پرسش :
امروزه با پیشرفت علم و فناوری و رشد و تکامل یافتن عقل بشر، چه نیازی به حجاب و پوشش برای خانم ها وجود دارد؟
پاسخ :
قبل از پاسخ به این سؤال باید گفت: منافاتی بین علم و پیشرفت و ترقی بشر و تکامل عقل او و مسأله حجاب وجود ندارد، بلکه اصلا ربطی به هم ندارند، یعنی این چنین نیست که حجاب با علم و پیشرفت بشر تعارض داشته باشد و قابل جمع نباشد، باید دید منشأ این شبهه چیست؟ آیا با پیشرفت علمی و عقلانی بشر شهوت او و میل جنسی او از بین می رود که بگوییم دیگر نیازی به حجاب نیست؟
برای پاسخ به این سؤال ابتدا لازم است بیان گردد و آن این که؛ باید دید آیا نیازها و حالات بشر متغیر است یا ثابت، به این معنا که آیا نیازها و حالات روحی و روانی انسان با تغییر زمان تغییر میکند و یا امور مزبور دارای ثبات بوده و تغییری نمییابند. این تغیّر و ثبات در قوانینی که در این باره وضع میشود تأثیرگذار است؛ به این معنا که اگر امور ذکرشده دارای ثبات باشند همواره قوانینی ثابت در این زمینه وجود خواهد داشت و چنانچه از تغییر و دگرگونی برخوردار باشند قوانینی مربوط به آن در تغییر و دگرگونی خواهند بود. شهید مطهری در این باره می فرماید: «میدانید که محور فعالیت بشر احتیاج است؛ یعنی خدا انسان را در این دنیا با یک سلسله احتیاجات واقعی آفریده است. بشر به خوراک، پوشاک، مسکن، کشاورزی، خیاطی، حمل و نقل، مسافرت، علم آموختن، وسایل نقلیه و... احتیاج دارد؛ که همیشه در طول تاریخ ثابت بوده و هرگز تغییر نخواهند کرد. هم چنین بشر باید به روح خودش نظام بدهد، دستور العمل اخلاقی بدهد و این ها در همه زمان ها یک جور است، بشر باید به جامعه خود نظم بدهد، باید به رابطه خود با خدای خویش نظم بدهد. هم چنین است در مورد بعضی ارتباطاتی که بشر با مخلوقات دیگر زمین، درختان و حیوانات دارد، این ها احتیاجات ثابت و لایتغیر است. ولی انسان برای تأمین همین احتیاجات به یک سلسله ابزار و وسایل نیاز دارد، وسایل در هر عصر و زمانی فرق می کنند، چون وسایل در ابتکار خود بشر است. لذا حاجت های اولّی بشر ثابت است و حاجت های ثانوی یعنی حاجت هایی که انسان را به حاجت های اولی می رساند (همان وسائل) متغیر است».[1]
و در جای دیگر می فرماید: «یکی از چیزهایی که همیشه ثابت است و (در طول زمان تغییر نمی کند) روح است».[2]
در نتیجه این چنین نیست که تمام نیازها و حاجت ها و حالات انسان در طول زمان و با تغییر زمان، تغییر کنند. بلکه نیازها و حاجت های اولّی انسان و آن حالاتی که مخصوص به روح است همیشه ثابت اند و هرگز تغییر نمی کنند.
به طور مثال این چنین نیست که روزی برسد که بشر از لحاظ علمی به درجه بالایی نائل آید و عقلش کاملتر گردد، دیگر ظلم زشت نباشد، و یا «عدالت» نیکو نباشد، و یا انسان به خدا احتیاجی نداشته باشد و بندگی او را رها کند، بلکه هر اندازه علم پیشرفت کند و عقل انسان کامل تر گردد، حس بندگی و احتیاج او نسبت به خالق بیشتر می گردد.
حال باید دید علّت دستور پوشش و حجاب در اسلام چه عاملی بوده است و آیا آن عامل از حالات ثابت بشر و لایتغیر است و یا متغیر است و با طول زمان می تواند دچار تغییر و تحول شود که با رشد علم و ترقی بشر دیگر نیاز به آن نباشد.
