پرسش :
چرا فقط به زنان گفته می شود که رعایت حجاب کرده و آرایش نکنند و به مردان گفته نمی شود که نگاه نکنند؟
پاسخ :
مقدمه
شریعت اسلام همه جوانب زندگی انسان را مورد توجه قرار داده و برای زندگی مطلوب و متکامل انسانی برنامههای متقن و مستحکمی را عرضه نموده است. از مسائلی که به صورت جدی مورد عنایت اسلام قرار گرفته ، مسأله امنیت اخلاقی جامعه است. در این راستا، قوانین و مقرراتی پیشبینی شده است تا پاسدار سلامت اخلاقی جامعه اسلامی باشد. پارهای از این قوانین و احکام بین مردان و زنان مشترک است و پارهای دیگر، مخصوص مردان یا زنان میباشد و هر دو طایفه زن و مرد، موظف هستند دستورات اسلامی را رعایت نمایند. در زیر نخست به بیان وظیفه فردی زن و مرد مسلمان در اجتماع پرداخته میشود و سپس در جمع بندی به پرسش فوق پاسخ گفته خواهد شد.
1. حرمت نگاه به نامحرم
در متون دینی از نگاه به نامحرم به شدت نهی گردیده است. آیات و روایات به صراحت مؤمنان را از نگاه به نامحرم نهی نموده و به تقوا و پاکدامنی توصیه نمودهاست که به پاره از آنها در زیر اشاره میشود:
خداوند متعال خطاب به پیامبر اعظم صلیاللهعلیهوآله میفرماید:
«به مردان با ایمان بگو: دیده فرو نهند و پاکدامنى ورزند، که این براى آنان پاکیزهتر است، زیرا خدا به آنچه مىکنند آگاه است. و به زنان با ایمان بگو: دیدگان خود را [از هر نامحرمى] فرو بندند و پاکدامنى ورزند...».[1]
علامه طباطبایی مینویسد: این آیه به جاى اینکه نهى از چشمچرانى کند، امر به پوشیدن چشم کرده و فرقى ندارد، آن امر این نهى را هم افاده مىکند و چون مطلق است نگاه به زن اجنبى را بر مردان، و نگاه به مرد اجنبى را بر زنان تحریم فرموده است.[2]
روایات زیادی نیز در زمینه نگاه به نامحرم با تعبیرات مختلفی وارد شده است که در زیر به جهت رعایت اختصار به ذکر دو روایت بسنده میشود:
1. در روایتی نگاه به نامحرم، زنای چشم قلمداد گردیده است. از امام باقر و امام صادق علیهمالسلام نقل شده است که فرمودند:
... زناى چشم نگاه کردن و زناى دهان بوسیدن و زناى دست لمس کردن است...[3]
این روایت به دو دلیل بر حرمت نگاه به نامحرم دلالت میکند: یکی اینکه نگاه کردن به نامحرم را زنای چشم دانسته است و روشن است که هر عملی که بدان زنا صدق کند حرام خواهد بود. دیگر اینکه به جهت وحدت سیاق؛ چون همه میدانیم بوسیدن نامحرم و لمس کردن بدن نامحرم حرام است. پس نگاه کردن به نامحرم که در سیاق این دو حرام ذکر گردیده، نیز حرام میباشد.
2. از امام صادق علیه السّلام نقل شده است که فرمود:
نگاه، تیرى از تیرهاى زهر آلود ابلیس است، و چه بسا یک نگاه (کوتاه)، حسرت و اندوه طولانى را به همراه داشته باشد.[4]
طبق این روایت، نگاه زن به مرد و مرد به زن نامحرم عمل شیطانی است که چه بسا به گناه عظیمتر بیانجامد و موجب حسرت و اندوه گردد؛ چرا که نگاههای شهوانی و شیطانی در بسیاری از مواقع به روابط نامشروع منجر میگردد.
