پرسش :
آیا حجاب یک موضوع مادی است یا معنوی؟
پاسخ :
حجاب حکمی الهی است که مصالح زیادی را در بر گرفته است. مصالح حجاب هم مادی و هم معنوی است، هم فردی و هم اجتماعی، هم دنیوی و هم اخروی.
رعایت حکم حجاب در درجه اول نشانه فرمان پذیری و قبول ولایت الهی است. تعبد به دستورات الهی خود بیشترین مصلحت را در بردارد و منجر به محبوبیت نزد خداوند متعال می شود. چه مصلحتی بلند تر و بزرگتر از این که انسان به واسطه رعایت و التزام به دستور الهی محبوب خداوند متعال شود. خداوند متعال در حدیثی قدسی می فرماید: «... وَ مَا تَقَرَّبَ إِلَی عَبْدٌ بِشَیءٍ أَحَبَّ إِلَی مِمَّا افْتَرَضْتُ عَلَیهِ وَ إِنَّهُ لَیتَقَرَّبُ إِلَی بِالنَّافِلَةِ حَتَّی أُحِبَّهُ فَإِذَا أَحْبَبْتُهُ کنْتُ سَمْعَهُ الَّذِی یسْمَعُ بِهِ وَ بَصَرَهُ الَّذِی یبْصِرُ بِهِ وَ لِسَانَهُ الَّذِی ینْطِقُ بِهِ وَ یدَهُ الَّتِی یبْطِشُ بِهَا إِنْ دَعَانِی أَجَبْتُهُ وَ إِنْ سَأَلَنِی أَعْطَیتُهُ؛ هیچ چیز مثل انجام واجبات باعث نمی شود که بنده من محبوب من گردد و به من نزدیک شود، و همانا او بوسیله انجام مستحبات بمن نزدیک شود تا آنجا که من او را دوست بدارم، و هنگامی که او را دوست بدارم گوش او شوم همان گوشی که با آن می شنود و چشم او گردم همان چشمی که با آن ببیند، و زبانش شوم همان زبانی که با آن سخن گوید، و دست او گردم، همان دستی که با آن بگیرد، اگر مرا بخواند اجابتش کنم، و اگر از من خواهشی کند به او بدهم».[1]
خداوند متعال در آیه 59 سوره احزاب به یکی از حکمت های مادی، دنیوی و اجتماعی حجاب اشاره می نماید و می فرماید: یا أَیهَا النَّبِی قُلْ لِأَزْواجِک وَ بَناتِک وَ نِساءِ الْمُؤْمِنینَ یدْنینَ عَلَیهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذلِک أَدْنی أَنْ یعْرَفْنَ فَلا یؤْذَینَ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحیماً؛ ای پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: «جلباب ها [روسری های بلند] خود را بر خویش فروافکنند، این کار برای اینکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است، خداوند همواره آمرزنده رحیم است».
یعنی حجاب باعث بازشناسی زنان عفیف و مومن می گردد و بدین وسیله مورد آزار و تعرض اشخاص لاابالی قرار نمی گیرند. حجاب یک «نه» بزرگ به کسانی است که قصد استفاده ابزاری و شهوانی از شخص و شخصیت زن دارند.
خداوند متعال در آیه 31 سوره نور، بعد از دستور به حجاب و حدود و ثغور آن، فلاح و رستگاری را به عنوان یکی دیگر از حکمت های حفظ حجاب مطرح می کند: وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ یحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا یبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْیضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلی جُیوبِهِنَّ وَ لا یبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبائِهِنَّ أَوْ آباءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنائِهِنَّ أَوْ أَبْناءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنی إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنی أَخَواتِهِنَّ أَوْ نِسائِهِنَّ أَوْ ما مَلَکتْ أَیمانُهُنَّ أَوِ التَّابِعینَ غَیرِ أُولِی الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذینَ لَمْ یظْهَرُوا عَلی عَوْراتِ النِّساءِ وَ لا یضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیعْلَمَ ما یخْفینَ مِنْ زینَتِهِنَّ وَ تُوبُوا إِلَی اللَّهِ جَمیعاً أَیهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکمْ تُفْلِحُونَ؛ و به زنان با ایمان بگو چشمهای خود را (از نگاه هوس آلود) فروگیرند، و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را ـ جز آن مقدار که نمایان است ـ آشکار ننمایند و (اطراف) روسری های خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشانده شود)، و زینت خود را آشکار نسازند مگر برای شوهرانشان، یا پدرانشان، یا پدر شوهرانشان، یا پسرانشان، یا پسران همسرانشان، یا برادرانشان، یا پسران برادرانشان، یا پسران خواهرانشان، یا زنان هم کیششان، یا بردگانشان [کنیزانشان ]، یا افراد سفیه که تمایلی به زن ندارند، یا کودکانی که از امور جنسی مربوط به زنان آگاه نیستند و هنگام راه رفتن پاهای خود را به زمین نزنند تا زینت پنهانیشان دانسته شود (و صدای خلخال که برپا دارند به گوش رسد). و همگی بسوی خدا بازگردید ای مؤمنان، تا رستگار شوید».
