پرسش :
حجاب در ایران قدیم، هندوستان، آسیا و اروپا قبل از ظهور اسلام چگونه بوده است لطفاً توضیح دهید؟
پاسخ :
نوشته حاضر روند پوشش قبل از اسلام را مورد بحث قرار داده و روشن است که در این مختصر نمی توان مسأله را به طور گسترده بحث نمود بنابراین برای مطالعه بیشتربه کتاب هایی که آخر بحث معرفی شده نیز رجوع کنید.
حجاب در ایران باستان و در میان قوم یهود و احتمالاً در هند وجود داشته است و از آنچه در قانون اسلام آمده سخت تر بوده است. اما در جاهلیت عرب حجاب وجود نداشته و به وسیلة اسلام در عرب پیدا شده است.
حجاب در ایران باستان
در ایران باستان زنان منزلتی عالی داشتند و با کمال آزادی و با روی گشاده در میان مردم آمد و شد می کردند. پس از داریوش مقام زن ـ مخصوصاً در میان ثروتمندان ـ تنزل پیدا کرد؛ زنان فقیر چون برای کار کردن ناچار بودند در میان مردم آمد و شد کنند آزادی خود را حفظ کردند ولی در مورد زنان دیگر گوشه نشینی زمان حیض که بر ایشان واجب بود رفته رفته امتداد پیدا کرد و سراسر زندگی اجتماعیشان را فرا گرفت. و این خود مبنای پرده پوشی در میان ایرانیان باستان به شمار می رفت. زنان طبقات بالای اجتماع جرأت آن را نداشتند که جز بر تخت روان روپوشدار از خانه بیرون بیایند و هرگز به آنان اجازه داده نمی شد که آشکارا با مردان آمیزش کنند. زنان شوهردار حق نداشتند هیچ مردی را حتی پدر و برادران خود را ببینند و نقشهائی که از ایران باستان بر جای مانده هیچ صورت زنی در آن دیده نمی شود و نامی از زن وجود ندارد. چنانچه پیداست حجاب سختی در ایران باستان حکمفرما بوده است چنانچه حتی پدران و برادران هم نسبت به زن نامحرم شمرده می شدند.[1]
در زمان ساسانیان نیز حجاب سختی حکمفرما بوده است. در ایران ساسانی تنها پوشیدگی زن نبوده است بلکه مخفی نگه داشتن زن بوده است. خود سری موبدان و شاهزادگان آن دوره به قدری بوده که اگر کسی زن زیبائی در خانه داشت نمی گذاشت کسی از وجودش آگاه شود و حتی الامکان او را پنهان می کرد زیرا اگر معلوم می شد که چنین زن زیبائی در خانه اش هست دیگر مالک او و احیاناً مالک جان خودش هم نبود و شاهزادگان و موبدان آن زن را تصاحب می کردند.
حجاب در هندوستان
در هند نیز حجاب سخت و شدیدی وجود داشته ولی درست معلوم نیست که قبل از نفوذ اسلام در هند وجود داشته است یا بعد از نفوذ اسلام در هند رواج پیدا کرده است. هندوهای غیرمسلمان تحت تأثیر مسلمانان مخصوصاً مسلمانان ایرانی حجاب زن را پذیرفته اند. اگر تمایل به ریاضت و ترک لذت را یکی از علل پدید آمدن حجاب بدانیم باید قبول کنیم که هند از قدیمیترین ایام حجاب را پذیرفته است که بعید به نظر می رسد.[2]
آن چه مسلم است این است که حجاب هندی نیز نظیر حجاب ایران باستان سخت و شدید بوده است.
حجاب در اروپا
در مورد اروپا قبل از اسلام فقط در بعضی موارد، به رعایت حجاب در آن اشاره شده مثل روم که بعضی از بزرگان تاریخ به آن اشاره دارند. ولی در اروپا چیزی که مشخص است هرچه که به طرف عصرحاضر آمده ایم حجاب برای زن کمتر شده است تا جائی که در بعضی نقاط اروپا به راحتی به صورت عریان زن در اجتماع دیده می شود.
نتیجة کلام اینکه در مورد ایران در سه عصر اسنادی وجود دارد که حجابی سخت تر از اسلام وجود داشته است که عبارتند از:
1. در ایران باستان به تصاویری از بانوان ایرانی بر می خوریم که علاوه بر لباس، بدن خود را با چادری که شبیه چادر زن امروزی است می پوشاندند.