خلاصه، حرمت نگاه به نامحرم از مسلمات شریعت اسلامی است که فقیهان به اتفاق آراء، با استناد به آیات و روایات، به حرمت آن فتوا دادهاند. اما پاسخ پرسش شما که چرا «به مردان گفته نمی شود که نگاه نکنند»، مسأله دیگری است که در پایان مطرح خواهد شد.
2. رعایت حجاب و آرایش نکردن زن در اجتماع
از جمله وظایف مسلمی که بر عهده زن مسلمان گزارده شده است، مسأله رعایت حجاب اسلامی و خود نمایی نکردن در اجتماع میباشد. این وظیفه شرعی در آیاتی از قرآنکریم و روایات منقول از ائمه معصوم علیهمالسلام به صورت روشن مطرح گردیده است. اما به جهت رعایت اختصار تنها به ذکر یک آیه بسنده و مطالبی در فلسفه حجاب بیان میشود.
خداوند متعال خطاب به پیامبر اعظم صلیاللهعلیهوآله میفرماید:
و به زنان با ایمان بگو: دیدگان خود را [از هر نامحرمى] فرو بندند و پاکدامنى ورزند و زیورهاى خود را آشکار نگردانند مگر آنچه که [طبعاً] از آن پیداست. و باید روسرى خود را بر گردنِ خویش [فرو] اندازند، و زیورهایشان را جز براى شوهرانشان یا پدرانشان یا پدران شوهرانشان یا پسرانشان یا پسران شوهرانشان یا برادرانشان یا پسران برادرانشان یا پسران خواهرانشان یا زنان [همکیش] خود یا کنیزانشان یا خدمتکاران مرد که [از زن] بىنیازند یا کودکانى که بر عورتهاى زنان وقوف حاصل نکرده اند، آشکار نکنند و پاهاى خود را [به گونهاى به زمین] نکوبند تا آنچه از زینتشان نهفته مىدارند معلوم گردد. اى مؤمنان، همگى [از مرد و زن] به درگاه خدا توبه کنید، امید که رستگار شوید.[5]
مطابق این آیه شریفه، رعایت حجاب اسلامی بر زنان مسلمان به صورتی که چیزی از زینتهایش دیده نشود، واجب و ضروری میباشد. روشن است که لزوم پوشش و عدم خودنمایی زن در جامعه، به جهت سلامت اخلاقی اجتماع اسلامی و تکریم و احترام خود زن میباشد.
آیت الله مکارم شیرازی در ذیل تفسیر آیه فوق آورده است: فلسفه حجاب چیز مکتوم و پنهانى نیست زیرا:
1. برهنگى زنان که طبعا پیامدهایى همچون آرایش و عشوهگرى و امثال آن همراه دارد مردان مخصوصا جوانان را در یک حال تحریک دائم قرار مىدهد تحریکى که سبب کوبیدن اعصاب آنها و ایجاد هیجانهاى بیمار گونه عصبى و گاه سر چشمه امراض روانى مىگردد، مگر اعصاب انسان چقدر مىتواند بار هیجان را بر خود حمل کند؟ مگر همه پزشکان روانى نمىگویند هیجان مستمر عامل بیمارى است؟
مخصوصا توجه به این نکته که غریزه جنسى نیرومندترین و ریشهدارترین غریزه آدمى است و در طول تاریخ سرچشمه حوادث مرگبار و جنایات هولناکى شده، تا آنجا که گفتهاند" هیچ حادثه مهمى را پیدا نمىکنید مگر اینکه پاى زنى در آن در میان است"! آیا دامن زدن مستمر از طریق برهنگى به این غریزه و شعلهور ساختن آن بازى با آتش نیست؟ آیا این کار عاقلانهاى است؟
اسلام مىخواهد مردان و زنان مسلمان روحى آرام و اعصابى سالم و چشم و گوشى پاک داشته باشند، و این یکى از فلسفههاى حجاب است.
