروه موظفند شرایط جامعه را برای حرکت سالم و رابطه انسانی و نه جنسی (انسان با انسان نه زن با مرد) فراهم کنند. در غیر این صورت غریزه آرام و گاه خفته چنان بیدار و سرکش می شود که زن و مرد و تر و خشک را با هم می سوزاند و از انسانیت ساقط می کند.
به علاوه عرصه کار، فعالیت اجتماعی، اقتصادی و نظامی را اسلام در وهله اول به دلیل ویژگی های جسمی و روحی مرد به او سپرده است و این وظایف آزادی عمل بیشتری می طلبد.
مردها به خاطر ویژگیهای ذکر شده از جهت پوشش تکلیف کمتری دارند ولی از نظر نگاه محدودیت بیشتری دارند اما زنان برعکس وظیفه بیشتری در پوشاندن خود دارند و در بحث نگاه آزادی بیشتری دارند.
احکام جواز آرایش زن، بلکه تشویق به آن برای همسر، جواز استفاده از طلا، حریر و ابریشم خالص از مواردی است که مکمل توجیهات گذشته و تفاوت زن و مرد است، همان طور که می توان آنها را جزو امتیازات و حقوق بیشتر زنان در برابر تکلیف بیشتر و دشوارتر حجاب دانست.
5. پارهای از شبهات حجاب
5.1. برخی می گویند حجاب دلیل معقول و منطقی ندارد، بلکه ناشی از نظام پدرسالار یا ترویج رهبانیت و ترک دنیا، یا حسادت مردان یا عادت زنانه و از این قبیل امور است.
نقد و بررسی: اولاً، اصل پوشش، عمری به اندازه عمر بشریت دارد و هم نیازی طبیعی است و هم احساسی انسانی و اخلاقی و برآمده از حیا.
ثانیاً، در میان ملل مختلف، با مرام های گوناگون، پوشش فراگیر است و این نشانگر آن است که ریشه در اندیشه خاصی ندارد. اگر چه عوامل ذکر شده هر یک سهمی ولو اندک می توانند در رواج پوشش زن داشته باشند.
ثالثاً، ادله متعددی که برای حجاب ذکر شد، پشتوانه منطقی این امر است و با وجود آن اسباب، نیازی به توجیهات روانی و اقتصادی و سیاسی و غیر اینها نمی باشد.
5.2 حجاب مانع پیشرفت زنان است، یکی از ایرادهایی که از گذشته نسبت به پوشش زن وجود داشته این بوده که حجاب، مانع پیشرفت علمی و عملی زنان و عامل رکود جامعه است. حجاب باعث می شود که عملا نیمی از نیروی جامعه به هدر رود و در خانه دفن شود.
نقد و بررسی: اولاً، حجاب کامل زنان مانع فعالیت اجتماعی، اقتصادی و سیاسی آنان نیست. حضور زنان در طول تاریخ در همه این عرصه ها و نیز تجربه کنونی زنان فعال مسلمان و خصوصاً تاریخ انقلاب اسلامی بهترین گواه بر این مطلب است.
ثانیاً، بر عکس آنچه مانع پیشرفت علمی و عملی و اخلاقی هم مرد و هم زن می شود، بی حجابی و کم حجابی است. زنی که بی حجاب به عرصه اجتماعی می آید هم بخشی از وقت و نیرو و درآمد مالی خود را صرف آرایش و لباس و هزینه های دیگر می کند و هم بخشی از وقت و نیروی مردان را به خود جلب می کند و از بهره وری بیشتر جلوگیری می کند. روشنی این مطلب به حدی است که انسان را از ارائه دلیلی بیشتر و آمار و ارقام بی نیاز می سازد.
ثالثاً، معمولا این عده بر این باور هستند که ماندن زن در خانه و خانه داری را اتلاف وقت و نیرو می پندارند، در حالی که مقدس ترین مکان ها و مشاغل و مولدترین کارها، شغل مادری و خانه داری و همسرداری است. چه منطق و استدلال علمی وجود دارد نسبت به اینکه کارهمسران و مادران ما، در خانه، کار به حساب نمی آید و ارزش صرف عمر و توان ندارد؟ آیا ساختن در، پنجره، میز، صندلی و ماشین کار است اما ساختن و پرورش انسان اتلاف وقت و هرز رفتن انرژی است؟ کدام عاقلی چنین سخن می راند؟!
رابعاً، بنا به مصالح متعدد که مواردی از آن در طول تحقیق بیان شد، و برای تناسب کار با ساختمان جسمی و روحی افراد و اموری دیگر، وظیفه گرداندن چرخ اقتصاد و تأمین معاش را خداوند حکیم بر دوش مخلوقات مرد قرار داده است نه زن و بر همین اساس تکلیف اداره همسر و زن را هم بر دوش او قرار داده است، پس اساساً فعالیت اقتصادی به معنای خاص و مصطلح رایج از زنان خواسته نشده است تا کار نکردن بیرون از خانه آنان، هرز رفتن انرژی شمرده شود. به هر میزان زنان متعهد و مسئول ما، با رعایت همه موازین شرعی، کار اجتماعی و اقتصادی کردند و به رشد اقتصادی جامعه کمک کردند، البته خوب و مفیداست و کسی مانع اصل این فعالیت نیست، اما معنای این حرف این نیست که همه زنان و مردان را موظف به کار بیرون از خانه و مشارکت اقتصادی بدانیم و کانون خانواده و محفل گرم انس و رشد صفات انسانی را، از هم بپاشیم، و بعد اگر زنی در اداره و کارخانه حاضر نشد، او را نیروی تلف شده حساب کنیم.
5.3. حجاب زن توهین به بینندگان و نشانه بی اعتمادی است. زن وقتی همه بدن و سر خود را می پوشاند، اعلام می کند که به مردان اعتماد ندارد و آن ها را چشم و دل پاک نمی بیند تا بتوانند به زنان به جای نگاه شهوانی و جنسیتی به چشم انسانی نگاه کنند. پس حجاب دلیل بی اعتمادی به دیگران و بی حجابی نشانه اعتماد و حسن ظن به دیگران است.
نقد و بررسی: گوینده این سخنان از دو حال خارج نیست: یا آگاهی و توجه لازم را ندارد و یا دارای غرض و به دنبال لذت جویی بیشتر، که فرهنگ رایج دنیای امروز است، می باشد. دسته دوم باید اصلاح و درمان شوند و به مسیر انسانیت و دیانت برگردند. اما دسته اول باید به نکاتی چند توجه کنند:
اولاً، در این مبحث، سخن از اعتماد و بی اعتمادی اشتباه است. بحث بر سر تأثیر ظاهر افراد و بعد اجتماعی پوشش است. اندام زن و تأثیرپذیری مرد به گونه ای است که برای جلوگیری از تحریک مردان بیننده ـ که تاحدود زیادی غیر ارادی است ـ و سلامت اخلاقی و دینی آنان و نیز خود زنان، باید پوشش به گونه ای باشد که روابط افراد از حد انسانی به حد حیوانی متنزل نشود. به تعبیر بهتر پوشش کافی نشانه احترام به دیگران و انسانیت، سلامت و پاکی روح آن هاست، تا کنترل و آرامش مرد ناظر با دیدن بدن نیمه عریان زن، از بین نرود و در واقع وجود زن سدی برای کمال و سعادت دیگران واقع نشود.
ثانیاً، از باب جدل و أخذ به قضیه مقبوله می توان گفت، برعکس سخن مستشکل آن چه بسیاری مواقع در عرف نشانه بی ادبی و بی احترامی به دیگران است، حاضر شدن در برابر دیگران با پوشش کم و بدن برهنه یا نیمه عریان است. شما هیچ گاه در مقابل یک شخص محترم و مهم به این صورت ظاهر نمی شوید.
