پرسش :
چرا در دین اسلام دیده شدن موی مرد اهمیتی ندارد ولی دیده شدن موی زن گناه است در حالی که جنس موها یکی هستند؟
پاسخ :
قبل از پرداختن به پاسخ سئوال تذکر یک نکته برای فهم فلسفه احکام ضروری است و آن اینکه: همه ما مسلمانان به وجود خدا معتقدیم خداوندی که یکی از صفات فعلی او حکمت است بدین معنی که هیچ کاری را بیهوده انجام نمی دهد و از آنجایی که احکام و شرایع از سوی خداوند آمده قطعا بیهوده و بی دلیل نمی باشد حال ممکن است گاهی عقل قادر به درک حکمت احکام باشد و گاهی نیز از حیطه عقل بشری فراتر بوده و عقل ما قادر به درک هدف و فلسفه آن حکم نباشد.
در هر صورت ما آنچه را که بدانیم از سوی خدا آمده با اعتقاد به حکیم بودن او بدون چون و چرا می پذیریم و اعقتقاد داریم که قطعا هدف و حکمتی در ورای آن حکم نهفته است، و بی شک به نفع ما می باشد.
مثلا همه ما می دانیم که نماز نوعی ارتباط با خالق است که انجام آن واجب می باشد و فواید و ثمرات بسیاری دارد و نمازهای واجب را اقامه می کنیم اما فلسفه و حکمت چرا در صبح باید دو رکعت نماز بخوانیم و در مغرب سه رکعت را نمی دانیم اما چون اعتقاد به حکمت الهی داریم اجرای فرمان او را برخود واجب دانسته و این عمل را به همان صورتی که خواسته شده انجام می دهیم.
همان طور که وقتی بیمار می شویم و به سراغ یک پزشک متخصص می رویم به او اعتماد کرده و هر آنچه او می گوید و هر دارویی که تجویز می کند بنابر خواست او و در زمان مقرر مصرف می کنیم، زیرا در این کار سررشته نداریم و بر علم پزشکی احاطه ای نداریم نمی پرسیم چرا فلان دارو؟ و چرا مثلا هر 6 ساعت یکبار. یعنی با اعتماد و اعتقاد به علم و آگاهی پزشک دستور او را انجام می دهیم چون مطمئن هستیم به نفع ماست.
در مورد حجاب و نوع و مقدار پوشش در آیات[1] و روایات[2] مطالبی آورده که بر طبق آنها پوشش زن را بدین صورت بیان نموده که واجب است تمام بدن زن به جز قرص صورت و دست ها تا مچ از نامحرم پوشیده شود.
اگر به این حکم دقت کنید که این مسأله اصلا ربطی به جنس مو ندارد چرا که تفاوتی بین جنس دست یک زن تا مچ و از مچ به بعد هم وجود ندارد.
مسأله حجاب از جمله مسائلی است که هم از لحاظ دینی و هم با توجه به علوم روز مثل روان شناسی و جامعه شناسی ضرورت آن به اثبات رسیده است؛ حفظ شخصیت زن، احساس امنیت، آرامش و وجود جامعه سالم و پاک همگی ارتباط مستقیمی با حجاب زنان جامعه دارد با کمی توجه می توان دریافت که دیدن موی مرد مفسده ای را به دنبال ندارد و باعث فساد و تباهی و گمراهی افراد جامعه نمی شود اما دیدن موی زن یا بدن زن باعث فساد می شود و همین فاسد شدن و تباهی جامعه است که دیدن موی زن یا بدن زن را گناه و حرام می کند.
در همین حکمی که بیان شد در صورتی که زن بداند، مرد نامحرم به قصد لذت به صورت و دست های معمولی و زینت نشده او نگاه می کند، پوشاندن صورت و دست ها هم لازم است.
امام رضا ـ علیه السلام ـ فرمودند: حرام است نگاه کردن به موهای زنان شوهردار و غیر شوهردار به خاطر اینکه نگاه کردن به موی زنان باعث به هیجان آمدن مردان می شود و مردان را به سوی فساد و وارد شدن در آن چیزی که حلال نیست و پسندیده نیست می کشاند و همین طور چیزهایی که شبیه مو هستند.[3]
همان طور که از سخن امام رضا ـ علیه السلام ـ بر می آید نگاه به موی زن موجب به فساد افتادن مردها می شود.