2.آمارهاى قطعى و مستند نشان مىدهد که با افزایش برهنگى در جهان، طلاق و از هم گسیختگى زندگى زناشویى در دنیا به طور مداوم بالا رفته است، چرا که" هر چه دیده بیند دل کند یاد" و هر چه" دل" در اینجا یعنى هوسهاى سرکش بخواهد به هر قیمتى باشد به دنبال آن مىرود، و به این ترتیب هر روز دل به دلبرى مىبندد و با دیگرى وداع مىگوید.
در محیطى که حجاب است (و شرائط دیگر اسلامى رعایت مىشود) دو همسر تعلق به یکدیگر دارند، و احساساتشان و عشق و عواطفشان مخصوص یکدیگر است. ولى در" بازار آزاد برهنگى" که عملا زنان به صورت کالاى مشترکى (لا اقل در مرحله غیر آمیزش جنسى) در آمدهاند دیگر قداست پیمان زناشویى مفهومى نمىتواند داشته باشد و خانوادهها همچون تار عنکبوت به سرعت متلاشى مىشوند و کودکان بىسرپرست مىمانند.
3. گسترش دامنه فحشاء، و افزایش فرزندان نامشروع، از دردناکترین پیامدهاى بى حجابى است که فکر مىکنیم نیازى به ارقام و آمار ندارد و دلائل آن مخصوصا در جوامع غربى کاملا نمایان است، آن قدر عیان است که حاجتى به بیان ندارد.
نمىگوئیم عامل اصلى فحشاء و فرزندان نامشروع منحصرا بى حجابى است، نمىگوئیم استعمار ننگین و مسائل سیاسى مخرب در آن مؤثر نیست، بلکه مىگوئیم یکى از عوامل مؤثر آن مساله برهنگى و بى حجابى محسوب مىشود.
و با توجه به اینکه" فحشاء" و از آن بدتر" فرزندان نامشروع" سر چشمه انواع جنایتها در جوامع انسانى بوده و هستند، ابعاد خطرناک این مساله روشنتر مىشود.
مطالعات دانشمندان تربیتى نیز نشان داده، مدارسى که در آن دختر و پسر با هم درس مىخوانند، و مراکزى که مرد و زن در آن کار مىکنند و بى بند و بارى در آمیزش آنها حکمفرما است، کم کارى، عقب افتادگى، و عدم مسئولیت به خوبى مشاهده شده است.
4. مساله" ابتذال زن" و" سقوط شخصیت او" در این میان نیز حائز اهمیت فراوان است که نیازى به ارقام و آمار ندارد، هنگامى که جامعه زن را با اندام برهنه بخواهد، طبیعى است روز به روز تقاضاى آرایش بیشتر و خودنمایى افزونتراز او دارد، و هنگامى که زن را از طریق جاذبه جنسیش وسیله تبلیغ کالاها و دکور اطاقهاى انتظار، و عاملى براى جلب جهانگردان و سیاحان و مانند اینها قرار بدهند، در چنین جامعهاى شخصیت زن تا سر حد یک عروسک، یا یک کالاى بى ارزش سقوط مىکند، و ارزشهاى والاى انسانى او به کلى به دست فراموشى سپرده مىشود، و تنها افتخار او جوانى و زیبایى و خودنمائیش مىشود.
و به این ترتیب مبدل به وسیلهاى خواهد شد براى اشباع هوسهاى سرکش یک مشت آلوده فریبکار و انساننماهاى دیو صفت! در چنین جامعهاى چگونه یک زن مىتواند با ویژگیهاى اخلاقیش، علم و آگاهى و دانائیش جلوه کند، و حائز مقام والایى گردد؟![6]
پاسخ: برای پاسخگویی لازم است مسأله را از دو جهت نظری و عملی، مورد توجه قرار دهیم:
از جهت نظری، وظیفه دانشمندان اسلامی است که توده مردم را با قوانین و دستورات دینی آشنا کنند و به زنان و مردان مسلمان بفهمانند که مواظب چشمشان باشند و از نگاههای آلوده به زن و مرد نامحرم پرهیز نمایند و دنبال هوسهای زودگذر شهوانی نگردند و نیز زنان مسلمان را نسبت به رعایت حجاب و عفاف تذکر دهند تا در دام هوسبازان و انساننماهای دیو صفت نیفتند.