ثالثاً، باز هم از باب جدل می توان گفت کارهای زشت در میان مردم شناخته شده است. اما تاکنون شنیده نشده که پوشاندن دست و پا و سر توسط افراد یا زنان، از قبیل کارهای قبیح شمرده شده باشد.
رابعاً، حجاب زنان و پوشاندن جمیع سر و بدن، غیر از صورت و دست ها تا مچ، حکم روشن و ضروری اسلام و مستفاد از آیات و روایات متعدد است و با وجود دستور خداوند علیم و حکیم، نوبت به این اشکال نمی رسد و وظیفه زنان و مردان پذیرش این تعلیم الهی است.
خامساً، اگر گذاشتن در و قفل برای خانه، مغازه، ماشین و گنجینه نشانه عدم اعتماد و بی احترامی به سایر افراد است، پوشاندن بدن و حفظ عفت و حیا هم بی احترامی به دیگران خواهد بود. چرا که ارزش انسان و کرامت های اخلاقی به مراتب برتر از اشیاء و اموال است.
سادساً، افراد سالم و بی غرض هیچ گاه از بسته بودن درب منازل و مغازه ها و صندوق ها ناراحت نمی شوند و هیچ گاه اعتراض نمی کنند که چرا به وسایل و اموال خود قفل می زنید؟ مگر ما دزد و خائن و غیرقابل اعتماد هستیم که اشیاء خود را مخفی و محفوظ می کنید؟ اما افراد ناسالم برای پنهان کردن نیت سوء خود، چنین سخنانی را در قالب بحث علمی مطرح می کنند.
خلاصه
یکی از احکام متفاوت بین زن و مرد، مسأله پوشش بدن در حالات مختلف است. به دنبال آن حکم نگاه کردن هم متفاوت می شود. بحث ستر دو جا مطرح می شود. در حال نماز و طواف بر مردان لازم است تا عورتین خود را بپوشانند. اما زن باید تمام سر و بدن منهای صورت و دست ها تا مچ و پاها تا ابتدای ساق را در حال نماز بپوشانند. و در برابر نامحرم مرد باید عورتین را بپوشاند ولی زن باید غیر از صورت و دست ها تا مچ، کل بدن را بپوشانند. کما اینکه مرد به غیر این اعضاء به سایر بدن زن نمی تواند نگاه کند.
حجاب در پوشش بدن، نگاه کردن، سخن گفتن، راه رفتن و همه رفتارهای انسان باید جاری باشد.
دلیل بر لزوم مراعات پوشش عبارت است از آیه 59 از سوره احزاب، 30 و 31 از سوره نور، روایات، اجماع و سیره متشرعه، اصل پوشش و رعایت حریم انسانی را عقل و عرف عقلا هم تأیید می کنند.
حکمت هایی که برای حکم حجاب و نگاه می توان یاد کرد عبارتند از:
الف) پاکیزگی معنوی و تقویت عفاف و حیا؛
ب) شناخته شدن انسان به ایمان و عفاف و سالم ماندن از طمع دیگران؛
ج) جلوگیری از فحشا و ایجاد آرامش روحی زنان و مردان؛
د) کم کردن هزینه ی اقتصادی و تجملات؛
هـ) استحکام پیوند خانوادگی؛
و) استواری اجتماعی و حفظ نیروی فعّال؛
ز) ارزش و احترام زن.
اما حکمت و سرّ تفاوت حد پوشش برای زن و مرد مربوط می شود به میل جنسی شدیدتر مرد و تحریک زودتر حتی با نگاه و صدا و طلب مرد از یک سو و آرامش جنسی زن، لطافت، زیبایی و میل به آرایش و خود نمایی، از سوی دیگر. ضمنا صحنه کار و حضور اجتماعی، اقتصادی و نظامی در درجه اول به مردان سپرده شده چرا که این وظایف آزادی عمل بیشتری نیاز دارد.
اشکال منطقی نبودن و نداشتن دلیل عقلی بر حجاب وارد نیست چون اولا اصل پوشش همواره در طول عمر بشریت وجود داشته، ثانیا ملل مختلف با مرام های گوناگون ملزم به رعایت آن بوده اند، ثالثا ادله ذکر شده برای حجاب بهترین جواب بر این اشکال است.
ـ حجاب مانع پیشرفت زنان هم نیست چون اوّلاً، حجاب کامل مانع فعالیت اجتماعی، سیاسی و اقتصادی زنان در طول تاریخ نبوده است; ثانیاً، بر عکس بی حجابی معمولا باعث می شود بخشی از نیروها و ثروت ها صرف جلب توجه دیگران هنگام حضور در جامعه شود; ثالثاً، خانه داری، همسر داری و تربیت کودک مولدترین و مهم ترین مسئولیت ها است نه اینکه مزاحم پیشرفت باشد; رابعاً، خداوند متعال و حکیم با رعایت تناسب کارها و وظایف با جسم و روح افراد، کار اقتصادی و فعالیت خارج از منزل را بر دوش زنان نگذاشته تا شما کار نکردن آنان را هرز رفتن نیروها بدانید.
ـ اشکال اخیر که حجاب زن را توهین به بینندگان و نشانه بی اعتمادی می داند، نادرست است چون اولاً، بحث بر سر اعتماد نیست بلکه بر سر تأثیر ظاهر افراد بر دیگران است که به وسیله حجاب از اثرات سوء جلوگیری می شود; ثانیاً، از جهت عرفی عدم رعایت پوشش کافی در مقابل افراد محترم، حرکتی خلاف ادب و احترام است و این خلاف نظر مستشکل است; ثالثاً، تاکنون شنیده نشده که پوشاندن سر و دست و پا، جزو کارهای زشت شمرده شده باشد; رابعاً، با وجود امر الهی در مورد حجاب، این اشکال بی معنا است; خامساً، لازمه اشکال این است که بستن درب خانه و مغازه و ماشین و قفل کردن آن ها دالّ بر بی احترامی به عابران باشد و حال آن که چنین نیست، سادساً افراد سالم و بی غرض هیچگاه به بستن درب منازل و مغازه ها اعتراض نمی کنند، اعتراض هر شخصی، نشانه سوء نیت اوست.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1.جوادی آملی، عبدالله، زن در آیینه جلال و جمال، قم: اسراء، 1391.
2.اکبری، محمد رضا، حجاب زن مسلمان، تهران: شرکت چاپ و نشر بین الملل، 1390.
3.بیرقی اکبری، محمد رضا، تحلیلی نو و عملی از حجاب در عصر حاضر، اصفهان: شهید فهمیده، چاپ اول، 1376.
4.پورسیدآقایی، مسعود، حجاب میوۀ شناخت، قم: حضور، 1376.
5.جمشیدی، اسدالله، زن در فرهنگ و اندیشه اسلامی: جستاری در هستی شناسی زن، قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، 1385.
6.حسینی، فاطمهالسادات، چرا حجاب، قم: مهر امیرالمومنین، 1387.
7.طیب، مهدی، حجاب و حقوق زن در ترازوی ایمان، تهران: شریف، 1387.
8.علیپور، یوسف و اصغر رضایی، حجاب، آزادی یا اسارت، تبریز: احرار، 1384.
9.قطبی، هادی، منزلت زن از منظری دیگر، تهران: مؤلف، 1380.
10.محمدی آشنایی، علی، حجاب در ادیان الهی، قم: یاقوت، 1378.
11.مطهری، مرتضی، مسئلة حجاب، تهران: صدرا، 1393.
12.مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، تهران: صدرا، ۱۳۶۵.
13.مقدسی، محمد، در حریم حجاب، قم: نصایح، 1374.
پی نوشت ها:
[1]. اعراف، 20، 22، 26 و 27; طه، 121.
[2]. کاکس روت تریزویل، تاریخ لباس، ص 11.