رستگاری و فلاح در حجاب به صورت مطلق بیان شده و شامل رستگاری فردی، خانوادگی، اجتماعی، دنیوی و اخروی می گردد. در ادامه به برخی از این جنبه ها اشاره می کنیم.
حکمت ها یا به تعبیری اغراض و به اعتباری دیگر فواید متعددی را می توان با استفاده از قرآن، سنت و عقل ذکر کرد:
1. پاکیزگی معنوی و تقویت عفاف و حیا: با استفاده از آیات قرآن، اولین حکمت یا فایده ای که برای حکم حجاب و به همراه آن حفظ نگاه، می توان شمرد، طهارت روح است. در سوره نور بعد از دستور به حفظ نگاه و پوشاندن عورت می فرماید: ذلک أزکی لهم[2] این برای آنان پاکیزه تر است. و در مورد پیرزنان و توصیه به مراعات پوشش و ترک زینت حتی برای آنان می گوید: و أن یستعففن خیر لهنّ والله سمیع علیم[3] و اگر خود را بپوشانند برای آنان بهتر است؛ و خداوند شنوا و داناست.
عفاف که از ریشه عفت و به معنای منع و حفظ از غیر حلال و غیر زیبا است،[4] در حقیقت ریشه درونی برای حجاب بیرونی است و پوشش ظاهر کمک به تقویت روحیه عفاف و خویشتنداری می کند. در جای دیگر می فرماید: «و هرگاه از زنان رسول متاعی می طلبید از پس پرده بطلبید، که حجاب برای آن که دل های شما و آنها پاک و پاکیزه بماند بهتر است.» ذلکم أطهر لقلوبکم و قلوبهنّ[5] این کار برای پاکی دل های شما و آنها بهتر است. حضرت علی ـ علیه السلام ـ می فرماید: «صیانة المرأة أنعم لحالها و أدوم لجمالها».[6] حجاب و محفوظ بودن زن برای حال و وضعیت او بهتر و مفیدتر و موجب پایدارتر بودن زیبایی است.
2. شناخته شدن انسان به ایمان و عفاف و سالم ماندن از طمع دیگران: از آیه 59 سوره احزاب استفاده می شود که چادر به سر کردن و پوشاندن زن موجب می شود تا بینندگان بفهمند که این زن، مسلمان و مؤمن و پاک است و ملعبه دست هوسرانان نمی باشد. «ذلک أدنی أن یعرفن فلا یؤذین و کان الله غفوراً رحیما» این کار برای اینکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است)؛ و اگر تاکنون خطا و کوتاهی از آنها سر زده توبه کنند) خداوند همواره آمرزنده رحیم است.
در نهج البلاغه آمده: «فانّ شدّة الحجاب ابقی علیهنّ»[7] حجاب و پوشش بیشتر زنان موجب بقاء و پایداری بیشتر آنها خواهد بود. در روایتی دیگر حجاب را باعث پایداری در زیبایی زنان معرفی می کند.
3. جلوگیری از فحشا و ایجاد آرامش روحی زنان و مردان: در کلامی از امام رضا ـ علیه السلام ـ آمده: «نگاه به موهای زنان با حجاب، زنان ازدواج کرده و غیر آنها، از آن رو حرام شده است که نگاه، مردان را بر می انگیزد و آنان را به فساد دعوت می کند، و انجام آنچه که نه حلال است و نه شایسته.»[8]
پوشش لازم و مناسب بانوان به همراه کنترل نگاه از سوی آقایان، موجب سلامتی محیط خانواده و کاهش تحریکات جنسی و به دنبال آن فحشا، تجاوز، جرم و جنایت می شود.
نبودن حریم میان زن و مرد و آزادی معاشرت های بی بند و بار، هیجان ها و التهاب های جنسی را فزونی می بخشد و تقاضای جنسی را به صورت یک عطش روحی و یک خواست اشباع ناشدنی در می آورد. غریزه جنسی مانند برخی صفات دیگر روحی غریزه ای نیرومند، عمیق و دریا صفت است، هر چه بیشتر اطاعت شود، سرکش تر می شود. وجود صاحبان حرمسراها مانند خسروپرویز و هارون الرشید در کنار قارون ها و فرعون ها در طول تاریخ و بالا رفتن میزان فحشا و تجاوزات جنسی در جوامع متمدن و آزاد امروزی، شاهد این گفتار است.