و همچنین نگاه کردن به سایر اعضای بدن زن که مردان را به هیجان می آورد نیز مانند موی زن جائز نیست.
لذا آن چیزی که موجب حرمت نظرکردن به زن است، اتفاقی است که در درون مرد می افتد یعنی او را از حالت عادی و طبیعی خارج می کند و در او تمایل به فساد و تعدی به حقوق زن ایجاد می کند و چون این دستوری است به تمام مردان جامعه که نگاه خود را از زنان بپوشانند، حتی از موی سر آنها با نادیده گرفتن این دستور خداوند توسط مردان جامعه، علاوه بر فساد و تعدی به حقوق زنان یک ناامنی و عدم مصونیت زنان در جامعه به وجود می آید و در جامعه ای که مردان به واسطه نگاه به زنان به هیجان آمده اند و در آنها تمایل به فساد و شکستن دستور خداوند به وجود آمده است، دیگر زنان در آن جامعه امنیت ندارند.
و زنان و دختران هر خانواده ای در معرض خطر و تعدی به حقوقشان قرار می گیرند و شاید به همین منظور باشد که پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ فرمودند: «النساء عورة».بدن زن لازم الستر است (پوشاندن ان لازم است).[4] بنابراین با پوشیده شدن زنان، جامعه، سالم می ماند و جامعه به جای پرداختن به مسائلی که آنها را به فساد و تباهی می اندازد در جهت رشد و پیشرفت گام بر می دارد و مردان آن جامعه با پرداختن به کار و تلاش و رشد و تعالی خود که لازمه آن اطاعت پروردگار است به مسائل فرعی و توجه به چیزهایی که مخالف رشد و سعادتمندی خود و جامعه هست مشغول نمی شوند.
و به تعبیر امام علی ـ علیه السلام ـ که می فرماید: حجاب برای بانوان مایه سلامت و استواری است.[5]
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. بیرقی اکبری، محمد رضا، تحلیلی نو و عملی از حجاب در عصر حاضر، اصفهان: شهید فهمیده، چاپ اول، 1376.
2. جوادی آملی، عبدالله، زن در آیینه جلال و جمال، قم: اسراء، 1391.
3. حسینی، فاطمهالسادات، چرا حجاب، قم: مهر امیرالمومنین، 1387.
4. شفیعی سروستانی، ابراهیم، حجاب: مسئولیتها و اختیارات دولت اسلامی، قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، 1387.
5. علیپور، یوسف و اصغر رضایی، حجاب، آزادی یا اسارت، تبریز: احرار، 1384.
6. فتاحی زاده، فتحیه، حجاب از دیدگاه قرآن و سنت، قم: بوستان کتاب قم، 1392.
7. محمدی آشنایی، علی، حجاب در ادیان الهی، قم: یاقوت، 1378.
8. مطهری، مرتضی، مسئلة حجاب، تهران: صدرا، 1393.
9. مقدسی، محمد، در حریم حجاب، قم: نصایح، 1374.
10.مهدیزاده، حسین، حجاب شناسی، قم: مرکز مدیریت حوزة علمیه قم، 1381.
پی نوشت ها:
[1]. نور / 31.
[2]. هر زنی که به خداوند سبحان و روز قیامت ایمان دارد، زینتش را برای غیر شوهرش آشکار نمی کند و همچنین موی سر و مچ خود را نمایان نمی سازد و هر زنی که این کارها را برای غیر شوهرش انجام دهد دین خود را فاسد کرده و خداوند را نسبت به خود خشمگین ساخته است. پیامبر اکرم(ص) مستدرک الوسائل، ج14، ص242.
[3]. حرعاملی، محمد، وسائل الشیعه، قم، مؤسسه آل البیت، چاپ اول، 1409ق، ج20، ص194.