[3]. عهد قدیم، سفر غزل غزل های سلیمان، باب 5.
[4]. عهد قدیم، سفر تکوین، باب 14.
[5]. حجازی، بنفشه، زن به ظن تاریخ، ص 71، 115، 141 و 198.
[6]. شاهنامه فردوسی.
[7]. ر. ک: کتب لغت مانند جوهری، صحاح اللغة، فیومی، المصباح المنیر، و...
[8]. نور، 31; احزاب، 59.
[9]. نور، 30 و 31.
[10]. احزاب، 32. یا نساء النبی لستن کأحد من النساء ان اتقیتن فلا تخضعن بالقول فیطمع الذی فی قلبه مرض و قلن قولاً معروفاً.
[11]. نور، 31.
[12]. احزاب، 33. و قرن فی بیوتکن ولا تبرجن تبرج الجاهلیة الاولی.
[13]. ر. ک: فیومی، المصباح المنیر; طریحی، مجمع البحرین; و شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، محمد حسین طباطبایی، همان; و محمد جواد مغنیه، تفسیر الکاشف، ذیل آیات مذکور.
[14]. وسائل الشیعة، ج 14، ص 146، ح 3، محمد بن یعقوب، عن احمد بن محمد بن عیسی، عن محمد بن خالد و الحسین بن سعید، عن القاسم بن عروة، عن عبدالله بن بکیر، عن زراره، عن ابی عبدالله(علیه السلام) فی قول الله عزوجل: الا ما ظهر منها» قال:الزینة الظاهرة، الکحل والخاتم.
[15]. همان، ح 4، عن الحسین بن محمد، عن احمد بن اسحاق، عن سعد بن مسلم، عن ابی بصیر، عن ابی عبدالله(علیه السلام) قال:سألته عن قول الله عزوجل و لا یبدین زینتهن الا ما ظهر منها» قال: الخاتم والمسکة و هی القلب.
[16]. طباطبایی حکیم، سید محسن، مستمسک العروة الوثقی، ج 5، ص 234.
[17]. نور 30.
[18]. نور، 60.
[19]. ر. ک: به فیومی، همان، ابن منظور، همان; راغب اصفهانی، معجم مفردات الفاظ القرآن.
[20]. احزاب، 53.
[21]. آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ح5820; محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج74، ص214.
[22]. نهج البلاغه، نامه 31.
[23]. بحارالانوار، ج 104، ص 34.
[24]. وسائل الشیعة، ج 14، باب 104، 106 و 132 از ابواب مقدمات نکاح.
[25]. مطهری، مرتضی، مسأله حجاب، ص 86 و نیز روح الله حسینیان، حریم عفاف، فصل اول، سید محمد باقر موسوی همدانی، پاسخ به پرسش های دینی، ج 2، سؤالات حجاب.
[26]. مطهری، مرتضی، همان، ص 90; حسینیان، روح الله، همان، فصل اول; و موسوی همدانی، محمد باقر، همان.
[27]. ر. ک به لطف الله صافی گلپایگانی، معارف دین، ج 1، فصل 9، فلسفه احکام، ص 274ـ281.
[28]. مرتضی مطهری، همان، ص 94; روح الله حسینیان، همان; و محمد باقر موسوی همدانی، همان.
[29]. نرمان ل. مان، اصول روان شناسی، ج 1، ص 348 351.
[30]. جمعی از نویسندگان، کتاب زن، ص 61، حمزه گنجی، روان شناسی تفاوتهای فردی، ص 203.
[31]. اتوکلاین برگ، روان شناسی تفاوت های فردی، ص 203ـ 206; خدا رحیمی و دیگران، روان شناسی زنان، ص 131 136.
[32]. اتوکلاین برگ، روان شناسی اجتماعی، ج 1، ص 314; حسین لطف آبادی، روان شناسی رشد، ص 64; آرتور گایتون و جان هال، فیزیولوژی پزشکی، ج 2، ص 1578، حمزه گنجی، همان، ص 204 و 205.
[33]. دیوید روبن و دیگران، دانستنیهای زناشویی، ص 283; جان گری، مردان مریخی و زنان ونوسی، ص 51 و 45.
[34]. جمعی از نویسندگان، کتاب زن، ص 433 و 434; اتوکلاین برگ، همان، ج 1، ص 317.
منبع: اندیشه قم
پاسخ اجمالی
پوشش زن و مرد از آغاز تاریخ و با آفرینش آدم و حوا (علیه السلام) همراه بوده است. در قرآن آیاتی اشاره به این حقیقت دارد.[1] از سکه ها، تندیس ها، نقاشی ها و آثار به جا مانده دیگر از دوره های قبل، معلوم می شود که همه اقوام و ملل گذشته پوشش نسبتاً کاملی داشته اند.[2] از کتاب مقدس فهمیده می شود که در عهد سلیمان نبی(علیه السلام) زنان علاوه بر پوشش بدن، صورت را نیز با روبند می پوشانیدند.[3] در زمان ابراهیم پیامبر(علیه السلام) هم این سنت رایج بوده است.[4] در ایران باستان، در دوره مادها، هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان، همواره زنان لباسی به صورت شنل، قبا یا چادری داشته اند که قامت آن ها را می پوشانده است.[5] از منابع دیگر کهن مثل شاهنامه فردوسی نیز به دست می آید که در عهد ساسانی ها، پوشش سر و رو علاوه بر بدن شایع بوده است.[6]
از مجموع آثار بر می آید که علاوه بر محافظت در برابر سرما و گرما، عامل حیا هم در مسئله پوشش مؤثر بوده است والا در هنگام اعتدال هوا و در بین بسیاری از اقوام، پوشش یا حذف می شد و یا به حداقل می رسید.
نکته دیگر اینکه حد لباس زن همیشه بیشتر از مرد بوده است و این خود دلیلی است بر اینکه لباس تنها سپر سرما و گرما نبوده و نیست والا در مرد و زن به یک میزان بود بلکه در زنان کمتر، چرا که چربی زیر پوست آن ها بیشتر و تأثیر پذیری از سرما و گرما کمتر است.
یکی از احکام متفاوت بین زن و مرد در اسلام، مسئله ستر بدن در حالات مختلف است و با توجه به اختلاف در پوشش، در حکم نگاه کردن هم با یکدیگر متفاوت هستند.
پاسخ تفصیلی
1. معنای حجاب
حجاب در لغت به معنای مانع، پرده و پوشش آمده است.[7] این کلمه از آن جهت مفهوم پوشش دارد که پرده، وسیله پوشش است، ولی هر پوششی حجاب نیست، بلکه آن است که از طریق پشت پرده واقع شدن صورت گیرد.
وقتی در اصطلاح متشرعه گفته می شود مرد یا مخصوصاً زن باید حجاب را رعایت کنند، مراد این است که حدی از بدن را که دین دستور داده است بپوشانند به گونه ای که مانع از دید ناظر باشد و زیبایی های جنسی خود را ارائه نکند.
این حجاب هم باید در پوشاندن بدن مراعات شود، [8] هم در حفظ و کنترل چشم، [9] هم در گفتار و لحن صدا[10]، هم در راه رفتن و سایر رفتارها[11] و هم در آرایش نکردن در میان مردم.[12]
2. دلایل لزوم حجاب
ادله متعددی بر لزوم حجاب دلالت می کنند:
2.1. ادله قرآنی حجاب: آیات متعددی در قرآن راجع به مسئله حجاب و نگاه و کیفیت رابطه زن و مرد وارد شده است که مهم ترین آن ها عبارت است از:
الف) در آیه 59 از سوره احزاب آمده است: (یا ایها النبی قل لازواجک و بناتک و نساء المؤمنین یدنین علیهن من جلابیبهن ذلک أدنی أن یعرفن فلا یؤذَینَ و کان الله غفوراً رحیماً). «ای پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: جلبابها» (روسری های بلند) خود را بر خویش فرو افکنند، این کار برای اینکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است، (و اگر تاکنون خطا و کوتاهی از آنها سرزده توبه کنند) خداوند همواره آمرزنده رحیم است».