شهید مطهری در این باره نیز مینویسد: «علت این که در اسلام دستور پوشش اختصاص به زنان یافته است این است که میل به خودنمایی و خودآرایی مخصوص زنان است، از نظر تصاحب قلبها و دلها، مرد شکار است و زن شکارچی؛ هم چنان که از نظر تصاحب جسم و تن، زن شکار است و مرد شکارچی؛ میل زن به خود آرایی از این حس شکارچیگری او ناشی میشود. در هیچ جای دنیا سابقه ندارد که مردان لباس های بدن نما و آرایش های تحریک کننده به کار برند. این زن است که به حکم طبیعت خاص خود میخواهد دلبری کند و مرد را دلباخته و در دام خود اسیر کند، لهذا انحراف تبرّج و برهنگی از انحراف های مخصوص زنان است و دستور پوشش را هم برای آنان مقرر ساخته است».[3] این مسئلهای است که حتی روانشناسان غربی نیز بدان معترفند.[4]
در نتیجه چون علت حجاب و پوشش وجود این میل در زن است، و این میل نیز در ذات زن مقرر شده و از حالات روحی، روانی است، ثابت بوده و هرگز تغییر نمی کند، از اینرو، حکم حجاب نبز از احکام تغییر ناپذیر به شمار میرود.
بنابراین، همانگونه که زنان اوّلیه این حس و میل را داشتهاند، زنان کنونی نیز همین حس را دارند و با رشد عقل و علم و تکنولوژی هرگز از بین نمیرود و آزاد گذاشتن این میل و نبود حجاب و پوشش در میان زنان جامعه آثار بسیار شوم و ناگواری به همراه دارد که جامعه را به فساد و تباهی میکشد، شهید مطهری در این باره آورده است: «نبود حریم میان زن و مرد و آزادی معاشرت های بی بند و بار هیجان ها و التهاب های جنسی را فزونی می بخشد و تقاضای سکس را به صورت یک عطش روحی و یک خواست اشباع نشدنی در می آورد، غریزه جنسی، غریزه ای نیرومند و عمیق و «دریا صفت» است. هر چه بیشتر اطاعت شود. بیشتر سرکش می گردد، همچون آتش که هر چه به آن بیشتر خوراک دهند، شعله ورتر می گردد. روح بشر فوق العاده تحریک پذیر است و اشتباه است که گمان کنیم، تحریک پذیری روح بشر محدود به حد خاصی است و پس از آن آرام می گیرد. هیچ مردی از تصاحب زیبا رویان و هیچ زنی از متوجه کردن مردان و تصاحب قلب آنان و بالاخره هیچ دلی از هوس سیر نمی شود، چرا در دنیای غرب (با این همه پیشرفت علمی و تکنولوژی) بیماری روانی زیاد است، علتش آزادی اخلاقی و تحریکات فراوان سکسی است که در سینماها، تئاترها و محافل رسمی و غیر رسمی و حتی در کوچه و خیابان های آن ها وجود دارد».[5]
این شهوات و میل جنسی در انسان، میلی نیست که با گذشت زمان از بین رود و به سردی گراید، بلکه انسان، ذاتا نسبت به جنس مخالف گرایش دارد و هرگز هم تغییر نمی کند، مرد نسبت به زنان زیبا تحریک می شود و آرامش روحی، روانی او از بین میرود و هر اندازه زن تحریک کنندهتر باشد (بدون پوشش) این حس در مرد بیشتر تحریک شده و جامعه را به فساد میکشاند، همچنانکه آرامش را از خود زن نیز سلب میکند و او نیز هر روز در فکر جذب مردان بیشتری است و شهوت رانی بیشتر.
به همین جهت، بهترین دستور، دستور اسلام است که زن خود را به راحتی در اختیار مرد قرار ندهد و راه سوء استفاده جنسی را بر او ببندد و بهترین راهکار برای تحقق این مقصود، برخورداری زن از پوشش و حجاب است.