اسلام به قدرت شگرف این غریزه سرکش توجه کامل کرده است. روایات زیادی درباره خطرناک بودن «نگاه به نامحرم» و «خلوت با نامحرم» و «غریزه جنسی» وارد شده است.[9]
به همین دلیل اسلام تدابیر متعددی برای تعدیل این غریزه اندیشیده است مانند احکام نگاه، پوشش، محرم و نامحرم و روابط زن و مرد.
شهوت جنسی همانند شهوت مال و مقام، سیری ناپذیر است. خیال خام و دروغ بزرگی است اگر کسی فکر کند که مردی از نگاه و تصاحب زیبارویان سیر می شود یا با روابط آزاد و فراوانی اسباب تحریک شهوت، کم کم مرد و زن از هم سیر خواهند شد؛ وقتی میل و تقاضا نامحدود شد، قهراً دست نیافتنی می شود و این محرومیت، موجب اختلالات روانی و عصیان می گردد.
از سوی دیگر قانون حجاب برای زنان نیز آرامش خاطر فراهم می آورد چرا که نه دغدغه پوشیدن لباس رنگارنگ و متنوع و تهیه مداوم آن را دارند و نه نگران اندام غیر موزون و نارسایی های دیگر هستند. چادر و لباس های بلند و آزاد کمک بسیار خوبی برای برقراری شرایط نسبتاً مشابهی برای خانم ها است. هم مانع غرور زیبارویان می شود و هم حافظ شرم و خودکم بینی دیگران.
در جبهه مقابل، عدم مراعات حجاب قهراً زمینه های بی قراری و فساد را فراهم می کند. بی حجابی، مردان را در جوامع مختلف خصوصاً جامعه اسلامی و مقید به قوانین ازدواج شرعی و قانونی دچار آثار سوء روانی مانند عقده دار شدن می کند. چرا که وقتی انسان چیز مورد علاقه خود را نبیند به آن میل پیدا نمی کند یا میل اندکی دارد و در نتیجه تعادل روانی دارد؛ و اگر ببیند و به آن دست پیدا کند باز هم تعادل روحی دارد، اما اگر ببیند و میل او تحریک شود و به آن دست نیابد، دچار ناآرامی می شود و در صورت تکرار و استمرار به عقده روانی تبدیل می شود. این عقده های روانی به صورت ناهنجاری های مختلف مانند تجاوز، بروز پیدا می کند.
4. کم کردن هزینه اقتصادی: یکی از فواید حجاب بانوان در هنگام حضور در برابر نامحرم و از جمله پیامدهای فرعی وضع حکم پوشش، کاهش هزینه مالی پوشاک زنان است. استفاده از چادر یا پوشش های ساده و یکدست در اشکال و مدل های محدود، به طور طبیعی دامنه تنوع طلبی و استفاده از رنگ ها و مدل های نو به نو کوتاه می شود. زنان که به طور غریزی دنبال تنوع بیشتر، خودآرایی و خودنمایی هستند، این گونه در میان جمع و جامعه محدود و به تعبیری آزاد از قید شده و نیاز کمتری به خرید لباس های رنگارنگ و لوازم زینتی و آرایشی دارند.
5. استحکام پیوند خانوادگی:[10] بدون تردید هر چیزی که موجب تحکیم پیوند خانوادگی و صمیمیت رابطه زوجین گردد برای کانون خانواده مفید است و در ایجاد یا حفظ آن باید حداکثر تلاش انجام شود. و برعکس هر چه موجب سستی این کانون شود باید با آن مبارزه کرد. و این امر مسلم است که اختصاص یافتن استمتاعات و التذاذهای جنسی به محیط خانوادگی و در چارچوب ازدواج، پیوند زناشویی را محکم می کند. معاشرت های آزاد و بی بندوبار پسران و دختران، ازدواج را به صورت یک تکلیف و محدودیت در می آورد که با نصیحت یا زور باید بر جوانان تحمیل کرد. در سیستم روابط آزاد جنسی پیمان ازدواج به دوران آزادی دختر و پسر خاتمه می دهد و آنها را وادار می کند که به یکدیگر وفادار باشند و در سیستم اسلامی به محرومیت و انتظار پایان می بخشد. از این رو در قدیم، ازدواج، شور و هیجان بیشتری داشت و به دنبال یک دوران انتظار و آرزو بود و با پادشاهی و سلطنت مقایسه می شد. خلاصه اینکه فراهم بودن شرایط برای بهره گیری و لذت از طریق نگاه، سخن گفتن، خندیدن، لمس کردن و مانند اینها نسبت به جنس مخالف، انسان را نسبت به همسر قانونی دلسرد می کند و عطشی در روح ایجاد می کند که با یک جرعه و دو جرعه سیراب نخواهد شد. مردانی که همه روزه زنان بسیاری را با آرایش های مختلف و لباس های رنگارنگ و جلوه های مختلف که قطعاً برخی از آنها زیباتر و جوان تر از همسر او هستند، به طور طبیعی تمایل کمتری به زن خود نشان می دهد بنابراین یکی از ثمرات حجاب، تحکیم بنیان زناشویی و خانواده و جلوگیری از طلاق و تنش های بین زوجین است.