ب) آیه 30 و 31 از سوره نور خطاب به پیامبر(صلی الله علیه وآله) می فرماید: قل للمؤمنین یغضوا من ابصارهم و یحفظوا فروجهم ذلک ازکی لهم ان الله خبیر بما یصنعون ـ و قل للمؤمنات یغضضن من ابصارهنّ و یحفظن فروجهن ولا یبدین زینتهن الا ما ظهر منها و لیضر بن بخمرهن علی حیوبهنّ ولا یبدین زینتهن الا لبعولتهن... ولا یضربن بارجلهن لیعلم ما یخفین من زینتهن و توبوا الی الله جمیعاً أیه المؤمنون لعلکم تفلحون«به مؤمنان بگو چشم های خود را (از نگاه به نامحرمان) فرو گیرند، و عفاف خود را حفظ کنند؛ این برای آنان پاکیزه تر است، خداوند از آنچه انجام می دهند آگاه است. و به زنان با ایمان بگو چشم های خود را (از نگاه هوس آلود) فرو گیرند، و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را جز آن مقدار که نمایان است آشکار ننمایند، و (اطراف) روسری های خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشانده شود)، و زینت خود را آشکار نسازند مگر برای شوهرانشان، یا پدرانشان، یا پدر شوهرانشان، یا پسرانشان، یا پسران همسرانشان، یا برادرانشان، یا پسران برادرانشان، یا پسران خواهرانشان، یا زنان هم کیششان، یا بردگانشان (کنیزانشان)، یا افراد سفیه که تمایلی به زن ندارند، یا کودکانی که از امور جنسی مربوط به زنان آگاه نیستند; و هنگام راه رفتن پاهای خود را به زمین نزنند تا زینت پنهانیشان دانسته شود. (و صدای خلخال که بر پا دارند به گوش رسد) و همگی به سوی خدا باز گردیدای مؤمنان، تا رستگار شوید».
با مراجعه به کتب لغت و تفاسیر و تواریخ و روایات، در مجموع استفاده می شود که «خُمُر» جمع «خِمار» و به معنای مقنعه و روسری بلندی است که دامن آن روی گردن و سینه ها را می پوشاند.
و «جلابیب» جمع «جلباب» به معنای ملحفه، چادر یا شنل بلندی است که روی سایر لباس ها پوشیده می شود و سراسر بدن را در بر می گیرد.[13]
با توجه به این که سایر اعضای بدن معمولاً پوشیده بوده و هست، با پوشاندن موی سر و گردن و بالای سینه بر اساس مفاد آیات، تقریباً حدّ حجاب شرعی را قرآن به صراحت بیان کرده است. تفصیل مطالب و تحقیق در مفردات آیات و اقوال مفسرین و فقها از موضوع بحث ما خارج است.
2.2. ادله روایی حجاب: در روایات متعددی از پیشوایان معصوم(علیهم السلام) آمده که آن چه بر زنان پوشاندن آن لازم نیست و برای مردان نگاه به آن مواضع، بدون شهوت حلال است، صورت و دست ها است. در بعضی احادیث به جای موضع، زینت های موجود در اعضاء به عنوان اشاره به اعضاء ذکر شده. از جمله در روایتی معتبر زراره از امام صادق(علیه السلام)نقل می کند که مراد از «الا ما ظهر منها» در آیه شریفه عبارت است از سرمه و انگشتر.[14] که منظور موضع سرمه یعنی چشم و صورت و موضع انگشتر یعنی دست است.
در حدیثی دیگر ابوبصیر می گوید: از امام صادق(علیه السلام) پرسیدم راجع به قول خداوند «ولا یبدین زینتهن الا ما ظهر منها» که مراد چیست؟ حضرت در پاسخ فرمودند: «انگشتر و مشک.»[15] که اشاره به موضع آن هاست.
2.3. اجماع: اجماع و ضرورت بین همه مسلمانان، اعم از شیعه و سنی بر لزوم پوشش عورت مرد و کل بدن زن غیر از موارد استثناء است. جمیع فقها به این مطلب با اندک تفاوتی فتوا داده اند. البته این اجماع مستند به آیات و روایات است. مثلا مرحوم سید محسن حکیم (ره) می فرماید: واجب است زن تمام بدن خود را بپوشاند به دلیل اجماع بلکه بالاتر ضرورت دین.[16]
2.4. سیره متشرعه: مردان و زنان مسلمانان از زمان حضور معصومان(علیهم السلام) تاکنون، نسل به نسل معتقد و ملتزم به مراعات حجاب با کیفیت مذکور بوده اند و در هیچ برهه ای از تاریخ اسلام این سیره منقطع نشده است و در زمان ائمه(علیهم السلام) نیز مورد تأیید و تأکید بوده است.
2.5. عقل و عرف عقلاء: عرف انسان ها نیز از گذشته بر پوشش بوده است. البته عقل و عرف حد دقیق حجاب را مشخص نمی کند ولی اصل پوشش را تأیید می کند. می توان گفت عقل میزانی از پوشش را که موجب تحریک شهوت جنس مخالف و مانع فعالیت های سالم روزمره و سلامت نسل بشر و امنیت افراد و فضایل انسانی نباشد، لازم می شمارد. بنابراین، حتی فارغ از دین و آیین، در جمیع جوامع انسانی در حد خوب و بالایی افراد موظف به پوشاندن خود هستند.
3. فواید حجاب
برای حد پوشش و نگاه به صورتی که در متون دینی برای مرد و به خصوص برای زن تعریف شده است ، حکمت ها یا به تعبیری اغراض و به اعتباری دیگر فواید متعددی را می توان با استفاده از قرآن، سنت و عقل ذکر کرد:
3.1. پاکیزگی معنوی و تقویت عفاف و حیا:
با استفاده از آیات قرآن، اولین حکمت یا فایده ای که برای حکم حجاب و به همراه آن حفظ نگاه، می توان شمرد، طهارت روح است. در سوره نور بعد از دستور به حفظ نگاه و پوشاندن عورت می فرماید: ذلک أزکی لهم[17] این برای آنان پاکیزه تر است. و در مورد پیرزنان و توصیه به مراعات پوشش و ترک زینت حتی برای آنان می گوید: و أن یستعففن خیر لهنّ والله سمیع علیم[18] و اگر خود را بپوشانند برای آنان بهتر است; و خداوند شنوا و داناست.
عفاف که از ریشه عفت و به معنای منع و حفظ از غیر حلال و غیر زیبا است، [19] در حقیقت ریشه درونی برای حجاب بیرونی است و پوشش ظاهر کمک به تقویت روحیه عفاف و خویشتنداری می کند.در جای دیگر می فرماید: «و هرگاه از زنان رسول، متاعی می طلبید از پس پرده بطلبید، که حجاب برای آن که دل های شما و آنها پاک و پاکیزه بماند بهتر است.» ذلکم أطهر لقلوبکم و قلوبهنّ[20] این کار برای پاکی دل های شما و آنها بهتر است. حضرت علی(علیه السلام) می فرماید: «صیانة المرأة أنعم لحالها و أدوم لجمالها».[21] حجاب و محفوظ بودن زن برای حال و وضعیت او بهتر و مفیدتر و موجب پایدارتر بودن زیبایی است.