[4]. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج100، ص250.
[5]. نهج البلاغه، نامه 31.
منبع: اندیشه قم
قبل از پرداختن به پاسخ سئوال تذکر یک نکته برای فهم فلسفه احکام ضروری است و آن اینکه: همه ما مسلمانان به وجود خدا معتقدیم خداوندی که یکی از صفات فعلی او حکمت است بدین معنی که هیچ کاری را بیهوده انجام نمی دهد و از آنجایی که احکام و شرایع از سوی خداوند آمده قطعا بیهوده و بی دلیل نمی باشد حال ممکن است گاهی عقل قادر به درک حکمت احکام باشد و گاهی نیز از حیطه عقل بشری فراتر بوده و عقل ما قادر به درک هدف و فلسفه آن حکم نباشد.
در هر صورت ما آنچه را که بدانیم از سوی خدا آمده با اعتقاد به حکیم بودن او بدون چون و چرا می پذیریم و اعقتقاد داریم که قطعا هدف و حکمتی در ورای آن حکم نهفته است، و بی شک به نفع ما می باشد.
مثلا همه ما می دانیم که نماز نوعی ارتباط با خالق است که انجام آن واجب می باشد و فواید و ثمرات بسیاری دارد و نمازهای واجب را اقامه می کنیم اما فلسفه و حکمت چرا در صبح باید دو رکعت نماز بخوانیم و در مغرب سه رکعت را نمی دانیم اما چون اعتقاد به حکمت الهی داریم اجرای فرمان او را برخود واجب دانسته و این عمل را به همان صورتی که خواسته شده انجام می دهیم.
همان طور که وقتی بیمار می شویم و به سراغ یک پزشک متخصص می رویم به او اعتماد کرده و هر آنچه او می گوید و هر دارویی که تجویز می کند بنابر خواست او و در زمان مقرر مصرف می کنیم، زیرا در این کار سررشته نداریم و بر علم پزشکی احاطه ای نداریم نمی پرسیم چرا فلان دارو؟ و چرا مثلا هر 6 ساعت یکبار. یعنی با اعتماد و اعتقاد به علم و آگاهی پزشک دستور او را انجام می دهیم چون مطمئن هستیم به نفع ماست.
در مورد حجاب و نوع و مقدار پوشش در آیات[1] و روایات[2] مطالبی آورده که بر طبق آنها پوشش زن را بدین صورت بیان نموده که واجب است تمام بدن زن به جز قرص صورت و دست ها تا مچ از نامحرم پوشیده شود.
اگر به این حکم دقت کنید که این مسأله اصلا ربطی به جنس مو ندارد چرا که تفاوتی بین جنس دست یک زن تا مچ و از مچ به بعد هم وجود ندارد.
مسأله حجاب از جمله مسائلی است که هم از لحاظ دینی و هم با توجه به علوم روز مثل روان شناسی و جامعه شناسی ضرورت آن به اثبات رسیده است؛ حفظ شخصیت زن، احساس امنیت، آرامش و وجود جامعه سالم و پاک همگی ارتباط مستقیمی با حجاب زنان جامعه دارد با کمی توجه می توان دریافت که دیدن موی مرد مفسده ای را به دنبال ندارد و باعث فساد و تباهی و گمراهی افراد جامعه نمی شود اما دیدن موی زن یا بدن زن باعث فساد می شود و همین فاسد شدن و تباهی جامعه است که دیدن موی زن یا بدن زن را گناه و حرام می کند.
در همین حکمی که بیان شد در صورتی که زن بداند، مرد نامحرم به قصد لذت به صورت و دست های معمولی و زینت نشده او نگاه می کند، پوشاندن صورت و دست ها هم لازم است.
امام رضا ـ علیه السلام ـ فرمودند: حرام است نگاه کردن به موهای زنان شوهردار و غیر شوهردار به خاطر اینکه نگاه کردن به موی زنان باعث به هیجان آمدن مردان می شود و مردان را به سوی فساد و وارد شدن در آن چیزی که حلال نیست و پسندیده نیست می کشاند و همین طور چیزهایی که شبیه مو هستند.[3]
همان طور که از سخن امام رضا ـ علیه السلام ـ بر می آید نگاه به موی زن موجب به فساد افتادن مردها می شود.