6. استواری اجتماع و حفظ نیروی فعال:[11] کشاندن تمتعات جنسی از محیط خانه به اجتماع، نیروی کار و فعالیت در جامعه را ضعیف می کند. بر عکس آنچه مخالفین حجاب زن می گویند که «حجاب موجب استفاده نکردن از نیروی نیمی از افراد اجتماع است.» بی حجابی و روابط آزاد جنسی، در طولانی مدت موجب فرسایش و کاهش نیروی کل اجتماع است. حجاب اسلامی نیروی مرد و زن را هدایت و بیمه می کند و از هر کدام در امور مربوط به خود نهایت استفاده خواهد شد بدون اینکه این همه هزینه و نیرو و وقت از دو طرف ضایع شود.
اسلام با اصل بیرون رفتن زن از خانه و تحصیل و فعالیت اجتماعی و سیاسی و اقتصادی زن مخالف نیست بلکه بر مواردی همچون علم آموزی، سفارش می کند، اما همه این امور باید در چارچوب دستورات و معیارهای اسلامی باشد.
اینجاست که در صورت تعارض بین برخی فعالیت ها در بیرون منزل با اغراض و تکالیف دینی مثل همسرداری، تربیت کودکان و آلوده نکردن محیط و ترک گناه در هر شکلی، باید بر رعایت احکام و اهداف الهی پای فشاری کرد. متأسفانه در بسیاری از اوقات و موارد حضور افراطی و حساب نشده زنان در دانشگاه، اداره و کارخانه و جامعه، این تبعات سوء را بدنبال داشته و دارد.[12]
آنچه مانع تحرک جامعه و فعالیتهای سازنده در ابعاد مختلف اجتماعی می شود، ستر زنان نیست، بلکه مانع حقیقی، پوشش نامناسب و اندام نیمه عریان و آرایش کردن و جلب جنس مخالف و گفتگو و خندیدن و اختلاط محیط کار و درس و بازار است.
7. ارزش و احترام زن:[13] حریم نگه داشتن زن میان خود و مرد یکی از وسایل مرموزی بوده است که زن از ابتدا برای حفظ مقام و موقعیت خود در برابر مرد و احتمالا برای جبران ضعف در بُعد جسمی و سایر زمینه ها، از آن استفاده کرده است.
اسلام مخصوصاً تأکید کرده است که زن هر اندازه متین تر و باوقارتر حرکت کند و خود را در معرض نمایش و تماس و شناسایی برای مرد نگذارد، بر احترامش افزوده تر می شود.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1.جوادی آملی، عبدالله، زن در آیینه جلال و جمال، قم: اسراء، 1391.
2.مطهری، مرتضی، مسئلة حجاب، تهران: صدرا، 1393.
3.اکبری، محمد رضا، حجاب زن مسلمان، تهران: شرکت چاپ و نشر بین الملل، 1390.
4.بیرقی اکبری، محمد رضا، تحلیلی نو و عملی از حجاب در عصر حاضر، اصفهان: شهید فهمیده، چاپ اول، 1376.
5.پورسیدآقایی، مسعود، حجاب میوۀ شناخت، قم: حضور، 1376.
پی نوشت ها:
[1]. محمد بن یعقوب کلینی، اصول کافی، ترجمه مصطفوی، ج4، ص53.
[2]. نور / 30.
[3]. نور / 60.
[4]. ر.ک: به فیومی، همان، ابن منظور، همان؛ راغب اصفهانی، معجم مفردات الفاظ القرآن.
[5]. احزاب / 53.
[6]. آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ح5820؛ محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج74، ص214.
[7]. نهج البلاغه، نامه 31.
[8]. بحارالانوار، ج104، ص34.
[9]. وسائل الشیعة، ج14، باب 104، ص106 و 132 از ابواب مقدمات نکاح.
[10]. مطهری، مرتضی، مسأله حجاب، ص 86؛ روح الله حسینیان، حریم عفاف، فصل اول، موسوی همدانی، سید محمد باقر، پاسخ به پرسش های دینی، ج 2، سؤالات حجاب.
[11]. مطهری، مرتضی، همان، ص 90؛ روح الله حسینیان، همان، فصل اول؛ و محمد باقر موسوی همدانی، همان.
[12]. ر.ک به صافی گلپایگانی، لطف الله، معارف دین، ج 1، فصل 9، فلسفه احکام، ص 274ـ281.
[13]. مطهری، مرتضی، همان، ص 94؛ حسینیان، روح الله، همان؛ و موسوی همدانی، محمد باقر، همان.