3.2. شناخته شدن انسان به ایمان و عفاف و سالم ماندن از طمع دیگران:
از آیه 59 سوره احزاب استفاده می شود که چادر به سر کردن و پوشاندن زن موجب می شود تا بینندگان بفهمند که این زن، مسلمان و مؤمن و پاک است و ملعبه دست هوسرانان نمی باشد. «ذلک أدنی أن یعرفن فلا یؤذین و کان الله غفوراً رحیما» این کار برای اینکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است ; ) و اگر تاکنون خطا و کوتاهی از آنها سر زده توبه کنند) خداوند همواره آمرزنده رحیم است.
در نهج البلاغه آمده: «فانّ شدّة الحجاب ابقی علیهنّ»[22] حجاب و پوشش بیشتر زنان موجب بقاء و پایداری بیشتر آنها خواهد بود.
3.3. جلوگیری از فحشا و ایجاد آرامش روحی زنان و مردان:
در کلامی از امام رضا(علیه السلام) آمده: «نگاه به موهای زنان با حجاب، زنان ازدواج کرده و غیر آن ها، از آن رو حرام شده است که نگاه، مردان را بر می انگیزد و آنان را به فساد دعوت می کند، و انجام آنچه که نه حلال است و نه شایسته.»[23]
پوشش لازم و مناسب بانوان به همراه کنترل نگاه از سوی آقایان، موجب سلامتی محیط خانواده و کاهش تحریکات جنسی و به دنبال آن فحشا، تجاوز، جرم و جنایت می شود.
نبودن حریم میان زن و مرد و آزادی معاشرت های بی بندوبار، هیجان ها و التهاب های جنسی را فزونی می بخشد و تقاضای جنسی را به صورت یک عطش روحی و یک خواست اشباع ناشدنی در می آورد. غریزه جنسی مانند برخی صفات دیگر روحی غریزه ای نیرومند، عمیق و دریاصفت است، هر چه بیشتر اطاعت شود، سرکش تر می شود. وجود صاحبان حرمسراها مانند خسروپرویز وهارون الرشید در کنار قارون ها و فرعون ها در طول تاریخ و بالا رفتن میزان فحشا و تجاوزات جنسی در جوامع متمدن و آزاد امروزی، شاهد این گفتار است.
اسلام به قدرت شگرف این غریزه سرکش توجه کامل کرده است. روایات زیادی درباره خطرناک بودن «نگاه به نامحرم» و «خلوت با نامحرم» و «غریزه جنسی» وارد شده است.[24]
به همین دلیل اسلام تدابیر متعددی برای تعدیل این غریزه اندیشیده است مانند احکام نگاه، پوشش، محرم و نامحرم و روابط زن و مرد.
شهوت جنسی همانند شهوت مال و مقام سیری ناپذیر است. خیال خام و دروغ بزرگی است اگر کسی فکر کند که مردی از نگاه و تصاحب زیبارویان سیر می شود یا با روابط آزاد و فراوانی اسباب تحریک شهوت، کم کم مرد و زن از هم سیر خواهند شد; وقتی میل و تقاضا نامحدود شد، قهراً دست نیافتنی می شود و این محرومیت، موجب اختلالات روانی و عصیان می گردد.
3.4. کم کردن هزینه اقتصادی:
یکی از فواید حجاب بانوان در هنگام حضور در برابر نامحرم و از جمله پیامدهای فرعی وضع حکم پوشش، کاهش هزینه مالی پوشاک زنان است. استفاده از چادر یا پوشش های ساده و یکدست در اشکال و مدل های محدود، به طور طبیعی دامنه تنوع طلبی و استفاده از رنگ ها و مدل های نو به نو کوتاه می شود. زنان که به طور غریزی دنبال تنوع بیشتر، خودآرایی و خودنمایی هستند، این گونه در میان جمع و جامعه محدود و به تعبیری آزاد از قید شده و نیاز کمتری به خرید لباس های رنگارنگ و لوازم زینتی و آرایشی دارند.
3.5. استحکام پیوند خانوادگی:[25]
بدون تردید هر چیزی که موجب تحکیم پیوند خانوادگی و صمیمیت رابطه زوجین گردد برای کانون خانواده مفید است و در ایجاد یا حفظ آن باید حداکثر تلاش انجام شود. و برعکس هر چه موجب سستی این کانون شود باید با آن مبارزه کرد. و این امر مسلم است که اختصاص یافتن استمتاعات و التذاذهای جنسی به محیط خانوادگی و در چارچوب ازدواج، پیوند زناشویی را محکم می کند. معاشرت های آزاد و بی بندوبار پسران و دختران، ازدواج را به صورت یک تکلیف و محدودیت در می آورد که با نصیحت یا زور باید بر جوانان تحمیل کرد. در سیستم روابط آزاد جنسی پیمان ازدواج به دوران آزادی دختر و پسر خاتمه می دهد و آنها را وادار می کند که به یکدیگر وفادار باشند و در سیستم اسلامی به محرومیت و انتظار پایان می بخشد. از این رو در قدیم ازدواج شور و هیجان بیشتری داشت و به دنبال یک دوران انتظار و آرزو بود و با پادشاهی و سلطنت مقایسه می شد. خلاصه اینکه فراهم بودن شرایط برای بهره گیری و لذت از طریق نگاه، سخن گفتن، خندیدن، لمس کردن و مانند اینها نسبت به جنس مخالف، انسان را نسبت به همسر قانونی دلسرد می کند و عطشی در روح ایجاد می کند که با یک جرعه و دو جرعه سیراب نخواهد شد. مردانی که همه روزه زنان بسیاری را با آرایش های مختلف و لباس های رنگارنگ و جلوه های مختلف که قطعاً برخی از آنها زیباتر و جوان تر از همسر او هستند، به طور طبیعی تمایل کمتری به زن خود نشان می دهد بنابراین یکی از ثمرات حجاب، تحکیم بنیان زناشویی و خانواده و جلوگیری از طلاق و تنش های بین زوجین است.
3.6. استواری اجتماع و حفظ نیروی فعال:[26]
کشاندن تمتعات جنسی از محیط خانه به اجتماع، نیروی کار و فعالیت در جامعه را ضعیف می کند. شما می بینید که بر عکس آنچه مخالفین حجاب زن می گویند که «حجاب موجب استفاده نکردن از نیروی نیمی از افراد اجتماع است.» بی حجابی و روابط آزاد جنسی، در طولانی مدت موجب فرسایش و کاهش نیروی کل اجتماع است. حجاب اسلامی نیروی مرد و زن را هدایت و بیمه می کند و از هر کدام در امور مربوط به خود نهایت استفاده خواهد شد بدون اینکه این همه هزینه و نیرو و وقت از دو طرف ضایع شود.
اسلام با اصل بیرون رفتن زن از خانه و تحصیل و فعالیت اجتماعی و سیاسی و اقتصادی زن مخالف نیست بلکه بر مواردی همچون علم آموزی سفارش می کند، اما همه این امور باید در چارچوب دستورات و معیارهای اسلامی باشد.
اینجاست که در صورت تعارض بین برخی فعالیت ها در بیرون منزل با اغراض و تکالیف دینی مثل همسرداری، تربیت کودکان و آلوده نکردن محیط و ترک گناه در هر شکلی، باید بر رعایت احکام و اهداف الهی پای فشاری کرد. متأسفانه در بسیاری از اوقات و موارد حضور افراطی و حساب نشده زنان در دانشگاه، اداره و کارخانه و جامعه، این تبعات سوء را بدنبال داشته و دارد.[27]
آنچه مانع تحرک جامعه و فعالیتهای سازنده در ابعاد مختلف اجتماعی می شود، ستر زنان نیست، بلکه مانع حقیقی، پوشش نامناسب و اندام نیمه عریان و آرایش کردن و جلب جنس مخالف و گفتگو و خندیدن و اختلاط محیط کار و درس و بازار است.