سند گویای این مدعا، وجود سایتهای مبتذل بسیار در اینترنت و وجود صدها شبکه ماهواره ای در سراسر دنیا است که همگی از طرف کشورهای به اصطلاح متمدن و پیشرفته ایجاد شده و هرگز میل جنسی آنها رو به کاهش نرفته است، بلکه روز به روز افزایش یافته تا حدی که زن به یک کالا تبدیل شده و در کافه و کابارههای آن ها به عنوان یک عروس و آلت دست در آمده است اگر انسان با پیشرفت علم ترقی کرده و ارزش های انسانی را مدّ نظر قرار داده است، پس وجود چنین شبکه ها و سایت ها و مجله های سکسی و... چگونه توجیه می شود؟
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. اکبری، محمد رضا، حجاب زن مسلمان، تهران: شرکت چاپ و نشر بین الملل، 1390.
2. بیرقی اکبری، محمد رضا، تحلیلی نو و عملی از حجاب در عصر حاضر، اصفهان: شهید فهمیده، چاپ اول، 1376.
3. پورسیدآقایی، مسعود، حجاب میوۀ شناخت، قم: حضور، 1376.
4. جوادی آملی، عبدالله، زن در آیینه جلال و جمال، قم: اسراء، 1391.
5. حسینی، فاطمهالسادات، چرا حجاب، قم: مهر امیرالمومنین، 1387.
6. علیپور، یوسف و اصغر رضایی، حجاب، آزادی یا اسارت، تبریز: احرار، 1384.
7. محمدی آشنایی، علی، حجاب در ادیان الهی، قم: یاقوت، 1378.
8. مطهری، مرتضی، مسئلة حجاب، تهران: صدرا، 1393.
9. مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، تهران: صدرا، ۱۳۶۵.
پی نوشت ها:
[1]. مطهری، مرتضی، اسلام و مقتضیات زمان، انتشارات صدرا، چاپ بیست و سوم، 1384ش، ج1، ص119 و 118.
[2]. همان، ص125.
[3]. مطهری، مرتضی، مسأله حجاب، انتشارات صدرا، چاپ شصد و نهم، 1385، ص80،
[4]. مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، صدرا، چاپ چهل و سوم، 1385ش، ص171.
[5]. مسأله حجاب، همان، ص77.
منبع: اندیشه قم
قبل از پاسخ به این سؤال باید گفت: منافاتی بین علم و پیشرفت و ترقی بشر و تکامل عقل او و مسأله حجاب وجود ندارد، بلکه اصلا ربطی به هم ندارند، یعنی این چنین نیست که حجاب با علم و پیشرفت بشر تعارض داشته باشد و قابل جمع نباشد، باید دید منشأ این شبهه چیست؟ آیا با پیشرفت علمی و عقلانی بشر شهوت او و میل جنسی او از بین می رود که بگوییم دیگر نیازی به حجاب نیست؟
برای پاسخ به این سؤال ابتدا لازم است بیان گردد و آن این که؛ باید دید آیا نیازها و حالات بشر متغیر است یا ثابت، به این معنا که آیا نیازها و حالات روحی و روانی انسان با تغییر زمان تغییر میکند و یا امور مزبور دارای ثبات بوده و تغییری نمییابند. این تغیّر و ثبات در قوانینی که در این باره وضع میشود تأثیرگذار است؛ به این معنا که اگر امور ذکرشده دارای ثبات باشند همواره قوانینی ثابت در این زمینه وجود خواهد داشت و چنانچه از تغییر و دگرگونی برخوردار باشند قوانینی مربوط به آن در تغییر و دگرگونی خواهند بود. شهید مطهری در این باره می فرماید: «میدانید که محور فعالیت بشر احتیاج است؛ یعنی خدا انسان را در این دنیا با یک سلسله احتیاجات واقعی آفریده است. بشر به خوراک، پوشاک، مسکن، کشاورزی، خیاطی، حمل و نقل، مسافرت، علم آموختن، وسایل نقلیه و... احتیاج دارد؛ که همیشه در طول تاریخ ثابت بوده و هرگز تغییر نخواهند کرد. هم چنین بشر باید به روح خودش نظام بدهد، دستور العمل اخلاقی بدهد و این ها در همه زمان ها یک جور است، بشر باید به جامعه خود نظم بدهد، باید به رابطه خود با خدای خویش نظم بدهد. هم چنین است در مورد بعضی ارتباطاتی که بشر با مخلوقات دیگر زمین، درختان و حیوانات دارد، این ها احتیاجات ثابت و لایتغیر است. ولی انسان برای تأمین همین احتیاجات به یک سلسله ابزار و وسایل نیاز دارد، وسایل در هر عصر و زمانی فرق می کنند، چون وسایل در ابتکار خود بشر است. لذا حاجت های اولّی بشر ثابت است و حاجت های ثانوی یعنی حاجت هایی که انسان را به حاجت های اولی می رساند (همان وسائل) متغیر است».[1]
و در جای دیگر می فرماید: «یکی از چیزهایی که همیشه ثابت است و (در طول زمان تغییر نمی کند) روح است».[2]
در نتیجه این چنین نیست که تمام نیازها و حاجت ها و حالات انسان در طول زمان و با تغییر زمان، تغییر کنند. بلکه نیازها و حاجت های اولّی انسان و آن حالاتی که مخصوص به روح است همیشه ثابت اند و هرگز تغییر نمی کنند.