منبع: اندیشه قم
حجاب حکمی الهی است که مصالح زیادی را در بر گرفته است. مصالح حجاب هم مادی و هم معنوی است، هم فردی و هم اجتماعی، هم دنیوی و هم اخروی.
رعایت حکم حجاب در درجه اول نشانه فرمان پذیری و قبول ولایت الهی است. تعبد به دستورات الهی خود بیشترین مصلحت را در بردارد و منجر به محبوبیت نزد خداوند متعال می شود. چه مصلحتی بلند تر و بزرگتر از این که انسان به واسطه رعایت و التزام به دستور الهی محبوب خداوند متعال شود. خداوند متعال در حدیثی قدسی می فرماید: «... وَ مَا تَقَرَّبَ إِلَی عَبْدٌ بِشَیءٍ أَحَبَّ إِلَی مِمَّا افْتَرَضْتُ عَلَیهِ وَ إِنَّهُ لَیتَقَرَّبُ إِلَی بِالنَّافِلَةِ حَتَّی أُحِبَّهُ فَإِذَا أَحْبَبْتُهُ کنْتُ سَمْعَهُ الَّذِی یسْمَعُ بِهِ وَ بَصَرَهُ الَّذِی یبْصِرُ بِهِ وَ لِسَانَهُ الَّذِی ینْطِقُ بِهِ وَ یدَهُ الَّتِی یبْطِشُ بِهَا إِنْ دَعَانِی أَجَبْتُهُ وَ إِنْ سَأَلَنِی أَعْطَیتُهُ؛ هیچ چیز مثل انجام واجبات باعث نمی شود که بنده من محبوب من گردد و به من نزدیک شود، و همانا او بوسیله انجام مستحبات بمن نزدیک شود تا آنجا که من او را دوست بدارم، و هنگامی که او را دوست بدارم گوش او شوم همان گوشی که با آن می شنود و چشم او گردم همان چشمی که با آن ببیند، و زبانش شوم همان زبانی که با آن سخن گوید، و دست او گردم، همان دستی که با آن بگیرد، اگر مرا بخواند اجابتش کنم، و اگر از من خواهشی کند به او بدهم».[1]
خداوند متعال در آیه 59 سوره احزاب به یکی از حکمت های مادی، دنیوی و اجتماعی حجاب اشاره می نماید و می فرماید: یا أَیهَا النَّبِی قُلْ لِأَزْواجِک وَ بَناتِک وَ نِساءِ الْمُؤْمِنینَ یدْنینَ عَلَیهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذلِک أَدْنی أَنْ یعْرَفْنَ فَلا یؤْذَینَ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحیماً؛ ای پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: «جلباب ها [روسری های بلند] خود را بر خویش فروافکنند، این کار برای اینکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است، خداوند همواره آمرزنده رحیم است».
یعنی حجاب باعث بازشناسی زنان عفیف و مومن می گردد و بدین وسیله مورد آزار و تعرض اشخاص لاابالی قرار نمی گیرند. حجاب یک «نه» بزرگ به کسانی است که قصد استفاده ابزاری و شهوانی از شخص و شخصیت زن دارند.
خداوند متعال در آیه 31 سوره نور، بعد از دستور به حجاب و حدود و ثغور آن، فلاح و رستگاری را به عنوان یکی دیگر از حکمت های حفظ حجاب مطرح می کند: وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ یحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا یبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْیضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلی جُیوبِهِنَّ وَ لا یبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبائِهِنَّ أَوْ آباءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنائِهِنَّ أَوْ أَبْناءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنی إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنی أَخَواتِهِنَّ أَوْ نِسائِهِنَّ أَوْ ما مَلَکتْ أَیمانُهُنَّ أَوِ التَّابِعینَ غَیرِ أُولِی الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذینَ لَمْ یظْهَرُوا عَلی عَوْراتِ النِّساءِ وَ لا یضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیعْلَمَ ما یخْفینَ مِنْ زینَتِهِنَّ وَ تُوبُوا إِلَی اللَّهِ جَمیعاً أَیهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکمْ تُفْلِحُونَ؛ و به زنان با ایمان بگو چشمهای خود را (از نگاه هوس آلود) فروگیرند، و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را ـ جز آن مقدار که نمایان است ـ آشکار ننمایند و (اطراف) روسری های خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشانده شود)، و زینت خود را آشکار نسازند مگر برای شوهرانشان، یا پدرانشان، یا پدر شوهرانشان، یا پسرانشان، یا پسران همسرانشان، یا برادرانشان، یا پسران برادرانشان، یا پسران خواهرانشان، یا زنان هم کیششان، یا بردگانشان [کنیزانشان ]، یا افراد سفیه که تمایلی به زن ندارند، یا کودکانی که از امور جنسی مربوط به زنان آگاه نیستند و هنگام راه رفتن پاهای خود را به زمین نزنند تا زینت پنهانیشان دانسته شود (و صدای خلخال که برپا دارند به گوش رسد). و همگی بسوی خدا بازگردید ای مؤمنان، تا رستگار شوید».