3.7. ارزش و احترام زن:[28]
حریم نگه داشتن زن میان خود و مرد یکی از وسایل مرموزی بوده است که زن از ابتدا برای حفظ مقام و موقعیت خود در برابر مرد و احتمالا برای جبران ضعف در بُعد جسمی و سایر زمینه ها، از آن استفاده کرده است.
اسلام مخصوصاً تأکید کرده است که زن هر اندازه متین تر و باوقارتر حرکت کند و خود را در معرض نمایش و تماس و شناسایی برای مرد نگذارد، بر احترامش افزوده تر می شود.
4. دلایل تفاوت حد پوشش زن و مرد
شرایع حکیمانه آسمانی به جهت تفاوت های متعدد جسمی و روحی زن و مرد که در علوم مختلف مانند فیزیولوژی، تشریح و روان شناسی بخشی از آن ها به اثبات رسیده است حکم و وظیفه متفاوتی برای پوشش و نگاه دو گروه مقرر شده است. وقتی شرایط زن و مرد تفاوت اساسی با یکدیگر دارد، عدالت و حکمت در مقام قانون گذاری اقتضا می کند که تکلیف متفاوت و انتظارات جداگانه ای از زن و مرد داشته باشیم. یکسان نگاه کردن به مرد و زن در این مسئله عین ظلم و تبعیض است، مکاتب مادی و الحادی و فمینیست ها که در مقام ادعا طرفدار برابری زن و مرد در همه عرصه ها هستند، و البته در عمل خواهان پوشش هر چه کمتر زنان برای لذت گرایی هستند، هم به زنان ظلم می کنند و هم به مردان.
احکام دینی، از جمله حکم حجاب، تابع مصالح و مفاسد واقعی هستند و در اینجا به اختصار برخی از آنچه که شرایط متفاوت برای مرد و زن ایجاد می کند، برای تکمیل شدن بحث ذکر می کنیم.
میل جنسی مرد، شدیدتر از زن است یعنی مرد، جنبه شهوانی زیادتری دارد.[29]
واکنش های شهوی در نتیجه مشاهده جنس مخالف، تخیل درباره آن و مطالعه متن های جنسی، در مردان به مراتب بیشتر از زنان است.[30] حس بینایی مردان از زنان معمولا بیشتر است و حس شنوایی زنان قوی تر است، آستانه حس درد و لمس در زنان پایین تر است.[31] مردها بدنی عضلانی تر و دارای استخوان های بزرگ تر و محکم تر هستند، پوست بدن مرد ضخیم تر و خشن تر است. اما زن دارای عضلات کم تر و هیکل کوچک تر و پوستی نرم ولطیف هستند.
زن دوست دارد شنونده داشته باشد[32] و کسی او را نوازش کند.[33]
دختران برای جلب دیگران، با آرایش ظاهر و پوشیدن لباس زیبا به لذتی وصف ناپذیر دست می یابند و خودنمایی در جنس زن بیشتر به چشم می خورد.[34]
بنابراین وقتی زن لطیف تر و دوست داشتنی تر و خودآراتر شد، و از سویی دیگر مرد میل زیادی به سوی او دارد و با کوچکترین نگاه و نشانی از جنس مخالف، تحریک می شود و آسیب پذیر می گردد، برای کنترل و استفاده صحیح و سازنده از نیروی شهوت جنسی، قانون پوشش و نگاه تا جای ممکن راه تحریکات اضافی را می بندد و روابط شهوی محدود به زن و شوهر و ازدواج شرعی می گردد، در سایر موارد با ستر و کنترل نگاه، هر دو گروه موظفند شرایط جامعه را برای حرکت سالم و رابطه انسانی و نه جنسی (انسان با انسان نه زن با مرد) فراهم کنند. در غیر این صورت غریزه آرام و گاه خفته چنان بیدار و سرکش می شود که زن و مرد و تر و خشک را با هم می سوزاند و از انسانیت ساقط می کند.
به علاوه عرصه کار، فعالیت اجتماعی، اقتصادی و نظامی را اسلام در وهله اول به دلیل ویژگی های جسمی و روحی مرد به او سپرده است و این وظایف آزادی عمل بیشتری می طلبد.
مردها به خاطر ویژگیهای ذکر شده از جهت پوشش تکلیف کمتری دارند ولی از نظر نگاه محدودیت بیشتری دارند اما زنان برعکس وظیفه بیشتری در پوشاندن خود دارند و در بحث نگاه آزادی بیشتری دارند.
احکام جواز آرایش زن، بلکه تشویق به آن برای همسر، جواز استفاده از طلا، حریر و ابریشم خالص از مواردی است که مکمل توجیهات گذشته و تفاوت زن و مرد است، همان طور که می توان آنها را جزو امتیازات و حقوق بیشتر زنان در برابر تکلیف بیشتر و دشوارتر حجاب دانست.
5. پارهای از شبهات حجاب
5.1. برخی می گویند حجاب دلیل معقول و منطقی ندارد، بلکه ناشی از نظام پدرسالار یا ترویج رهبانیت و ترک دنیا، یا حسادت مردان یا عادت زنانه و از این قبیل امور است.
نقد و بررسی: اولاً، اصل پوشش، عمری به اندازه عمر بشریت دارد و هم نیازی طبیعی است و هم احساسی انسانی و اخلاقی و برآمده از حیا.
ثانیاً، در میان ملل مختلف، با مرام های گوناگون، پوشش فراگیر است و این نشانگر آن است که ریشه در اندیشه خاصی ندارد. اگر چه عوامل ذکر شده هر یک سهمی ولو اندک می توانند در رواج پوشش زن داشته باشند.
ثالثاً، ادله متعددی که برای حجاب ذکر شد، پشتوانه منطقی این امر است و با وجود آن اسباب، نیازی به توجیهات روانی و اقتصادی و سیاسی و غیر اینها نمی باشد.
5.2 حجاب مانع پیشرفت زنان است، یکی از ایرادهایی که از گذشته نسبت به پوشش زن وجود داشته این بوده که حجاب، مانع پیشرفت علمی و عملی زنان و عامل رکود جامعه است. حجاب باعث می شود که عملا نیمی از نیروی جامعه به هدر رود و در خانه دفن شود.
نقد و بررسی: اولاً، حجاب کامل زنان مانع فعالیت اجتماعی، اقتصادی و سیاسی آنان نیست. حضور زنان در طول تاریخ در همه این عرصه ها و نیز تجربه کنونی زنان فعال مسلمان و خصوصاً تاریخ انقلاب اسلامی بهترین گواه بر این مطلب است.
ثانیاً، بر عکس آنچه مانع پیشرفت علمی و عملی و اخلاقی هم مرد و هم زن می شود، بی حجابی و کم حجابی است. زنی که بی حجاب به عرصه اجتماعی می آید هم بخشی از وقت و نیرو و درآمد مالی خود را صرف آرایش و لباس و هزینه های دیگر می کند و هم بخشی از وقت و نیروی مردان را به خود جلب می کند و از بهره وری بیشتر جلوگیری می کند. روشنی این مطلب به حدی است که انسان را از ارائه دلیلی بیشتر و آمار و ارقام بی نیاز می سازد.
ثالثاً، معمولا این عده بر این باور هستند که ماندن زن در خانه و خانه داری را اتلاف وقت و نیرو می پندارند، در حالی که مقدس ترین مکان ها و مشاغل و مولدترین کارها، شغل مادری و خانه داری و همسرداری است. چه منطق و استدلال علمی وجود دارد نسبت به اینکه کارهمسران و مادران ما، در خانه، کار به حساب نمی آید و ارزش صرف عمر و توان ندارد؟ آیا ساختن در، پنجره، میز، صندلی و ماشین کار است اما ساختن و پرورش انسان اتلاف وقت و هرز رفتن انرژی است؟ کدام عاقلی چنین سخن می راند؟!