اما از جهت عملی، همه افراد در جامعه اسلامی وظیفه دارند جلو منکرات را بگیرند. منتها برخی از منکرات به گونه است که قابل کنترل است و برخی دیگر چنین قابلتی را ندارد. مسأله نگاه به نامحرم و عدم رعایت حجاب نیز چنین است؛ چرا که نمیشود نگاهها را کنترل کرد، هم به جهت اینکه برای کنترل نگاههای مردم، باید به عدد افراد جامعه مأمور گماشته شود و مواظب چشمان مردم باشند تا به نامحرم ننگرند و هم به جهت اینکه نگاه قابل توجیه است. به این معنا که اگر به کسی گفته شود چرا به آن خانم نگاه میکنی؟ میتواند بگوید: من به خانم نگاه نمیکنم بلکه به تیر برق پشت سر خانم نگاه میکنم. اما جلوگیری از بیحجابی و خودآرایی قابل کنترل است و میتوان با وضع شرایط خاص و برخوردها و ممانعتهای لازم سطح جامعه را از مظاهر فساد و فحشا دور نگه داشت.
قرآنکریم: یا أَیهَا النَّبِی قُلْ لِأَزْواجِک وَ بَناتِک وَ نِساءِ الْمُؤْمِنینَ یدْنینَ عَلَیهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذلِک أَدْنى أَنْ یعْرَفْنَ فَلا یؤْذَینَ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحیماً؛[7]
اى پیامبر، به زنان و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو: «پوششهاى خود را بر خود فروتر گیرند. این براى آنکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند [به احتیاط] نزدیکتر است، و خدا آمرزنده مهربان است.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1.جوادی آملی، عبدالله، زن در آیینه جلال و جمال، قم: اسراء، 1391.
2.مطهری، مرتضی، مسئله حجاب، تهران: صدرا، 1393.
3.مهدیزاده، حسین، حجاب شناسی، قم: مرکز مدیریت حوزه علمیه قم، 1381.
4. اکبری، محمد رضا، حجاب زن مسلمان، تهران: شرکت چاپ و نشر بین الملل، 1390.
5. پورسیدآقایی، مسعود، حجاب میوۀ شناخت، قم: حضور، 1376.
6. حسینی، سیدمجتبی، نگاه و پوشش، قم: دفتر نشر معارف (وابسته به نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها)، 1389.
پی نوشت ها:
[1]. سوره نور، آیه 30 و 31.
[2]. طباطبایی، سید محمد حسین، ترجمه تفسیر المیزان، مترجم: سید محمد باقر موسوی همدانی، قم: دفتر انتشارات اسلامی، 1374ش، چاپ پنجم، ج15، ص155.
[3]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، قم: دارالحدیث، 1429ق، چاپ اول، ج11، ص289: عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ وَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیهما السلام، قَالَا: «مَا مِنْ أَحَدٍ إِلَّا وَ هُوَ یصِیبُ حَظّاً مِنَ الزِّنى، فَزِنَى الْعَینَینِ النَّظَرُ، وَ زِنَى الْفَمِ الْقُبْلَه، وَ زِنَى الْیدَینِ اللَّمْسُ، صَدَّقَ الْفَرْجُ ذلِک أَمْ کذَّبَ».
[4]. همان: عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام، قَالَ: سَمِعْتُهُ یقُولُ: «النَّظَرُ سَهْمٌ مِنْ سِهَامِ إِبْلِیسَ مَسْمُومٌ، وَ کمْ مِنْ نَظْرَه أَوْرَثَتْ حَسْرَه طَوِیلَه».
[5]. سوره نور، آیه31.
[6]. مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، تفسیر نمونه، تهران: دارالکتب الاسلامیه، 1374ش، چاپ اول، ج14، ص443-446.