رستگاری و فلاح در حجاب به صورت مطلق بیان شده و شامل رستگاری فردی، خانوادگی، اجتماعی، دنیوی و اخروی می گردد. در ادامه به برخی از این جنبه ها اشاره می کنیم.
حکمت ها یا به تعبیری اغراض و به اعتباری دیگر فواید متعددی را می توان با استفاده از قرآن، سنت و عقل ذکر کرد:
1. پاکیزگی معنوی و تقویت عفاف و حیا: با استفاده از آیات قرآن، اولین حکمت یا فایده ای که برای حکم حجاب و به همراه آن حفظ نگاه، می توان شمرد، طهارت روح است. در سوره نور بعد از دستور به حفظ نگاه و پوشاندن عورت می فرماید: ذلک أزکی لهم[2] این برای آنان پاکیزه تر است. و در مورد پیرزنان و توصیه به مراعات پوشش و ترک زینت حتی برای آنان می گوید: و أن یستعففن خیر لهنّ والله سمیع علیم[3] و اگر خود را بپوشانند برای آنان بهتر است؛ و خداوند شنوا و داناست.
عفاف که از ریشه عفت و به معنای منع و حفظ از غیر حلال و غیر زیبا است،[4] در حقیقت ریشه درونی برای حجاب بیرونی است و پوشش ظاهر کمک به تقویت روحیه عفاف و خویشتنداری می کند. در جای دیگر می فرماید: «و هرگاه از زنان رسول متاعی می طلبید از پس پرده بطلبید، که حجاب برای آن که دل های شما و آنها پاک و پاکیزه بماند بهتر است.» ذلکم أطهر لقلوبکم و قلوبهنّ[5] این کار برای پاکی دل های شما و آنها بهتر است. حضرت علی ـ علیه السلام ـ می فرماید: «صیانة المرأة أنعم لحالها و أدوم لجمالها».[6] حجاب و محفوظ بودن زن برای حال و وضعیت او بهتر و مفیدتر و موجب پایدارتر بودن زیبایی است.
2. شناخته شدن انسان به ایمان و عفاف و سالم ماندن از طمع دیگران: از آیه 59 سوره احزاب استفاده می شود که چادر به سر کردن و پوشاندن زن موجب می شود تا بینندگان بفهمند که این زن، مسلمان و مؤمن و پاک است و ملعبه دست هوسرانان نمی باشد. «ذلک أدنی أن یعرفن فلا یؤذین و کان الله غفوراً رحیما» این کار برای اینکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است)؛ و اگر تاکنون خطا و کوتاهی از آنها سر زده توبه کنند) خداوند همواره آمرزنده رحیم است.
در نهج البلاغه آمده: «فانّ شدّة الحجاب ابقی علیهنّ»[7] حجاب و پوشش بیشتر زنان موجب بقاء و پایداری بیشتر آنها خواهد بود. در روایتی دیگر حجاب را باعث پایداری در زیبایی زنان معرفی می کند.
3. جلوگیری از فحشا و ایجاد آرامش روحی زنان و مردان: در کلامی از امام رضا ـ علیه السلام ـ آمده: «نگاه به موهای زنان با حجاب، زنان ازدواج کرده و غیر آنها، از آن رو حرام شده است که نگاه، مردان را بر می انگیزد و آنان را به فساد دعوت می کند، و انجام آنچه که نه حلال است و نه شایسته.»[8]
پوشش لازم و مناسب بانوان به همراه کنترل نگاه از سوی آقایان، موجب سلامتی محیط خانواده و کاهش تحریکات جنسی و به دنبال آن فحشا، تجاوز، جرم و جنایت می شود.
نبودن حریم میان زن و مرد و آزادی معاشرت های بی بند و بار، هیجان ها و التهاب های جنسی را فزونی می بخشد و تقاضای جنسی را به صورت یک عطش روحی و یک خواست اشباع ناشدنی در می آورد. غریزه جنسی مانند برخی صفات دیگر روحی غریزه ای نیرومند، عمیق و دریا صفت است، هر چه بیشتر اطاعت شود، سرکش تر می شود. وجود صاحبان حرمسراها مانند خسروپرویز و هارون الرشید در کنار قارون ها و فرعون ها در طول تاریخ و بالا رفتن میزان فحشا و تجاوزات جنسی در جوامع متمدن و آزاد امروزی، شاهد این گفتار است.