رابعاً، بنا به مصالح متعدد که مواردی از آن در طول تحقیق بیان شد، و برای تناسب کار با ساختمان جسمی و روحی افراد و اموری دیگر، وظیفه گرداندن چرخ اقتصاد و تأمین معاش را خداوند حکیم بر دوش مخلوقات مرد قرار داده است نه زن و بر همین اساس تکلیف اداره همسر و زن را هم بر دوش او قرار داده است، پس اساساً فعالیت اقتصادی به معنای خاص و مصطلح رایج از زنان خواسته نشده است تا کار نکردن بیرون از خانه آنان، هرز رفتن انرژی شمرده شود. به هر میزان زنان متعهد و مسئول ما، با رعایت همه موازین شرعی، کار اجتماعی و اقتصادی کردند و به رشد اقتصادی جامعه کمک کردند، البته خوب و مفیداست و کسی مانع اصل این فعالیت نیست، اما معنای این حرف این نیست که همه زنان و مردان را موظف به کار بیرون از خانه و مشارکت اقتصادی بدانیم و کانون خانواده و محفل گرم انس و رشد صفات انسانی را، از هم بپاشیم، و بعد اگر زنی در اداره و کارخانه حاضر نشد، او را نیروی تلف شده حساب کنیم.
5.3. حجاب زن توهین به بینندگان و نشانه بی اعتمادی است. زن وقتی همه بدن و سر خود را می پوشاند، اعلام می کند که به مردان اعتماد ندارد و آن ها را چشم و دل پاک نمی بیند تا بتوانند به زنان به جای نگاه شهوانی و جنسیتی به چشم انسانی نگاه کنند. پس حجاب دلیل بی اعتمادی به دیگران و بی حجابی نشانه اعتماد و حسن ظن به دیگران است.
نقد و بررسی: گوینده این سخنان از دو حال خارج نیست: یا آگاهی و توجه لازم را ندارد و یا دارای غرض و به دنبال لذت جویی بیشتر، که فرهنگ رایج دنیای امروز است، می باشد. دسته دوم باید اصلاح و درمان شوند و به مسیر انسانیت و دیانت برگردند. اما دسته اول باید به نکاتی چند توجه کنند:
اولاً، در این مبحث، سخن از اعتماد و بی اعتمادی اشتباه است. بحث بر سر تأثیر ظاهر افراد و بعد اجتماعی پوشش است. اندام زن و تأثیرپذیری مرد به گونه ای است که برای جلوگیری از تحریک مردان بیننده ـ که تاحدود زیادی غیر ارادی است ـ و سلامت اخلاقی و دینی آنان و نیز خود زنان، باید پوشش به گونه ای باشد که روابط افراد از حد انسانی به حد حیوانی متنزل نشود. به تعبیر بهتر پوشش کافی نشانه احترام به دیگران و انسانیت، سلامت و پاکی روح آن هاست، تا کنترل و آرامش مرد ناظر با دیدن بدن نیمه عریان زن، از بین نرود و در واقع وجود زن سدی برای کمال و سعادت دیگران واقع نشود.
ثانیاً، از باب جدل و أخذ به قضیه مقبوله می توان گفت، برعکس سخن مستشکل آن چه بسیاری مواقع در عرف نشانه بی ادبی و بی احترامی به دیگران است، حاضر شدن در برابر دیگران با پوشش کم و بدن برهنه یا نیمه عریان است. شما هیچ گاه در مقابل یک شخص محترم و مهم به این صورت ظاهر نمی شوید.
ثالثاً، باز هم از باب جدل می توان گفت کارهای زشت در میان مردم شناخته شده است. اما تاکنون شنیده نشده که پوشاندن دست و پا و سر توسط افراد یا زنان، از قبیل کارهای قبیح شمرده شده باشد.
رابعاً، حجاب زنان و پوشاندن جمیع سر و بدن، غیر از صورت و دست ها تا مچ، حکم روشن و ضروری اسلام و مستفاد از آیات و روایات متعدد است و با وجود دستور خداوند علیم و حکیم، نوبت به این اشکال نمی رسد و وظیفه زنان و مردان پذیرش این تعلیم الهی است.
خامساً، اگر گذاشتن در و قفل برای خانه، مغازه، ماشین و گنجینه نشانه عدم اعتماد و بی احترامی به سایر افراد است، پوشاندن بدن و حفظ عفت و حیا هم بی احترامی به دیگران خواهد بود. چرا که ارزش انسان و کرامت های اخلاقی به مراتب برتر از اشیاء و اموال است.
سادساً، افراد سالم و بی غرض هیچ گاه از بسته بودن درب منازل و مغازه ها و صندوق ها ناراحت نمی شوند و هیچ گاه اعتراض نمی کنند که چرا به وسایل و اموال خود قفل می زنید؟ مگر ما دزد و خائن و غیرقابل اعتماد هستیم که اشیاء خود را مخفی و محفوظ می کنید؟ اما افراد ناسالم برای پنهان کردن نیت سوء خود، چنین سخنانی را در قالب بحث علمی مطرح می کنند.
خلاصه
یکی از احکام متفاوت بین زن و مرد، مسأله پوشش بدن در حالات مختلف است. به دنبال آن حکم نگاه کردن هم متفاوت می شود. بحث ستر دو جا مطرح می شود. در حال نماز و طواف بر مردان لازم است تا عورتین خود را بپوشانند. اما زن باید تمام سر و بدن منهای صورت و دست ها تا مچ و پاها تا ابتدای ساق را در حال نماز بپوشانند. و در برابر نامحرم مرد باید عورتین را بپوشاند ولی زن باید غیر از صورت و دست ها تا مچ، کل بدن را بپوشانند. کما اینکه مرد به غیر این اعضاء به سایر بدن زن نمی تواند نگاه کند.
حجاب در پوشش بدن، نگاه کردن، سخن گفتن، راه رفتن و همه رفتارهای انسان باید جاری باشد.
دلیل بر لزوم مراعات پوشش عبارت است از آیه 59 از سوره احزاب، 30 و 31 از سوره نور، روایات، اجماع و سیره متشرعه، اصل پوشش و رعایت حریم انسانی را عقل و عرف عقلا هم تأیید می کنند.
حکمت هایی که برای حکم حجاب و نگاه می توان یاد کرد عبارتند از:
الف) پاکیزگی معنوی و تقویت عفاف و حیا؛
ب) شناخته شدن انسان به ایمان و عفاف و سالم ماندن از طمع دیگران؛
ج) جلوگیری از فحشا و ایجاد آرامش روحی زنان و مردان؛
د) کم کردن هزینه ی اقتصادی و تجملات؛
هـ) استحکام پیوند خانوادگی؛
و) استواری اجتماعی و حفظ نیروی فعّال؛
ز) ارزش و احترام زن.
اما حکمت و سرّ تفاوت حد پوشش برای زن و مرد مربوط می شود به میل جنسی شدیدتر مرد و تحریک زودتر حتی با نگاه و صدا و طلب مرد از یک سو و آرامش جنسی زن، لطافت، زیبایی و میل به آرایش و خود نمایی، از سوی دیگر. ضمنا صحنه کار و حضور اجتماعی، اقتصادی و نظامی در درجه اول به مردان سپرده شده چرا که این وظایف آزادی عمل بیشتری نیاز دارد.
اشکال منطقی نبودن و نداشتن دلیل عقلی بر حجاب وارد نیست چون اولا اصل پوشش همواره در طول عمر بشریت وجود داشته، ثانیا ملل مختلف با مرام های گوناگون ملزم به رعایت آن بوده اند، ثالثا ادله ذکر شده برای حجاب بهترین جواب بر این اشکال است.