[7]. سوره احزاب، آیه 59.
منبع: اندیشه قم
مقدمه
شریعت اسلام همه جوانب زندگی انسان را مورد توجه قرار داده و برای زندگی مطلوب و متکامل انسانی برنامههای متقن و مستحکمی را عرضه نموده است. از مسائلی که به صورت جدی مورد عنایت اسلام قرار گرفته ، مسأله امنیت اخلاقی جامعه است. در این راستا، قوانین و مقرراتی پیشبینی شده است تا پاسدار سلامت اخلاقی جامعه اسلامی باشد. پارهای از این قوانین و احکام بین مردان و زنان مشترک است و پارهای دیگر، مخصوص مردان یا زنان میباشد و هر دو طایفه زن و مرد، موظف هستند دستورات اسلامی را رعایت نمایند. در زیر نخست به بیان وظیفه فردی زن و مرد مسلمان در اجتماع پرداخته میشود و سپس در جمع بندی به پرسش فوق پاسخ گفته خواهد شد.
1. حرمت نگاه به نامحرم
در متون دینی از نگاه به نامحرم به شدت نهی گردیده است. آیات و روایات به صراحت مؤمنان را از نگاه به نامحرم نهی نموده و به تقوا و پاکدامنی توصیه نمودهاست که به پاره از آنها در زیر اشاره میشود:
خداوند متعال خطاب به پیامبر اعظم صلیاللهعلیهوآله میفرماید:
«به مردان با ایمان بگو: دیده فرو نهند و پاکدامنى ورزند، که این براى آنان پاکیزهتر است، زیرا خدا به آنچه مىکنند آگاه است. و به زنان با ایمان بگو: دیدگان خود را [از هر نامحرمى] فرو بندند و پاکدامنى ورزند...».[1]
علامه طباطبایی مینویسد: این آیه به جاى اینکه نهى از چشمچرانى کند، امر به پوشیدن چشم کرده و فرقى ندارد، آن امر این نهى را هم افاده مىکند و چون مطلق است نگاه به زن اجنبى را بر مردان، و نگاه به مرد اجنبى را بر زنان تحریم فرموده است.[2]
روایات زیادی نیز در زمینه نگاه به نامحرم با تعبیرات مختلفی وارد شده است که در زیر به جهت رعایت اختصار به ذکر دو روایت بسنده میشود:
1. در روایتی نگاه به نامحرم، زنای چشم قلمداد گردیده است. از امام باقر و امام صادق علیهمالسلام نقل شده است که فرمودند:
... زناى چشم نگاه کردن و زناى دهان بوسیدن و زناى دست لمس کردن است...[3]
این روایت به دو دلیل بر حرمت نگاه به نامحرم دلالت میکند: یکی اینکه نگاه کردن به نامحرم را زنای چشم دانسته است و روشن است که هر عملی که بدان زنا صدق کند حرام خواهد بود. دیگر اینکه به جهت وحدت سیاق؛ چون همه میدانیم بوسیدن نامحرم و لمس کردن بدن نامحرم حرام است. پس نگاه کردن به نامحرم که در سیاق این دو حرام ذکر گردیده، نیز حرام میباشد.
2. از امام صادق علیه السّلام نقل شده است که فرمود:
نگاه، تیرى از تیرهاى زهر آلود ابلیس است، و چه بسا یک نگاه (کوتاه)، حسرت و اندوه طولانى را به همراه داشته باشد.[4]
طبق این روایت، نگاه زن به مرد و مرد به زن نامحرم عمل شیطانی است که چه بسا به گناه عظیمتر بیانجامد و موجب حسرت و اندوه گردد؛ چرا که نگاههای شهوانی و شیطانی در بسیاری از مواقع به روابط نامشروع منجر میگردد.
خلاصه، حرمت نگاه به نامحرم از مسلمات شریعت اسلامی است که فقیهان به اتفاق آراء، با استناد به آیات و روایات، به حرمت آن فتوا دادهاند. اما پاسخ پرسش شما که چرا «به مردان گفته نمی شود که نگاه نکنند»، مسأله دیگری است که در پایان مطرح خواهد شد.