اسلام به قدرت شگرف این غریزه سرکش توجه کامل کرده است. روایات زیادی درباره خطرناک بودن «نگاه به نامحرم» و «خلوت با نامحرم» و «غریزه جنسی» وارد شده است.[9]
به همین دلیل اسلام تدابیر متعددی برای تعدیل این غریزه اندیشیده است مانند احکام نگاه، پوشش، محرم و نامحرم و روابط زن و مرد.
شهوت جنسی همانند شهوت مال و مقام، سیری ناپذیر است. خیال خام و دروغ بزرگی است اگر کسی فکر کند که مردی از نگاه و تصاحب زیبارویان سیر می شود یا با روابط آزاد و فراوانی اسباب تحریک شهوت، کم کم مرد و زن از هم سیر خواهند شد؛ وقتی میل و تقاضا نامحدود شد، قهراً دست نیافتنی می شود و این محرومیت، موجب اختلالات روانی و عصیان می گردد.
از سوی دیگر قانون حجاب برای زنان نیز آرامش خاطر فراهم می آورد چرا که نه دغدغه پوشیدن لباس رنگارنگ و متنوع و تهیه مداوم آن را دارند و نه نگران اندام غیر موزون و نارسایی های دیگر هستند. چادر و لباس های بلند و آزاد کمک بسیار خوبی برای برقراری شرایط نسبتاً مشابهی برای خانم ها است. هم مانع غرور زیبارویان می شود و هم حافظ شرم و خودکم بینی دیگران.
در جبهه مقابل، عدم مراعات حجاب قهراً زمینه های بی قراری و فساد را فراهم می کند. بی حجابی، مردان را در جوامع مختلف خصوصاً جامعه اسلامی و مقید به قوانین ازدواج شرعی و قانونی دچار آثار سوء روانی مانند عقده دار شدن می کند. چرا که وقتی انسان چیز مورد علاقه خود را نبیند به آن میل پیدا نمی کند یا میل اندکی دارد و در نتیجه تعادل روانی دارد؛ و اگر ببیند و به آن دست پیدا کند باز هم تعادل روحی دارد، اما اگر ببیند و میل او تحریک شود و به آن دست نیابد، دچار ناآرامی می شود و در صورت تکرار و استمرار به عقده روانی تبدیل می شود. این عقده های روانی به صورت ناهنجاری های مختلف مانند تجاوز، بروز پیدا می کند.
4. کم کردن هزینه اقتصادی: یکی از فواید حجاب بانوان در هنگام حضور در برابر نامحرم و از جمله پیامدهای فرعی وضع حکم پوشش، کاهش هزینه مالی پوشاک زنان است. استفاده از چادر یا پوشش های ساده و یکدست در اشکال و مدل های محدود، به طور طبیعی دامنه تنوع طلبی و استفاده از رنگ ها و مدل های نو به نو کوتاه می شود. زنان که به طور غریزی دنبال تنوع بیشتر، خودآرایی و خودنمایی هستند، این گونه در میان جمع و جامعه محدود و به تعبیری آزاد از قید شده و نیاز کمتری به خرید لباس های رنگارنگ و لوازم زینتی و آرایشی دارند.
5. استحکام پیوند خانوادگی:[10] بدون تردید هر چیزی که موجب تحکیم پیوند خانوادگی و صمیمیت رابطه زوجین گردد برای کانون خانواده مفید است و در ایجاد یا حفظ آن باید حداکثر تلاش انجام شود. و برعکس هر چه موجب سستی این کانون شود باید با آن مبارزه کرد. و این امر مسلم است که اختصاص یافتن استمتاعات و التذاذهای جنسی به محیط خانوادگی و در چارچوب ازدواج، پیوند زناشویی را محکم می کند. معاشرت های آزاد و بی بندوبار پسران و دختران، ازدواج را به صورت یک تکلیف و محدودیت در می آورد که با نصیحت یا زور باید بر جوانان تحمیل کرد. در سیستم روابط آزاد جنسی پیمان ازدواج به دوران آزادی دختر و پسر خاتمه می دهد و آنها را وادار می کند که به یکدیگر وفادار باشند و در سیستم اسلامی به محرومیت و انتظار پایان می بخشد. از این رو در قدیم، ازدواج، شور و هیجان بیشتری داشت و به دنبال یک دوران انتظار و آرزو بود و با پادشاهی و سلطنت مقایسه می شد. خلاصه اینکه فراهم بودن شرایط برای بهره گیری و لذت از طریق نگاه، سخن گفتن، خندیدن، لمس کردن و مانند اینها نسبت به جنس مخالف، انسان را نسبت به همسر قانونی دلسرد می کند و عطشی در روح ایجاد می کند که با یک جرعه و دو جرعه سیراب نخواهد شد. مردانی که همه روزه زنان بسیاری را با آرایش های مختلف و لباس های رنگارنگ و جلوه های مختلف که قطعاً برخی از آنها زیباتر و جوان تر از همسر او هستند، به طور طبیعی تمایل کمتری به زن خود نشان می دهد بنابراین یکی از ثمرات حجاب، تحکیم بنیان زناشویی و خانواده و جلوگیری از طلاق و تنش های بین زوجین است.