ـ حجاب مانع پیشرفت زنان هم نیست چون اوّلاً، حجاب کامل مانع فعالیت اجتماعی، سیاسی و اقتصادی زنان در طول تاریخ نبوده است; ثانیاً، بر عکس بی حجابی معمولا باعث می شود بخشی از نیروها و ثروت ها صرف جلب توجه دیگران هنگام حضور در جامعه شود; ثالثاً، خانه داری، همسر داری و تربیت کودک مولدترین و مهم ترین مسئولیت ها است نه اینکه مزاحم پیشرفت باشد; رابعاً، خداوند متعال و حکیم با رعایت تناسب کارها و وظایف با جسم و روح افراد، کار اقتصادی و فعالیت خارج از منزل را بر دوش زنان نگذاشته تا شما کار نکردن آنان را هرز رفتن نیروها بدانید.
ـ اشکال اخیر که حجاب زن را توهین به بینندگان و نشانه بی اعتمادی می داند، نادرست است چون اولاً، بحث بر سر اعتماد نیست بلکه بر سر تأثیر ظاهر افراد بر دیگران است که به وسیله حجاب از اثرات سوء جلوگیری می شود; ثانیاً، از جهت عرفی عدم رعایت پوشش کافی در مقابل افراد محترم، حرکتی خلاف ادب و احترام است و این خلاف نظر مستشکل است; ثالثاً، تاکنون شنیده نشده که پوشاندن سر و دست و پا، جزو کارهای زشت شمرده شده باشد; رابعاً، با وجود امر الهی در مورد حجاب، این اشکال بی معنا است; خامساً، لازمه اشکال این است که بستن درب خانه و مغازه و ماشین و قفل کردن آن ها دالّ بر بی احترامی به عابران باشد و حال آن که چنین نیست، سادساً افراد سالم و بی غرض هیچگاه به بستن درب منازل و مغازه ها اعتراض نمی کنند، اعتراض هر شخصی، نشانه سوء نیت اوست.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1.جوادی آملی، عبدالله، زن در آیینه جلال و جمال، قم: اسراء، 1391.
2.اکبری، محمد رضا، حجاب زن مسلمان، تهران: شرکت چاپ و نشر بین الملل، 1390.
3.بیرقی اکبری، محمد رضا، تحلیلی نو و عملی از حجاب در عصر حاضر، اصفهان: شهید فهمیده، چاپ اول، 1376.
4.پورسیدآقایی، مسعود، حجاب میوۀ شناخت، قم: حضور، 1376.
5.جمشیدی، اسدالله، زن در فرهنگ و اندیشه اسلامی: جستاری در هستی شناسی زن، قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، 1385.
6.حسینی، فاطمهالسادات، چرا حجاب، قم: مهر امیرالمومنین، 1387.
7.طیب، مهدی، حجاب و حقوق زن در ترازوی ایمان، تهران: شریف، 1387.
8.علیپور، یوسف و اصغر رضایی، حجاب، آزادی یا اسارت، تبریز: احرار، 1384.
9.قطبی، هادی، منزلت زن از منظری دیگر، تهران: مؤلف، 1380.
10.محمدی آشنایی، علی، حجاب در ادیان الهی، قم: یاقوت، 1378.
11.مطهری، مرتضی، مسئلة حجاب، تهران: صدرا، 1393.
12.مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، تهران: صدرا، ۱۳۶۵.
13.مقدسی، محمد، در حریم حجاب، قم: نصایح، 1374.
پی نوشت ها:
[1]. اعراف، 20، 22، 26 و 27; طه، 121.
[2]. کاکس روت تریزویل، تاریخ لباس، ص 11.
[3]. عهد قدیم، سفر غزل غزل های سلیمان، باب 5.
[4]. عهد قدیم، سفر تکوین، باب 14.
[5]. حجازی، بنفشه، زن به ظن تاریخ، ص 71، 115، 141 و 198.
[6]. شاهنامه فردوسی.
[7]. ر. ک: کتب لغت مانند جوهری، صحاح اللغة، فیومی، المصباح المنیر، و...
[8]. نور، 31; احزاب، 59.
[9]. نور، 30 و 31.
[10]. احزاب، 32. یا نساء النبی لستن کأحد من النساء ان اتقیتن فلا تخضعن بالقول فیطمع الذی فی قلبه مرض و قلن قولاً معروفاً.
[11]. نور، 31.
[12]. احزاب، 33. و قرن فی بیوتکن ولا تبرجن تبرج الجاهلیة الاولی.
[13]. ر. ک: فیومی، المصباح المنیر; طریحی، مجمع البحرین; و شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، محمد حسین طباطبایی، همان; و محمد جواد مغنیه، تفسیر الکاشف، ذیل آیات مذکور.
[14]. وسائل الشیعة، ج 14، ص 146، ح 3، محمد بن یعقوب، عن احمد بن محمد بن عیسی، عن محمد بن خالد و الحسین بن سعید، عن القاسم بن عروة، عن عبدالله بن بکیر، عن زراره، عن ابی عبدالله(علیه السلام) فی قول الله عزوجل: الا ما ظهر منها» قال:الزینة الظاهرة، الکحل والخاتم.
[15]. همان، ح 4، عن الحسین بن محمد، عن احمد بن اسحاق، عن سعد بن مسلم، عن ابی بصیر، عن ابی عبدالله(علیه السلام) قال:سألته عن قول الله عزوجل و لا یبدین زینتهن الا ما ظهر منها» قال: الخاتم والمسکة و هی القلب.
[16]. طباطبایی حکیم، سید محسن، مستمسک العروة الوثقی، ج 5، ص 234.
[17]. نور 30.
[18]. نور، 60.
[19]. ر. ک: به فیومی، همان، ابن منظور، همان; راغب اصفهانی، معجم مفردات الفاظ القرآن.
[20]. احزاب، 53.
[21]. آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ح5820; محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج74، ص214.
[22]. نهج البلاغه، نامه 31.
[23]. بحارالانوار، ج 104، ص 34.
[24]. وسائل الشیعة، ج 14، باب 104، 106 و 132 از ابواب مقدمات نکاح.
[25]. مطهری، مرتضی، مسأله حجاب، ص 86 و نیز روح الله حسینیان، حریم عفاف، فصل اول، سید محمد باقر موسوی همدانی، پاسخ به پرسش های دینی، ج 2، سؤالات حجاب.
[26]. مطهری، مرتضی، همان، ص 90; حسینیان، روح الله، همان، فصل اول; و موسوی همدانی، محمد باقر، همان.
[27]. ر. ک به لطف الله صافی گلپایگانی، معارف دین، ج 1، فصل 9، فلسفه احکام، ص 274ـ281.
[28]. مرتضی مطهری، همان، ص 94; روح الله حسینیان، همان; و محمد باقر موسوی همدانی، همان.
[29]. نرمان ل. مان، اصول روان شناسی، ج 1، ص 348 351.
[30]. جمعی از نویسندگان، کتاب زن، ص 61، حمزه گنجی، روان شناسی تفاوتهای فردی، ص 203.
[31]. اتوکلاین برگ، روان شناسی تفاوت های فردی، ص 203ـ 206; خدا رحیمی و دیگران، روان شناسی زنان، ص 131 136.
[32]. اتوکلاین برگ، روان شناسی اجتماعی، ج 1، ص 314; حسین لطف آبادی، روان شناسی رشد، ص 64; آرتور گایتون و جان هال، فیزیولوژی پزشکی، ج 2، ص 1578، حمزه گنجی، همان، ص 204 و 205.
[33]. دیوید روبن و دیگران، دانستنیهای زناشویی، ص 283; جان گری، مردان مریخی و زنان ونوسی، ص 51 و 45.
[34]. جمعی از نویسندگان، کتاب زن، ص 433 و 434; اتوکلاین برگ، همان، ج 1، ص 317.
منبع: اندیشه قم