به طور مثال این چنین نیست که روزی برسد که بشر از لحاظ علمی به درجه بالایی نائل آید و عقلش کاملتر گردد، دیگر ظلم زشت نباشد، و یا «عدالت» نیکو نباشد، و یا انسان به خدا احتیاجی نداشته باشد و بندگی او را رها کند، بلکه هر اندازه علم پیشرفت کند و عقل انسان کامل تر گردد، حس بندگی و احتیاج او نسبت به خالق بیشتر می گردد.
حال باید دید علّت دستور پوشش و حجاب در اسلام چه عاملی بوده است و آیا آن عامل از حالات ثابت بشر و لایتغیر است و یا متغیر است و با طول زمان می تواند دچار تغییر و تحول شود که با رشد علم و ترقی بشر دیگر نیاز به آن نباشد.
شهید مطهری در این باره نیز مینویسد: «علت این که در اسلام دستور پوشش اختصاص به زنان یافته است این است که میل به خودنمایی و خودآرایی مخصوص زنان است، از نظر تصاحب قلبها و دلها، مرد شکار است و زن شکارچی؛ هم چنان که از نظر تصاحب جسم و تن، زن شکار است و مرد شکارچی؛ میل زن به خود آرایی از این حس شکارچیگری او ناشی میشود. در هیچ جای دنیا سابقه ندارد که مردان لباس های بدن نما و آرایش های تحریک کننده به کار برند. این زن است که به حکم طبیعت خاص خود میخواهد دلبری کند و مرد را دلباخته و در دام خود اسیر کند، لهذا انحراف تبرّج و برهنگی از انحراف های مخصوص زنان است و دستور پوشش را هم برای آنان مقرر ساخته است».[3] این مسئلهای است که حتی روانشناسان غربی نیز بدان معترفند.[4]
در نتیجه چون علت حجاب و پوشش وجود این میل در زن است، و این میل نیز در ذات زن مقرر شده و از حالات روحی، روانی است، ثابت بوده و هرگز تغییر نمی کند، از اینرو، حکم حجاب نبز از احکام تغییر ناپذیر به شمار میرود.