6. استواری اجتماع و حفظ نیروی فعال:[11] کشاندن تمتعات جنسی از محیط خانه به اجتماع، نیروی کار و فعالیت در جامعه را ضعیف می کند. بر عکس آنچه مخالفین حجاب زن می گویند که «حجاب موجب استفاده نکردن از نیروی نیمی از افراد اجتماع است.» بی حجابی و روابط آزاد جنسی، در طولانی مدت موجب فرسایش و کاهش نیروی کل اجتماع است. حجاب اسلامی نیروی مرد و زن را هدایت و بیمه می کند و از هر کدام در امور مربوط به خود نهایت استفاده خواهد شد بدون اینکه این همه هزینه و نیرو و وقت از دو طرف ضایع شود.
اسلام با اصل بیرون رفتن زن از خانه و تحصیل و فعالیت اجتماعی و سیاسی و اقتصادی زن مخالف نیست بلکه بر مواردی همچون علم آموزی، سفارش می کند، اما همه این امور باید در چارچوب دستورات و معیارهای اسلامی باشد.
اینجاست که در صورت تعارض بین برخی فعالیت ها در بیرون منزل با اغراض و تکالیف دینی مثل همسرداری، تربیت کودکان و آلوده نکردن محیط و ترک گناه در هر شکلی، باید بر رعایت احکام و اهداف الهی پای فشاری کرد. متأسفانه در بسیاری از اوقات و موارد حضور افراطی و حساب نشده زنان در دانشگاه، اداره و کارخانه و جامعه، این تبعات سوء را بدنبال داشته و دارد.[12]
آنچه مانع تحرک جامعه و فعالیتهای سازنده در ابعاد مختلف اجتماعی می شود، ستر زنان نیست، بلکه مانع حقیقی، پوشش نامناسب و اندام نیمه عریان و آرایش کردن و جلب جنس مخالف و گفتگو و خندیدن و اختلاط محیط کار و درس و بازار است.
7. ارزش و احترام زن:[13] حریم نگه داشتن زن میان خود و مرد یکی از وسایل مرموزی بوده است که زن از ابتدا برای حفظ مقام و موقعیت خود در برابر مرد و احتمالا برای جبران ضعف در بُعد جسمی و سایر زمینه ها، از آن استفاده کرده است.
اسلام مخصوصاً تأکید کرده است که زن هر اندازه متین تر و باوقارتر حرکت کند و خود را در معرض نمایش و تماس و شناسایی برای مرد نگذارد، بر احترامش افزوده تر می شود.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1.جوادی آملی، عبدالله، زن در آیینه جلال و جمال، قم: اسراء، 1391.
2.مطهری، مرتضی، مسئلة حجاب، تهران: صدرا، 1393.
3.اکبری، محمد رضا، حجاب زن مسلمان، تهران: شرکت چاپ و نشر بین الملل، 1390.
4.بیرقی اکبری، محمد رضا، تحلیلی نو و عملی از حجاب در عصر حاضر، اصفهان: شهید فهمیده، چاپ اول، 1376.
5.پورسیدآقایی، مسعود، حجاب میوۀ شناخت، قم: حضور، 1376.
پی نوشت ها:
[1]. محمد بن یعقوب کلینی، اصول کافی، ترجمه مصطفوی، ج4، ص53.
[2]. نور / 30.
[3]. نور / 60.
[4]. ر.ک: به فیومی، همان، ابن منظور، همان؛ راغب اصفهانی، معجم مفردات الفاظ القرآن.
[5]. احزاب / 53.
[6]. آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ح5820؛ محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج74، ص214.
[7]. نهج البلاغه، نامه 31.
[8]. بحارالانوار، ج104، ص34.
[9]. وسائل الشیعة، ج14، باب 104، ص106 و 132 از ابواب مقدمات نکاح.
[10]. مطهری، مرتضی، مسأله حجاب، ص 86؛ روح الله حسینیان، حریم عفاف، فصل اول، موسوی همدانی، سید محمد باقر، پاسخ به پرسش های دینی، ج 2، سؤالات حجاب.
[11]. مطهری، مرتضی، همان، ص 90؛ روح الله حسینیان، همان، فصل اول؛ و محمد باقر موسوی همدانی، همان.
[12]. ر.ک به صافی گلپایگانی، لطف الله، معارف دین، ج 1، فصل 9، فلسفه احکام، ص 274ـ281.
[13]. مطهری، مرتضی، همان، ص 94؛ حسینیان، روح الله، همان؛ و موسوی همدانی، محمد باقر، همان.
منبع: اندیشه قم