2. زنان عهد هخامنشی و اشکانی عموماً چادر بر سر داشته و پیراهن های بلندی داشتند که تا مچ پای آنان را می پوشاند.
3. زنان عهد ساسانی گاهی چادر گشاد و پرچین بر سر می کردند که تا وسط ساق پا می رسیده است. نقش هائی از بانوان ساسانی در بشقاب های نقره ساخته شده نشان می دهد که هر یک از بانوان چادری به خود پیچیده اند.
به هر حال آنچه مسلم است این است که قبل از اسلام حجاب وجود داشته و اسلام مبتکر آن نیست اما اسلام آن را متعادل ساخت و میزان و حد آن را مشخص کرد.
نکته:
در پایان آن چه که قابل ذکر است این که در ملت های باستان، فلسفه ها و علت های مختلفی برای حجاب وجود داشته است. از جمله:
1. میل به ریاضت و دوری از دنیا
2. عدم امنیت و عدالت اجتماعی
3. پدرشاهی و تسلط مرد بر زن و استثمار نیروی وی در جهت منابع اقتصادی مرد
4. حسادت و خود خواهی مرد
5. عادت زنانگی زن و نگرش غلط به او در این ایام
اما فلسفه حجاب و علت حجاب در اسلام، کاملا متفاوت با ملت های باستان می باشد، حجاب در اسلام از یک مسأله کلی تر ریشه می گیرد و آن اختصاص لذت جویی های جنسی به محیط خانه و خانواده می باشد. هدف اسلام از وضع قانون حجاب، فراهم آوردن آرامش روانی برای افراد جامعه، استحکام پیوند خانوادگی، استواری اجتماع، حفظ ارزش و احترام زن، می باشد.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1.شفیعی سروستانی، ابراهیم، حجاب: مسئولیتها و اختیارات دولت اسلامی، قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، 1387.
2.محمدی آشنایی، علی، حجاب در ادیان الهی، قم: یاقوت، 1378.
3.مطهری، مرتضی، مسئلة حجاب، تهران: صدرا، 1393.
4.مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، تهران: صدرا، ۱۳۶۵.
پی نوشت ها:
[1]. مطهری، مرتضی، مسئلة حجاب، انتشارات صدرا، چاپ چهل و چهارم، 1375، ص 25-24.
[2]. همان، ص 27-26.
منبع: اندیشه قم
نوشته حاضر روند پوشش قبل از اسلام را مورد بحث قرار داده و روشن است که در این مختصر نمی توان مسأله را به طور گسترده بحث نمود بنابراین برای مطالعه بیشتربه کتاب هایی که آخر بحث معرفی شده نیز رجوع کنید.
حجاب در ایران باستان و در میان قوم یهود و احتمالاً در هند وجود داشته است و از آنچه در قانون اسلام آمده سخت تر بوده است. اما در جاهلیت عرب حجاب وجود نداشته و به وسیلة اسلام در عرب پیدا شده است.
حجاب در ایران باستان
در ایران باستان زنان منزلتی عالی داشتند و با کمال آزادی و با روی گشاده در میان مردم آمد و شد می کردند. پس از داریوش مقام زن ـ مخصوصاً در میان ثروتمندان ـ تنزل پیدا کرد؛ زنان فقیر چون برای کار کردن ناچار بودند در میان مردم آمد و شد کنند آزادی خود را حفظ کردند ولی در مورد زنان دیگر گوشه نشینی زمان حیض که بر ایشان واجب بود رفته رفته امتداد پیدا کرد و سراسر زندگی اجتماعیشان را فرا گرفت. و این خود مبنای پرده پوشی در میان ایرانیان باستان به شمار می رفت. زنان طبقات بالای اجتماع جرأت آن را نداشتند که جز بر تخت روان روپوشدار از خانه بیرون بیایند و هرگز به آنان اجازه داده نمی شد که آشکارا با مردان آمیزش کنند. زنان شوهردار حق نداشتند هیچ مردی را حتی پدر و برادران خود را ببینند و نقشهائی که از ایران باستان بر جای مانده هیچ صورت زنی در آن دیده نمی شود و نامی از زن وجود ندارد. چنانچه پیداست حجاب سختی در ایران باستان حکمفرما بوده است چنانچه حتی پدران و برادران هم نسبت به زن نامحرم شمرده می شدند.[1]
در زمان ساسانیان نیز حجاب سختی حکمفرما بوده است. در ایران ساسانی تنها پوشیدگی زن نبوده است بلکه مخفی نگه داشتن زن بوده است. خود سری موبدان و شاهزادگان آن دوره به قدری بوده که اگر کسی زن زیبائی در خانه داشت نمی گذاشت کسی از وجودش آگاه شود و حتی الامکان او را پنهان می کرد زیرا اگر معلوم می شد که چنین زن زیبائی در خانه اش هست دیگر مالک او و احیاناً مالک جان خودش هم نبود و شاهزادگان و موبدان آن زن را تصاحب می کردند.