و همچنین نگاه کردن به سایر اعضای بدن زن که مردان را به هیجان می آورد نیز مانند موی زن جائز نیست.
لذا آن چیزی که موجب حرمت نظرکردن به زن است، اتفاقی است که در درون مرد می افتد یعنی او را از حالت عادی و طبیعی خارج می کند و در او تمایل به فساد و تعدی به حقوق زن ایجاد می کند و چون این دستوری است به تمام مردان جامعه که نگاه خود را از زنان بپوشانند، حتی از موی سر آنها با نادیده گرفتن این دستور خداوند توسط مردان جامعه، علاوه بر فساد و تعدی به حقوق زنان یک ناامنی و عدم مصونیت زنان در جامعه به وجود می آید و در جامعه ای که مردان به واسطه نگاه به زنان به هیجان آمده اند و در آنها تمایل به فساد و شکستن دستور خداوند به وجود آمده است، دیگر زنان در آن جامعه امنیت ندارند.
و زنان و دختران هر خانواده ای در معرض خطر و تعدی به حقوقشان قرار می گیرند و شاید به همین منظور باشد که پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ فرمودند: «النساء عورة».بدن زن لازم الستر است (پوشاندن ان لازم است).[4] بنابراین با پوشیده شدن زنان، جامعه، سالم می ماند و جامعه به جای پرداختن به مسائلی که آنها را به فساد و تباهی می اندازد در جهت رشد و پیشرفت گام بر می دارد و مردان آن جامعه با پرداختن به کار و تلاش و رشد و تعالی خود که لازمه آن اطاعت پروردگار است به مسائل فرعی و توجه به چیزهایی که مخالف رشد و سعادتمندی خود و جامعه هست مشغول نمی شوند.
و به تعبیر امام علی ـ علیه السلام ـ که می فرماید: حجاب برای بانوان مایه سلامت و استواری است.[5]
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. بیرقی اکبری، محمد رضا، تحلیلی نو و عملی از حجاب در عصر حاضر، اصفهان: شهید فهمیده، چاپ اول، 1376.
2. جوادی آملی، عبدالله، زن در آیینه جلال و جمال، قم: اسراء، 1391.
3. حسینی، فاطمهالسادات، چرا حجاب، قم: مهر امیرالمومنین، 1387.
4. شفیعی سروستانی، ابراهیم، حجاب: مسئولیتها و اختیارات دولت اسلامی، قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، 1387.
5. علیپور، یوسف و اصغر رضایی، حجاب، آزادی یا اسارت، تبریز: احرار، 1384.
6. فتاحی زاده، فتحیه، حجاب از دیدگاه قرآن و سنت، قم: بوستان کتاب قم، 1392.
7. محمدی آشنایی، علی، حجاب در ادیان الهی، قم: یاقوت، 1378.
8. مطهری، مرتضی، مسئلة حجاب، تهران: صدرا، 1393.
9. مقدسی، محمد، در حریم حجاب، قم: نصایح، 1374.
10.مهدیزاده، حسین، حجاب شناسی، قم: مرکز مدیریت حوزة علمیه قم، 1381.
پی نوشت ها:
[1]. نور / 31.
[2]. هر زنی که به خداوند سبحان و روز قیامت ایمان دارد، زینتش را برای غیر شوهرش آشکار نمی کند و همچنین موی سر و مچ خود را نمایان نمی سازد و هر زنی که این کارها را برای غیر شوهرش انجام دهد دین خود را فاسد کرده و خداوند را نسبت به خود خشمگین ساخته است. پیامبر اکرم(ص) مستدرک الوسائل، ج14، ص242.
[3]. حرعاملی، محمد، وسائل الشیعه، قم، مؤسسه آل البیت، چاپ اول، 1409ق، ج20، ص194.
[4]. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج100، ص250.
[5]. نهج البلاغه، نامه 31.
منبع: اندیشه قم