2. رعایت حجاب و آرایش نکردن زن در اجتماع
از جمله وظایف مسلمی که بر عهده زن مسلمان گزارده شده است، مسأله رعایت حجاب اسلامی و خود نمایی نکردن در اجتماع میباشد. این وظیفه شرعی در آیاتی از قرآنکریم و روایات منقول از ائمه معصوم علیهمالسلام به صورت روشن مطرح گردیده است. اما به جهت رعایت اختصار تنها به ذکر یک آیه بسنده و مطالبی در فلسفه حجاب بیان میشود.
خداوند متعال خطاب به پیامبر اعظم صلیاللهعلیهوآله میفرماید:
و به زنان با ایمان بگو: دیدگان خود را [از هر نامحرمى] فرو بندند و پاکدامنى ورزند و زیورهاى خود را آشکار نگردانند مگر آنچه که [طبعاً] از آن پیداست. و باید روسرى خود را بر گردنِ خویش [فرو] اندازند، و زیورهایشان را جز براى شوهرانشان یا پدرانشان یا پدران شوهرانشان یا پسرانشان یا پسران شوهرانشان یا برادرانشان یا پسران برادرانشان یا پسران خواهرانشان یا زنان [همکیش] خود یا کنیزانشان یا خدمتکاران مرد که [از زن] بىنیازند یا کودکانى که بر عورتهاى زنان وقوف حاصل نکرده اند، آشکار نکنند و پاهاى خود را [به گونهاى به زمین] نکوبند تا آنچه از زینتشان نهفته مىدارند معلوم گردد. اى مؤمنان، همگى [از مرد و زن] به درگاه خدا توبه کنید، امید که رستگار شوید.[5]
مطابق این آیه شریفه، رعایت حجاب اسلامی بر زنان مسلمان به صورتی که چیزی از زینتهایش دیده نشود، واجب و ضروری میباشد. روشن است که لزوم پوشش و عدم خودنمایی زن در جامعه، به جهت سلامت اخلاقی اجتماع اسلامی و تکریم و احترام خود زن میباشد.
آیت الله مکارم شیرازی در ذیل تفسیر آیه فوق آورده است: فلسفه حجاب چیز مکتوم و پنهانى نیست زیرا:
1. برهنگى زنان که طبعا پیامدهایى همچون آرایش و عشوهگرى و امثال آن همراه دارد مردان مخصوصا جوانان را در یک حال تحریک دائم قرار مىدهد تحریکى که سبب کوبیدن اعصاب آنها و ایجاد هیجانهاى بیمار گونه عصبى و گاه سر چشمه امراض روانى مىگردد، مگر اعصاب انسان چقدر مىتواند بار هیجان را بر خود حمل کند؟ مگر همه پزشکان روانى نمىگویند هیجان مستمر عامل بیمارى است؟
مخصوصا توجه به این نکته که غریزه جنسى نیرومندترین و ریشهدارترین غریزه آدمى است و در طول تاریخ سرچشمه حوادث مرگبار و جنایات هولناکى شده، تا آنجا که گفتهاند" هیچ حادثه مهمى را پیدا نمىکنید مگر اینکه پاى زنى در آن در میان است"! آیا دامن زدن مستمر از طریق برهنگى به این غریزه و شعلهور ساختن آن بازى با آتش نیست؟ آیا این کار عاقلانهاى است؟
اسلام مىخواهد مردان و زنان مسلمان روحى آرام و اعصابى سالم و چشم و گوشى پاک داشته باشند، و این یکى از فلسفههاى حجاب است.