بنابراین، همانگونه که زنان اوّلیه این حس و میل را داشتهاند، زنان کنونی نیز همین حس را دارند و با رشد عقل و علم و تکنولوژی هرگز از بین نمیرود و آزاد گذاشتن این میل و نبود حجاب و پوشش در میان زنان جامعه آثار بسیار شوم و ناگواری به همراه دارد که جامعه را به فساد و تباهی میکشد، شهید مطهری در این باره آورده است: «نبود حریم میان زن و مرد و آزادی معاشرت های بی بند و بار هیجان ها و التهاب های جنسی را فزونی می بخشد و تقاضای سکس را به صورت یک عطش روحی و یک خواست اشباع نشدنی در می آورد، غریزه جنسی، غریزه ای نیرومند و عمیق و «دریا صفت» است. هر چه بیشتر اطاعت شود. بیشتر سرکش می گردد، همچون آتش که هر چه به آن بیشتر خوراک دهند، شعله ورتر می گردد. روح بشر فوق العاده تحریک پذیر است و اشتباه است که گمان کنیم، تحریک پذیری روح بشر محدود به حد خاصی است و پس از آن آرام می گیرد. هیچ مردی از تصاحب زیبا رویان و هیچ زنی از متوجه کردن مردان و تصاحب قلب آنان و بالاخره هیچ دلی از هوس سیر نمی شود، چرا در دنیای غرب (با این همه پیشرفت علمی و تکنولوژی) بیماری روانی زیاد است، علتش آزادی اخلاقی و تحریکات فراوان سکسی است که در سینماها، تئاترها و محافل رسمی و غیر رسمی و حتی در کوچه و خیابان های آن ها وجود دارد».[5]
این شهوات و میل جنسی در انسان، میلی نیست که با گذشت زمان از بین رود و به سردی گراید، بلکه انسان، ذاتا نسبت به جنس مخالف گرایش دارد و هرگز هم تغییر نمی کند، مرد نسبت به زنان زیبا تحریک می شود و آرامش روحی، روانی او از بین میرود و هر اندازه زن تحریک کنندهتر باشد (بدون پوشش) این حس در مرد بیشتر تحریک شده و جامعه را به فساد میکشاند، همچنانکه آرامش را از خود زن نیز سلب میکند و او نیز هر روز در فکر جذب مردان بیشتری است و شهوت رانی بیشتر.
به همین جهت، بهترین دستور، دستور اسلام است که زن خود را به راحتی در اختیار مرد قرار ندهد و راه سوء استفاده جنسی را بر او ببندد و بهترین راهکار برای تحقق این مقصود، برخورداری زن از پوشش و حجاب است.
سند گویای این مدعا، وجود سایتهای مبتذل بسیار در اینترنت و وجود صدها شبکه ماهواره ای در سراسر دنیا است که همگی از طرف کشورهای به اصطلاح متمدن و پیشرفته ایجاد شده و هرگز میل جنسی آنها رو به کاهش نرفته است، بلکه روز به روز افزایش یافته تا حدی که زن به یک کالا تبدیل شده و در کافه و کابارههای آن ها به عنوان یک عروس و آلت دست در آمده است اگر انسان با پیشرفت علم ترقی کرده و ارزش های انسانی را مدّ نظر قرار داده است، پس وجود چنین شبکه ها و سایت ها و مجله های سکسی و... چگونه توجیه می شود؟
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. اکبری، محمد رضا، حجاب زن مسلمان، تهران: شرکت چاپ و نشر بین الملل، 1390.
2. بیرقی اکبری، محمد رضا، تحلیلی نو و عملی از حجاب در عصر حاضر، اصفهان: شهید فهمیده، چاپ اول، 1376.
3. پورسیدآقایی، مسعود، حجاب میوۀ شناخت، قم: حضور، 1376.
4. جوادی آملی، عبدالله، زن در آیینه جلال و جمال، قم: اسراء، 1391.
5. حسینی، فاطمهالسادات، چرا حجاب، قم: مهر امیرالمومنین، 1387.
6. علیپور، یوسف و اصغر رضایی، حجاب، آزادی یا اسارت، تبریز: احرار، 1384.
7. محمدی آشنایی، علی، حجاب در ادیان الهی، قم: یاقوت، 1378.
8. مطهری، مرتضی، مسئلة حجاب، تهران: صدرا، 1393.
9. مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، تهران: صدرا، ۱۳۶۵.
پی نوشت ها:
[1]. مطهری، مرتضی، اسلام و مقتضیات زمان، انتشارات صدرا، چاپ بیست و سوم، 1384ش، ج1، ص119 و 118.
[2]. همان، ص125.
[3]. مطهری، مرتضی، مسأله حجاب، انتشارات صدرا، چاپ شصد و نهم، 1385، ص80،
[4]. مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، صدرا، چاپ چهل و سوم، 1385ش، ص171.
[5]. مسأله حجاب، همان، ص77.
منبع: اندیشه قم