حجاب در هندوستان
در هند نیز حجاب سخت و شدیدی وجود داشته ولی درست معلوم نیست که قبل از نفوذ اسلام در هند وجود داشته است یا بعد از نفوذ اسلام در هند رواج پیدا کرده است. هندوهای غیرمسلمان تحت تأثیر مسلمانان مخصوصاً مسلمانان ایرانی حجاب زن را پذیرفته اند. اگر تمایل به ریاضت و ترک لذت را یکی از علل پدید آمدن حجاب بدانیم باید قبول کنیم که هند از قدیمیترین ایام حجاب را پذیرفته است که بعید به نظر می رسد.[2]
آن چه مسلم است این است که حجاب هندی نیز نظیر حجاب ایران باستان سخت و شدید بوده است.
حجاب در اروپا
در مورد اروپا قبل از اسلام فقط در بعضی موارد، به رعایت حجاب در آن اشاره شده مثل روم که بعضی از بزرگان تاریخ به آن اشاره دارند. ولی در اروپا چیزی که مشخص است هرچه که به طرف عصرحاضر آمده ایم حجاب برای زن کمتر شده است تا جائی که در بعضی نقاط اروپا به راحتی به صورت عریان زن در اجتماع دیده می شود.
نتیجة کلام اینکه در مورد ایران در سه عصر اسنادی وجود دارد که حجابی سخت تر از اسلام وجود داشته است که عبارتند از:
1. در ایران باستان به تصاویری از بانوان ایرانی بر می خوریم که علاوه بر لباس، بدن خود را با چادری که شبیه چادر زن امروزی است می پوشاندند.
2. زنان عهد هخامنشی و اشکانی عموماً چادر بر سر داشته و پیراهن های بلندی داشتند که تا مچ پای آنان را می پوشاند.
3. زنان عهد ساسانی گاهی چادر گشاد و پرچین بر سر می کردند که تا وسط ساق پا می رسیده است. نقش هائی از بانوان ساسانی در بشقاب های نقره ساخته شده نشان می دهد که هر یک از بانوان چادری به خود پیچیده اند.
به هر حال آنچه مسلم است این است که قبل از اسلام حجاب وجود داشته و اسلام مبتکر آن نیست اما اسلام آن را متعادل ساخت و میزان و حد آن را مشخص کرد.
نکته:
در پایان آن چه که قابل ذکر است این که در ملت های باستان، فلسفه ها و علت های مختلفی برای حجاب وجود داشته است. از جمله:
1. میل به ریاضت و دوری از دنیا
2. عدم امنیت و عدالت اجتماعی
3. پدرشاهی و تسلط مرد بر زن و استثمار نیروی وی در جهت منابع اقتصادی مرد
4. حسادت و خود خواهی مرد
5. عادت زنانگی زن و نگرش غلط به او در این ایام
اما فلسفه حجاب و علت حجاب در اسلام، کاملا متفاوت با ملت های باستان می باشد، حجاب در اسلام از یک مسأله کلی تر ریشه می گیرد و آن اختصاص لذت جویی های جنسی به محیط خانه و خانواده می باشد. هدف اسلام از وضع قانون حجاب، فراهم آوردن آرامش روانی برای افراد جامعه، استحکام پیوند خانوادگی، استواری اجتماع، حفظ ارزش و احترام زن، می باشد.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1.شفیعی سروستانی، ابراهیم، حجاب: مسئولیتها و اختیارات دولت اسلامی، قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، 1387.
2.محمدی آشنایی، علی، حجاب در ادیان الهی، قم: یاقوت، 1378.
3.مطهری، مرتضی، مسئلة حجاب، تهران: صدرا، 1393.
4.مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، تهران: صدرا، ۱۳۶۵.
پی نوشت ها:
[1]. مطهری، مرتضی، مسئلة حجاب، انتشارات صدرا، چاپ چهل و چهارم، 1375، ص 25-24.
[2]. همان، ص 27-26.
منبع: اندیشه قم