2.آمارهاى قطعى و مستند نشان مىدهد که با افزایش برهنگى در جهان، طلاق و از هم گسیختگى زندگى زناشویى در دنیا به طور مداوم بالا رفته است، چرا که" هر چه دیده بیند دل کند یاد" و هر چه" دل" در اینجا یعنى هوسهاى سرکش بخواهد به هر قیمتى باشد به دنبال آن مىرود، و به این ترتیب هر روز دل به دلبرى مىبندد و با دیگرى وداع مىگوید.
در محیطى که حجاب است (و شرائط دیگر اسلامى رعایت مىشود) دو همسر تعلق به یکدیگر دارند، و احساساتشان و عشق و عواطفشان مخصوص یکدیگر است. ولى در" بازار آزاد برهنگى" که عملا زنان به صورت کالاى مشترکى (لا اقل در مرحله غیر آمیزش جنسى) در آمدهاند دیگر قداست پیمان زناشویى مفهومى نمىتواند داشته باشد و خانوادهها همچون تار عنکبوت به سرعت متلاشى مىشوند و کودکان بىسرپرست مىمانند.
3. گسترش دامنه فحشاء، و افزایش فرزندان نامشروع، از دردناکترین پیامدهاى بى حجابى است که فکر مىکنیم نیازى به ارقام و آمار ندارد و دلائل آن مخصوصا در جوامع غربى کاملا نمایان است، آن قدر عیان است که حاجتى به بیان ندارد.
نمىگوئیم عامل اصلى فحشاء و فرزندان نامشروع منحصرا بى حجابى است، نمىگوئیم استعمار ننگین و مسائل سیاسى مخرب در آن مؤثر نیست، بلکه مىگوئیم یکى از عوامل مؤثر آن مساله برهنگى و بى حجابى محسوب مىشود.
و با توجه به اینکه" فحشاء" و از آن بدتر" فرزندان نامشروع" سر چشمه انواع جنایتها در جوامع انسانى بوده و هستند، ابعاد خطرناک این مساله روشنتر مىشود.
مطالعات دانشمندان تربیتى نیز نشان داده، مدارسى که در آن دختر و پسر با هم درس مىخوانند، و مراکزى که مرد و زن در آن کار مىکنند و بى بند و بارى در آمیزش آنها حکمفرما است، کم کارى، عقب افتادگى، و عدم مسئولیت به خوبى مشاهده شده است.
4. مساله" ابتذال زن" و" سقوط شخصیت او" در این میان نیز حائز اهمیت فراوان است که نیازى به ارقام و آمار ندارد، هنگامى که جامعه زن را با اندام برهنه بخواهد، طبیعى است روز به روز تقاضاى آرایش بیشتر و خودنمایى افزونتراز او دارد، و هنگامى که زن را از طریق جاذبه جنسیش وسیله تبلیغ کالاها و دکور اطاقهاى انتظار، و عاملى براى جلب جهانگردان و سیاحان و مانند اینها قرار بدهند، در چنین جامعهاى شخصیت زن تا سر حد یک عروسک، یا یک کالاى بى ارزش سقوط مىکند، و ارزشهاى والاى انسانى او به کلى به دست فراموشى سپرده مىشود، و تنها افتخار او جوانى و زیبایى و خودنمائیش مىشود.
و به این ترتیب مبدل به وسیلهاى خواهد شد براى اشباع هوسهاى سرکش یک مشت آلوده فریبکار و انساننماهاى دیو صفت! در چنین جامعهاى چگونه یک زن مىتواند با ویژگیهاى اخلاقیش، علم و آگاهى و دانائیش جلوه کند، و حائز مقام والایى گردد؟![6]
پاسخ: برای پاسخگویی لازم است مسأله را از دو جهت نظری و عملی، مورد توجه قرار دهیم:
از جهت نظری، وظیفه دانشمندان اسلامی است که توده مردم را با قوانین و دستورات دینی آشنا کنند و به زنان و مردان مسلمان بفهمانند که مواظب چشمشان باشند و از نگاههای آلوده به زن و مرد نامحرم پرهیز نمایند و دنبال هوسهای زودگذر شهوانی نگردند و نیز زنان مسلمان را نسبت به رعایت حجاب و عفاف تذکر دهند تا در دام هوسبازان و انساننماهای دیو صفت نیفتند.
اما از جهت عملی، همه افراد در جامعه اسلامی وظیفه دارند جلو منکرات را بگیرند. منتها برخی از منکرات به گونه است که قابل کنترل است و برخی دیگر چنین قابلتی را ندارد. مسأله نگاه به نامحرم و عدم رعایت حجاب نیز چنین است؛ چرا که نمیشود نگاهها را کنترل کرد، هم به جهت اینکه برای کنترل نگاههای مردم، باید به عدد افراد جامعه مأمور گماشته شود و مواظب چشمان مردم باشند تا به نامحرم ننگرند و هم به جهت اینکه نگاه قابل توجیه است. به این معنا که اگر به کسی گفته شود چرا به آن خانم نگاه میکنی؟ میتواند بگوید: من به خانم نگاه نمیکنم بلکه به تیر برق پشت سر خانم نگاه میکنم. اما جلوگیری از بیحجابی و خودآرایی قابل کنترل است و میتوان با وضع شرایط خاص و برخوردها و ممانعتهای لازم سطح جامعه را از مظاهر فساد و فحشا دور نگه داشت.
قرآنکریم: یا أَیهَا النَّبِی قُلْ لِأَزْواجِک وَ بَناتِک وَ نِساءِ الْمُؤْمِنینَ یدْنینَ عَلَیهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذلِک أَدْنى أَنْ یعْرَفْنَ فَلا یؤْذَینَ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحیماً؛[7]
اى پیامبر، به زنان و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو: «پوششهاى خود را بر خود فروتر گیرند. این براى آنکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند [به احتیاط] نزدیکتر است، و خدا آمرزنده مهربان است.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1.جوادی آملی، عبدالله، زن در آیینه جلال و جمال، قم: اسراء، 1391.
2.مطهری، مرتضی، مسئله حجاب، تهران: صدرا، 1393.
3.مهدیزاده، حسین، حجاب شناسی، قم: مرکز مدیریت حوزه علمیه قم، 1381.
4. اکبری، محمد رضا، حجاب زن مسلمان، تهران: شرکت چاپ و نشر بین الملل، 1390.
5. پورسیدآقایی، مسعود، حجاب میوۀ شناخت، قم: حضور، 1376.
6. حسینی، سیدمجتبی، نگاه و پوشش، قم: دفتر نشر معارف (وابسته به نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها)، 1389.
پی نوشت ها:
[1]. سوره نور، آیه 30 و 31.
[2]. طباطبایی، سید محمد حسین، ترجمه تفسیر المیزان، مترجم: سید محمد باقر موسوی همدانی، قم: دفتر انتشارات اسلامی، 1374ش، چاپ پنجم، ج15، ص155.
[3]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، قم: دارالحدیث، 1429ق، چاپ اول، ج11، ص289: عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ وَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیهما السلام، قَالَا: «مَا مِنْ أَحَدٍ إِلَّا وَ هُوَ یصِیبُ حَظّاً مِنَ الزِّنى، فَزِنَى الْعَینَینِ النَّظَرُ، وَ زِنَى الْفَمِ الْقُبْلَه، وَ زِنَى الْیدَینِ اللَّمْسُ، صَدَّقَ الْفَرْجُ ذلِک أَمْ کذَّبَ».
[4]. همان: عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام، قَالَ: سَمِعْتُهُ یقُولُ: «النَّظَرُ سَهْمٌ مِنْ سِهَامِ إِبْلِیسَ مَسْمُومٌ، وَ کمْ مِنْ نَظْرَه أَوْرَثَتْ حَسْرَه طَوِیلَه».
[5]. سوره نور، آیه31.
[6]. مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، تفسیر نمونه، تهران: دارالکتب الاسلامیه، 1374ش، چاپ اول، ج14، ص443-446.
[7]. سوره احزاب، آیه 59.
منبع: اندیشه قم